چراغ سبز ایران به اوباما

نویسنده

‏ رابرت دریفوس

چرا بعد از ماه ها انتظار معاهده امنیتی عراق، حالا امضا شد؟ در واقع دو کشور در انتظار سر رسیدن ضرب العجل ‏‏31 ماه دسامبر بودند که از سوی سازمان ملل تعیین شده بود. اما آنها می توانستند برای تمدید موقت آن دوباره به ‏سازمان ملل رجوع کنند، یا توافقنامه دو جانبه ای را امضا کنند که چندان هم به معاهده امنیتی که روز گذشته توسط ‏دولت عراق تایید شد، نزدیک نبود.‏

‏ ‏

به عقیده من، انتخاب شدن اوباما، محاسبات ایران را بر هم زد و ایران تصمیم گرفت در مورد این معاهده موضع بی ‏طرف بگیرد. در نتیجه سیاستمداران متعددی در عراق که که تحت تاثیر دولت ایران قرار دارند یا حتی جزو نمایندگان ‏ایران در عراق محسوب می شوند، از این معاهده حمایت کردند.‏

این نشانه مهمی از سوی ایران به اوباماست که نشان می دهد ایران قصد دارد با آمریکا کنار بیاید.‏

ماه ها بود که آمریکا ایران را به دلیل کارشکنی در امضای معاهده امنیتی، مورد انتقاد قرار داده بود و در اینکه اگر ‏جان مک کین در انتخابات پیروز می شد، بعید به نظر می رسید که ایران کارشکنی نکند و در مقابل عراق تبدیل به ‏پایگاهی برای حمله به تاسیسات اتمی ایران می شد.‏

معاهده اصلاح شده به ایران این تضمین را می دهد که عراق تبدیل به پایگاهی برای حمله به ایران نخواهد شد. جالب ‏است که این قسمت معاهده ماه گدشته اضافه شد و این درست بعد از آن زمان بود که نیروهای آمریکایی به منظور حمله ‏به شورشیان، از مرز عراق وارد خاک سوریه شدند. این اقدام که باعث خشم بسیاری در عراق شد تنها یادآور خطر ‏حضور ارتش آمریکا در عراق بود. پس، نیویورک تایمز نوشت:« قسمتی از توافقنامه که مانع از حمله آمریکا به ‏همسایگان عراق از طریق خاک این کشور می شود، باعث شد تا مقاومت ایران در مقابل معاهده کم شود».‏

این بدین معنا نیست که ایران از حضور آمریکا در خاک عراق برای سه سال دیگر در هراس نباشد. اما معاهده فعالیت ‏های ارتش آمریکا را به گونه ای محدود کرده است که مورد رضایت ایران است. اگر آقای اوباما تصمیم بگیرد که ‏ارتش را پیش از موعد مقرر از عراق خارج کند، طبق معاهده هیچ منعی وجود ندارد. اما در عیم حال در این معاهده به ‏ارتش آمریکا این اجازه داده شده است که تا پایان سال 2011 در عراق بمانند و نیروهای ارتش و پلیس عراق را ‏آموزش بدهند که این نشان می دهد که دولت عراق، که توسط احزاب کرد و شیعه و طرفدار ایران اداره می شود، قدرت ‏را در دست می گیرد.‏

یکی از نشانه های رفتار دوگانه ایران: بعضی از رسانه های ایرانی، با مقتدی صدر، روحانی شیعه که سپاه مهدی اش ‏از سال 2004 در عراق به قدرت رسیده است، مخالفت کردند. پرس تی وی، رسانه دولتی ایران، در بالای صفحه ‏خبری اش نوشت:« مجلس با معاهده آمریکا و عراق مخالفت می کند». در این سایت نوشته شده است که صدر با معاهده ‏مخالف است و در مجلس با آن مخالفت خواهد کرد و بر ضد آن تظاهرات برپا خواهد کرد. صدر تهدید کرده است که ‏اگر او و متحدانش نتوانند مانع از بسته شدن معاهده امنیتی بشوند، علیه اشغالگران آمریکایی دست به خشونت می زنند.‏

ایران از اینکه متحدانی در داخل حکومت عراق دارد که معاهده را امضا کرده اند، خوشحال است و منتظر واکنش ‏اوباما می ماند. اگر اوضاع بر وفق مراد پیش نرود، انتظار می رود که ایران به سوی جناح های رادیکال عراق برود، ‏حتی ممکن است از مقتدی صدر حمایت کند تا بر دولت اوباما فشار بیاورد.‏

پس حالا در مجلس چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هنوز معامله انجام نشده است اما بنظر می رسد که احتمال تصویب معاهده ‏زیاد است. گفتگو ها آغاز شده است و تا 24 نوامبر ادامه دارد. اعلام این نکته از سوی المالکی که تصویب معادهد در ‏مجلس فقط احتیاج به 51 درصد آرا دارد، سیاستمداران عراقی را مشوش کرده است. این درحالی است که مخالفان ادعا ‏می کنند برای تصویب آن باید دو سوم نمایندگان موافق باشند. این تفاوت بزرگی است، زیرا کرد ها که بشدت موافق ‏تصویب معاهده هستند و احزاب شیعه که از آن حمایت می کنند، می توانند به راحتی 51 درصد آرا را کسب کنند اما ‏برای رسیدن به اکثریت دو سوم، کار سختی در پیش رو دارند. ‏

مخالفان معاهده در مجلس را گروهی از ملی گرایان و احزاب سکولار، جنبش صدر، سنی هاحزب شیعه فضیلت و ‏حزب سکولاری که ایاد علوی رهبر آن است و تعدادی از اعضای حزب دعوه، تشکیل می دهند. اگر هرکدام از آنها به ‏معادهد رای منفی بدهد، این معاهده با شکست مواجه می شود. اما آمریکا و نوری المالکی از سیاست تفرقه بیانداز و ‏حکومت کن استفاده می کنند و ایران هم با حمایت ضمنی خود به تصویب آن کمک خواهد کرد.‏

مسلما در عراق مخالفت با اسلحه همراه است. نه تنها نیرو های صدر بلکه سنی ها هم ممکن است مخالفتشان را به ‏خیابان ها بکشانند. در صورتی که انتخابات دولت محلی در ژانویه 2009 برگزار بشود، این احتمال بیشتر می شود. ‏

اما هیچ یک از موارد بالا دست اوباما را نمی بندد. در معاهده آمده است که نیروهای آمریکا از 30 ژوئن سال آینده از ‏شهر ها خارج شوند و خروج کامل را تا سال 2011 تکمیل کنند. این مسئله با استراتژی خود اوباما فرق چندانی ندارد ‏که می خواست حدود 75 هزار سرباز آمریکایی را تا اواسط سال 2010 از عراق خارج کند. طبق نقشه اوباما حدود ‏‏60 تا 70 هزار سرباز بعنوان باقیمانده ارتش باید ارتش عراق را تعلیم بدهند و تجهیز کنند. ممکن است اوباما تصمیم ‏بگیرد آنها را نیز خارج کند. طبق معاهده نیروها باید تا سال 2011 خارج شوند اما مسلما این مسئله ای است که می ‏شود درباره اش تجدید نظر کرد.‏

در حال حاضر باید از اوباما این سووال را پرسید: آیا با وجود مخالفت های شدید ارتش آمریکا آیا اوباما باز هم می ‏خواهد بر سر وعده اش که گفته بود نیروهای آمریکایی را تقلیل می دهد، بماند؟ آیا او با خروج نیروهای باقیمانده به ‏محض اینکه نیروهای جنگی از عراق رفتند، موافقت خواهد کرد؟

و چون اوباما به کمک همسایگان عراق برای به امضا رسیدن توافق نامه سیاسی احتیاج دارد، آیا با ایران به توافق می ‏رسد تا شاید ایران تلاش کند که در آینده دیگر عراق را دچار بی ثباتی نکند؟

منبع: میدل ایست آنلاین 18 نوامبر‏

‏ ‏

‏ ‏‎ ‎‏ ‏


‏ ‏

‏ ‏