حرف ♦ تئاترایران

نویسنده
بهرام احمدنیا

یکی از بازیگران جوان وپرانرژی تئاتر تهران بهنام تشکر است. منیژه محامدی، کیومرث مرادی، محمودرحیمی، آرش دادگر، ایوب آقاخانی، ناصر صفاریان، آرونددشت آرای، هما روستا و… کارگردانانی هستند که او به عنوان بازیگر درنمایش هایشان حضور داشته است. تشکر تاکنون یک بار کاندید جشن انتخاب مرد بازیگری سال83، وسال گذشته هم کاندید بازیگری اول جشنواره فجر شد. هم اکنون درنمایش “دنیای دیوانه دیوانه دیوانه”به کارگردانی بهزاد فراهانی مشغول ایفای نقش است. به این بهانه پای حرف های اونشسته ایم.

bahramtashakor.jpg


حرف های بهنام تشکر

هرچه دارم از تئاتر است

خلاصه ای از نقشی که درنمایش آقای فراهانی اجرا می کنید را می گوئید؟

اصغر آقای بیچاره یک گماشته تیمسار دوره طاغوت است که عاشق دختری است که آن دختر درگارد سلطنتی رفت وآمد دارد ومی خواهد که با اوازددواج کندT اما به دلیل ارتباط تیمسار بااین دختر، این اتفاق نمی افتد وموجب درگیری تیمسار با گماشته می شود. دختر فرار می کند. گماشته تعادل روحی خودراازدست می دهد وبه آرامسایشگاه انتقال پیدا می کند، پس از چند سال به اتفاق دو نفریعنی محمود آقای ارنگه وماه بانو خانم طلعت درپی انتقام از تیمسار فرار می کند که می بینید تیمسار دیوانه تر از او درمنزل است.

درمورد شیوه کارگردانی بهزاد فراهانی بگوئید.

فکر می کنم ایشان وقتی متن را می نویسند ازهمان دوران کارگردانی را نیز شروع می کنند ومیزانسنها وحتی چهره بازیگران درذهنشان نقش می بندد. ایده ها ازهمان ابتدا درخدمت فراهانی است وآنها رابا بازیگرانی که انتخاب کرده است آزمایش می کند. درشکل دهی اتودهای خود از نمایش کاملا دربرابر پیشنهادات بازیگران انعطاف پذیروپذیرا است. به قدری وسعت مانوربازیگر درکارگردانی ایشان زیاد است که گهگاهی بر سر یک حرکت میان بازیگران اختلاف سلیقه به وجود می آمد تا اینکه درنهایت خودشان دخالت کرده ومطلب را به نتیجه می رسانیدند. همیشه کلید طلایی را به موقع ودرست دراختیار بازیگر قرار می دهد. با صبر فراوان منتظر پایان نظرات واتودهای گروه است ودرنهایت بهترین گزینه راهمراه با برگی راه گشا دراختیار قرار می دهد. بارها این مساله برای خودم درطول تمرینات ایشان رخ داده است که درنهایت با راهنمایی فراهانی ماجرا به پایان رسیده است. کارکردن با ایشان بسیاربرایم بااهمیت ومهم بود، به دلیل اینکه نسل پیشین همچنان درآستین خود مسائلی را به یدک می کشندکه دقیقا مثل فوت کوزه گری برای جوانان است.

در مورد پروسه تمرینی بهزاد فراهانی برایمان توضیح می دهید؟

درک متقابل بازیگران درتمرینات وحتی اجرا مطلبی است که فراهانی به خوبی از پس آن برمی آید ویکی از دلایل عمده این درک، بازیگر بودن خود ایشان است. تمام تلاش خودرابرای ایجاد اتمسفری مسالمت آمیز درتمرینات می کند تا ذهنیت افراد گروهش منبسط وآماده تمرین جهت بازدهی باشد. ازویژگی های بارز یک تمرین ایده آل، ایجاد بستر آرام برای روان بازیگرجهت بروز خلاقیت است که این دردرجه نخست برعهده کارگردان است وبهزاد فراهانی ازاین نکته بارز به خوبی سود می جوید. بارها درتمرینات پیش می آمد که کسانی که کمترتمرین کرده بودند درانتقال مفهوم مورد نظر کارگردان قدری ضعیف عمل می کردن، اما با تلاش خود وکارگردان به راحتی حل می شد وکوچکترین ناراحتی برسر این گونه مسائل فنی پیش نمی آمد. به نظرم تمرینات ایشان بسیار پربار وآموزنده بود.

مدت تمرینات شما برای آماده سازی این نمایش چه قدر بود؟

چیزی حول وحوش یک ونیم ماه فرصت داشتیم تا یک نمایش دو ساعت و نیمه رابرای سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر آماده کنیم. نتیجه بازخوانی نمایش خیلی دیر به کارگردان اعلام شد وازآنجایی که برنامه های اجرایی هرگروهی مشخص شده است ایشان وقت زیادی را برای آماده سازی نداشتند. بیشتر این زمان تمرین برای آماده سازی یک نمایش خنده دار است تا تاسف برانگیز.

تعطیلات مابین اجراهای نمایشتان به دلایل مختلف مناسبتی ویا این جشنواره موسیقی که به خاطر آن سالنهای نمایش تئاتر شهررابه تعطیلی می کشانند، کیفیت بازی شما راتحت تاثیر قرار نمی دهد؟

صددرصد تاثیرگذار است. برای خیلی از بازیگران، حتی خود من هم آزاردهنده است. عده ای پس از یکی دو روز تعطیلی قسمتهایی از دیالوگهای خودرافراموش می کنند وبسیاری اوقات منجر به تپق دراو می شود. بنابراین لطمه به خود ونمایش می زند.

آیا نقشهایی راکه بازی می کنید دررفتار شخصی اتان هم تاثیر گذار است؟

همه نقشها که تاثیر گذار نیستند اما خیلی از اوقات بازیگر می تواند از نقشی که بازی می کند بیاموزد که در شرایط خاص زندگی چه کند وشاید دراین لحظه چه عکس العملی را نشان دهد. بله. هیچ بازیگری نمی تواند کتمان کند که نقشهایش دراو ورفتاراو تاثیرگذار نبوده، به دلیل اینکه تو به عنوان بازیگر روزها، ماه ها وشاید هم سالهل با نقش خود کلنجار می روی، به آن فکر می کنی وقالب آن رادرخود می سازی. به یک شهرستان هم که بروی بعد از چند روز لهجه مردم بومی آنجا دربیانت تاثیرگذار است چه رسد به این کار.

مهم ترین ویژگی که یک کاراکتر می تواند داشته باشد تاتوجه شما رابه خود جلب وآن رابرای بازی انتخاب کنید، چیست؟

مهم ترین مساله برای من بکر بودن آن نمایش به لحاظ شخصیت پردازی است. تازه بودن کاراکتری که بستر بازی برای بازیگر رافراهم داشته باشد تا شما به عنوان بازیگر بتوانی به راحتی با آن برخورد کنی. نگاه نو نویسنده به کاراکتر برایم بسیار مهم است. مثلا ژولیوس سزار شکسپیربا باسزار نغمه ثمینی متفاوت است. سزاری که من درکارکیومرث مرادی بازی کردم گرته برداری شده اما تفاوتهای چشمگیری به لحاظ محتوایی دارد. “ارسلان” در نمایش روزهای زرد ایوب آقاخانی برایم جذابیتهای زیادی داشت. اصغرآقای بیچاره درنمایش فراهانی هم برایم ویژگی های جالب توجهی به لحاظ روانشناختی دارد.

نام ونشان کارگردان، سوابق، سواد یا شیوه اجرایی کارگردان، کدامشان برای کارکردن با او برایتان اهمیت بیشتری دارد؟

همه اینها برایم مهم است. من با کارگردانی هم کار کردم که نام ونشانی ندارد ودرحال تجربه کردن تئاتر است. نام ونشان ممکن است ویژگیهایی داشته باشد هم خوب وگاهی بد باشد. خیلی ها نامشان از دور دهان پرکن است ولی وقتی نزدیک می شوی وشروع به کار می بینی تصوری غلط از او درتو شکل گرفته است. شیوه اجرایی، سواد وتجربه کاری برای هرکسی درهر رشته ای مهم است.

بهترین نمایشی که بازی کردید چه بود؟

من همه نمایشهایی را که بازی می کنم دوست دارم وواقعا از صمیم قلبم آنها رااجرا می کنم. به نظرم “چندکاپریس برای ویولون”، “مکبث”و “ژولیوس سزار” نمایشهایی بودند که وقت وانرژی بیشتری صرف آنها کردم.

مهم ترین سوال شما از نقش دربرخورد با آن چیست؟

آیا این نقش موجه، زیبا ودلنشین است؟

بازیگری درتئاتر راترجیح می دهید یا سینما؟

لذتی که تئاتر دارد را هیچ وقتی درسینما پیدا نمی کنی. تئاتر هم بی رحم است وهم شیرین. هم سخت است ولی دلچسب. با اینکه تئاتر به لحاظ اقتصادی درواقع هیچ چیزی ندارد، اما من هرچه دارم ازتئاتر است.