روئین ترین اسنفدیار!‏

نویسنده

esfandiarrahimmashaee.jpg

مازیار رادمنش

ادامه حضور اسفندیار رحیم مشائی در دولت نهم، یکی از عجایب سیاسی در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی است. او ‏تقریبا هرچه که خواسته را تا به امروز بر زبان آورده، اما هیچ قدرتی توانایی برکناری یا راضی کردن او به استعفا را ‏ندارد. مشائی یکی از معدود افرادی است که شریعتمداری در کیهان علیه اش بسیار قلم زد، اما فایده ای نکرد.‏

نظرات وی عموماً شنیدنی است؛ هم از لحاظ بدیع بودن و هم از این نظر که از زبان معاون رئیس جمهوری بیان می ‏شود که ادعای ارزشی ترین دولت پس از انقلاب را دارد. لااقل اسفندیار در اسطوره ها، دارای ضعفی بود، اما رحیم ‏مشائی را می توان “روئین ترین اسنفدیار تمام اعصار” نامید. رحیم مشائی این روزها با نام مستعار “اسفندیار روئین ‏تن” شناخته می شود، هرچند در محافل سیاسی-‏‎ ‎مذهبی اصولگرایان علی الخصوص در قم وی را “اسفندیار بی ‏بصیرت” خطاب می کنند. سخنگوی دولت، غلامحسین الهام در میان دانشجویان دانشگاه امام صادق در اوایل این ماه ‏در پاسخ به انتقادات دانشجویان در خصوص اظهارات مشایی گفت: “ممکن است از جهات مختلف به یک فرد انتقاداتی ‏وارد باشد، اما نباید دولت را به یک فرد بند کرد چرا که دولت مشایی نیست و آقای احمدی نژاد هم مشایی نیست.” ‏

‎ ‎اسفندیار رحیم مشائی کیست؟‎ ‎


اسفندیار رحیم مشایی‎ ‎در آبان ماه سال 1339 در رامسر متولد شد. در نوجوانی به خوبی قرآن را تلاوت می کرد و در ‏هیات مذهبی مداحی اهل بیت را می گفت. او در زمان پیروزی انقلاب، 18 سال داشت. اسفندیار که در فضای داغ آن ‏روزها از 15 سالگی برای مردم شهر و روستا سخنرانی کرده، در بحبوحه انقلاب تبدیل به سخنرانی قهار و محور ‏اقدامات انقلابی شهر شد. راه‌اندازی راهپیماییها، نوشتن بیانیه‌ها و پخش اعلامیه‌های آیت الله خمینی، برگزاری هیأت ‏مذهبی و مراسم خواندن دعای کمیل و ندبه از جمله فعالیت های او پیش و در اوایل انقلاب است. سابقه دستگیری ندارد ‏و آنطور که خود می گوید چندین بار از خطر ساواک رهایی یافته است. مهندسی الکترونیک را از دانشگاه صنعتی ‏اصفهان گرفته است. او نیز چون دیگر همراهان احمدی نژاد، در سال های 65-66 دوباره به تحصیل روی آورده ‏است. ‏

وی پیش از تاسیس وزارت اطلاعات به سیستم اطلاعات-امنیتی که در کشور توسط نهادهایی چون سپاه راه اندازی شده ‏بود، پیوست. رحیم مشائی در اطلاعات سپاه رامسر به فعالیت پرداخت. وی سپس به دلیل بحرانی که اوایل انقلاب علی ‏الخصوص در سال های 58 تا 61 گریبان مناطق کردنشین را گرفته بود، به دعوت سردار نقدی به کردستان رفت تا در ‏سمت معاون اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سیدالشهداء شروع به فعالیت کند. مقارن با ‏فرمانداری احمدی نژاد در خوی، وی عضو شورای تامین استان آذربایجان غربی بود. حسین الله کرم درباره آشنایی ‏احمدی نژاد و مشائی می نویسد : “احمدی‌نژاد فرماندار خوی بود و مشایی عضو شورای ویژة ‏تأمین استان. این آشنایی ‏سبب گشت تا بعدها احمدی‌نژاد شهردار به سبب شناختی که از سبک کار فرهنگی موفق ‏او در کردستان داشت او را به ‏سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران فراخواند.” وی با نام مستعار “مرتضی محب الاولیا” در مناطق کردنشین به ‏اقدامات امنیتی-اطلاعاتی دست زد. او همچنین عضو شورای تامین استان آذربایجان غربی نیز بود، البته با نام اصلی ‏اش یعنی اسفندیار رحیم مشائی. پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال 63، رحیم مشائی “مسئول تدوین استراتژی ‏نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی” بود. ‏

در زمان تصدی “محمد محمدی ری شهری” بر وزارت اطلاعات، وی مسئولیت “مناطق بحرانی کشور” را عهده دار ‏بود. او همچنین از موسسین “موسسه مطالعات علمی” [سال 76] وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعالیت اش ‏تحقیق و پژوهش و ارائه راهکار در خصوص مسائل قومیت های ایرانی، شناخت بیشتر آنان و همبستگی ملی است. ‏وی سپس به وزارت کشور رفت و در دوران تصدی علی محمد بشارتی مدیرکل اجتماعی وزارت کشور ‌شد و از آنجا ‏به رادیو پیام و سپس به شهرداری منتقل شد. رحیم مشائی مدیر مسئول ماهنامه “سوره” نیز هست. این نشریه با گستره ‏توزیع بین المللی در ایران و جهان منتشر می شود. زبان آن کردی سوران است و به گویش کرمانجی نیز ده صفحه ‏مطلب منتشر می کند که اخیرا به صورت ویژه نامه کرمانجی ضمیمه مجله می شود. همچنین سرمقاله نشریه علاوه بر ‏کردی به زبان فارسی هم درج می شود. مشخصا در میان بدنه وزارت اطلاعات از او به عنوان کارشناس مسائل ‏کردستان یاد می شود. ‏

اسنفدیار رحیم مشائی با آغاز به کار دولت نهم و به دلیل آشنایی پیشین رئیس جمهور منتخب با وی، در بدنه دولت جذب ‏شد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را عهده دار شد. وی همچون غلامحسین الهام ‏ابوالمشاغل است؛ رییس مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشین رئیس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، ‏عضو شورای نظارت بر صداوسیما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماینده رئیس ‌جمهور در شورای نظارت بر ‏سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عضو کمیسیونهای اقتصاد وفرهنگی دولت و در آخر ریاست کمیته ‏عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند، از جمله این مشاغل است. رحیم مشائی همچنین عضو هیأت ‏مدیره موسسه “رایانه شهر” است. مدیر عامل این موسسه که در زمینه های مختلف علوم کامپیوتری فعالیت می کند ‏فردی به نام “خسرو کاظمی آذربایجانی” است و مشائی در کنار افرادی چون حمید بقایی، کاظم کیاپاشا، مجیدرضا ‏ربیعی و…، هیأت مدیره آن را تشکیل می دهند‏‎.‎‏ رحیم مشائی از حجاب گرفته تا مسائل اتمی صاحب نظر است. حتی ‏گفته می شود بسیاری از اقدامات احمدی نژاد با هدایت و نظر مشائی است و دولتی ها اگر قصد اقدامی دارند پس از ‏رئیس جمهور و معاونش بهتر است او را نیز در جریان بگذارند!‏

‎ ‎مشائی و میراث فرهنگی‎ ‎

از آغاز به کار مشائی در سازمان میراث فرهنگی، اغلب مدیران قدیمی این سازمان عطایش را به لقایش بخشیده اند. ‏شخص مشائی و سازمان متبوعش نیز هر روز با اشتباه و ندانم کاری تازه ای بر خطاهای گذشته شان افزوده اند. ‏

آبگیری سد سیوند از جمله نکات منفی است که در کارنامه مشائی ثبت شده است. مشائی در این باره در زمستان سال ‏‏85 گفته بود: “وظیفه ما این بود که یک بررسی کارشناسی دقیقی از منطقه انجام بدهیم به همین دلیل سازمان میراث ‏فرهنگی با تحرک بسیار خوب سیزده هیأت کارشناسی داخلی وخارجی جلوی آبگیری را گرفتیم. بارها در چند مرحله‏‎.‎‏” ‏اما سرانجام سازمان با توجه به مصالح ملی رضایت داد که وزارت نیرو سد را آبگیری کند. سد سیوند‎ ‎در 95 ‏کیلومتری شمال شیراز، پنجاه‎ ‎کیلومتری تخت‌جمشید‎ ‎و در حدود هفده کیلومتری پاسارگاد، بر روی رودخانه سیوند‎ ‎و ‏درون منطقه‌ ای که به تنگه بُلاغی‎ ‎معروف است، ساخته شده‌ است‏‎.‎‏ فاصله دهانه سد سیوند‎ ‎تا آثار و سازه‌های اصلی ‏پاسارگاد نزدیک به هفده کیلومتر و بنا به نظر کارشناسان، خط پایان آب‌ گیری دریاچه پشت آن ـ که رو به دشت ‏مرغاب‎ ‎دارد ـ نزدیک به هفت یا نه کیلومتر است در حالی که بنا به نظر پاره‌ای دیگر از کارشناسان در صورتی که سد ‏با کل ظرفیت آب‌ گیری شود دریاچه‌ ای که پشت آن به‌ وجود می‌آید در نزدیکی چهار کیلومتری آرامگاه کورش می ‏‏‌ایستد‎.‎‏ با آب گیری سد سیوند بیش از هشت هزار اصله درخت پانصد ساله از بین رفت و همچنین چندی پیش اعلام شد ‏که ساختمان آرامگاه کوروش نم کشیده است. ‏

عبور مترو از میدان “نقش جهان اصفهان” و حفر تونل زیر چهارباغ عباسی در مهرماه امسال دومین دردسر بزرگ ‏مشائی از ابتدای کارش در حیطه میراث فرهنگی بود. ماجرای الواح گلی که در سال 1930 به دانشگاه شیکاگو انتقال ‏داده شده بود و در دهه هفتاد به دلیل شکایت خانواده های یهودی از تروریسم دولتی ایران عواید فروش آن به آنان تعلق ‏گرفت. سر سرباز هخامنشی که مهرماه پارسال مشائی خبر بازگشت آن را به خانه می داد، ناگهان در آبان ماه سال 86 ‏به فروش رفت و سازمان میراث فرهنگی در اظهار نظری گفت: “قرار بر این نبود!” ماجرای رنگ پاشیدن و اسب ‏رساندن گروه فیلم برداری خانم بنی اعتماد به تخت جمشید، دزدی از آثار باستانی “سرهرکولی” کرمانشاه، حراج اشیای ‏عتیقه ایران در فرانسه و انگلیس در سال 85 از جمله نمره های ضعیفی است که سازمان میراث فرهنگی در زمان ‏ریاست مشائی کسب کرده است. ‏

در خردادماه 87 در یکی از آخرین این موارد، کتیبه هخامنشی خارک که اواخر سال 86 در پی احداث جاده‌ای توسط ‏وزارت نفت، در این جزیره تاریخی کشف شده بود، توسط برخی افراد ناشناس با یک شی نوک تیز تخریب شد. باستان ‏شناسان از این کتیبه که به خط فارسی باستانی بود به عنوان سندی دیگر بر نام خلیج فارس یاد می‌کردند، که در یورش ‏افراد ناشناس از بین رفت. این موارد را باید همکاری نزدیک سازمان با شرکت “توسعه جهانگردی و ایرانگردی” ‏افزود. این شرکت با مدیریت مهدی جهانگیری معاونت سابق سرمایه‌ گذاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پس ‏از ابلاغ اصل 44 در یک معامله درون سازمانی و عجیب هرچه که بود را در مالکیت خود گرفت. [پس از ابلاغ اصل ‏‏44 بخش ثروتمند نظام هرآنچه که توانست را خرید.] شرکت مادر تخصصی توسعه ایرانگردی و جهانگردی از نوع ‏سهامی خاص و ماموریت ها و وظایف آن، برنامه ریزی و توسعه زیرساخت های صنعت گردشگری از قبیل مراکز ‏اقامتی، اردوگاه گردشگری (کمپینگ) و حمام های آب معدنی، مجتمع های خدماتی رفاهی بین راهی، مناطق نمونه ‏گردشگری، مجتمع های سیاحتی و تفریحی، تاسیسات و تجهیزات جابه جایی گردشگری و اجرای طرح ها و پروژه ها ‏از طریق عقد قرارداد با پیمانکاران و مشاوران صلاحیت دار از جمله وظایف عمده این شرکت است. این شرکت جز ‏در استان های تهران، لرستان، گلستان، آذربایجان غربی، کهگیلویه و بویر احمد و خراسان شمالی، در 23 استان دیگر ‏شعبه دارد و هتل صخره ای کندوان، شرکت توسعه فن آوری اطلاعات میراث آریا، شرکت توسعه مهمانخانه های ‏پردیسان، شرکت هتل های بین المللی راحت، شرکت سرمایه گذاری پاد، شرکت توسعه هتل های شرق ایران هتل ‏بین‌المللی لاله تهران، هتل لاله یزد، هتل لاله چابهار، هتل بین‌المللی‌‌سرعین و همچنین مجمتع آبدرمانی سبلان و… خرید ‏و فروش کرده است. مشائی و جهانگیری به سراغ موزه ها نیز رفته بودند که با هوشیاری برخی از فرهنگ دوستان و ‏سایت های خبری، نتوانست معاملاتش را به سرانجام برساند.‏

‎ ‎مشائی و ماجراهایش‎ ‎

‎•‎‏ در اوج اختلافات سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال در جام جهانی 2006 در آلمان هنگامی که دادکان، رئیس ‏فدراسیون فوتبال، از عدم واگذاری بودجه به این فدراسیون در آستانه جام جهانی انتقاد می کرد، علی آبادی رئیس ‏سازمان تربیت بدنی گفت: “یک میلیارد تومان برای این کار به اسفندیار رحیم مشائی رئیس سازمان میراث فرهنگی و ‏گردشگری داده ام.” هیچ کس اما نپرسید این پول کجا رفته و کجا هزینه شده است؟

‎•‎‏ مشائی با برگزاری نمایشگاه هایی در شهرهای مختلف از قبیل مشهد و کیش و دعوت برخی نمایندگان مجلس هفتم با ‏دادن گوشی موبایل سعی کرد آنها را نمک گیر کند. نمایندگان البته پاسخ خوبی را به وی دادند؛ آنان فراکسیون ‏گردشگری را در مجلس به راه انداختند که با بودجه سازمان گردشگری مدام با خانواده در سفر بودند! ‏

‎•‎‏ از زمانی که ریاست سازمان میراث فرهنگی را به عهده گرفته، تقریبا هر سال به مکه و مدینه سفر کرده است، وی ‏در همه سفرها تیم مورد نظر را به همراه برده است.‏

‎•‎‏ نیمه مهر 87، معاون رئیس‌جمهور در مراسم افتتاحیه‌ نخستین جشنواره‌ برترین‌های صنعت گردشگری با بیان این‌که ‏ملائکه مرتب در عرصه‌ کشور درحال پرواز هستند، افزود: “پس این همه قدرت، شجاعت و جسارت از کجا می‌آید و ‏این همه قلب‌های استوار و محکم چطور شکل گرفته‌اند؟ برای همان فریاد، شعر، ترانه و سرود فرشتگان است!” این ‏سخنان واکنش شدید اصولگرایان سنتی از جمله شریعتمداری را به دنبال داشت.‏

‎ ‎ارتباط احمدی نژاد و مشائی‎ ‎


آنچنان که گفته می شود زمانی که احمدی نژاد در اوایل دهه 60 فرماندار خوی بوده، رحیم مشائی عضو شورای ویژه ‏تامین استان آذربایجان غربی بود. ارتباط این دو از آنجا آغاز شد، اما تاثیر وی بر رئیس جمهور و عدم واکنش احمدی ‏نژاد نسبت به اقدامات وی سبب شد که در محافل سیاسی شایعه شود که مشائی بر احمدی نژاد نفوذ دارد. نمونه آن ‏زمانی بود که محمود احمدی‌نژاد به معاون خود و رئیس سازمان تربیت بدنی دستور داده بود منع ورود زنان به ‏ورزشگاه‌ ها برداشته شود که این اقدام مورد اعتراض علمای بلندپایه قم قرار گرفت. گفته می شد این اقدام به درخواست ‏مشائی بوده است. یکی از منابع نزدیک به اصولگرایان همان زمان گفت: “هنگامی که احمدی نژاد، اسفندیار رحیم ‏مشائی را به ریاست سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران منصوب کرد، با اعتراض بسیاری روبرو شد‏‎.‎‏ در ‏دوران شهرداری نیز، گروهی از مشاوران جوان شهرداری تهران، دلیل مخالفت خود را مسایل فرهنگی و همگرایی ‏رحیم مشائی با انجمن حجتیه اعلام کرده بودند که بی تفاوتی احمدی نژاد به اعتراض آنان در نهایت به استعفای جمعی ‏گروهی از مشاوران جوان احمدی نژاد انجامید‎.‎‏” در 9 دی ماه سال 86 رییس جمهور در حکمی رحیم مشایی را به ‏عنوان “رییس مرکز ملی مطالعات جهانی شدن” منصوب کرد‎.‎


براساس این حکم، “مرکز گفتگوی تمدن ها” با همه امکانات و نیروی انسانی در “مرکز ملی مطالعات جهانی شدن” ‏ادغام شد و این مرکز مستقیماً زیر نظر رییس جمهور فعالیت خواهد کرد‎.‎‏ احمدی نژاد همچنین در پایان این حکم از همه ‏وزارتخانه ها، سازمان ها و دستگاه ها خواسته است که همه گونه همکاری را با رییس “مرکز ملی مطالعات جهانی ‏شدن” بعمل آورند‎.‎‏ سخنان مشائی که چون مشاور احمدی نژاد “کلهر” عجیب و دور از چارچوب دولت بود، هیچگاه با ‏واکنش احمدی نژاد روبرو نشد. این ارتباط با ازدواج فرزندان رئیس و معاونش مستحکم تر شد. در نوروز سال 87 ‏محمود احمدی نژاد این بار نه در قالب رئیس یک دولت، بلکه به عنوان یک پدر به خانه معاون خود رفت تا دختر او را ‏برای پسر بزرگش خواستگاری کند. پس از مراسم خواستگاری و گرفتن جواب «بله» از عروس خانم، خطبه عقد ‏توسط حاج آقا ثمری امام جماعت مسجد سلمان میان زوجین جاری می گردد و مهریه عروس خانم 14 سکه بهار آزادی ‏تعیین شد. احمدی نژاد در سال 87، ریاست کمیته عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران- پاکستان-هند که از مهمترین ‏موضوعات مطالب مطرح شده در دولت بود به وی سپرد تا دیگر این ارتباط هیچ خللی بر آن وارد نشود. یکی از ‏همسفرهای اصلی احمدی نژاد در سفرهای مهم اش، غیر از ثمره هاشمی و داوودی، رحیم مشائی است. اوج روابط ‏حسنه این دو زمانی برای دیگران مشخص شد که رئیس جمهور در ماجرای اظهارات مشائی مبنی بر دوستی با مردم ‏اسرائیل با تمام قدرت از وی حمایت کرد.‏

‎ ‎به خبرنگار ترک؛ “هرجور که دلتون می خواد!“‏‎ ‎


در اوایل تیر ماه 1385، اسفندیار رحیم مشائی در گفت و گو با روزنامه “صباح” چاپ ترکیه گفت که استفاده از حجاب ‏در ایران آزاد است! مشایی در پاسخ به سوال “الیف کورپا” خبرنگار زن روزنامه صباح، که “آیا می‌توانم روسری‌ام ‏را بردارم؟”، گفته است: “بله! اینجا ایران آزاد است.” مشائی در ادامه گفته بود: “در ایران استفاده از حجاب بدون ‏اجبار است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمی‌شود. این یک انتخاب کاملا شخصی است. ‏اگر شما در ایران از روسری و حجاب استفاده نکنید هیچ مقام دولتی به شما تذکری نخواهد داد. البته شاید به شما بگویند ‏که این کار برخلاف عرف و عادات ملی ماست و اگر استفاده کنید بهتر است. ولی باز تاکید می‌کنم که هیچ اجباری در ‏کار نیست‎.‎‏”‏

خبرنگار در ادامه می‌پرسد: “ایرانی‌هایی که به قصد تفریح به ترکیه می‌آیند، یعنی توریست‌های ایرانی در ترکیه، ‏مشروبات الکلی استفاده می‌کنند و حجابی هم ندارند و در آب، خانم‌ها با مایو می‌روند. این شما را ناراحت نمی‌کند؟” ‏مشائی با خنده می گوید: “این مسائل شخصی‌شان هست و اگر دوست دارند می‌توانند هم مشروبات الکلی استفاده کنند و ‏هم بی‌حجاب باشند و هم با مایو بگردند! درایران بخاطر دستورات دینی استفاده از مشروبات الکلی ممنوع است، به ‏همین علت ایرانی‌ها می‌توانند در خارج از ایران از این نوشیدنی‌ها استفاده کنند. این یک ترجیح شخصی است، الگوی ‏ما در صنعت توریسم کشور ترکیه است‎!‎‏” وی در ادامه گفته بود: “ دوره اسلامگرایی به پایان رسیده است، بشر ‏سرعتش بالا رفته است، فهمش تیز شده و به یک حقایقی می رسد که آن را لازم نیست دیگر از دور پوسته اسلام طی ‏کند.” ‏

خبرنگار ترک در پایان مصاحبه نوشته بود: “تاکید آقای مشائی مبنی بر این که اگر در محافل عمومی ایران بی حجاب ‏باشید کسی حق برخورد و بازداشت شما را ندارد، برایم بسیار عجیب بود‎.‎‏”‏

پس از انتشار خبر، موج واکنش ها آغاز شد. ابتدا نمایندگان مجلس نسبت به اظهارات اسفندیار رحیم مشایی رییس ‏سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و معاون رییس جمهور واکنش نشان دادند. در عین حال دو روزنامه اصولگرای ‏کیهان و جمهوری اسلامی نیز نسبت به اظهارات معاون رییس جمهور اعتراض کرده و آن را تقبیح کردند.‏

محمدتقی رهبر عضو فراکسیون اصولگرایان گفت: “نمی‌‏دانم چرا آقایان در دولت حرفهایی می‌‏زنند که بعدا مجبور ‏می‌‏شوند حرفهای خود را توجیه کنند.” در این باره جمهوری اسلامی خبر داد که “از قم خبر می رسد اظهارات رئیس ‏سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، از جمله موضوعات مورد بحث در جلسه مراجع عظام تقلید بوده و از چنین ‏اظهاراتی ابراز نگرانی کرده اند‎.‎‏” اما اصولگرایان بالااتفاق به دلیل تازه کار بودن دولت نهم، موضوع را نادیده ‏گرفتند، هرچند این سخنان و عدم برخورد رئیس جمهوری، آغاز دلخوری مراجع از احمدی نژاد شد.‏‎


محمد تقی رهبر نماینده اصفهان در مجلس وقت “هفتم” و عضو کمیسیون فرهنگی درباره اظهارات مشائی گفت: “اگر ‏آقای مشائی این صحبت‌‏ها را مطرح کردند، به نظر من بسیار مصاحبه بد و اظهارنظرهای نامطلوبی بوده است‏‎.‎‏ کشور ‏ما قانون دارد، کشور ما با ترکیه، تایلند، پاریس و… فرق می‌‏کند، یک مدیر اسلامی در جایگاه مسوولیتی که دارد و ‏معاون رییس جمهوری است و در این نظام کار می‌‏کند، این گونه حرف نمی‌‏زند‎.‎‏ متاسفانه یک عده حساب شده حرف ‏نمی‌‏زنند. ما به این افراد توصیه می‌‏کنیم حساب شده حرف بزنند، جامعه، نظام و مسوولیتی را که دارند، درک کنند. درک ‏نکنند ما با کسی قوم و خویشی نداریم و با کسانی که هنجارشکنی یا اظهاراتشان هنجارشکنی باشد، برخورد خواهیم ‏کرد‎.‎‏” کیهان نیز از قول یکی از وزرا که به مشایی گفته بود خبر را تکذیب کند، نوشت: “[مشائی:] این اخبار چندان ‏اهمیتی ندارد که بخواهم آن را تکذیب کنم‎.‎‏”‏

اما رحیم مشائی در زمستان سال 85 درباره این موضوع در برنامه « نگاه یک» این چنین اظهار نظر کرد: “من صدها ‏مصاحبه کردم در داخل و خارج از کشور، حالا اگر کسی قصد عمدی دارد مثل همین خانم اعلام کرده که من گفته ام ‏شما می توانید همین جا می توانی روسری رو را بردارید. خب! تو که معتقد به روسری نیستی! من هم که به تو گفتم ‏روسری ات را بردار. خب! روسری ات را برمی داشتی! در حالیکه خودش با من عکس انداخته و حجابش هم کم تر از ‏زنان ما نبوده. خوب این دروغ آشکاره. بحث من این است که وقتی دروغی این قدر آشکار و بَین است، چه کسانی ‏جرأت می کنند به این دولت، چنین تهمتی بزنند؟ اون هم این دولت که افتخارش حفظ ارزش هاست. ببینید حرف این ‏است می خواهند ثابت کنند که با حفظ ارزش ها نمی توان گردشگری را رونق داد. ریشه را اگر می خواهید پیدا کنید، ‏ما می خواهیم بگوییم با حفظ ارزش ها و اصول، با زیبایی های ارزشی ایران ما می توانیم‎ ‎میلیون ها نفر را از سراسر ‏جهان به ایران دعوت کنیم که بیایند و از ما تأثیر بپذیرند، این مخالف خواست دشمنان این مردم است. گفتند آقای معاون ‏رییس جمهور گفته که خوردن شراب اشکال ندارد، زن و مرد می توانند در کنار هم با مایو سفر کنند و حجاب هم در ‏ایران آزاد است. هر که‎ ‎می خواهد روسری داشته باشد هرکسی هم می خواهد نداشته باشد. یکی از آقایون از من پرسید ‏اینها چیست؟ گفتم اینها که هیچی! اصلا دین که هیچی، فرض کن که ما دین نداریم. یک نفر شما پیدا کن که جرات داشته ‏باشه این [این گونه اقدامات] را که در پیشگاه این مردم که این همه شهید دادند، انجام بده. نظام کشور ما، ارزش کشور ‏ما، اصلا افتخارمون ارزش های اسلامی است. دین نداره، جراتش را داشته باشد که بیاید توی این کشور بگوید، حالا ‏معاون رییس جمهور هم نه هرکسی گفت دومی اش من!“‏

‎ ‎آخرین رقص در استانبول‎ ‎

اسفندیار رحیم مشائی، در چهارم آذر سال 1384 در افتتاحیه نمایشگاه گردشگری کشورهای عضو سازمان کنفرانس ‏اسلامی، شرکت کرد که اتحادیه بنگاههای خدمات مسافرتی ترکیه “تورساب” در شهر استانبول برگزار کرده بود. ‏آنطور که بعدها مشخص شد مراسم افتتاحیه با رقص و آواز زنان همراه بود و 7 دی ماه سال 1385 پس از گذشت بیش ‏از 13 ماه از این مراسم، خبرگزاری ایرانیوز منتسب به قالیباف تصویر ویدئویی از این مراسم را پخش کرد که در آن، ‏رحیم مشائی در حال تماشای رقص زنان و کف زدن در صف نخست شرکت کنندگان مراسم دیده می شد‏‎.‎‏ فیلم مربوط، ‏در شرایطی توسط ایرانیوز منتشر شد که خبر آن بلافاصله توسط‎ ‎‏ پیامک و بلوتوث ‏‎های افراد ناشناس پخش شد. ‏

در یکی از این‎ ‎پیامک- بلوتوث ها آمده بود: “ایرانیوز با هدف اصلاح منتشر کرد: فیلم حضور معاون رئیس‌جمهور در ‏مراسم […] رقص و آواز” یک روز پس از پخش این فیلم، مدیر مسئول و دبیر سیاسی سایت ایرانیوز بازداشت شدند و ‏دو شب را در بازداشت گذراندند، اما سعید ابوطالب و عماد افروغ، دو تن از نمایندگان تهران در مجلس به دفاع از ‏سایت ایرانیوز پرداختند و رحیم مشائی را مورد انتقاد قرار دادند‏‎.‎‏ روز 12 دی ماه در واکنش به انتقاد شدید دو نماینده ‏مجلس، رحیم مشائی از سعید ابوطالب و عماد افروغ به دادستان تهران شکایت کرده و آنان را به نشر اکاذیب علیه خود ‏متهم کرد! او فیلم را مونتاژ شده دانست و در شکوائیه ای خطاب به دادستان تهران نوشت که سعید ابوطالب و عماد ‏افروغ مخالفت آشکار با دولت محمود احمدی نژاد دارند که وی در آن عضویت دارد و به علت آنچه که او موفقیتهای ‏سازمان تحت مدیریتش در “تحرک جدی و آشکار در توسعه صنعت گردشگری کشور” می خواند، پیوسته در جهت ‏تضعیف عملکرد او تلاش کرده اند‎.‎

از همه جالب تر اظهارات الهام بی اطلاع ترین فرد دولت بود. سخنگوی دولت اظهارنظر در این زمینه را به “بررسی ‏دقیق و داوری قوه قضائیه” موکول کرده اما تصریح کرد: “آقای رحیم مشائی پس از آنکه متوجه رقص زنان در برنامه ‏شده، جلسه را ترک کرده است‎.‎‏” این در حالی است که زمان فیلم مورد نظر یک ساعت و 5 دقیقه و 26 ثانیه بود. یک ‏دقیقه و 40 ثانیه پس از آغاز مراسم در این فیلم‌ رقص زنان آغاز می‌شود و تا دقیق 13 و 30 ثانیه، سه رقص جداگانه ‏برگزار می‌شود که بر اساس فیلم موجود، در تمام این صحنه‌ها رحیم مشایی نیز حضور داشت. رحیم مشائی در نامه ‏خود به “مرتضوی” نوشت که تصویر ویدئویی حضور او در مراسمی که با رقص زنان همراه بوده را سعید ابوطالب ‏برای پخش در اختیار سایت “ایرانیوز” گذاشته تا بدین ترتیب نشان دهد که او در مراسم خصوصی رقص شرکت کرده ‏است و به مسئول ایرانیوز نیز اطمینان داده که به هیچ ‌وجه نگران عواقب این کار نباشد زیرا از حمایت مجلس ‏برخوردار است و با انتشار این تصاویر فرصتی برای آقای مشائی باقی نخواهد ماند تا به دفاع از خود بپردازد‏‎.‎‏ عماد ‏افروغ که طرف شکایت رحیم مشائی قرار گرفته بود، این شکایت را “از چشمه ‌های جوشان توهم رحیم مشائی” خوانده ‏و گفته بود که کمیسیون فرهنگی مجلس از مدتها قبل قصد داشته گزارشی از آنچه وی “ضعف شدید مدیریت آقای رحیم ‏مشائی خواند” آماده کند‎.‎‏ مشائی همچنین ادعای سعید ابوطالب را که گفته بود در مراسم افتتاحیه نمایشگاه گردشگری ‏هیچ مقام رسمی هم سطح آقای رحیم مشائی حضور نداشته تکذیب کرده و گفت: “اولاً آنجا چند وزیر حضور داشته و ‏بعد دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی هم که از حد وزیر هم بالاتر است کنار من نشسته است‏‎”.‎‏ اما وی در پاسخ به ‏پرسش خبرنگار فارس که پرسیده بود، چه وزیرانی در مراسم حضور داشته اند، گفت: “یادم نمی آید کدام وزیران بوده ‏اند.” جالب آنکه رحیم مشائی در این مصاحبه و هم در شکوائیه ای که به دادستان تهران نوشت، هر بار که از اکمل ‏الدین احسان اوغلو، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی یاد کرده، نام او را به اشتباه، ‏‎”‎ابراهیم اوغلو” نوشته بود‎.‎

ابوطالب نیز به طعنه ضمن یادآوری ماجراهای دیگرمشایی در ترکیه گفت: “تعجب است چرا ایشان هر وقت به ترکیه ‏می‌‏روند تحت تاثیر فضای دولت لائیک آن کشور خطوط قرمز تنها کشور شیعه ‌‏نشین دنیا را می‌‏شکند.“‏

فضای دینی قم دوباره آشفته شد و قرار شد سه تن از مراجع عظام، اعتراضاتی علیه مشائی سامان دهند. در مجلس ‏عماد افروغ تاکید کرد که کمیسیون فرهنگی مجلس قصد دارد تا در خصوص سازمان میراث فرهنگی تحقیق و تفحص ‏کند. در همان زمان در شهرداری تهران، مشائی متهم به بدهکاری شد. وی تا آن زمان چندین میلیارد تومان بدهی بر ‏جای گذاشته و بودجه سالیانه سازمان متبوعش را ظرف شش ماه نخست سال به اتمام رسانده بود‎.‎‏ منتقدان وی می گفتند ‏با بررسی مدیر جدید این سازمان “فرهنگی و هنری شهرداری تهران” مشخص شده که نزدیک به پنجاه میلیارد تومان ‏از بودجه این سازمان خارج از ردیف خرج شده و تکلیف هفده میلیارد تومان از اموال سازمان فرهنگی-هنری ‏شهرداری تهران در هاله ای از ابهام است. این همان پولی بود که بعدها گفته شد، مشائی از بیت المال برای رأی آوردن ‏احمدی نژاد هزینه کرده است. اعطای وام به جوانان، تامین سالن های رایگان برای ازدواج جوانان، کاروان های شادی ‏در شهر، ورزش محله و اقداماتی از این دست از جمله کارهای هزینه بر مشائی در سال پایانی دولت هشتم برای یاری ‏رساندن به احمدی نژاد بود.‏

مشائی در محرم سال 85 در باره حضورش در نمایشگاه گردشگری کشورهای اسلامی در ترکیه در گفت و گو با شبکه ‏اول سیما گفت: “ما ناگهان متوجه شدیم بخشی از این مراسم در واقع رقصی از این مراسم به صورت گزیده در روی ‏یک سایت اینترنتی قرار داده شده و در آن تبلیغ شده که معاون رییس جمهور رفته در یک مجلس رقص شرکت کرده دقت ‏می فرمایید یعنی کاملا نشانه از یک توطئه بود که یک مجلس رقص خصوصی است آن هم رایزن فرهنگی هم به ایشان ‏گفته که مجلس خصوصی است و رقص است و شما نباید شرکت کنید و این یعنی با علم رفته و از روی علاقه رفته که ‏بیایند یک جوی را در کشور جا بیندازند که بله ارزشی نیستند و خلاف ارزش ها حرکت می کنند. در حالی که اولا اینکه ‏یک مجلس رسمی افتتاحیه است، دو ساعت، دو ساعت و نیم برنامه افتتاحیه نمایشگاه گردشگری کشورهای اسلامی که ‏من دبیرکل سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی نشسته [بودیم] مجلس لهو و لعب نبود. این‎ ‎مراسم، مراسم رقص نیست. ‏در خیلی از مراسم دنیا برنامه های هنری هست آنها رقص را حرام نمی دانند، ما رقص را حرام می دانیم. ما هر وقت ‏در این مراسم در صحنه بین المللی مواجه‏‎ ‎می شویم طبیعتا باید در ادامه اش حضور نداشته باشیم. ما این کار را همیشه ‏انجام دادیم. نه من بسیاری از مدیران انجام می دهند. و این هم وظیفه من بوده که انجام دادم. اما اینها تلاش کردند که ‏جو دیگری بسازند.“‏

‎ ‎اسرائیل دوست ماست!‏‎ ‎

‏29 تیر سال 87 اسفندیار رحیم مشایی، در همایش نوآوری و شکوفایی در صنعت گردشگری که در محل مرکز ‏همایش‌های صدا و سیما برگزار شد اظهار داشت: “دوره آنکه کسی بخواهد دینی را بر دنیا حاکم کند گذشته است. دنیای ‏امروز گوش‌هایش بیشتر از همیشه تاریخ باز است که زیباترین پیامها را بشنود‎.‎‏ امروز منطق الهی و انسانی، دامنه ساز ‏و افق‌پرداز در دنیا خریدار دارد‎.‎‏ مشایی ادامه داد: “ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در ‏دنیا دشمن ما نیست این افتخار است البته ما دشمن داریم و ناجوانمردانه ترین دشمنی ها در دنیا به ملت ایران صورت ‏می‌گیرد. ما مردم آمریکا را از برترین ملت‌های دنیا می دانیم‎.‎‏”‏

‎ ‎مشائی باید برود، ولی نمی رود!‏‎ ‎

پس از انتشار سخنان تاریخی وی که در دوره 30 ساله جمهوری اسلامی بی نظیر بود، موج شدیدی از انتقاد جریان ‏های چپ و راست به سوی دولت روانه شد. علی لاریجانی رئیس مجلس به عنوان اولین منتقد گفت : “ما با مردم ‏اسرائیل دوست نیستیم.” به ترتیب موج انتقادها بالا گرفت و تا حوزه علمیه قم رسید. روزنامه های محافظه کار کیهان و ‏جمهوری اسلامی چند سرمقاله درباره این موضوع نوشتند و مدام تکرار کردند که یا مشائی اشتباه گفته یا خبرنگار به ‏اشتباه خبر را نقل کرده و بهتر آن است که مشائی از مردم ایران معذرت خواهی کند. ششم مردادماه، معاون رئیس ‏جمهور اظهارات پیشین خود درباره ساکنان سرزمین های اشغالی فلسطین را غیر سیاسی خواند و تاکید کرد که در بیان ‏دوستی ملت ایران، نام ملت بر ساکنان این سرزمین ننهاده است.چندی نگذشته بود که در اواسط مرداد ماه مشائی در ‏کنفرانس خبری خود در کاخ گلستان با تاکید دوباره بر سخنان قبلی اش افزود: ‏‎”‎بنده به حرف‌هایم افتخار می‌کنم و آن‌ها ‏را اصلاح نمی‌کنم بلکه هزار مرتبه دیگر نیز تکرار می‌کنم که ‏ما آحاد مردم دنیا را دوست داریم و این افتخار ماست که ‏چون اعتقاد و آرمان‌هایمان انسانی است در بین توده‌های مردم در ‏دنیا دشمنی نداریم‎.‎‏ مردم ایران با مردم آمریکا فرقی ‏ندارند. ما با همه مردم دنیا دوست هستیم حتی مردم آمریکا و اسرائیل‎.‎‏”‏ این سخنان آنچنان ضربه ای به اصولگرایان و ‏مجلس وارد کرد، که نمایندگان تصمیم گرفتند حوزه کاری مشائی را زیر نظر مجلس بیاورند. هر آنچه مجلس و ‏اصولگرایان از احمدی نژاد تقاضا کردند که مشائی برکنار شود، افاقه نکرد و وی با خیال راحت بر صندلی اش نشسته ‏بود. احمد توکلی گفته بود: “معتقدم آقای مشایی هم باید استعفا دهد و برود‎.‎‏”‏

علی مطهری نیز داشت: “مایه تأسف است که معاون رئیس‌جمهور و رئیس ‏سازمان میراث فرهنگی، به تازگی مطالبی ‏را بر زبان رانده‌اند که عواطف همه علاقه ‌مندان به انقلاب اسلامی را ‏جریحه‌دار ساخت‎.‎‏”‏

بسیج دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران هم دربیانیه ای یادآور شده است که “مشایی باید به فکر استغفار هزارباره ‏‏باشد”. دانشجویان عضو جنبش عدالت‌خواه دانشجویی نیز روز 23 مرداد ماه در مقابل سازمان میراث فرهنگی تجمع و ‏به سر دادن شعارهایی نظیر “مشایی، استعفاء استعفاء” و “اسفندیار رویین‌تن، بصیرت ندارد” علیه مشائی موضع ‏گیری کردند. دویست نماینده مجلس طی بیانیه ای، سخنان مشائی را محکوم کرده و تاکید کردند که وی لیاقت معاونت ‏دولت احمدی نژاد را ندارد. کیهان طی مقالاتی هر چه توانست به مشائی نسبت داد و برای برکناری وی به احمدی نژاد ‏فشار آورد، اما حکم برکناری مشائی صادر شدنی نبود. هرچه که نصایح رهبر انقلاب و مقام رهبری بود در قالب ‏مقالات گوناگون و از زبان سیاسیون از جمله؛ کروبی، خاتمی، مرعشی، باهنر، لاریجانی، حداد عادل، مطهری جاری ‏شد، مجلس تا پای استیضاح رئیس جمهور هم رفت، اما احمدی نژاد با قدرت تمام از معاونش حمایت کرد و پشت او را ‏خالی نکرد. شخص مشائی نیز حاضر به دادن استعفا نبود. سی و یکم مردادماه وی در حاشیه ثبت ملی آیین‌های نیمه ‏شعبان در حالی‌که در بین ده‌ها دوربین داخلی و خارجی احاطه شده بود درباره موضوع استعفای خود اظهار داشت: ‏‏”خدمتگزار ملت هیچ گاه استعفا نمی‌دهد!” ‏با ورود رسمی و علنی آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید ‏به ماجرای اظهارات اسفندیار رحیم مشایی و موضع ‌گیری چند تن دیگر از مراجع قم مخصوصاً آیات فاضل لنکرانی و ‏نوری همدانی؛ شرایط کابینه محمود احمدی‌ نژاد و شخص رئیس‌جمهور برای ادامه دفاع از این مهره کلیدی دولت نهم ‏وارد فاز تازه‌ای شد‏‎.‎

در اواخر شهریور ماه سال جاری، احمدی نژاد درباره گفته‌ های رحیم مشائی اظهار داشت: “حرف آقای مشائی حرف ‏دولت است، ملت ما و ملتها با مردم مشکلی ندارند، ما برای رژیم صهیونیستی نه دولت قائلیم و نه ملت. ما اصولاً آن را ‏به رسمیت نمی‌شناسیم‎.‎‏ ضمن احترام به همه کسانی که اظهارنظر کردند به خصوص نمایندگان عزیز مجلس و با تشکر ‏از حساسیتی که نشان دادند و درست هم هست، اما در اینجا اظهار می‌کنم که رحیم مشایی مظلوم واقع شد، زیرا وی ‏هیچ گاه واژه “ملت اسرائیل” را به کار نبرد و به‌کار نبرده است. رحیم مشایی، سی سال پاک، انقلابی و فداکار زندگی ‏کرده است، اما به نظرم با این ماجرای اخیر، مظلوم واقع شد.“‏

سرانجام روز 29 شهریور، رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران در این خصوص اظهار نظر کرد و برای پایان ‏دادن به این قائله گفت: “ یک نفر پیدا می‌شود درباره مردمی که در اسرائیل زندگی می‌کنند یک اظهار نظر می‌کند، ‏البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطی است. اینکه گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم این ‏حرف درستی نیست، حرف غیرمنطقی است‏‎.‎‏ مردم اسرائیل مگر چه کسانی هستند؟ همان کسانی هستند که غصب خانه، ‏غصب سرزمین، غصب مزرعه و غصب تجارت به وسیله همین‌ها دارد انجام می‌گیرد.‏‎ ‎سیاهی لشکر عناصر ‏صهیونیست همین‌ها هستند‎.‎‏ حالا کسی حرفی می‌زند اشتباه، عکس العملی‌هایی هم در مقابل آن نشان داده می‌شود. خوب ‏مساله را باید تمام کرد. اینکه یک روز یک نفر از این طرف بگوید، یکی از آن طرف بگوید، یکی اینجور استدلال کند، ‏یکی از آن طرف حرف بزند، این درست نیست، این التهاب آفرینی است؛ حرفی بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. ‏موضع جمهوری اسلامی و موضع دولت جمهوری اسلامی هم این نیست‏‎.‎‏” ‏


در واکنش به سخنان آیت الله خامنه ای رحیم مشائی در نامه ای خطاب به وی نوشت: “با احترام به استحضار می ‌رساند ‏نظر به بیانات روشنگر حضرتعالی در خطبه‌های امروز نماز جمعه تهران که مانند همیشه فصل‌الخطاب بوده و خواهد ‏بود، اینجانب ضمن اعلام تبعیت کامل خود از دیدگاه آن حضرت در موضوع مردم سرزمین‌های اشغالی تأکید می‌نماید ‏که به عنوان سربازی کوچک در دولت خدمتگزار تمامی مساعی خود را در چارچوب سیاست‌های نظام مقدس جمهوری ‏اسلامی ایران که از سوی حضرت ولی امر مسلمین تعیین و تبیین می‌گردد، به کار خواهم بست‏‎.‎‏ بدیهی است که موضع ‏اینجانب در موضوع مبارزات ملت مظلوم فلسطین و ر‍ژیم غاصب و جنایتکار اشغالگر چنانکه در سخنرانی‌ها و ‏مصاحبه‌های فراوان از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی آشکارا بیان کرده‌ام، ادامه مبارزات حق‌طلبانه‌ مردم فلسطین و ‏بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی است‎.‎‏ اینجانب به نابودی صهیونیسم جهانی یقین دارم و آن را در دسترس می‌دانم و ‏پیروزی نهایی حق‌طلبان را نزدیک دانسته و برای نصرت آنان و ملت شریف و مؤمن و انقلابی ایران در سایه سلامت و ‏بقای عزتمند حضرت مستطاب عالی در ظل توجهات حضرت ولی عصر بهترین و خالصانه‌ترین ادعیه را به درگاه ‏خدواند متعال عرضه می‌نمایم‎.‎‏” ‏

علی مطهری نماینده تهران روز 28 مهر ماه 87 پرده از راز ماجرای سخنان مشائی برداشت و یادآور شد: “سخنان ‏مشایی درباره دوستی با مردم اسرائیل سخنان حساب شده ‌ای بود و دولت ایران از این طریق می‌خواست پیام بدهد تا ‏مشکلش را در پرونده‌ هسته‌ای با آمریکا و اسرائیل حل کند.” مطهری افزود: “حداقل انتظار ما این بود که رئیس‌جمهور ‏به ایشان تذکر بدهد و توبیخش کند. همین مقدار نیز کافی بود. دیگران نیز مساله را دنبال نمی‌کردند. اما دیدیم که آقای ‏احمدی‌نژاد آنقدر ایستادگی کرد تا اینکه رهبر انقلاب نیز وارد ماجرا شدند و تذکر دادند‎.‎‏ البته ما می‌دانستیم که سخنان ‏مشایی، نظر خود رئیس‌جمهور است. علت سوال ما نیز همین بود که ما می‌دانیم این، حرف آقای مشایی به تنهایی ‏نیست‎.‎‏ فکر می‌کنم سخن آقای مشایی درباره دوستی با مردم اسرائیل حرف حساب‌شده‌ای بود. دولت ایران می‌خواست به ‏آمریکا و اسرائیل پیام بدهد تا مشکل‌شان در جای دیگری حل شود. در کجا؟ در مسائل هسته‌ای‎.‎‏”‏

‎ ‎حرکت های موزون حاملان قرآن‏‎ ‎


ماجرا، این گونه آغاز شد که آیت‌الله صافی گلپایگانی از مراجع عظام تقلید، روز 22 آبان 87 در درس خارج فقه خود، ‏‏”اهانت و جسارت” به ساحت مقدس قرآن کریم در همایش اخیر سازمان گردشگری را به شدت محکوم کرد و با تسلیت ‏این “مصیبت” به حضرت ولی عصر و همه علاقه ‌مندان دین و اسلام و کشور و نظام، هشدار داد “کسی که مسؤول ‏این سازمان است صلاحیت ندارد در این جایگاه باشد.“‏

دو روز پس از موضع‌گیری و انتقاد شدید حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی درباره همایش اخیر سازمان گردشگری و ‏با آن که این سازمان به زعم خود توضیحاتی را در این زمینه ارایه کرده است؛ آیت‌الله مکارم شیرازی نیز وارد ماجرا ‏شد و به شدت از این همایش انتقاد کرد‎.‎‏ مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب، دانشجویان و سپاهیان گفت: “مملکت ‏دارد به کجا می رود؟ چرا مسوولان نسبت به این مسائل دل نمی سوزانند؟ اگر این کار زمان شاه انجام می گرفت، داد ‏همه بلند می شد. اگر بنا است کارهای خلافی انجام بگیرد، حداقل آن را از قرآن و امور قرآنی جدا کنند‏‎.‎‏” پس از آن ‏آیات عظام وحید خراسانی، نوری همدانی به این قضیه واکنش تندی نشان دادند.‏

حکایت از این قرار بود که در “دومین همایش فرصتهای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری ایران” به تاریخ 18 آبان ‏ماه، در حضور اسفندیار رحیم مشایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و در عین تعجب حاضران؛ هنگام ‏شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن، 12 خانم با لباس محلی دف زنان به همراه یکی از خوانندگان کرد کشور، روی ‏سن آمده و در حالی که قرآن را در سینی گذاشته بودند با حالات ریتمیک، آن را به قاری تحویل داده و سن را ترک ‏کردند و سپس قاری مراسم، کریم منصوری شروع به تلاوت قرآن کرد. پس از پایان تلاوت قرآن، دوباره این افراد به ‏همان صورت روی سن آمدند و در حالی که دف می‌زدند قرآن را تحویل گرفته و سن را ترک کردند.‏

آنطور که رضا موسوی سخنگوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می گفت، مراسم حاملان قرآن یادآور فتح مکه ‏توسط پیامبر بزرگوار اسلام است که در این مراسم آیینی، قرآن با احترام خاص و طی مراسم ویژه ای حمل شده و به ‏قاری سپرده می شود و هدف از انجام این مراسم نشان دادن شان و منزلت والای قرآن کریم در میان مسلمانان است‎.‎‏ ‏

علیرغم توضیحات مسئولین سازمان میراث فرهنگی علما همچنان نسبت به آن اعترض کردند و آیت الله استادی هم در ‏خطبه هایش در جمع مردم قم گفت: “در این کنفرانس تعدادی زن با پوشیدن لباس های محلی و برخی کارها اقدام به ‏آوردن قرآن برای قاری کرده اند که برخی افراد آن را اهانت به قرآن کریم دانسته اند. اگر این عمل در قالب اهانت به ‏قرآن نگنجد نمی توان آن را احترام به قرآن دانست‏‎.‎‏”‏

کریم منصوری نیز گفت: “با توجه به مصالح ملی، قرآن را تلاوت کردم وگرنه تمایلی نداشتم که در این اقدام عجیب ‏همکاری کنم.” وی که از قاریان سرشناس کشور است، گفت: “نمی دانستم قرار است این گونه قرآن را به من بسپارند.” ‏واکنش ها علیه مشائی و درخواست استعفایش آنچنان شدت گرفت که به نظر می رسید وی سرانجام با برکناری-استعفا ‏روبرو خواهد شد.‏

کرمی ‌راد نماینده مردم کرمانشاه در مجلس اظهار داشت: “این چندمین غلطی است که توسط رئیس سازمان میراث ‏فرهنگی علیرغم تذکرات فراوان به وی در دوره تصدی این سمت در دولت اصولگرا اتفاق می‌افتد و در عظمت قرآن ‏هم همین بس که دشمنان از آن در هراسند و این حرکت سازمان گردشگری موجبات تاسف مراجع و بزرگان دین را ‏فراهم کرده است‎.‎‏ مشائی ضمن عذرخواهی از مردم باید از این مسئولیت کنار برود و آن را به دست اهل آن بسپارد تا ‏دیگر شاهد چنین اتفاقی در دولت اصولگرا نباشیم‎.‎‏”‏

لاله افتخاری رئیس فراکسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی با اشاره به “وهن قرآن” در یکی از مراسم های ‏سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خواستار برکناری فوری اسفندیاری رحیم مشائی از مناصب دولتی شد‏‎.‎‏ این ‏نماینده با اشاره به شان و جایگاه قرآن مجید اظهار داشت: “سازمان میراث فرهنگی اخیرا در یکی مراسم‌ها قرآن مجید ‏را در حرکتی وهن آمیزی برای تلاوت آن تحویل قاری داد که این اقدام در تاریخ ما سابق نداشته است‎.‎‏”‏

علیرضا زاکانی نیز در واکنش به اینکه پیش از این نیز مراجع عظام تقلید و نمایندگان از اظهارات و اقدامات مشایی ‏ابراز نارضایتی کرده بودند، اما برخوردی با وی صورت نگرفت، خاطرنشان کرد:‌ “مهم‌‏ترین مرجعی که می‌‏تواند مانع ‏از تکرار این اتفاقات شود، خود دولت است تا زمینه تکرار این رخدادهای اسف‌‏بار را در درون خود از بین ببرد. برای ‏این منظور لازم است که دولت با مشایی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی وگردشگری برخورد کند‏‎.‎‏”‏

اما مشائی رفتنی نبود، در نهایت به دلیل فشارها بر سازمان میراث فرهنگی “مهدی جهانگیری”، معاون سرمایه‌ گذاری ‏سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان برگزارکننده این همایش، در 25 آبان ماه استعفا کرد. ‏

‎ ‎سوابق شغلی‎ ‎

‎•‎عضو ارشد اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در کردستان

‎•‎مسئول ستاد بحران در کشور

‎•‎مدیر کل اجتماعی وزارت کشور‎

‎•‎مدیر شبکه رادیو پیام‎

‎•‎مدیر شبکه رادیو تهران‎

‎•‎معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران‎

‎•‎رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران‎ ‎‏


‎ ‎مسئولیتهای فعلی‎ ‎‏


‎•‎معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری‎

‎•‎رییس مرکز مطالعات جهانی شدن‎

‎•‎جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور‎

‎•‎عضو شورای نظارت بر صداوسیما‎

‎•‎عضو شورای فرهنگی دولت‎

‎•‎نماینده رییس ‌جمهور در شورای نظارت بر سازمان صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران‎

‎•‎عضو کمیسیونهای اقتصاد وفرهنگی دولت

‎•‎ریاست کمیته عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند