ناآرامیهای اخیر مصر، جبهه بندی جدیدی در عرصه بین الملی در رابطه با تحولات این کشور ایجاد کرده است. در ایران هر چند روابط دیپلماتیک دو کشور به تازگی و بعد بر سر کار آمدن محمد مرسی، رئیس جمهور اسلامگرای این کشور رو به بهبودی گذاشته، اما نگاهی به اظهارات مقامات مختلف، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و روزنامهها بعد از اوج گیری اعتراضات به دولت نوبنیاد، نشان میدهد که اختلاف نظر عمیقی بر سر تحولات مصر میان جناحهای مختلف جمهوری اسلامی وجود دارد.
ایران از بعد از سقوط حسنی مبارک در ماه فوریه، در تلاش برای شکستن انزوا و گسترش نفوذش در خاورمیانه، خود را به مصر نزدیک کرده است.
اما علیرغم پیروزی محمد مرسی، رئیس جمهور اسلامگرا در انتخابات ریاست جمهوری این کشور که با استقبال گسترده مقامهای عالی رتبه جمهوری اسلامی رو به رو شد، ظاهرا از سرگیری روابط با ایران از اولویتهای آقای مرسی نبوده است.
دولت مصر، دو هفته پیش به هنگام اوج گیری درگیریهای نوار غزه از دادن ویزا به علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران خودداری کرد. صالحی گفت: “به دلیل اینکه تنها نقطه عبوری به غزه، مرز رفح است این سفر باید با اجازه دولت مصر انجام شود” و افزوده است که “هنوز پاسخی از مقامات مصری دریافت نشده است.”
علاوه بر این مصر از صدور ویزا برای هیات ایرانی جهت شرکت در یک جشنواره فیلم به میزبانی این کشور هم خودداری کرده است. محمد مرسی در زمان برگزرای جنبش غیر متعهدها که برای تحویل ریاست آن به نشست تهران دعوت شده بود، بدون ملاقات رهبر جمهوری اسلامی، ایران را ترک کرد.
دولت مصر حتی به علت تحریف سخنان محمد مرسی در نشست سران جنبش غیرمتعهدها در رسانههای ایران، خواستار عذرخواهی جمهوری اسلامی شد.
با این همه سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس چندی پیش در نشست مشترک کمیسیون امنیتملی و وزیر امورخارجه گفته بود با توجه به شرایطی که ایران در قبال مصر دارد و آمادگی که حکومت جدید این کشور در برقراری ارتباط دارد گفتوگوهای خوبی درباره رابطه ایران و مصر در حال شکل گیری است.
علی اکبر ولایتی، دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی و از دیپلماتهای موثر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم با اشاره به تحولات اخیر مصر گفته بود هیچ تضمینی در مورد هیچ فردی وجود ندارد، اما آنطور که او گفته مرسی تا اینجا سابقه خوبی داشته و این مقداری که تدبیر کرده از وی انتظار نمیرفت.
او که ۱۶ سال متمادی در راس دستگاه دیپلماسی ایران قرار داشت، پیشتر هم در مورد مصر گفته بود که “توطئههای کشورهای غربی بخصوص آمریکا علیه سوریه راه بجایی نخواهد برد.”
مرسی البته در حاشیه نشست شهریور ماه در دیدار احمدینژاد گفته بود: “احساس دوستی و برادری میان مردم ایران و مصر احساسی متقابل بوده و ما همواره از مواضع و حرکت روبهجلو و سازندهٔ ملت ایران در رشد و توسعه و پیشرفت تجلیل میکنیم.”
به گزارش فارس، وی در پاسخ سخنان احمدینژاد که مصر را شریک راهبردی ایران خواندهبود گفت: “مصر نیز ایران را شریک راهبردی خود میداند.”
وقتی مرسی، با قوه قضاییه سر شاخ شد
اما همزمان با شدت گرفتن اعتراضات در مصر و مخالفت با دولت محمد مرسی، روزنامههای ایران مواضع مختلفی را در این رابطه اتخاذ کردهاند.
تعدادی از آنها از جمله روزنامه جمهوری اسلامی، رسالت و تهران امروز آشکارا از محمد مرسی و اخوان المسلمین دفاع میکنند و تظاهرکنندگان را تحریک شده توسط آمریکا و متحدان میدانند اما تقریبا بقیه روزنامهها مقالاتی مینویسند و این را جنبش یک حرکت دموکراسی خواهانه میدانند و محمدمرسی را به خاطر شروع دیکتاتور تقبیح میکنند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله شماره دیروز خود ادامه اعتراض مخالفان محمد مرسی رئیسجمهور مصر که از روزهای گذشته وارد مرحله جدیدی شده حرکتی دانسته که “بیش از هر چیز، حاکمیت اخوان المسلمین بر مصر را هدف قرار داده است.”
سرمقاله نویس جمهوری اسلامی هر چند عقب نشینی رئیسجمهور مصر از تصمیم بحث برانگیز وی در افزایش اختیاراتش را تا حدود زیادی عاملی دانسته که مانع از وخامت بیشتر اوضاع و بروز یک درگیری داخلی تمام عیار میشود اما به گفته او “یکی از تبعات سوء تصمیم نسنجیده مرسی این شد که عناصر وابسته به رژیم سابق به طور جسورانه و طلبکارانه در صحنه سیاسی مصر ظاهر شدند و به جولان دادن پرداختند.”
جاوید قرباناوغلی اما در مقالهای در “قانون” اظهار نظر کرده که محمد مرسی و متحدانش در حال حاضر با برنامهریزی مشخص در حال پیشروی هستند.
به گفته او چون مرسی می خواهد رئیس جمهوری قدرتمند شود، در تلاش است تمام کانالها و مولفههای قدرت را در دست بگیرد. او همچنین گفته است این مسئله علاوه بر اینکه خلاف مردمسالاری و دموکراسی است، خلاف عقل نیز هست؛ زیرا تاکنون تمام قیامهای عربی موسوم به بیداری اسلامی، قیام علیه حکومتهای فردی بودهاند.
فریدون مجلسی هم در یادداشتی که روزنامه اعتماد چاپ شده نوشته است آنزمان که محمد مرسی در شرایط نصف به نصف به ریاست جمهوری رسید، او بر این اعتقاد بود که که مردم مصر شانس آوردند زیرا اگر این نصف به نصف به سود رییسجمهور لیبرال خوانده میشد طرفداران مرسی مصر را به خاک و خون میکشیدند.
به نظر یادداشت نویس روزنامه اعتماد انتظار میرفت محمد مرسی با دور اندیشی بیشتری عمل کند اما به گفته او مرسی “در برداشتن قدمهایی که برای در اختیار گرفتن کل قدرت در نظر گرفته بود، شتاب کرد. فرمانده کل قوا را در مقام وزارت دفاع حفظ کرد، و چند روز بعد که در جایش نشست و احساس کرد که جایش محکم است، فورا او را برداشت و یکی از خودیهایشان را گمارد. بعد با قوه قضاییه سر شاخ شد. سپس عقب کشید و تمکین کرد!”
اعتماد در شماره روز بیستم آذر ماه خود و در گزارش اصلی به قلم ساسان آقایی نوشته که هیچکس انتظار این را نداشت؛ اگر همه چیز بر اساس پیشبینیها پیش میرفت، این روزها مردم مصر و دولت مصر باید آماده جشن دو سالگی انقلاب میشدند اما در این ساعتها در قاهره و اسکندریه هیچ نشانی از جشن نمیبینید. مصر در یک ماه مانده به دو سالگی انقلاب، شاهد یک “انقلاب دوم” در خیابانهاست؛ انقلاب دومی که میگویند برای “ربوده نشدن انقلاب” آماده پرداخت هر هزینهیی است و محمد مرسی را گام به گام عقب رانده است.
فیاض زاهد در مقالهای در همین روزنامه نوشته بازگشت به خیابان برای کسانی که ایستادن فرصتی نوین است تا غنودگی مدید دوران خانهنشینی را پشت سر نهند، بازگشت به خانه کار سهلی نیست. با این همه مصر در آستانه فرو افتادن در این چرخه معیوب است. جنس فرمان مرسی بیشباهت به فرمانهای مطلقه نیست.
داوود هرمیداس باوند در مقالهای در روزنامه بهار رویدادهای قاهره را نمونه جدید دموکراسی خواهی در خاورمیانه خوانده و نوشته آشفتگی و ناآرامیهای جدید در جامعه مصر به چند دلیل عمده رخ داده است.
مرسی و مخالفان؛ ایران و مصر
دور تازه تنش سیاسی در مصر پس از آن آغاز شد که محمد مرسی رئیسجمهور جدید این کشور در اوایل ماه جاری در اقدامی غیرمنتظره، طی حکمی دادستان مصر را برکنار کرد و اصلاحیهای به پیش نویس قانون اساسی اضافه نمود که براساس آن، رئیسجمهور از اختیارات فراقانونی برخوردار میشد.
سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود نوشته که تصمیم شتاب زده و نسنجیده مرسی و عقب نشینی بعدی وی، تحولات مصر را وارد مرحله جدیدی کرده است. این تحولات، به اعتبار مرسی و حزب اخوان المسلمین ضربه وارد ساخت.
این روزنامه سپس پرسیده است اکنون این ذهنیت در افکار عمومی مردم مصر قوت گرفته است که آیا اخوانیها وارث مناسبی برای انقلاب مردم مصر هستند؟
سرمقاله نویس جمهوری اسلامی در پاسخ به این سوال با دفاع تمام قد از اخوان المسلمین نوشته است: “تردیدی نیست که منشا و زمینه انقلاب مردم مصر، همچون سایر انقلابهای منطقه، بر اسلام خواهی استوار است ولی حزب اخوان المسلمین به عنوان تشکیلاتی اسلام گرا، سیاست و رفتارهایی را در طول سالهای منتهی به انقلاب مردم مصر و پس از آن اتخاذ کردهاند که مورد انتقاد بخش اعظمی از جامعه مصر، به ویژه اقشار دانشگاهی و نخبگان سیاسی میباشد.”
در دفاع روزنامههای ایران از اخوان المسلمین روزنامه جمهوری اسلامی تنها نیست. روزنامه رسالت هم در سرمقاله روز ۱۹ آذرماه خود با عنوان چهار نکته درباره مسائل منطقه به قلم محمد کاظم انبارلویی به تحلیل مسائل منطقه پرداخته است که در بخشی از آن از اخوان المسلمین به عنوان جلودار در جریان بیداری اسلامی در منطقه یاد کرده و “اسلامیزه کردن حکومت” را اولین وظیفه آنها دانسته ست.
انبارلویی اظهار نظر کرده که آنها اگر توفیق این کار را پیدا نکنند بازگشت به نقطه اول حتمی است. جایگاه مصر بهعنوان زادگاه اخوان المسلمین در حرکت بهسوی اسلامی کردن حکومت تعیین کننده است. مرسی بهعنوان اولین رئیس جمهور قانونی مصر در این راه مشکلات فراوانی پیشروی دارد. به محض اینکه مرسی پرچم اسلام را برای تغییر قانون اساسی بالا برد، لایههای گونهگونی در برابر او از جمله بقایای رژیم گذشته بهعلاوه ملیگراها و لیبرالها صف کشیدند. طبیعی است آمریکا و رژیم صهیونیستی در این معرکه جانب ملیگراها و لیبرالها را خواهد گرفت و بر طبل آشوب و ناآرامی در مصر خواهد کوبید.
روابط ایران ومصر بعد از انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ و امضای قرارداد صلح بین مصر و اسرائیل تیره و محدود به بخشهایی شد که دو کشور در آن نفع داشتند که این پایینترین سطح رابطه بین دو کشور است.
هر چند هنوز مشخص نیست که تحولات مصر به کدام سمت در حرکت است و در جدل طرفداران مرسی، اخوان المسلمین و مخالفان چه گروهی برنده خواهد شد، اما تا جایی که به رابطه با جمهوری اسلامی بر میگردد به نظر میرسد هنوز سیاست خارجه واحدی در رابطه با مصر اتخاذ نشده است.
رابطه این دو کشور، محل توجه بسیاری از کشورهای سنی نشین منطقه و قدرتهای جهانی به ویژه اسرائیل در همجواری مصر است.