هر نگاه و منظری نظام جمهوری اسلامی ایران هزینه سنگین وغیر قابل محاسبه ای را برای تشکیل مجلس هفتم متحمل شد. حال با گذشت سه سال از عمر این مجلس می توان پرسید که آیا فائده های چنین مجلسی به هزینه هایش می ارزید؟ به عبارت دیگر اگر با نگاه هزینه – فائده به پروژه مجلس هفتم پرداخته شود آیا نسبت فائده به هزینه اش مثبت یا منفی است؟ از نظر من بررسی “کارنامه مجلس فرمایشی هفتم” بخوبی نشان می دهد که نتیجه این نسبت منفی وزیر یک، , و حتی صفر است. در روزگار مجلس ششم که حتی آب خوردن نمایندگان اصلاح طلب زیر ذره بین محافظه کاران و دوربین های صدا و سیما و رسانه های ا قتدارگرا بود و روزی نبود که بحث حقوق و دریافتی های نمایندگان سوژه آنها نباشد و روزنامه هایی مثل کیهان و سیاست روز از طریق ا نتشار شنود دستگاه ا طلاعات موازی از اتاق خواب نمایندگان اصلاح طلب خبرهای آنچنانی می داد ند و… و برای جوسازی علیه نمایندگان حتی در خود مجلس برخی افرادشان ماموریت نطق وسخنرانی با همین مضمون را داشتند و بارها مطرح کردند که هر دقیقه کار مجلس 50 میلیون تومان هزینه برای مردم دارد و اصلاح طلبان به جای استفاده از این وقت برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بدنبال مسائل دیگرند و از اینرو نهادهای حامی شان در قالب خبرگزاری و غیره گزارشات حضور و غیاب و میزان پرکاری یا کم کاری نمایندگان را تهیه و انتشار می دادند و همه اقدا مات و تلاشهای مجلس ششم در اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی کشور را به تنش و درگیری با دیگر نهادهای نظام تحویل و تبلیغ می کردند و حتی حاضر به پذیرش یک ا قدام اصلاحی از سوی مجلس ششم نبودند و هر موقع هم لازم می شد افرادی را بطور سازماندهی شده برای ترساندن و مرعوب کردن اصلاح طلبان به جلوی مجلس می آوردند و…الحمدلله برای محافظه کاران و ا قتدار گرایان حالا همه چیز در مجلس هفتم سرجایش است و نیازی هم به بررسی کارنامه این مجلس و..و حتی گزارش حضور و غیاب آنان و ا نتشار عمومی اش نیست! قربون برم خدا را یک بام و چند هوا را؟
حالا حقوق ودریافتی های راهیافتگان مجلس هفتم، که نزدیک به دوبرابر نمایندگان مجلس ششم است، چون خودی هستند دیگر محل هیچ اشکالی و طرح در رسانه ای نیست وحلال و طیب وطاهر است (از نظر من اصل طرح این بحث بیهوده و انحرافی است اما این طنابی است که ا قتدارگرایان بر دست وپای دیگران بستند و حالا اصلا بروی مبارک نمی آورندکه گردن خودشان افتاده است) ! درمورد نظم تشکیل جلسات وپرکاری وکم کاری مجلس هفتم هم فکر می کنم اوضاع آنچنان وخیم است که همان نهادهای گزارش دهنده سابق (مثل خبرگزاری فارس) روشان نمی شود گزارشی دهند ودیگر اینکه هر دقیقه کار مجلس هفتم 100 میلیون تومان برای مردم هزینه دارد هم اهمیتی ندارد و آقای عبدالهی نماینده ماه نشان هم که در همراهی اش با ا قلیت محافظه کار مجلس ششم مرتب این موضوع را در آن مجلس یاد آور می شد چون در مجلس هفتم جایزه خود را گرفته و رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات شده نیازی به یادآوری این موضوع نمی بیند! ا ما به نظرم هیچکدام اینها مهم نیست حتی اگر به آنها پرداخته شود، آنچه از نظر من مهم است اینکه این مجلس فرمایشی هیچ اقدام مهم و قابل عرضه ای در عرصه قانونگذاری و نظارت در مقایسه با مجلس ششم ندارد و برخی مصوباتی که بزعم ریئس این مجلس عیدی بزرگ به مردم بود (مثل قانون تثبیت قیمتها) جز اینکه هزینه و خسارت برای اقتصاد ایران ببارآورده حاصلی به همراه نداشته است. نمی خواهد خیلی به عقب برگردیم کافی است مروری بر عملکرد این مجلس از زمان رسیدگی به لایحه بودجه سال 86 تاکنون داشته باشیم تا آشفتگی و سر درگمی راهیافتگان این دوره مجلس را در رفتار ضد و نقیض با مصوبات خودشان دریابیم. در قانون بودجه سال 86 تصویب کردند قیمت هر لیتر گازوئیل از 165 ریال به 460 ریال تغییر یابد اما هنوز مرکب این قانون خشک نشده بود که دولت نهم لایحه برد به مجلس برای برگردا ندن قیمت، ومجلس هم پذیرفت و بازگشت به قیمت قبلی را تصویب کرد! از عجایب این لایحه ومصوبه، که در تاریخ قانونگذاری پس از انقلاب سابقه مشابه ندارد، اینکه معلوم نشد که در قالب چه عنوانی به مجلس ارائه و تصویب شد (مثلا در قالب متمم یا اصلاحیه قانون بودجه) وشورای نگهبان هم که در بررسی مصوبات مجلس ششم مو را از ماست می کشید بدون هرگونه تاملی و ایرادی آنرا تایید کرد و معلوم هم نشد که کاهش درآمد ناشی از این مصوبه که در قانون بودجه سال 86 محاسبه و ما بازای آن هزینه پیش بینی شده است چگونه تامین و جبران خواهد شد ! قطعا اینرا باید به عنوان یکی از شاهکارهای قانونگذاری قوه مقننه دوره هفتم در تاریخ ایران ثبت کرد و از آن خوشمزه تر رفتار راهیافتگان مجلس هفتم در برخورد با مسئله بنزین است که چون داستانش به دارازا می کشد فقط به پرده آخرش اشاره می کنم وآن اینکه 202 را هیافته طرحی را برای تک نرخی بودن قیمت بنزین برای هرلیتر 150 تومان بدون سهمیه بندی تهیه و ارایه می کنند اما همین طرح هنگام رسیدگی رای نمی آورد! خوب این نشانه چیست؟ آیا جز پریشان احوالی و تشدد فکری در فراکسیون اکثریت اقتدارگرا را به نمایش می گذارد؟ ونشان می دهد که فرمایشی بودن چه هزینه هایی دارد؟و حتی نمی تواند بر سر موضوعی مثل بنزین کارایی داشته باشد چه برسد به دیگر مسائل و موضوعات؟ و… نمونه دیگر مصوبه تجمیع انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دهم است، که خلاف بین قانون اساسی و معرکه است، و عجب اصراری هم بر تصویب آن دارند بگونه ای که آنرا پس از چند رفت و برگشت به شورای نگهبان سرانجام به مجمع تشخیص مصلحت فرستادند و امید دارند در آنجا تصویب شود!…یک لحظه چشمانتان را ببندید و تصور کنید اگر اینکار را مجلس ششم می کرد آنوقت چه بلوایی در کشور براه می افتاد وسیل کفن پوشان و ارزشگرایان بود که بسوی مجلس روانه می شد تا با رانت خواری و منفعت طلبی و دیکتاتوری اصلاح طلبان که بدلیل ترس از عدم رای مردم بر عمر خود می ا فزایند و از عمر دولت مردمی می کاهند تظاهرات و مخالفت و…نمایند! حتما یادتان نرفته است که بر سر دولایحه اختیارات ریاست جمهوری و انتخابات در مجلس ششم چه بلوایی که بر پا نشد و اقتدارگرایان علم برداشتند و فریاد براه انداختند که ایهاالناس چه نشسته اید که با تصویب این دولایحه صدای پای دیکتاتوری می آید و…
امادوره این مجلس در حال تمام شدن است همانگونه که دوره عمر ما و حکومت و حاکمان در حال سپری شدن است و فقط اعمال ما می ماند اما آنهائیکه صادق ا ندو کمی به خدا و قیامت باور دارند و آنهمه در کار اصلاح طلبان بحران آفرینی و کارشکنی کردند و هر نه روز یک بحران ساختند کلاه خود را خدا وکیلی قاضی کنند که فارغ از نوع انتخابات و رای مردم (که محل اصلی مناقشه اصلاح طلبان با اقتدارگرایان است) کدامیک از این دو مجلس خدمت بیشتری به مردم و نظام کردند؟ به نظر من از هر وجهی مجلس ششم را با هفتم مقایسه نمائیم آن مجلس سرآمد است و گذشت روزگار این مدعا را بهتر اثبات خواهد کرد هرچند آبروی نظام و مسئولان بسیاری (به ویژه آبروی خاتمی ودولتش) در پای تشکیل چنین مجلسی هزینه شد و هرگز نمی شود این آب رفته را به جوی بازگرداند. امید آنکه این تجربه عبرت آموز مقامات عالیه کشور باشد و اینکه آبروی نظام را صرف کاری که نمی ارزد نکنند و بگذارند مجلس با رای واقعی مردم تشکیل شود و قطعا آن مجلس بهتر از این مجلس خواهد بود. این گفته امام که مجلس باید در راس اداره امور کشور باشد امروز آنقدر تنزل یافته است که سطح بحثهای مجلس و دولت به نحوه تعیین ساعت کار ادارات یا عقب و جلو کشیدن ساعت رسمی کشور و…کشیده شده وآش آنقدر شور شده که صدای برخی چهره های اصولگرای دانشگاهی، که کمی مستقل و صاحب رای اند، را درآورده که امروز مجلس نه در راس امور بلکه در ته امور است و تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل! با این احوال ا نتخابات در پیش رو آزمونی بر این فرضیه خواهد بود و اینکه آیا مقامات و نهادهای درگیر با انتخابات با بررسی “کارنامه مجلس فرمایشی هفتم” چقدر حاضرند مایه بگذارند و از تجربه تلخ و پر هزینه عبرت بگیرند و براه قانون و انتخابات آزاد و سالم باز گردند و بگذارنند کشور با رای واقعی مردم اداره شود و مجلس در راس امور باشدو…
منبع: وبلاگ علی مزروعی