حالا دیگرمی توان گفت پسران بزرگان جمهوری اسلامی معضلی برای حاکمیت شده اند؛اگرچه علیرضا بهشتی و سید حسن خمینی در جناح اصلاح طلب و از حامیان میرحسین موسوی هستند و علیرضا بهشتی به عنوان مشاور موسوی چند ماه زندان جمهوری اسلامی را نیز گذرانده، اما علی مطهری همچنان در صحن مجلس شورای اسلامی است و در جناح اصولگرا. او فرزند سوم مرتضی مطهری است که نظام اسلامی در تمام سی سال گذشته آثارش را تئوری جاودانه جمهوری اسلامی عنوان می کند و هر ساله همایش های دولتی در بزرگداشت سالروز ترورش برگزار می شود. علی مطهری اگرچه دیر وارد عرصه سیاست رسمی شد، اما سالهای اصلاحات را به عنوان یک منتقد پر و پا قرص سیاستهای فرهنگی خاتمی حضور داشت و یاداشت و مقاله می نوشت. حضور علی مطهری در مجلس هشتم به لطف فهرست رایحه خوش خدمت بود که شامل هواداران دولت می شد. با این شروع کسی حدس نمی زد، انتقادات مطهری از احمدی نژاد آنچنان بالا بگیرد که پسر مرتضی مطهری، حاضر نشود در مراسم سالگرد پدر در اردیبهشت ماه گذشته، کنار احمدی نژاد بنشیند.
پیرامونی های جمهوری اسلامی
مرتضی مطهری یازدهم اردیبهشت ماه سال 58 از سوی گروه فرقان که خود را پیروان اندیشه های علی شریعتی می دانستند، ترور شد و فرصت نکرد تا در وقایع سالهای بعدی جمهوری اسلامی نظریه پردازی کند. مرتضی مطهری تنها فرصت چند مصاحبه و سخنرانی در همان سال های ابتدایی برپایی جمهوری اسلامی را داشت که بعد ها با عنوان “پیرامون انقلاب اسلامی” کتابی مختصر شد. ولایت فقیهی که مرتضی مطهری از آن گفته بود، البته یکسره با آنچه در دهه شصت از سوی آیت الله خمینی اجرا می شد و در قانون اساسی اصلاح شده سال 68 بااختیارات گسترده اجرایی در اصل 110 جا خوش کرد متفاوت بود. مطهری ولی فقیه را تنها در مقام نظارت می دانست و نه یک مقام اجرایی که مسوولیتی در حکومت داشته باشد؛نظری که انگار پسر وی نیز با آن مخالف نیست.
علی مطهری فرزند شیخ ناکام انقلاب در همان اردیبهشت ماه 58و بعد از کشته شدن پدر، مکانیک دانشگاه علم و صنعت را رها کرد و برای آنچه خودش فهم آثار پدر عنوان می کند، رشته فلسفه و الهیات اسلامی را از دوره لیسانس شروع کرد. کار دیگر علی مطهری در همه سالهای پیش از ورود به سیاست، گرداندن انتشارات صدرا بود که ناشر انحصاری کتابهای مرتضی مطهری به شمار می رفت. فرزندان مرتضی مطهری البته چندان گرایشی به سیاست نداشتند، محمد مطهری برادر بزرگتر علی، به قم رفت و مشغول علوم دینی شد و باقی فرزندان هم سعی می کردند کار چندانی با سیاست نداشته باشند و پیرامون جمهوری اسلامی زندگی کنند. گرچه یکی از دختران مطهری همسر علی لاریجانی بود، با این همه باز هم خانواده تئوریسین جمهوری اسلامی سیاسی نشدند، تا اینکه علی مطهری در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی نامزد شد. خودش در مصاحبه با همشهری سال گفته فراغت از جمع آوری کارهای پدر باعث شد تا به میدان سیاسی بیاید و این وسوسه نمایندگی از دوره هفتم با او بوده است. آمدن دیرهنگام علی مطهری به مجلس، اما زود خبر ساز شد.
از الطاف خفیه تا محاکمه
گرچه نمی توان مطمئن بود که علی مطهری، دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری به احمدی نژاد رای داده باشد، اما می توان اطمینان داشت که سال 84، رای علی مطهری، احمدی نژاد بوده است. مطهری در نامه ای سرگشاده به احمدی نژاد در اولین سال ریاست جمهوریش می نویسد: “بدون شک انتخاب جنابعالی به عنوان رئیس جمهور در سال گذشته از الطاف خفیه الهی بود و مردم با انتخاب خود انقلاب اسلامی را به مسیر اصلی آن بازگرداندند و خطر بزرگی یعنی غربزدگی و ایدئولوژیگریزی را که تشخیص آن برای توده مردم مشکل بود از این انقلاب الهی دفع کردند.”
این نامه البته نقدی است به سیاست های فرهنگی احمدی نژاد، علی مطهری از رییس جمهور تازه رسیده، شکایت دارد که چرا در مورد پوشش بانوان کاری نمی کند و مثال هم می آورد: “نگارنده، گاه صبحها برای ورزش به برخی پارکهای تهران میرود. گاهی با مناظری از ورزش مختلط بانوان مواجه میشود که تاسفبار است. چه مانعی دارد که در همه پارکهای تهران محلهایی ویژه ورزش بانوان احداث شود که آنها بتوانند حتی بدون پوشش اسلامی به ورزش بپردازند. در این صورت بانوان متدین نیز به ورزش در پارکها روی خواهند آورد و حق آنها ضایع نخواهد شد. اگر این کارها در زمان دولت شما که اصولگرا و اسلامی نام گرفته است انجام نشود، دیگر چندان امیدی به تحقق آن نباید داشت.”
از آنجا که در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد، انتقادات علی مطهری در ماجراهای فرهنگی و پوششی نماند و خرداد ماه سال 88 اصولگرایانی که هراسان صحنه های راهپیمایی و سرکوب خیابانها را نگاه می کردند، یکباره صدای علی مطهری را شنیدند که خواهان محاکمه احمدی نژاد به همراه موسوی و کروبی بود. مطهری در مصا حبه ای رادیویی مسبب اصلی وضعیت بعد از انتخابات را احمدی نژاد معرفی کرد و با این اعتقاد که کلید آشوب را خود احمدی نژاد با مناظره هایش زده است. مطهری به مجری رادیو گفت: “اینکه می گویند مهدی هاشمی پول خرج کرده برای انتخابات، اگر چنین بوده عکس العملی است به مناظره های احمدی نژاد، اگر کسی به همه خانواده شما تهمت بزند، آرام می نشینید.”
نامه سرگشاده به همه جز رهبری
از سال بلوای انتخابات به این سو علی مطهری به همه شخصیتهای درگیر ماجرای انتخابات نامه نوشته است. او معتقد است باید دادگاه صالحه ای برگزار شود و موسوی و کروبی و احمدی نژاد به نسبت اشتباهاتی که داشته اند محاکمه شوند. بارها گفته احمدی نژاد قدرت طلب است و از مشایی وبرخی نزدیکان احمدی نژاد هم به عنوان فرقه ای که اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارند، یاد کرده. نامه های سرگشاده مطهری به احمدی نژاد هر بار تند تر شده است تا جایی که کار به شکایت احمدی نژاد هم کشید. سید حسن خمینی در آرامگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی و پیش از سخنرانی رهبری مورد اهانت قرار گرفت و نتوانست حرفی بزند.فردای 14 خرداد 89، علی مطهری نامه تندی نوشت و احمدی نژاد را متهم کرد که با برنامه ای قبلی می خواسته سید حسن خمینی را مفتضح کند. این اتهام به شکایت احمدی نژاد ختم شد، شکایتی که با وساطت علی لاریجانی رفع و رجوع شد. بااین حال در نوشته مطهری چند کلمه ای هم گفته شده بود که به عنوان تعریض و انتقادی از سخنران بعدی، یعنی شخص رهبری تعبیر شد. مطهری نوشته بود: “آقایانی که اصرار بر شبیهسازی حوادث امروز با حوادث صدر اسلام دارند آیا صحیح میدانند که آنها و دار و دسته شان را به سپاه عمر سعد و ابن زیاد تشبیه کنیم که در روز عاشورا با ایجاد سر و صدا اجازه نمی دادند نوه پیغمبر سخن بگوید؟ در روزی که باید از وحدت سخن رانده میشد، پروژه تفرقه اجرا شد و این به صلاح کشور نبود.”
اتفاقا آیت الله خامنه ای در سخنرانی بر سر مزار آیت الله خمینی به شبیه سازی تاریخ اسلام پرداخته بود، اما مطهری سریعا گفت “این آقایان” به آقای خامنه ای باز نمی گردد.
حوادث خونبار پس از انتخابات و کشته شدن چند نفر از بازداشت شدگان در بازداشتگاه کهریزک هم دلیلی بر نگارش نامه ای به احمد جنتی بود که در یکی از خطبه های نماز جمعه، همه این اتفاقات را به گردن میر حسین موسوی انداخته بود. علی مطهری در این نامه سرگشاده گفته های جنتی را میخ دار توصیف کرد و نوشت: “البته این امر معمایی را برای این بنده حل کرد و آن اینکه افرادی که دست به این جنایتها میزنند از نظر ایدئولوژیک و اعتقادی مستظهر به توجیهات امثال حضرتعالی هستند. بلاتشبیه استدلال جنابعالی شبیه استدلال معاویه در جنگ صفین است که پس از شهادت عمار یاسر و سخت شدن کار بر او، گفت قاتل عمار علی است که او را به این جنگ آورد.”
انتقادهای مطهری از احمدی نژاد، جنتی، ضرغامی، و ریس قوه قضاییه و تاکید همواره بر محاکمه احمدی نژاد در میان سایت های هوادار دولت بی پاسخ نماند، نام خانوادگی مطهری در سایت ثارالله به “فریمانی” که زادگاهش است تغییر کرد. در نماز جمعه تهران علیه اش شعار دادند و در نهایت روزنامه کیهان نقد تندی بر نظرات علی مطهری نوشت و جوابیه او را هم با سانسور مفصل منتشر کرد. مطهری در این جوابیه به حسین شریعتمداری نوشته بود: “از نظر نگارنده اساسا کیهان اعتقادی به آزادی بیان ندارد و به خاطر کتمان حقایق و بی تفاوتی نسبت به ناراستیهای حکومت، آن هم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خیرخواه انقلاب اسلامی به شمار میرود.”
علی دیدی با من چه کردند
علی مطهری چه نظری درباره رهبر جمهوری اسلامی دارد؟ از میان گفتارهای رسمی او چنین بر می آید که گفته های آیت الله خامنه ای را فصل الخطابی می داند که باید مسوولین به آن گوش دهند؛ اما این همه ماجرا نیست. سخنرانی 31 اردیبهشت ماه رهبر جمهوری اسلامی که به سرکوب خونین معترضین در اول خرداد 88 انجامید، تفسیری دیگری در مصاحبه مطهری با سایت عصر ایران پیدا می کند، علی مطهری می گوید اگر رهبری و هاشمی کنار هم نباشند نظام لطمه خواهد دید. مطهری این گفته آیت الله خامنه ای که به احمدی نژاد نزدیکتر است تا هاشمی را با انتقادی تلویحی از خامنه ای تفسیر می کند و می گوید: “من فکر می کنم که منظور رهبری از نزدیکی نظر احمدی نژاد به نظر خودشان، بیشتر نظرات اقتصادی و روش مدیریت کشور بود نه اینکه در همه حوزه ها نظر آقای احمدی نژاد به نظر رهبری نزدیکتر باشد، اساسا آقای احمدی نژاد یک آدم متفکر نیست که در حوزه های مختلف نظرات صائبی داشته باشد.”
اما اوج انتقادهای در پرده مطهری از رهبر جمهوری اسلامی به نو شته ای باز می گردد که به مناسبت درگذشت آیت الله منتظری بزرگترین منتقد رهبر جمهوری اسلامی و آن هم پس از تشییع جنازه سیاسی منتظری و برای دوست دیرین پدرش نوشت: “چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم. اولین جمله یی که به من گفت این بود: علی، دیدی با من چه کردند؟ دلم فرو ریخت. گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد. سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درددل کرد.”
اینکه آیا نامه های سرگشاده مطهری انگشت اشاره ای به رهبر جمهوری اسلامی نیز پیدا خواهد کرد را گذر زمان مشخص می کند. با این حال عقربه های زندگی سیاسی علی مطهری در گردش است؛ این روزها در مجلس شورای اسلامی نامه طرح سئوال از احمدی نژاد دست به دست می شود و گرچه هنوز امضا کنندگان نامه مشخص نیستند اما می توان حدس زد یکی از امضا کنندگان و شاید نویسنده اصلی این نامه علی مطهری است. نامه ای که به قول نبی الله حبیبی، دبیر کل حزب موتلفه نشانه بی بصیرتی نمایندگان امضا کننده آن است. حمایت بی دریغ رهبر جمهوری اسلامی از احمدی نژاد نیز در تمام سالهای گذشته می تواند خشم رهبر از نمایندگان امضا کننده را در پی داشته باشد، با این حساب شاید علی مطهری نزدیک در خروجی نظام ایستاده باشد.