موفقیت در رسیدن به توافق اتمی میان ایران و قدرت های جهانی به تهدید اتمی ایران پایان خواهد داد و مانع از وقوع یک مسابقه پرمخاطره در خاورمیانه برای رسیدن به جنگافزارهای اتمی خواهد شد. بدین ترتیب جمهوری اسلامی به بازیهای ژئوپلیتیکی منطقه بازخواهد گشت و همین مسأله مایه نگرانی بسیاری از کشورها شده است. این مسأله کوچکی نیست، چرا که به معنی بازگشت ایران به بازار نفت و گاز و همچنین نظام مالی و بانکی جهان خواهد بود. بی شک تأثیراتی که این بازگشت میتواند به دنبال داشته باشد قابل تأمل است.
با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران و انزوای بینالمللی این کشور، تولید روزانه نفت ایران از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه به یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه تقلیل یافت. ازسوی دیگر، آقای زنگنه، وزیر نفت ایران، اعلام کرد که ظرف تنها ۲ ماه میتوان تولید را به میزان قبلی رساند و برخی نیز براین باورند که تولید میتواند ظرف مدت بسیار کوتاهی به ۴ میلیون بشکه در روز نیز برسد. این ادعاها در شرایط اشباع شده بازار کنونی، قیمت پایین نفت و لزوم سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختها و بخش فنآوری چندان خوشبینانه نیست. به علاوه، زمان کنونی نیز زمان مناسبی نیست. لغو تحریمها، عقد قراردادهای جدید و استخراج بهینه از چاههای نفت ایران به زمان نیاز دارد؛ در بهترین حالت حداقل تا پایان سال ۲۰۱۶. این درحالی است که اعلام رسیدن به توافق باعث شد تا قیمت نفت خام در لندن ۵ درصد کاهش یابد و کاملاً محتمل است که با ورود تولیدات ایران در بازارهای جهانی قیمتها باز هم کاهش یابند و این احتمال برای اروپایی که همواره به لحاظ انرژی در کمبود قرار داشته خبر خوبی است. به عبارت دیگر، نفت بیشتری تولید خواهد شد، ولی نه اینکه بازار اشباع شود یا اینکه این اتفاق یک شبه بیفتد.
درعین حال، تنشها با عربستان را نیز نباید از نظر دور نگاه داشت، چرا که سیاست کاهش قیمت ریاض به شدت به تهران آسیب رساند و هنوز نشانهای از بهبود این وضعیت دیده نمیشود. تولید روزانه عربستان از ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در شش ماهه دوم سال ۲۰۱۴ به ۱۰ میلیون بشکه در ماههای ابتدایی سال ۲۰۱۵ افزایش یافت.
ایران به لحاظ تولید گاز در جهان در جایگاه سوم قرار دارد [پس از ایالات متحده و روسیه]: ۱۶۰ میلیارد متر مکعب که معادل ۳۰ درصد از مصرف اروپاست و همین مسأله ایران را جایگزین خوبی برای نفت روسیه در آینده میسازد؛ به ویژه اینکه روابط با کرملین به دلیل بحران اوکراین و شبه جزیره کریمه، همان طور که کمیسیون اروپا نیز گفت، تیره است. ایرانیان به نوبه خود درحال انتقال این ایده هستند که کشورشان “مرکز مطمئن انرژی” است و میتواند “تنها رقیب” روسیه در اروپا باشد. ولی تهران به منظور انتقال گاز به اروپا قبل از هر چیز باید تولید خود را افزایش دهد [ایران درحال حاضر برای مصرف داخلی خود واردکننده گاز ترکمنستان و آذربایجان است] و برای انتقال آن ازطریق ترکیه، عراق، ارمنستان، گرجستان، و دریای سیاه نیز نیاز به زیرساخت های پرهزینه ای دارد؛ و البته تعجبی هم ندارد اگر روسیه در این خصوص هرگونه مشکلی را ایجاد کند. به هرحال، این فکر که گاز ایران در کمتر از ۵ سال آینده به اروپا منتقل خواهد شد، دور از منطق است.
اکنون نگاهها به ۳۰ ژوئن معطوف شده که مهلت رسیدن به توافق نهایی با ایران است؛ بی شک حل و فصل کردن اختلافات موجود میان طرفین کار آسانی نیست و به علاوه، کسانی نیز وجود دارند که چوب لای چرخ مذاکرهکنندگان بگذارند.
اسپانیا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز ایران بود [۱۴ درصد از نفت مصرفی این کشور ازطریق ایران تأمین میشد] و به همین دلیل به شدت گوش به زنگ است تا در صورت لغو تحریمها از قافله جا نماند.
منبع: ال اکونومیستا، ۴ مه ۲۰۱۵