شرح

نویسنده
بهاره خسروی

تغییر اساس نامه یا عناد با سینمای مستقل؟

انحلال خانه سینمای ایران، همچنان محل مناقشه سینماگران و مقامات حکومتی است. سینماگران از سویی هر روز بر دامنه اعتراضات خود نسبت به این حکم می افزایند و مسوولان دولتی شادمانی خود را از چنین تصمیمی ابراز می دارند.

نخستین بار شورای عالی سینما – که به عقیده برخی کارشناسان از سوی دولت به موازات خانه سینما ایجاد شده – خبر از غیر قانونی بودن فعالیت خانه سینما داد و بر انحلال “قریب الوقوع” آن تاکید کرده بود.

وزارت ارشاد نیز با استقبال از این تصمیم، نامه ای به این نهاد ارسال کرد که براساس آن فعالیت های خانه سینما “فاقد وجاهت قانونی” خوانده شده و از دست اندرکاران این نهاد خواسته شده بود که ظرف مدت ۴۸ ساعت کلیه فعالیت های خود را “متوقف” کنند.

این حکم انحلال اما با واکنش بسیاری از سینماگران برجسته روبه رو شد و آنها با صدور بیانیه، نوشتن یادداشت و یا مصاحبه، از این تصمیم انتقاد کردند.

عزت الله انتظامی، کمال تبریزی، احمدرضا درویش، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمیکیا، سیدرضا میرکریمی، مجتبی راعی، تهمینه میلانی، محمدرضا هنرمند و رخشان بنی اعتماد برخی از سینماگرانی بوده اند که نسبت به این حکم واکنش نشان دادند.

دلیل صدور حکم انحلال براساس سخنان منصور واعظی، دبیر شورای فرهنگ عمومی، اینگونه اعلام شده بود: “از مدتی قبل گزارش هایی داشتیم مبنی بر اینکه اساسنامه خانه سینما تغییراتی کرده است و این نهاد به جایگاه حقوقی وزارت ارشاد در مناسباتش تن نمی دهد”.

مسوولان خانه سینما اما این نامه ها را فاقد وجاهت قانونی دانستند و از بی اعتنایی خود نسبت به آنها گفتند. فرهاد توحیدی یکی ازاعضای هیات مدیره خانه سینما، در اینباره گفته بود که وزارت ارشاد شکایتی از خانه سینما را در قوه قضاییه نیز به ثبت رسانده است.

اما محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که بی توجهی مسئولان خانه سینما به حکم انحلال خانه سینما از سوی وزارت ارشاد، حکم “کلاهبرداری” خواهد داشت.

اما وزیر فرهنگ و ارشاد درباره این که “وکیل حقوقی خانه سینما معتقد است وزارت ارشاد قادر به انحلال خانه سینما نیست و باید منتظر دادگاه بود”، گفت: “در مجلس شورای اسلامی ماده واحدهای با عنوان قانون تعطیل موسسات و واحدهای آموزشی و تحقیقاتی و فرهنگی که بدون اخذ مجوز قانونی دایر شدهاند وجود دارد که سال ۱۳۷۲ تصویب شده است. اکنون نیز اگر چه آنها به دلیل ثبت شرکتها خود را قانونی می دانند، ولی باید بگویم ثبت شرکتها لازم است ولی کافی نیست. باید دستگاه مربوطه نیز مجوز خود را صادر کند.”

محمد حسینی درباره دلایل انحلال خانه سینما توضیح داد: “پیرامون انحلال، دو مساله وجود داشت، نخست تغییرات ایجاد شده در اساسنامه که در مقاطع مختلف مورد اعتراض ما بود. باید بر اساس اساسنامه اولیه هر گونه تغییری را شورای فرهنگ عمومی تصویب کند اما این کار انجام نشده بود که این تخلف آشکاری است که خودشان نیز به آن اذعان دارند. حتی اواخر سال گذشته یا اوایل امسال به آنها اعلام کردیم تا این موارد را اصلاح کنند، ولی با صراحت اعلام کردند که ما مجمع عمومی داریم و خودمان تصمیم گیری می کنیم که این موضوع از نظر ما غیر قانونی است.

محمد حسینی همچنین گفت: “از ابتدای شکلگیری خانه سینما روال قانونی طی نشده است، یعنی در سال ۱۳۶۶ یک اساسنامه با ۲۱ ماده تصویب شد و سپس در سال ۱۳۷۲ اساسنامه با ۳۲ ماده ابلاغ شد که اکنون به بیش از ۵۰ ماده رسیده است. این در حالی است که وقتی شورای فرهنگ عمومی چیزی را تصویب می کند آن را به شورای انقلاب فرهنگی ارجاع می دهد که در این باره این روال طی نشده است.”

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: “چگونگی شکل گیری هیات مدیره یکی از مسایلی است که تغییر کرده است. قبلا قرار بر این بود که اعضای صنف مشارکت کنند و رای گیری انجام شود اما اکنون به نمایندگان صنف محدود شده و ۲۹ نفر هیات مدیره را انتخاب میکنند. نباید اینگونه باشد که یک جمعی در یک اتاق دربسته بنشیند و انتخابات برگزار کنند. باید حتما از دستگاهی بر آنها نظارت وجود داشته باشد.”

اما به نظر میرسد اتفاق اصلی درباره حکم انحلال خانه سینما جای دیگری رخ داده است. در چند ماه گشذته این نهاد صنفی بارها با حملات رسانههایی چون کیهان، رجانیوز، جوان و… مواجه شده بود.

وزیر ارشاد نیز در بخشی از سخنان خود، درباره انحلال خانه سینما گفته بود که این حکم تنها به دلیل “مسایل حقوقی” نبوده، بلکه: “ اتفاقاتی هم به ویژه در دو جشن اخیر خانه سینما رخ داده که مورد سوال افراد متعهد و متدینی جامعه قرار گرفته که این اتفاقات نشان می دهد، این جشنها نه یک فعالیت صنفی بلکه سیاسی هستند.”

او همچنین حمایت خانه سینما از مستندسازانی را که به اتهام همکاری با بی بی سی در شهریورماه امسال بازداشت شدند، نشانه فعالیت سیاسی دانست.

بسیاری از اعضای خانه سینما در انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری در سال 88، از حامیان میرحسین موسوی یا مهدی کروبی بودند. برخی از آنها نیز صراحتا از معترضان حمایت کرده و در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی، با نشانهای سبز حضور یافته بودند.

در این مدت برخی از اعضای خانه سینما نیز بازداشت شده و یا احکام ممنوع الخروجی دریافت کرده بودند. از مهمترین این افراد میتوان به جعفر پناهی و فاطمه معتمدآریا اشاره کرد.

سال گذشته اصغر فرهادی آرزو کرده بود که شرایطی پیش بیاید که گلشیفته فراهانی به ایران برگردد، و بهرام بیضایی، امیر نادری و جعفر پناهی بتوانند در ایران فیلم بسازند. این سخنان اعتراضات زیادی را از سوی مسئولان وزارت ارشاد به همراه داشت تا جایی که مجوز فیلمبرداری فیلم جدایی نادر از سیمین را در میانه فیلمبرداری لغو کردند و اصغر فرهادی ناگزیر شد توضیحاتی بدهد.

این همان مساله ای است که وزیر ارشاد نیز اکنون بر آن تاکید می کند: “بحث رسیدن به سینمای مطلوب جمهوری اسلامی یا همسان بودن آثار سینمایی با شئونات فرهنگ و مبانی مقدس انقلاب اسلامی مورد بیتوجهی قرار گرفته که در پی آن برخی سینماگران گلایه مند هستند. حتی اعتقاد به نظام مقدس جمهوری اسلامی و قانون اساسی و دارا بودن تقوا و صلاحیت حرفهای افراد حذف شده که اینها جای سوال جدی دارد.”

به نظر می رسد مسوولان حاکمیت در نظر دارند به هر شکل ممکن با انحلال یا زیر نظر گرفتن نهادهای صنفی سینمایی، “سینمای مطلوب نظام” را به سینماگران تحمیل کنند. باید دید که ایا در این راه موفقیتی نیز به دست می آورند؟