نفت ایران یا نفت در ایران؟

نویسنده

sefrian.jpg

محمد صفریان

انجمن سخن لندن که امسال دهمین سال حضور و فعالیتش در عرصه مسایل ایرانیان خارج از خانه را تجربه می ‏کند، جمعه شب و در همایشی که به مناسبت صد سالگی نفت ایران برگزار می شد به بررسی تاریخچه نفت در ‏ایران پرداخت.‏

naftsokhan.jpg

در این برنامه که در سالن کتابخانه شهرداری منطقه کنزینگتون برگزار شد سخنرانان از جمله این بحث رامطرح ‏کردند که آیا نفت فقط در ایران است یا برای ایران؟

این مراسم با سخنان خانم صبا انصاری از اعضای هیات مدیره انجمن سخن آغاز شد که به بیان شرحی از فعالیت ‏های انجمن سخن و برنامه های آتی این انجمن پرداخت. سخنران بعدی خانم اختر قاسمی بود که از جمله گفت: “ما ‏این روزها در حالی از صد سالگی نفت ایران صحبت می کنیم که بسیاری از هم وطنان مان هنوز نمی دانند نفت ‏برای نخستین بار در کجای ایران کشف و استخراج شد… من بزرگ شده مسجد سلیمان هستم، جایی که کشف و ‏استخراج نفت در آن، باعث شد تا از آن نقطه تاریخ ایران و حتی تاریخ جهان دگرگون شود، شهری که در موارد ‏بسیاری رتبه نخست را در اختیار دارد، نخستین چاه نفت، نخستین نیروگاه برق، نخستین کانالهای آب و فاضلاب ‏و… و چه عجیب که این شهر هم اکنون از نخستین امکانات رفاهی نیز محروم است، ساکنین شهر، روزانه تنها ‏چند ساعت برق و آب دارند و وضعیت بد بهداشتی… من همیشه با خود اندیشیده ام که امروز مسجد سلیمان آینده ‏ایران نیست، زمانی که اندوخته نفتش پایان بگیرد؟”‏

در ادامه این برنامه فیلم مستندی از کشف و استخراج نخستین چاه نفت در ایران به نمایش در آمد. این فیلم که از ‏آرشیو “‏BP‏” و به طور اختصاصی برای این برنامه تهیه شده بود، به وقایع نگاری نخستین تلاشها برای استخراج ‏نفت ایران اختصاص داشت، البته با نگاه انگلیسی. صدای راوی تنها از تلاشهای شبانه روزی مهندسان انگلیسی ‏می گفت و هزینه گزافی که تجار انگلیسی در راه کشف و استخراج نفت ایران متحمل شده اند و سپس کار دشوار ‏انتقال نفت به آبادان و در نهایت زندگی آن دسته از خانواده های انگلیسی که به آبادان کوچ کرده بودند.‏

پس از نمایش این فیلم، آقای تفرشی گرداننده برنامه به معرفی قسمتهای باقی مانده پرداخت و گفت: طبیعی است که ‏موضع گیری فیلم پخش شده، موافق و یا مخالف نظریات انجمن سخن نیست. این فیلم تنها ارزش تاریخی دارد و ما ‏نیز آن را برای همین موضوع از “ ‏BP‏ ” درخواست کرده بودیم.‏

آقای تفرشی سپس ادامه داد: موضوع نفت ایران و مشکلی که از همان آغاز با انگلیسیها داشتیم، همچنان ادامه ‏دارد، من برای دریافت این این فیلم، ای میل های زیادی به “‏BP‏ ” زدم و هر بار در عنوان ای میل قید می کردم: ‏‏”‏Oil of Iran‏”، و آنها نیز هر بار در پاسخ می نوشتند: “‏Oil in Iran‏” و این ماجرا تا ای میل آخر ادامه داشت.‏


آقای دکتر علاء، استاد اقتصاد امپریال کالج لندن، سخنران بعدی برنامه بود که در سخنان خودبه تاریخچه نفت ‏ایران و قراردادهای نفتی ایران با شرکای خارجی و در نهایت انزوای صنعت نفت ایران در دوره جمهوری ‏اسلامی پرداخت و گفت: “همان طور که می دانید ایران با دارایی صد و سی و هفت میلیار بشکه نفت، مقام دوم ‏ذخایر نفتی دنیا را در اختیار دارد و با در اختیار داشتن شانزده درصد از کل منابع گازی دنیا، پس از روسیه، ‏صاحب دومین معادن گازی دنیاست.“‏

دکتر علاء، سخنانش را با ارائه آماری در باره در آمد نفتی ایران پی گرفت: “در آمد نفتی ایران از بدو استخراج ‏تا انقلاب جمهوری اسلامی چیزی حدود صد و بیست و سه میلیارد دلار و بعد از استقرار جمهوری اسلامی تا ‏امروز چیزی حدود ششصد میلیارد دلار بوده است. یعنی در طی سی سال اخیر چیزی در این حدود از فروش نفت ‏به خزانه دولت ایران وارد شده است.“‏

وی سپس به تاریخچه نفت ایران پرداخت و سیر اجمالی قراردادهای نفتی ایران: “در واقع از سحرگاه روز بیست ‏و ششم ماه می سال 1908، فصل جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد، کشفی که با خود سعادت و ترقی اقتصادی به ‏همراه داشت و همزمان تحولات عمیق اجتماعی و آشوب سیاسی… که متاسفانه این ماجرا بعد از صد و اندی سال، ‏هنوز نیز پابرجاست و ادامه دارد. در واقع تاریخ نفت ایران را می توان به سه دوره مهم و تاثیر گذار تقسیم کرد، ‏نخست از 1870 میلادی تا 1932، از 1933 تا 1951و ملی شدن نفت و سرانجام دوره بعد از ملی شدن نفت تا ‏امروز. اولین امتیاز نفتی بین ناصر الدین شاه و بارون جولیوس دو رویتر( بنیان گذار خبرگزاری رویتر ) بسته ‏شد و از نکات جالب این قرارداد، یکی وسعت زیاد مفاد آن بود و دیگری انحصاری بودن آن. در واقع به موجب ‏این قرار داد علاوه بر اینکه حق اکتشاف و استخراج نفت ایران به رویتر داده شد، امتیاز کارخانه جات و تاسیس ‏بانک ها و… و حتی تزیین و مدرنیزه کردن پایتخت نیز به رویتر واگذار شد. آن هم به مدت هفتاد سال. البته این ‏قرار داد سر انجام با فشارهای دولت تزاری روسیه به انجام نرسید و فسخ شد.“‏

دکتر علاء در ادامه صحبتهایش به قرار داد مهم و تاثیر گذار “دارسی” اشاره کرد که به جز پنچ ولایت شمالی که ‏در انحصار دولت روسیه بودند تمام باقی نقاط ایران را شامل می شد و در سال 1901 به امضاء رسید. قرار دادی ‏که در سالهای آغازین، شرکت دارسی را تا آستانه ورشکستگی نیز پیش برد و در حالی که آنها به دلیل تمام شدن ‏سرمایه، در حال ترک ایران بودند، ناگهان نخستین چاه نفت فوران کرد: “قرار داد دارسی تا زمان رضا شاه پا ‏برجا بود، اما رضا شاه به این قرار داد بسیار معترض بود به این خاطر که مفاد آن هرگز به نفع ایران نبود و در ‏نهایت این رضا شاه بود که در پاییز سال 1932، قرارداد را به صورت یک طرفه لغو کرد و قراردادی جدید با ‏آنان منعقد کرد که حوزه فعالیت شرکت دارسی را محدود می کرد به منطقه زاگرس کنونی.“‏

وی در باره ملی شدن نفت گفت: “پس از جنگ، آگاهی ممالک از سرمایه هاشان کمی بیشتر شده بود، در این میان ‏یکی از مشکلات پایه ای ایران با شرکت ایران و انگلیس، این موضوع بود که آنان حاضر نبودند به هیچ قیمتی ‏تقسیم منافع را به صورت پنجاه- پنجاه رعایت کنند در صورتی که شرکتهای آمریکایی این کار را در عربستان ‏صعودی انجام داده بودند. این بود که در سال 1948، ایرانیان قرار گذاشتند تا مفاد قرار داد 1933 را از نو مرور ‏کنند، چنین شد که از ایران آقای عباس قلی گلشاییان( وزیر دارایی) و از شرکت انگلیسی، آقای ” گس” مامور ‏انجام مذاکرات شدند، این مذاکرات به نتیجه رسید ولی قرارداد حاصل از مجلس نگذشت. در این کش و قوس “رزم ‏آرا ” سعی کرد تا آن قرار داد راکه به قرار داد الحاقی معروف شده بود از مجلس بگذراند، اما موفق به انجام این ‏کار نشد، پس از ترور رزم آرا و روی کار آمدن دکتر مصدق، وی سرانجام توانست این لایحه القایی را از مجلس ‏بگذراند و چنین بود که کشمکش میان ایران و انگلستان آغاز شد و انگلیسی ها این پرونده را نخست به سازمان ‏ملل و سپس دادگاه لاهه ارجاع دادند که در هر دو دادگاه رأی به سود ایران صادر شد.‏

دکتر علاء سخنانش را با بیان نکاتی پیرامون انزوای صنعت نفت ایران پایان داد و نوبت به شاهرخ کوثری، ‏کارشناس حقوق بین المللی نفت، رسید که سخنانش را پیرامون مشکلات حقوقی و موانع حاضر در صنعت نفت ‏ایران آغاز کرد. ‏

او درباره مشکلات پیش روی نفت ایران گفت: “به نظر من عمده مشکلات و چالشهای نفت ایران توسط ماده 81 ‏قانون اساسی جمهوری اسلامی به وجود آمده است. که به موجب این ماده، سرمایه گذاری خارجی ها در معادن ‏ایران به طور کلی ممنوع می شود واین البته مساله بسیار مهم و بزرگی است چرا که عملاً جذب سرمایه توسط ‏این قسمت از قانون به بن بست می خورد… تا اینکه پس از این انزوای طولانی مدت ایران با ایجاد شرایط “بیع ‏متقابل” توانست تا حدودی از انزوا در آید و پای شرکتهایی مانند “ انی ” و “توتال” را به ایران باز کند. ‏

آقای کوثری سخنانش را با بیان مشکلات حاصل از “بیع متقابل” بر سر راه دولت و سرمایه گذار خارجی پایان ‏داد.‏

آقای نفیسی سومین و آخرین سخنران برنامه جمعه شب بود. او درباره نفت ایران چنین گفت: “نفت در ایران آمیزه ‏ای شده است از مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و ما دیگر نمی توانیم نظراتمان را در این باره تفکیک دهیم. ‏در واقع نگاه ما در باره نفت زیادی احساسی شده است. من خواهش می کنم بیایید برای یک لحظه به نفت همانند ‏یک ثروت فردی نگاه کنیم، ثروتی که از راه مشروع به دست آمده و پرورده شده است، ما نیز از این ثروت ‏استفاده کرده ایم اما سر آخر باید بنشیینیم و تصمیم بگیریم که می خواهیم این ثروت را برای نسلهای بعدی نیز حفظ ‏کنیم یا خیر؟ حالا فرق نفت تنها در این مورد است که نفت یک ثروت همگانی است و متعلق به همه مردم و دولت ‏در واقع نگهبان این ثروت…“‏

وی سپس به مدیریت این ثروت رسید و اظهار کرد: “در شرایطی که دولت و بخش خصوصی از سرمایه گذاری ‏در این زمینه خجل می باشند ما چاره ای نداریم جز اینکه به سرمایه گذار خارجی روی خوش نشان دهیم… اما ‏متاسفانه ما ایرانی ها فکر می کنیم هرگاه خارجی ها به ایران می آیند در واقع می خواهند سر ما را کلاه ‏بگذارند… اما این خود ما هستیم که با یک مدیریت درست خواهیم توانست هم منافع ملی مان را حفظ کنیم و هم ‏امنیت سرمایه را برای سرمایه گذار خارجی به وجود آوریم…“‏

وی سخنانش را با بیان ریسک های سرمایه در ایران، اینگونه پایان داد: “وقتی شرکتی می خواهد در ایران ‏سرمایه گذاری کند خطرات این سرمایه گذاری را از سه جنبه اصلی دنبال می کند، یکی از لحاظ زمین شناسی که ‏در ایران به دلیل وجود ذخایر زیاد کمترین میزان ریسک است، پس از آن ریسک حقوقی است که همانطور که در ‏آقای کوثری اشاره کردند با وجود قوانین حاضر در قانون اساسی جمهوری اسلامی، این ریسک میزان بسیار ‏بالایی دارد و سرمایه ی سرمایه گذار را در خطر بالایی قرار می دهد و سوم ریسک سیاسی است که آن نیز در ‏ایران بسیار بالاست، به دلیل تحریمهای پیاپی اقتصادی و مشکلات بنیادینی که ایران با آمریکا دارد و در نهایت به ‏خاطر دو کشوری که در شرق و غرب ایران در حال جنگ می باشند. مجموع این عوامل باعث شده است تا راه ‏ورود سرمایه به ایران بسیار دشوار شود و می توان گفت که سرمایه گذاران تقریباً دور ایران را خط قرمز کشیده ‏اند…“‏

مراسم پرسش و پاسخ از سه میهمان سخنران برنامه نیز قسمت انجامین برنامه جمعه شب انجمن سخن بود. ‏

 

 

‏ ‏