روزسه شنبه، روز میرحسین موسوی بود.او هم در دانشگاه سخنرانی کرد و پوسترهای انتخاباتی اش بالا رفت، هم مجوز روزنامه گرفت وهم باقیمانده اعضای ستاد انتخاباتیش معرفی شدند. در این روز، در حالیکه انصار حزب الله از دو نیمه “خوشایند” و “ناخوشایند” او سخن گفتند و تهدید کردند که با نیمه ناخوشایندش روبه رو خواهندشد، موسوی از این سخن گفت که: ”آنچه برای نیاز واقعی ملت ما و چاره ای برای از بین رفتن این تفرقه ها به نظر می آید، این است که توجه کنیم مردم چگونه می توانند اصلاح طلبی و اصولگرایی را با هم جمع کنند.“
میرحسین موسوی که در نشست شصت و ششمین سالگرد تاسیس انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی سخن می گفت همچنین به تقابل های موجود در جامعه بین جریانات مختلف اشاره کرد و افزود: ”در جامعه و فضای سیاسی که گفت وگوها، شعارها و جریان های مختلف وجود دارد گاهی ممکن است با جریاناتی مواجه شویم که مقابل هم قرار می گیرند.وقتی در این مساله دقت کرده و آن را واکاوی می کنیم دلیل آن را در قبول یک سازمان می بینیم که این می تواند این تضادها و مخالفت ها به وحدت تبدیل شود.“
موسوی ادامه داد: ”امروزه در جامعه ما دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی وجود دارد که در توضیح اصولگرایی یک زمان این جریان به گونه ای تعبیر می شود که ارتباط وسیعی با اصلاح طلبی داشته باشد و موقعی هم اصلاح طلبی و اصولگرایی عنوان کلیشه ای قلمداد می شوند که هیچ سازشی با هم ندارند؛ اینجا هم اصولگرایی معانی عمیق خود را از دست می دهد و هم اصلاح طلبی نمی تواند برای تحولات و دگرگونی های درست، مفید واقع شود و تنها به دست مایه ای برای مبارزات خالی از ارزش که ممکن است پشتوانه مردم را در خود نداشته باشد، تبدیل می شود.“
نخست وزیر دوران چنگ،آنگاه ”نیاز واقعی ملت و چاره از بین رفتن تفرقه ها” را در جمع کردن ”اصلاح طلبی و اصولگرایی” دانست و افزود: ”در چنین حالتی بهره گرفتن گروه های سیاسی از این تجربه مردم برای برون رفت از وضعیت نامطلوب می تواند بسیار پربرکت و کارساز باشد.“
رابطه عدالت و آزادی
موسوی در بخش دیگری از سخنانش به بحث عدالت و آزادی پرداخت و این دو مفهوم را درپیوند با یکدیگر تعریف کرد: “در جامعه ما اگر به این دو اصل، شعار و ارزش بنیادی درست نگاه شود، می بینیم که از نگاه فلسفی آنها از هم جدایی ناپذیرند.در فضای دروغ، تباهی، فساد و نبود عدالت و در فضایی که افراد به این فکر هستند که هر روز سفره آنها کوچک نشود و زیر گام های سنگین ظالمین خرد نشود و در این فضای بی پناهی طبیعی است است آزادی هم از بین رود.آزادی در جایی تبلور پیدا می کند که افراد فرصت اندیشیدن پیدا کنند. برعکس در نبود آزادی هم اگر مردم از نعمت و اهمیت آزادی که در حقیقت حق آنهاست غافل بمانند،نمی توانند به سمت عدالت و به سمت حقوق اساسی و سعادت خود حرکت کنند.“
وی ادامه داد: در جامعه ای که آزادی و عدالت را با هم جمع کنیم؛ مردم می توانند راه شهیدان را ادامه داده و مدافع معنویات باشند اما در عین حال این اعتقاد و این شیفتگی در میان مردم باعث نمی شود که آنها موافق دخالت دستگاه ها و نیروهای گوناگون در امور شخصیه خود باشند یعنی دفاع از ارزش های اساسی و دفاع از خون شهیدان و راه آن ها تناقضی برای احترام به زندگی و امور شخصی آن ها ندارد.مردم هم می توانند پایبند ارزش ها باشند، از راه شهدا دفاع کنند، به آن افتخار کرده و آن را ترویج دهند؛ اما در عین حال این عقیده مجوز این نیست که در اموری که برای مردم است، سلیقه شخصی آنهاست تجسس شود و دست اندازی صورت گیرد؛ در اینجا جامعه هم اصلاح طلب هست و هم اصولگرا. جامعه دوست ندارد به ارزش های او توهین شود، مردم دوست دارند به عقاید دینی آنها احترام گذاشته شود اما در عین حال مردم راضی نیستند که هیچ کتاب یا روزنامه ای به بهانه های اندک و غیر مقبول توقیف یا بسته شود. مردم می توانند در درون خود این دو مساله را جمع شده و با هم بخواهند و مشکلی هم ایجاد نشود؛ چرا که اصلا پیشرفت کشور هم می تواند در گرو همین مساله باشد و جامعه خود تحمل زیادی برای درک آن دارد. جامعه معمولی ولی آگاه ما هیچ ارتباطی بین احترام به مقدسات و سخت گیری بر مطبوعات و رسانه ها نمی بیند و اعتقاد به آسان گیری دارد.“
نقش روحانیت
میرحسین موسوی سپس با اشاره به اینکه نهاد های حکومت و دولتی “باید بی صبری های خود را تقلیل داده و از این ویژگی گذشت، صبوری، تحمل و جوانمردی مردم درس بگیرند” به جایگاه روحانیت در جامعه پرداخت و اظهار داشت: “فکر می کنم به طور میانگین جامعه ما در مجموع طیف ها و گروه های فکری مختلف، همه به روحانیت احترام می گذارند و می خواهند کنار او باشند، از روحانیت توان گیرند، حمایت کنند و البته روحانیت هم به آنها کمک کند؛ حال در این فضای اعتماد جامعه که موجب خیر و برکات کثیری برای انقلاب و تداوم اندیشه های آن و رشد انگیزه می شود، آنها دوست ندارند روحانیت دولتی شود.مردم ما مخالف حمایت روحانیت از نظام و دولت نیستند اما این حمایت را در گرو مستقل بودن آن می دانند و نمی خواهند تحت تاثیر دولت قرار گیرد.“
بخش خصوصی و دولتی
موسوی که به چهره “چپ اسلامی” شهرت دارددرسخنان خود همچنین از خصوصی سازی حمایت کرد و افزود: ”جامعه موافق کسب و کار خصوصی است و از خصوصیسازی حمایت میکند. اینکه بخش خصوصی را قدرتمند کنیم حرف درستی است، اما جامعه موافق ترویج یک فضای ارزشی سوداگرانه که همه چیز درآن قابل خرید و فروش باشد، نیست.”
این استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و عضو مجمع تشخیص مصلحت،سپس با تاکید بر لزوم حفظ ارزش ها،گفت: “کسانی که امور را میگردانند، همهی نهادهایی که برای کشور مقدس هستند و برآمده از نظام جمهوری اسلامی هستندـ و ما هم آرزو داریم که تقویت شوند و قوی بشوند ـ باید توجه کنند که ما نمیتوانیم راجع به عزت مردم قهرمان غزه و مقاومت پر افتخار حزبالله لبنان صحبت کنیم وعزت مردم خودمان را نادیده بگیریم. مردم بین خود تناقضی میان حمایت از مردم غزه و حفظ کرامت انسانی خود نمی بینند آن ها اعتقاد دارند که می توان این دوگانگی رفتار را نداشت.“
سیاست خارجی
آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن مخالفت با “وادادگی” در برابر قدرت های بزرگ،اظهار داشت: “جامعهی ما قویا از داشتن فنآوری هستهیی حمایت میکند، جامعهی ما سر خم کردن در مقابل خواستههای قدرتهای بزرگ و اینکه جلوی پیشرفت ما را در تکنولوژیهای پیشرفته بگیرند رد میکند و آمادهی هر نوع فداکاری است تا در این راه بایستیم و از دولتمردان هم همین انتظار را داریم و این ویژگی اصولگرایانه است، اما درعین حال جامعهی ما به دلیل اینکه یک عقل جمعی در آن حاکم است، از تحریک بیهودهی جهان دل خوشی ندارد.“
خوشایند و ناخوشایند
در همین حال و با جدی شدن حضور موسوی در انتخابات،سایت انصار نیوز با انتشار مقاله ای و با تاکید بر اینکه ”میرحسین نباید تلافی بیست سال سکوت را در این چند ماه باقی مانده تا انتخابات بکند” هم “سکوت بیست ساله” موسوی را “سوال برانگیز” خواند و هم یک “هیاهوی چند ماهه” را “زیاد اخلاقی” ندانست.
ارگان حزب الله در ادامه این نوشتاربا تاکید بر اینکه “از آنچه میترسیدیم به وقوع پیوسته است” از اینکه “این روزها به طور متناوب سخنانی از میرحسین موسوی تیتر روز نامههای دوم خردادی” می شود ابراز ناخرسندی کرد و نوشت: “میر حسین موسوی دو نیمه دارد: یک نیمه آن، ورژن ضعیفشده احمدینژاد است که میخواهد نمودی از ساده زیستی و گفتمان اولیه انقلاب را به نمایش بگذارد.این «نیمه» به دعای کمیل در منزل شهید باکری میرود و نگران امور فرهنگی کشور است و پیوسته امام راحل را مورد نظر خود دارد و شهید بهشتی را الگوی خود میداند. این نیمه همان دغدغههای ارزشی دهه شصت و توبه نصوح مخملباف را دارد. این نیمه از خوردن گلابی چینی و انگور خارجی توسط مردم نگران است و نگران این است که خودروهای گرانقیمت نباید در پایتخت تردد کنند و رفتن مردم به دبی و امثال و ذالک برای تجارت و یا سیاحت، این نیمه را آزار میدهد.“
انصار نیوز آنگاه با طرح این نکته که این نیمه موسوی “خواهان احیای مجدد گشت کمیتههای انقلاب اسلامی است و اینکه مثلا در دادن پاسپورت به مردم دقت بیشتری بشود تا به بیراهه نروند و سر از دبی در نیاورند” او را به دادن ”آدرس غلط” متهم کرد و پرسید: “آیا واقعا مخاطبان خود را مشتی آدم عوام از همه جابیخبر ارزیابی کردهاید؟”
نویسنده این مقاله آنگاه ضمن نقد کسانی که “هنوز هم انتخاب احمدینژاد را ناشی از رای پوپولیستی ملت” میدانند، موسوی و “هم مسلکان” وی را متهم به این کرد که اصرار دارند “با همین روش سبد رای خود” را پر کنند.
انصار نیوز در ادامه این مطلب ضمن اینکه از موسوی خواسته است “یک قدری در ادبیات خود دقت” کند، به ستایش از احمدی نژاد می پردازد و اینکه امروز “ایران عزیزترین کشور منطقه است و حتی دموکراسیهای لرزانی چون ترکیه میخواهند صلابت احمدینژاد را جلوی دوربینهای تلویزیونی تقلید کنند…“
اما نیمه ناخوشایند موسوی از دید انصار نیوز کدامست؟ نویسنده این مقاله در این بخش ضمن طرح این خواست که دوران موسوی با دوران احمدی نژاد مقایسه شود،می نویسد: “احمدینژاد در سه سال گذشته با انواع مخالفتها روبرو بوده است؛ مجلسی که گرچه نام اصولگرایی را یدک میکشد، ولی توسط دولتمردان سابق شما در مرکز پژوهشهای مجلس به کانون کارشکنی تبدیل گردیده است؛ دستگاه قضایی و رسانه ملی را هم که شاهد هستید. به این لیست بیمهری ها اضافه کنید سنگاندازی چند هزار مدیر اصلاحات و سازندگی که در قالب احزاب دوم خردادی به فعالیت سازمانیافته مشغولند؛ ولی با همه این اوصاف، ایران و دولت و رئیسجمهور آن محبوبترین چهره جهان اسلام و منطقه هستند.» و سپس نتیجه می گیرد که «نیمه دوم» موسوی به اندازه نیمه اول او« دوست داشتنی نیست.“
بر همین اساس در پایان این مقاله،نویسنده از این سخن می گوید که: “تکلیف ما با نیمه اول شما روشن است؛ ولی مطمئن باشید در برابر نیمه دوم شما خواهیم ایستاد. تا او چه خواهد…“
روزنامه و ستاد
همزمان با همین تحرکات،از یک سو “برخی دیگر از اعضای کمیتههای چندگانه ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی مشخص شدند” و از سوی دیگرمطبوعات از صدور مجوز روزنامه “کلمه سبز” به صاحب امتیازی مهندس میرحسین موسوی خبر دادند.
فعالیت انتخاباتی میرحسین موسوی با واکنش های مختلفی در دو جناح حکومت رو به روشده است؛ در همین ارتباط عباس عبدی در یادداشتی که در روزنامه اعتماد منتشر شد نوشت: “با وجود آقای خاتمی و آقای کروبی تنها امیدی که می توان داشت، ایجاد یک جریان سلبی برای رسیدن به یک اتحاد انتخاباتی روی آقای موسوی است. اصلاح طلبان اگر هدف خود را پیروزی بر رقیب بدانند [که به نظر می رسد این طور باشد] باید از طریق راهکارهای سلبی وارد شوند. آنها نمی توانند از منظر ایجابی به اتحاد مورد نظر خود برسند چرا که آن وحدت گروهی را ندارند؛ اگر این اتحاد نیز ایجاد شود، با روندی که طی می کنیم تنها به اتحاد روی میرحسین موسوی خواهیم رسید.“