سرنوشت غم انگیز فرزند شاه

نویسنده

» گزارش فرانس سوار از خودکشی علیرضا پهلوی

ماکسیم رابین

حزن و اندوه خانواده سلطنتی ایران پایان پذیر نیست. پس از مرگ لیلا پهلوی، اکنون علیرضا پهلوی به زندگی خود پایان داده. ایرانیان خارج از کشور عزادارند.  

همسایه های علیرضا پهلوی در خیابان نیوتن در بوستون از او به عنوان مردی آرام یاد می کنند. مردی که بسیار کم دیده می شد. روز سه شنبه کرکره های خانه آجری بسته بود، ولی در پلکان ورودی، کارمندان یک شرکت خصوصی درحال رفت و آمدند؛ آنها درحال تمیز کردن یک صحنه غم انگیز خون آلود بودند.

علیرضا پهلوی، دومین شاهزاده ایرانی که خودکشی کرد، در منزل خود در بوستون با گلوله ای که به مغز خود شلیک کرد، به زندگی پایان داد. او ۴۴ سال داشت. دوست او ساعت ۲ بامداد پلیس را مطلع کرد. یکی از سخنگویان دادستانی استان سافولک که مسؤولیت این تحقیق را برعهده دارد، اعلام کرد که مرگ او بی شک خودکشی بوده است. این حادثه خانواده سلطنتی و طرفداران آنان را که در تبعید بسر می برند، در اندوه بزرگی فرو برد.

یکی از شاخص ها نشان می دهد که مردم در ایران، که کسب اطلاع از شرایط آن بسیار مشکل است، نیز از این خبر اندوهگین شده اند. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا در یکی از خبرهای خود چند خط را به این مسأله اختصاص داده است: “مرگ پسر شاه مخلوع”. روز سه شنبه این خبر یکی از پرخواننده ترین خبرهای سایت اینترنتی ایرنا بوده است. در فیس بوک نیز صفحه ای توسط برادر او، رضا پهلوی، یکی از شخصیت های شناخته شده در فعالیت های سیاسی، ایجاد شده که در آن پیام های تسلیت از سوی ایرانیان خارج از کشور ابراز می شود. این صفحه دو روز پس از حادثه بیش از کاربر پیدا کرد.

دلیل این حرکت چیست؟ رضا پهلوی در بیانیه ای نوشته است: “او همچون میلیون‌ ها جوان ایرانی، از آنچه که به ناروا بر میهن عزیزش می‌ گذشت سخت آزرده و غمگین بود. خاطره دردناک مرگ پدر و خواهر عزیزش هرگز علیرضا را رها نکرده بود.” درحقیقت، خانواده سلطنتی که از زمان انقلاب اسلامی در تبعید بسر می برند باید در کمتر از ۱۰ سال برای فرزند دیگری عزاداری کنند. در سال ۲۰۰۱ نیز پیکر بی جان لیلا پهلوی در هتلی در لندن یافت شد: مصرف بیش از حد قرص خواب آور. او کار جدیدی را نزد سالن مد والنتینو آغاز کرده بود. او از افسردگی شدید رنج می برد. رضا پیرزاده، رییس دفتر رضا پهلوی در پاریس، درباره مرگ لیلا پهلوی می گوید: “او قبل از مرگ بیش از حد دارو مصرف کرده. شاید ارادی بوده، شاید هم غیرارادی. او در اتاق هتل تنها بوده، به همین دلیل فقط خدا می داند که چه گذشته است.”

لیلا و علیرضا که هر دو از افسردگی رنج می بردند، هر دو خیلی زود در عنفوان نوجوانی تجربه تبعید را چشیدند. در زمان خروج از ایران لیلا ۱۰ سال و علیرضا ۱۲ سال داشت. پیرزاده در ادامه می گوید: “افسوس، آنان واقعاً حیف شدند. در آن زمان، علیرضا خیلی شاد و سرحال بود. او کمیک خانواده بود.” روز سه شنبه روانپزشکی در شبکه فارسی بی بی سی گفت: “خانواده پهلوی کشور به کشور می رفتند. مطبوعات علیه آنان برانگیخته شده بودند. در چنین وضعیتی دو فرزند کوچک خانواده هیچ گاه نتوانستند این وضعیت را فراموش کنند و خود را با شرایط وفق دهند.”

علیرضا همواره بین ایالات متحده و پاریس، که مادرش در آن اقامت دارد، در رفت و آمد بود. او در دانشگاه هاروارد تاریخ ایران را مطالعه می کرد. سهند صابر، یکی از ایرانیان در تبعید، درباره او می گوید: “تبعید برای شاهزاده علیرضا بسیار سخت بود. درواقع او هرگز کشور خود را ترک نکرد.” رضا پیرزاده می افزاید: “علیرضا به مانند هر شخص افسرده ای به مرگ فکر می کرد. فکر می کنم این بار نتوانست این احساس را کنترل کند.”

یکی از نزدیکان خانواده سلطنتی به فرانس سوار گفت: “او در وصیت نامه ای که سال ها پیش نوشته خواسته جسدش را بسوزانند و خاکستر آن را در دریای خزر، در شمال ایران که اصلیت خاندان پهلوی از آنجاست، رها کنند. ولی من بعید می دانم که حکومت فعلی ایران به خواسته او احترام بگذارد.” با این حال برادر او، رضا، روز چهارشنبه به رسانه ها گفت که این کار انجام خواهد شد.

امشب ساعت ۶ مراسم شمع گذاری به یاد علیرضا پهلوی در میدان تروکادرو در پاریس و همچنین در برخی شهرهای دیگر مانند هامبورگ و لوس آنجلس برگزار خواهد شد. گردهمایی هایی نیز از سوی تبعیدی های جمهوریخواه که از نظر سیاسی مخالف خانواده سلطنتی هستند پیشنهاد شده. به نظر می رسد مرگ این شاهزاده برای مدتی طیف های مختلف سیاسی ایرانیان خارج از کشور را زیر یک پرچم مشترک گرد آورد: عزاداری برای یکی از جوانان ایران زمین.

 

منبع: فرانس سوار، ۷ ژانویه