پدر و پسری که در جریان حمله نظامی آمریکا به ویتنام به جنگل های اطراف شهر گریخته بودند، پس از چهل سال زندگی جنگلی توسط مردی روستایی پیدا شدند. هووان تان، مرد هشتاد و دو ساله به همراه فرزند چهل و یک ساله اش که در پی جنگ با از دست دادن همه اعضای خانواده شان وحشت زده به جنگل های اطراف پناه برده بودند، طی این مدت تنها از طریق میوه های وحشی جنگلی و سبزیجات تغذیه کردند. وان تان به همراه فرزند یک ساله اش آخرین بار چهل سال پیش دیده شده بودند. به گفته مقامات محلی، یکی از روستاییان هنگامی که برای تهیه هیزم به جنگل رفته بود وان تان را به همراه فرزند چهل و یک ساله اش در حالی که به شدت از ضعف جسمانی رنج می بردند پیدا کرد. خبرنگار محلی نشریه کوهونگ با هووان تان مصاحبه کرده است.
خبرنگار محلی: سلام هو، حالت چطوره؟
هو وان تان با نگرانی به اطراف نگاه می کند: من حالم خوبه، از وقتی از درخت پائین اومدم همه اش احساس می کنم ممکنه سقوط کنم، اون بالا خیلی مطمئن تر بود.
خبرنگار محلی: چطور شد که فرار کردی به جنگل؟
هووان تان: من و پسر عموم نگوین وایستاده بودیم که بمباران آمریکایی های امپریالیست شروع شد، خونه ما خراب شد و زنم مرد، به پسرعموم گفتم بریم توی جنگل، ولی اون نیومد، من پسر یک ساله ام رو بردم توی جنگل، نگوین نیومد. شما از اون خبر ندارید؟ نگوین وان تان
خبرنگار محلی: نگوین وان تان خیلی معروفه، اون مهم ترین فروشگاه مواد غذایی ویتنامی رو در کالیفرنیا داره…..
هووان تان: چی؟ کالیفرنیا؟ همون ایالت معروف آمریکا؟ یعنی ما بالاخره تونستیم آمریکا رو بگیریم؟ الآن آمریکا در دست ویتنامی هاست؟
خبرنگار محلی: خود آمریکا که نه، ولی تقریبا همه خشکشویی ها و خیلی از رستورانهای آمریکا دست ویتنامی هاست.
هووان تان: یعنی نگوین داره در آمریکا به امپریالیست ها خدمت می کنه، چرا نرفت به شوروی که به رفقای کمونیست مون کمک کنه؟
خبرنگار محلی: الآن بیست ساله شوروی سقوط کرده، ویتنامی ها اگر برن روسیه مافیا در عرض یک هفته اونها رو می کشه.
هووان تان: چرا از رفقای چینی مون کمک نمی گیریم؟ الآن رهبر حزب کمونیست چین کیه؟
خبرنگار محلی: الآن دولت چین سرمایه داری شده، حزب کمونیست وجود داره، ولی اقتصاد کشور سرمایه داری یه.
هووان تان می خندد: چه مسخره! حزب کمونیست و اقتصاد سرمایه داری؟ حتما کمونیست های چکسلواکی هم دارن به ریش چینی ها می خندن.
خبرنگار محلی: فکر نکنم، چون دیگه کمونیستی در چکسلواکی وجود نداره، الآن اونجا پایگاه ناتو شده؟
هووان تان: حتما می خوای بگی فقط فیدل کاسترو مونده سر پستش؟ اوه اگه زنده مونده بود الآن صد و بیست سالش بود.
خبرنگار محلی: اتفاقا فقط فیدل کاسترو زنده مونده، ولی پنج ساله توی بیمارستانه
هووان تان: پس الآن جبهه ضد امپریالیست ها کی ها هستند؟ کی با آمریکا می جنگه؟
خبرنگار محلی: بیشتر از همه دولت ایران
هووان تان: شوخی می کنی؟ یعنی شاه ایران کمونیست شده؟
خبرنگار محلی: ببین، کمونیسم دیگه از بین رفته، شاه ایران هم سقوط کرد، الآن 35 ساله دولت ایران دست حکومت مذهبی اسلامی است….
هووان تان: چرا مزخرف می گی؟ اگر حکومت ایران مذهبیه، برای چی با آمریکا دشمنه؟ باید با کمونیست ها دشمن باشه
خبرنگار محلی: وقتی تو توی جنگل بودی خیلی اتفاق ها افتاد، اتفاقا الآن اونهایی که قبلا کمونیست بودند، با اونهایی که الآن مسلمان شدند، علیه آمریکا متحد شدند.
هووان تان: هاهاهاها اگر این طوری باشه حتما ایران و کوبا و شوروی و چین با هم متحد هستند.. هاهاها چقدر با مزه .
خبرنگار محلی: اتفاقا این اولین حرف درستی یه که زدی….
هووان تان: اگر ایران ضد امپریالیست شده باشه، حتما با کمونیست های عراق رابطه خوبی داره، این دو تا قبلا با هم دشمن بودند.
خبرنگار محلی: الآن هم با هم دوست نیستند، یک دوره با تشویق آمریکا عراقی ها به ایران حمله کردند بعد به تشویق ایران آمریکایی ها به عراق حمله کردند، الآن عراق دست ارتش آمریکاست، می دانم کمی پیچیده است تو حالا کمی استراحت کن.
خبرنگار محلی یک عکس احمدی نژاد را به هووان تان نشان می دهد: ببین! این اسمش احمدی نژاده، تا هفته قبل رئیس جمهور ایران بود، بزرگترین مبارز با امپریالیزم…
هووان تان به عکس نگاه می کند: یعنی این جانشین شاه ایران شده؟ این رئیس ایرانه؟ این که شبیه … سایگونه…. ( به چهره اش دقت می کند): من مطمئنم این هم این مدت با ما بوده منتها یک جای دیگه جنگل…
خبرنگار محلی: اتفاقا احمدی نژاد خیلی با آمریکا مبارزه می کرد. حتی از بقیه مسلمون ها هم بیشتر…
هووان تان: من همه اش فکر آن نوجوان انقلابی لیبی هستم . بیابانگرد و ساده زیست و صحرایی که میگفتیم پشت آمریکای جهانخوار را به زمین می رساند او چی شد، وقتی آمریکا به عراق حمله کرد قذافی کجا بود؟
خبرنگار محلی: قذافی هم با آمریکا مخالف بود، اما در حلقه جی جی های سینه باز ایتالیاپی بود تا روزی که مردم به تشویق آمریکا چه چاقو کردند درشلوارش و تمام …
هووان تان: پس هیچ کسی توی دنیا با آمریکا مخالف نیست، بجز….
خبرنگار محلی: اشتباه نکن، خیلی ها با آمریکا مخالفند، مثلا القاعده، جهاد اسلامی، اخوان المسلمین، حزب الله…..
هووان تان: این کلماتی که گفتی به چه زبانی است؟
خبرنگار محلی: همه اش زبان عربی….
هووان تان: پس الآن عرب های کمونیست دارن با آمریکا می جنگند؟
خبرنگار محلی: ببین! تو داری منو دیوونه می کنی، در این چهل سالی که تو توی جنگل بودی، کمونیست ها از بین رفتن. فقط موگابه توی آفریقا مونده و کاسترو توی کوبا، الآن سوسیالیست ترین کشور دنیا سوئده….
هووان تان خیره به او نگاه می کند: مسخره می کنی؟ سوئد سوسیالیست شده؟ حتما می خوای بگی رئیس جمهور آلمان یه زنه و رئیس جمهور آمریکا هم سیاهپوسته، ها ها ها؟
خبرنگار محلی: خوب آره، رئیس جمهور آلمان خانوم آنگلا مرکله، رئیس جمهور آمریکا هم باراک حسین اوباما یه سیاهپوسته….
هووان تان: کی باراک حسین؟
خبرنگار محلی عکس اوباما و مرکل را نشانش می دهد و می گوید: نه، اتفاقا اصلا شوخی نمی کنم…
هووان تان: یعنی توی تمام این دنیا تنها کشوری که کمونیست باقی مونده و داره با آمریکا می جنگه ویتنامه؟
خبرنگار محلی دور و برش را نگاه می کند: هو! مواظب حرف زدنت باش، اگه کسی از هوشی مین حرف بزنه به اتهام کمونیست بودن دستگیر و زندانی می شه. دیگه کسی کمونیست نیست. الآن هر کسی در ویتنام و چین پولدار باشه اونه که داره به آمریکا جنس می فروشد و با سفارت آمریکا رابطه دارد… تو هم اگر خاطرات خودت را منظم کنی یک ناشر آمریکایی ازت می خره و جاپ می کنه و نونت تو روغن است….
هووان تان سرش گیج می رود، قاطی کرده است: من می خوام برگردم جنگل، فکر کنم بعد از شکست ویتنام از آمریکا دیگه من نباید به زندگی ادامه بدم…..
هووان تان به داخل جنگل می رود. با خودش تکرار می کند: آمریکا جیاپ رو شکست داده، شوروی دست مافیاست، چین سرمایه داری شده، رئیس جمهور آمریکا سیاه پوسته، رئیس جمهور آلمان یک زنه، مسلمون ها با کمونیست های سابق علیه آمریکا متحد شدند. این احمق فکر کرده من توی جنگل دیوونه شدم؟