عبدالله مومنی٬ سخنگوی زندانی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)٬ هفته جاری به دلیل بیماری و وضعیت نامناسب جسمی به بهداری زندان اوین منتقل شد و هنوز وضعیت سلامتی وی مشخص نیست.
فاطمه آدینهوند٬ همسر عبدالله مومنی٬ به “روز” گفته است که وضعیت جسمی عبدالله مومنی باعث شده وی حتی توان حضور در سالن ملاقات را هم نداشته باشد و خانوادهی وی روز دوشنبه - که روز ملاقات زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ با خانوادههایشان است - موفق به دیدار او نشدند.
آدینهوند گفت: “مدتهاست که عبدالله دچار مشکلات جسمی است. ناراحتی گوارشی٬ مشکل دندان٬بیماری پوستی٬ مشکل کلیوی و … از جمله مشکلاتی است که در این مدت ایشان گرفتار آن بوده است. مدتی نیز به دلیل ضرباتی که در بازجویی به گوش او وارد شده بود٬ از ناحیه گوش احساس درد میکرد. مدتهاست که پزشکان معتمد گفتهاند عبدالله برای درمان نیاز به مرخصی دارد و باید بیرون از زندان به درمان خود ادامه دهد٬ اما متاسفانه نمیدانم چرا این اتفاق نمیافتد”.
آدینهوند ادامه داد: “روز دوشنبه ما موفق به ملاقات او نشدیم و بعد به ما گفتند به دلیل درد زیاد به بهداری زندان اوین منتقل شده است. در بهداری هم امکان زیادی برای معالجه وجود ندارد و فقط برای آرام شدن درد٬ به او چند آمپول زدهاند. متاسفانه ما هر چه درخواست میدهیم٬ کسی نیست که به فریاد و اعتراض ما رسیدگی کند و خبری از مرخصی هم نیست”.
عبدالله مومنی که از ۳۰خرداد ۸۸ بازداشت شده بیش از سه سال و نیم است که از حق مرخصی، حتی به منظور درمان نیز محروم بوده است.
مومنی حدود یک ماه پیش نیز دچار مشکلات جسمی شده بود٬ اما باز هم مقامات از انتقال وی به بیمارستان و انجام اقدامات درمانی خودداری کرده بودند. آدینهوند آن زمان گفته بود: “عبدالله دچار ناراحتی پوستی شدید و همچنین ناراحتی گوارشی است. او نیاز به این دارد که خیلی زود تحت نظر پزشک مورد مداوا قرار بگیرد. اما مقامات با مانع تراشی و عدم رسیدگی به درمان همسرم شرایط حبس او را سختتر کردهاند… قریب یک سال است که با توصیه پزشکان بایستی جهت تشخیص، آقای مومنی را به بیمارستان منتقل کنند اما گویا برای چند ساعت هم نمی خواهند او را از زندان بیرون آورند. این مانع تراشی های بی دلیل در چند هفته اخیر ناراحتی پوستی آقای مومنی را وخیمتر ساخته که موجب نگرانی جدی ماست”.
عبدالله مومنی روز سیام خرداد سال ۸۸ در محل ستاد شهروند آزاد بازداشت و بیش از سه ماه را در سلولهای انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ و زیر شکنجه به سر برد که بیش از ۴۰ روز آن در بیخبری کامل گذشت. وی اسفندماه همان سال به مرخصی آمد، اما پس از بازگشت به زندان در فروردین ماه سال ۸۹، تاکنون نتوانسته به مرخصی بیاید. او در طول مدت مرخصی هم بارها توسط بازجویانش احضار شد؛ آنها از او خواسته بودند علیه رهبران جنبش سبز ودفتر تحکیم وحدت وجنبش دانشجویی در رسانه ها و دانشگاهها مصاحبه و سخنرانی کند، اما مومنی از پذیرش درخواست بازجوها سر باز زد و به زندان بازگشت.
همسر وی ادامه میدهد: “پس از روی کارآمدن دولت اقای روحانی و اعطای مرخصی به برخی زندانیان سیاسی٬ ما امید داشتیم که عبدالله هم به مرخصی بیاید که متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده. از طرفی اعلام شده که هشتاد تن از زندانیان سیاسی هم عفو شدهاند و به زودی آزاد میشوند. ما هنوز امید خودمان را از دست ندادهایم و در انتظاریم که عبدالله از زندان آزاد شود. در این مدت ما به ندرت ملاقات حضوری داشتیم”.
عبدالله مومنی در دوران بازداشت، نامهای خطاب به رهبر جمهوریاسلامی منتشر کرد. وی در آن نامه به شرح برخوردهایی پرداخت که در دوران بازجویی با وی شده بود. وی در بخشی از نامه خود، نوشته بود که با ننوشتن آنچه بازجوها از او خواسته بودند “پس از کتککاری مفصل و تحقیر و توهین، به من گفتند «به تو اثبات میکنیم که حرامزاده و ولدالزنا هستی». نتیجه آن فرو کردن سر من در چاه توالت بود، آن چنان که کثافتهای درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگی رسیدم. میگفتند که «باید کاملا توضیح دهی که با چه کسی در چه زمانی و در کجا و چگونه ارتباط داشتهای» و حتی از من میخواستند که در برگه بازجویی ام بنویسم که «در دوران کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهام». بارها به تجاوز و استعمال بطری و شیشه نوشابه و چوب تهدید می شدم تا جایی که فیالمثل بازجوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بیان میکرد که چوبی را در … استعمال میکنیم که صدتا نجار نتواند آن را در بیاورد”.
فاطمه آدینهوند پیش از این به روز گفته بود که مسئولان دادستانی به وی گفتهاند با توجه به نامهای که عبدالله مومنی نوشته٬ امکان استفاده از مرخصی را نخواهد یافت.