با هر فشار غرب، سخت گیری با زنان افزایش می گیرد

نویسنده

sf.jpg


سوزان لوی سانچز – سوفی کلاویر

در ایران حجاب یا چادر به عنوان سمبل اعتقادی، الزامات عشیره ای و یا مقاومت سیاسی با چند متر پارچه به کلی متفاوت است. آن ها حجاب را به عنوان یک فشارسنج که نشان دهنده حال و هوای مناقشات بین المللی سیاسی در ایران است نگاه می کنند.

در هیچ جای دنیا غیر از ایران، قوانین و چالش های برسر کردن چادر [به عنوان حجاب برتر] چنین ارتباط تنگاتنگی با چگونگی رابطه ایران با دنیای غرب ندارد. بعد از ضربه ای که سیا با کودتا علیه دولت دکتر مصدق در سال 1953 و پس از بازگشت شاه، مردم با رجعت به پوشیدن چادر انزجار خود را از غرب به نمایش گذاشتند.

اینک بعد از 30 سال، به سر کردن چادر تبدیل به یک اصل قانونی و مذهبی شده و دیگر انتخابی نیست. به محض اینکه مناقشات بین سیاست گذاران ایران و ایالات متحده بالا می گیرد، قوانین محروم کننده زنان از حقوقشان هم شدت می گیرد. آیا این تصادفی است یا بازتاب چیزی دیگر؟

قبل از انتخاب محمود احمدی نژاد در سال 2005، زنان ایرانی تنوع فزاینده ای در انتخاب پوشش هنگام تحصیل داشتند. از زمان اصلاح طلبان دختران می توانستند حجابشان را در مدارس ازسر بر دارند و از سال 2004، زنان برای اولین بار پس از انقلاب اجازه یافتند به عنوان افسران پلیس آموزش ببینند.

اما بعد از انتخابات سال 2005، بسیاری از سیاست های اصلاح طلبانه در مورد زنان بلافاصله پس زده شد. مثلا” احمدی نژاد دستور بسته شدن مرکز مشارکت های زنان در نهاد ریاست جمهوری و نیز معدوم ساختن کتاب ها و انتشارات مربوطه به این حوزه ارزشمند را صادر کرد.

فهرست بلند بالایی از سرکوب زنان با شیوه های فریب کارانه وسایر روش ها وجود دارد. به طور مشخص راندن زنان به خانه و بچه داری اصلی شده است که و سخت گیری برای فعالان حقوق زنان بیش تر. یک مثال روشن دستگیری صدها تن از زنان به بهانه طرح امنیت اجتماعی است که پوشش اسلامی را در دستور داشت، که درست بعد از تصویب قطعنامه 1747 در شورای امنیت برای تشدید تحریم ها علیه ایران در خصوص برنامه های هسته ای اتفاق افتاد. یک هفته پیش، دستگاه دیپلماسی بوش برای طرح تحریم های بیشتر تلاش می کرد. منابع خبری مختلف از درخواست دیک چنی، معاون رییس جمهور آمریکا، برای حمله هوایی به تلافی حمایت های ایران از ستیزه جویان در عراق را گزارش کردند.

همه این ها بر چگونگی وضعیت زندگی زنان در ایران اثر می گذارد. چنان که با افزایش فشارهای غرب، فشار بر نحوه پوشش در همین چند ماه گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است.

به نظر می رسد زنان تبدیل به نمایش داخلی رویارویی دنیای غرب به رهبری ایالات متحده با ایران بر سر مسایل امنیتی شده اند. روند طولانی و آهسته تسامح بر سر قوانین دینی در مورد زنان به دنبال توصیفات ناسیونالیتی و قهرمان پرورانه علیه غرب، به فراموشی سپرده شد.

از زمان ممنوعیت حجاب توسط رضا پهلوی در سال 1939، چادر به مظهر مقابله علیه غرب و امپریالیسم غربی تبدیل شد و در بحران فعلی بر سر مناظره هسته ای نیز، زنان همچنان در آتشی مشابه گیر افتاده اند.

در واقع، هویت ملی و دینی در ایران به اندازه زیادی ممزوج شده اند. این در هم پیچیدگی بر روی وضعیت زنان در جامعه ایرانی عوارض خود را دارد. وقتی نوبت به هویت ملی می رسد، اغلب زنان را طوری در نظر می گیرند که برای قبول مسوولیت در برابر تاریخ ملی، فرهنگی و اخلاقی ساخته شده اند.

اغلب جوامعی که نسبت به بقیه در وضعیت متفاوتی قرار می گیرند، سیاست های سفت و سختی در برابر زنان دارند. این وضعیت وقتی عوامل بیرونی در تضاد تهاجمی با کشوری نظیر ایران قرار می گیرد، اثر دوبربر خواهد داشت. عوامل بیرونی می تواند قوای روم، اعراب مسلمان، بریتانیای کبیر و یا ایالات متحده باشد.

هر گونه تلاش الزام آور در برابر پندارهای اقتدار طلبانه دولت ایران، تنها می تواند در غالب واکنش های ناسیونالیستی باشد تا زنان احساس کنند هویت آنها در معرض خطر قرار گرفته است. جالب اینکه وقتی گزارشات رسانه ها خبر از افزایس محدودیت ها علیه زنان در ایران می دهند و افکار آمریکا را به سوی تدابیر سخت گیرانه تری در برابر رهبران اسلامی سوق می دهند، و این خود از سوی دیگر دور باطلی را در افزایش انسداد میان دو کشور به راه می اندازد.

با تشدید هراس ها که در حال حاضر دامن این کشور را فرا گرفته، دیپلماسی ایالات متحده سبب بروز واکنش با انگیزه های ناسیونالیستی در ایران می شود که خود سرکوب حقوق زنان را در بر می گیرد.

اگر غرب در عزم خود برای گسترش آزادی و دموکراسی در خاورمیانه صادق است، باید به خاطر داشته باشد، حقوق زنان لازمه دموکراسی است. بنابراین هر سیاستی که در نهایت سبب تضعیف این حقوق شود در تضاد با اصول اصلی تر ما هستند.

برعکس، با بکار گیری زبانی که کمتر تهدید آمیز است، واکنش های ناسیونالیستی کمتری در ایران بروز خواهد کرد. به این ترتیب فضا برای صداهای مخالف باز می شود و این شامل زنان هم خواهد شد که به طور سنتی راهکارهای متفاوتی را در برخورد با موارد امنیت دولتی در پیش می گیرند. اگر ایالات متحده و هم پیمانانش ایران را به عنوان یک همکار و نه یک دولت شرور در منطقه داشته باشند، مسایل هسته ای می تواند مورد گفتگو با حقوق برابر شود. این اقدام نه تنها روش درستی برای برخورد با مسایل است بلکه یکی از کارهای لازم است.

منبع: سانفرانسیسکو کرونیکل - 26 آگوست