در حالیکه خانواده های کشته شدگان وقایع بعد از انتخابات به دادسرای جنایی تهران ارجاع داده می شوند تا از طریق این دادسرا شکایت و پی گیری کنند، دادسرای جنایی تاکنون از پذیرش شکایت بسیاری از خانواده ها سرباز زده است؛ این در حالیست که خانواده هایی نیز که موفق به ثبت شکایت خود شده اند تاکنون علیرغم پی گیریهای فراوان به هیچ نتیجه ای نرسیده اند. علی حسن پور یکی از جان باختگان حوادث پس از انتخابات است که خانواده او در مصاحبه با “روز” از به نتیجه نرسیدن پی گیری هایشان و عدم پاسخگویی مسئولان سخن گفته اند.
علی حسن پور، روز 25 خرداد در خیابان آزادی بر اثر اصابت گلوله به سرش کشته شد؛ خانواده اش 104 روز بعد از این واقعه، پیکر او را تحویل گرفتند و به خاک سپردند. تصویر پیکر خونین و سر گلوله خورده علی حسن پور از اولین تصاویری بود که منتشر و به یکی از نمادهای اعتراض مردمی تبدیل شد.
لادن مصطفایی، همسر علی حسن پور پیش از این در مصاحبه با “روز” از شاهدان شهادت همسرش خواسته بود با او تماس بگیرند و بگویند همسرش در لحظات آخر چه گفته است. او اکنون با در دست داشتن اظهارات شاهدان به دادگاه مراجعه کرده و خواستار معرفی قاتل یا قاتلان همسرش شده است. هر چند: “شکایت به جایی نرسیده و جوابی نمی دهند. رفتم دادسرای جنایی و گفتم مصاحبه کرده ام. پرینت مصاحبه ام با روز را هم ارائه دادم و گفتم دیگر ساکت نمی مانم. اظهارات شاهدان را هم ارائه دادم و گفتم سه نفر شهادت داده اند که به این شکل همسرم کشته شده است، اما هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم.”
خانم مصطفایی با تاکید بر ادامه پی گیریهایش می افزاید: “گفتند پرونده را به دادسرای نظامی ارجاع داده اند. رفتم دادسرای نظامی؛در آنجا اما گفتند پرونده در این دادسرا نیست. لباس ها و وسایل شخصی اش را نیز همچنان تحویل نمی دهند و پی گیریها بی نتیجه مانده است.”
همسر علی حسن پور سپس با اشاره به اظهارات شاهدان می گوید:” بارها حرف های شاهدان را در ذهنم مرور میکنم؛ از اینکه علی در لحظه آخر باز هم به یک کسی کمک میکرد احساس غرور می کنم.همین که راحتت جان داد شده است دلخوشی من.”
وی می افزاید:” آرام جان دادن علی، حرکت انگشتانش که به او دست نزنند مدام در ذهنم است. گویا در ذهن من این ثانیه ها جان می گیرد. بچه هایم هم حس خاصی دارند و می گویند بابا ، لحظه آخر هم داشت به یکی کمک میکرد و افتخار میکنند که پدرشان مثل همیشه که در تمام طول عمرش خیرخواه دیگران بود و هر کاری از او بر می آمد از جان و دل انجام میداد باز در دقایق آخر زندگی اش همان کار را کرده است.”
25 خرداد سالگرد شهادت علی حسن پور است. از همسرش درباره این روز می پرسم. می گوید: “25 خرداد سالگرد علی و تعدادی دیگر از بچه ها است.تعدادی از خانواده ها را احضار کرده و گفته اند 25 و 30 خرداد نباید مراسمی برگزار شود. نمیدانم تا روز سالگرد چه اتفاقاتی خواهد افتاد اما حداقل بر سر خاک خواهیم رفت و سر خاک علی، مراسم خواهیم گرفت.”
خانم مصطفایی سپس از چشمان باز و دهان باز همسرش هنگام شهادت سخن می گوید: “همسر من وقتی شهید شد چشمان و دهانش باز ماند؛این در عکسی هم که منتشر شده و در دستان مردم است کاملا مشخص است. وقتی ما بعد از 104 روز او را در پزشکی قانونی دیدیم هنوز چشمان و دهانش باز بود و حالت خاصی داشت. نمیدانم چگونه بگویم بعد از گذشت سه ماه و نیم آن چشم ها و دهان باز بودند و آن حالت خاص او و …”
به گفته خانم مصطفایی ، علی حسن پور هر سال 3 الی 4 بار خون میداد: “او هر سال برای کمک به هموطنانش بارها خون میداد؛ حالا تمام خونش را تقدیم ایران کرد. تقدیم به مردمش و کشورش .”