دولت نمی تواند هزینه سرکوب مردم را تأمین کند

نویسنده

» نگاه لوپوئن به بحران اقتصادی در ایران:

آرمین عارفی

کاهش قابل توجه واحد پولی ایران که ۴۰ درصد از ارزش خود را در کمتر از یک هفته ازدست داده، روز چهارشنبه اعتراضات مردم را در تهران به همراه داشت. این اولین اعتراضات طی یک سال و نیم اخیر است. معترضان در خیابان فردوسی تهران فریاد می زدند: “محمود خائن، آواره گردی […]“. برخی دیگر از معترضان نیز در میدان امام خمینی فریاد می زدند: “سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن.”

آزاده کیان، جامعه شناس، دراین مورد می گوید: “درخصوص سوریه تنها احمدی نژاد نیست که مورد خطاب قرار گرفته، بلکه کل حکومت است: در وهله اول رهبر انقلاب و سپس نیروی قدس که برای حمایت تمام عیار خود از سوریه مورد انتقاد قرار گرفته اند.”

 شعارهای اخیر  مانند شعارهایی بود که در سال ۲۰۰۹ علیه انتخاب مناقشه آمیز محمود احمدی نژاد ادا می شد. در آن زمان هم کمک های مالی جمهوری اسلامی به فلسطین مورد انتقاد قرار گرفته بود. معترضان این بار بیشتر دانشجو و از طبقات متوسط جامعه بودند که در آن میان بازاریان و طبقات مردمی نیز حضور داشتند.

 

دستگیری فروشندگان دلار

مردم به سوی یک ماشین نیروی انتظامی سنگ پرتاب کردند. به نوشته رویترز، نیروهای انتظامی نیز در پاسخ به آنها گاز اشک آور شلیک کردند. صدها پلیس در خیابان فردوسی مستقر شدند تا فروشندگان ارز را شناسایی و دستگیر کنند. از روز دوشنبه، مردم ایران به سوی فروشندگان ارز می شتابند تا پول خود را به دلار تبدیل کنند که پس اندازشان ازبین نرود. تحریم های کشورهای اروپایی علیه خرید نفت ایران که به تحریم های بانکی و اتمی اضافه شده، باعث شده تا صادرات نفت ایران که ۸۵ درصد از درآمدهای ارزی حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد به شدت کاهش یابد.

این مسأله، ذخایر ارزی بانک مرکزی را، که وظیفه اش تزریق ارز به بازار به هدف ایجاد تعادل در قیمت ریال است، خالی کرده. بحران وخیم همچنین باعث افزایش تورم فزاینده شده. نرخ تورم به طور رسمی ۲۳ ممیز ۵ اعلام شده، ولی نرخ واقعی آن حداقل دو برابر این میزان است. طی یک سال اخیر، قیمت مواد غذایی که اکثراً از خارج وارد می شود، دو برابر شده. دولت نرخ رسمی دلار را ۱۲۲۶ تومان تعیین کرده، ولی شرایط به هیچ وجه بهبود نیافته. کمبود نقدینگی باعث به وجود آمدن شرایط اقتصادی سختی در کشور، مانند دوران جنگ ایران و عراق شده است.

 

تکرار سال ۱۳۵۷

روز سه شنبه هر اسکناس یک دلاری تا قیمت ۳۶۰۰ تومان در بازار بالا رفت که یک رکورد تاریخی محسوب می شود. اخیراً دولت برای آرام کردن این وضعیت، اقدام به تأسیس “مراکز مبادله” کرده تا کالاهای اساسی را با نرخ مرجع تأمین کند. این درحالی است که این رویکرد درواقع تنها باعث نگرانی بیشتر مردم شده که دیگر به وعده های دولتی در بهتر کردن شرایط وقعی نمی نهند. بی شک سخت ترین ضربه ای که به حکومت وارد شد، بسته شدن بازار در روز چهارشنبه بود که درواقع قلب اقتصادی حکومت محسوب می شود.

 

یکی از کسبه بازار به فرانس پرس اظهار کرد: “ما دکان ها را بستیم، چون نمی دانیم وضعیت دلار چه می شود.” کاسب دیگری با افسوس به رویترز گفت: “قیمت یک کالا طی یک ساعت می تواند عوض شود.” در سال ۱۳۵۷ حضور بازاریان در بطن انقلاب اسلامی باعث سرعت بخشیدن به سقوط شاه ایران شد. آیا چنین سناریویی در شرف وقوع است؟

آزاده کیان در اشاره به اینکه این وضعیت که از زمان انقلاب ۱۳۵۷ “بی سابقه” است می گوید: “نارضایتی که در میان دیگر گروه های اجتماعی دیده می شود، ازاین پس بر طبقه مردمی جامعه تأثیر می گذارد. درحالی که صندوق های حکومت به شدت در حال خالی شدن اند، دولت دیگر نمی تواند هزینه سرکوب ها و سرکوبگران را تأمین کند.”

منبع: لوپوئن، ۴ اکتبر