تحریم نفت کافی نیست

نویسنده

» تحلیل واشنگتن پست درباره بحران اتمی

مایکل سینگ

 

همان طور که پیش بینی می شد مذاکرات فنی میان ایران و قدرت های جهانی ثمری بیش از مذاکرات هسته ای پیشین به همراه نداشت. مذاکرات با اندکی خوش بینی نسبت به اینکه در آینده نزدیک اما نامعلوم به نتیجه ای برسد، به پایان رسید.

 سیاست گذاران غربی که موفق شده اند صادرات نفت ایران را کاهش دهند ظاهرا مایل هستند زمان بیشتری به تحریم ها برای اثر گذاری بدهند. با این امید که تهران یک بار دیگر احساس کند باید به پای میز مذاکره برگردد و این بار بیش از گذشته برای مصالحه آمادگی داشته باشد.

باید خاطرنشان کرد بر اساس شواهد اثر تحریم ها بر روی صادرات نفت در طول زمان روند تصاعدی نخواد داشت.

در وهله نخست غرب بیشتر روی این موضوع تمرکز کرده است که بر اثر تحریم ها ایران چه چیزهایی را از دست خواهد داد و نه اینکه چه چیزی را حفظ کرده با به دست آورده است. این امر برای بحث های سیاسی جالب است اما برای یک سیاست گذاری معقول مضر است. درست است که صادرات نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به 1.5 میلیون بشکه کاهش پیدا کرده اما این سطح از کاهش خیلی ناچیز است. ایران هنوز یکی از اصلی ترین صادر کنندگان نفت دنیا است و با فروش نفت خود میلیاردها دلار ارز به دست می آورد.

هیچ نشانه ای وجود ندارد که کاهش درآمد باعث کند شدن برنامه اتمی ایران شده باشد. آنچه باعث خشم غرب شده این است که ایران سریع تر و در سطحی بالاتر از گذشته غنی سازی اورانیوم را ادامه می دهد. اگر یک گروه باشد که احتیاج به توافق داشته باشد آن 1+5 است. آن ها از مطرح کردن این خواست که ایران به طور کامل غنی سازی را کنار بگذارد دست کشیده اند و مطالبه شان این است که غنی سازی در سطح پایین تری انجام شود.

علاوه بر این شواهد تاریخی حکایت از این ندارند که تاثیر تحریم ها بر حکومت ها در گذر زمان سیر صعودی داشته باشد. نمونه های متعدد – همچون لیبی در زمان قذافی، عراق در زمان صدام حسین و کره شمالی امروز-  نشان از این دارد که چنین رژیم هایی ارتجاعی هستند و قادر هستند در مدتی طولانی با تحریم ها دست و پنجه نرم کنند. حتی می توانند با تحریم ها منطبق شوند یا آن ها را دور بزنند.

هیچ دلیل خوبی وجود ندارد تا باور کنیم دولت هایی که با اکراه به تحریم های نفت علیه ایران تن در داده اند واردات نفت از ایران را افزایش ندهند. داده های اخیر نشان می دهد که خرید نفت چین از ایران علی رغم کاهش در سه ماهه اول سال، مجددا افزایش یافته است.

 به این ترتیب در حالی که سیاست گذاران امید دارند تحریم ها تا زمان نتیجه دادن ادامه یابد، این احتمال وجود دارد که همین حالا هر اثری که تحریم ها می توانستند بگذارد را گذاشته است. مانند هر نبرد واقعی، واشنگتن باید تحریم های نفت را با دیگر فشارهای بی امان دنبال کند.

تحریم های اخیر از این منظر قابل توجه بوده اند که وابستگی درآمد ایران به صادرات نفت را در مشت گرفته اند. امری که از مهم ترین نقاط آسیب پذیری های رژیم است. به منظور افزایش فشار قدرتمند تر، سیاست گذاران باید دیگر نقاط آسیب پذیری های رژیم را نیز شناسایی و از آن بهره برداری کنند.

این یکی از این موارد برخورداری ناچیز ایران از پشتیبانی بین المللی است. رژیم ایران متحدان انگشت شماری دارد که مهمترین آن ها سوریه است و تلاش های شجاعانه برای سرنگونی رژیم بشار اسد به طور قابل ملاحظه ای موقعیت تهران را تضعیف خواهد کرد.

یکی دیگر از آسیب پذیری های اصلی ایران، انزوای داخلی و در حال افزایش رژیم است. آمریکا نباید برای همکاری با ایرانیان خارج از دایره تنگ آیت الله خامنه ای یا پشتیبانی از دگراندیشان در ایران ترسی به خود راه دهد.

در نهایت اینکه واشنگتن باید بیش از این ها به گزینه تهدید به حمله نظامی را اعتبار ببخشد. گام های اخیر برای تقویت استقرارنیروهای خود در خلیج فارس شروع خوبی بوده است. سیاستمداران باید مواضع جدی تر در مورد تمایل ایالات متحده به اعمال زور به کار برند و به اظهارات اغراق آمیز پیزامون جنبه های منفی عملیات نظامی پایان ببخشند.این امر توجه تهران و پکن را همزمان به خود جلب خواهد کرد. اگر قرار باشد گزینه بعدی ایالات متحده درگیری نظامی در خلیج فارس باشد، شاید چین ترجیح بدهد به جای آن کاهش خرید نفت از ایران را در پیش بگیرد. که خود قابل توجه ترین شیوه برای افزایش قدرت تحریم های فعلی محسوب می شود.

اظهارات سیاستمداران غربی مبنی بر اینکه زمان برای اثر گذاری تحریم ها موجود است کمی شبیه به دونده ماراتونی است که می گوید زمان زیادی برای به پایان رساندن مسابقه در اختیار دارد. ممکن است زمان وجود داشته باشد اما ناکامی در آخرین دور از مذاکرات علی رغم افزایش فشار ها نشان از آن دارد که ما نیز راه درازی در پیش داریم.

منبع : روزنامه واشنگتن پست – نهم ژوئیه