آشنایی زدایی ایرانی…
پیام رهنما
نوشتن درباره نمایشی که هیچ وجه دراماتیکی ندارد و همه نمایش براساس قابهای تصویری رنگ، نور و حرکت بدون هیچ بنمایه فکری شکل گرفته کمی دشوار است. نمایش “رستم وسهراب” که این روزها به کارگردانی سلطان عثمانف درتئاترشهر اجرا می شود، در ادامه دیگر کارهای این کارگردان براساس فرم، موسیقی و بازیهای نور و رنگ است.
رستم وسهراب، نمایشی براساس داستان شاهنامه فردوسی است که از نظر ساختار نمایشی نمیتوان به متن آن عنوان نمایشنامه داد، زیرا نه ساختار روایی داستان را دارد، نه شخصیت پردازی و نه چارچوب و ساختار ادبیات نمایشی.
عثمانف دراجرای نمایشی که درون مایه وپی رنگ اصلی آن مربوط به ایرانیان است از ابزار و ایده های ایرانی نیز بهره می برد. او به عنوان کارگردان نمایش با توصیف فضای محوری نمایش سعی می کند تا بهترین مشخصه های متن را استخراج وبه تماشاگران منتقل کند.به همین منظور با هوشیاری وریزبینی منحصر به فرد خود به دست به تجربه ای می زند که شاید برای اغلب کارگردانانی که درحیطه مشغول به تجربه گرایی هستند سخت ودشواربه نظرآید.عثمانف با تزریق نشانه ها و نمادهای نمایش تعزیه وگاها شبیه خوانی درپیکره اصلی تئاترخود آشنایی زدایی قابل قبولی را ارائه می دهد.
به این ترتیب استفاده از سمبل ها و نماد های تعریف شده و قرار داد های صحنه ای در نمایش رستم و سهراب دارای چنان قدرت بالایی است که این گونه نگا هها تنها از تفکرات هنری کارگردانی کار کشته چون عثمانف بر می آید که طبل را گاه ابزار جنگی،گاه وسیله طرب، گاه خمره شراب،گاه مسند زمامداری فرمانروا و گاه سلاح جنگی و اسب سوار کاری پهلوانان می بینیم.
اما تلفیق رنگهای گرم، با فضاسازی که از طریق تصاویر ویدیویی و دود افشانی در صحنه میشود درکنار طراحی حرکتها، موسیقی تلفیقی تکراری، همگی نشان از ساده دیدن داستان سمبلیک”رستم وسهراب” و نداشتن آگاهی کامل از درونمایه اشعار فردوسی توسط نویسنده و کارگردان دارد.
در حالی که با نگاهی دقیق به داستان تمثیلی شاهنامه میتوان یک اجرای دراماتیک وپرشور با حرکات نمایشی کاملا نمادین و خلاق براساس یک نمایشنامه قوی ارائه کرد که مخاطب حتی بدون کلام و دیالوگ تنها با دیدن حرکتهایی که هرکدام در درون خود مفهوم و داستانی را بازگو میکنند، به وجد بیاید.
استفاده از بازیگران خلاق و خوش فکر، هماهنگی گروهی،ضرباهنگ به جا و درست داستانی و کارگردانی و طراحی حرکات بازیگران در نمایش رستم وسهراب،توجه به ابعاد چشم نواز کار، ریتم موزون، تصویر سازی های جذاب، همانگی نور، موسیقی و بازی بازیگران استفاده از آواهای زیبا،سوگ ها و آواز ها، نگاه خلاقانه کارگردان به داستانی پهوانی و کهن، دوری از بیگانه پروری و توجه به خرد و دانش که در جای جای نمایش خرد ورزی را پیشه ایرانیان می داند از دیگر مشخصه های نمایش رستم و سهراب است.
سلطان عثمانف 10 سال به عنوان کارگردان در تئاتر های روسی زبان کارگردانی کرده و به خود را در عرصه تئاتر مدرن و حرفه ای آزموده است ، 10 سال هم در تئاتر جوانان تاجیکستان خلاقیت های جوان دانشجویان خود را پرورش داده است و در حال حاضر هم به عنوان کارگردان مطرح و پیشکسوت تئاتر تاجیکستان تجربه دو دهه کارگردانی حرفه را با خود به همراه دارد، او داستان شاهنامه را به سه شیوه اپرا،و باله،شیوه مدرن و امورز تا پیش از این به صحنه برده است و هم اکنون هم به شیوه سنتی نمایش های شرقی رستم وسهراب را بر صحنه تالار قشقایی نقش بسته است.