حسین محمدی
محمد عطریان فر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و مدیرعامل نشریه “شهروند امروز” است. عطریان فر از جمله کسانی است که همراه با چند نماینده از دیگر گروه های اصلاح طلب به دیدار با شخصیت هایی چون خاتمی و نوری برای بحث درباره انتخابات ریاست جمهوری رفته است. بااو درباره وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات آتی ریاست جمهوری به گفتگو نشسته ایم.او می گوید:” آینده سیاسی کشور ما یک منازعه سیاسی و تاریخی میان رادیکالیسم و عقلانیت سیاسی است.“این مصاحبه در پی می آید.
آقای عطریان فر، بحث داغ این روزها بحث انتخابات ریاست جمهوری است. تحلیل شما از فضای فعلی سیاسی کشور چیست؟
شرایط موجود به گونه ای است که یک دوگانه رادیکالیسم – عقلانیت در کشور شکل گرفته است. محوریت رادیکالیسم را جریانات تندروی اصول گرا تشکیل می دهند و جریان عقلانیت ناخواسته یا خواسته، حول محور اصلاح طلبان معنا و مفهوم پیدا کرده است. این محوریت در شرایط فعلی حول محور شخصیت هایی چون آقایان هاشمی و خاتمی معنا دارد. البته دیگر شخصیت هایی هم هستند که پیرامون جریان اعتدال هستند و در آن نقش هم دارند.
و نقش اصلاح طلبان در این میانه چیست؟
امیدواریم اصلاح طلبان بتوانند بر پایه یک شناخت استراتژیک از آینده سیاسی ایران و شناخت از وضعیت موجود و حساسیت شرایط فعلی و نقشی که می توانند در این برهه ایفا بکنند؛ حول یک شخصیت جمع شوند و در این منازعه سیاسی، پیروز صحنه رقابت انتخاباتی باشند.
فکر می کنید این ائتلاف حول یک شخصیت دست یافتنی خواهد بود؟
شاخص ترین گروه های اصلاح طلبان – که عبارتند از کارگزاران، مشارکت، مجاهدین انقلاب، حزب اسلامی کار و مجمع روحانیون مبارز – در حال حاضر به طور ضمنی و با گفتگوهای مقدماتی که داشتند، شایسته ترین چهره برای انتخابات آینده را آقای خاتمی تشخیص دادند. آقای خاتمی با توجه به هشت سال تجربه مدیریت سیاسی و آزمون و خطاهای گذشته، اکنون در موقعیت ممتازی قرار گرفته اند.اگر آقای خاتمی موافقت خود را برای حضور در انتخابات اعلام کنند، تصور میکنم به سرعت سازمان رای ایشان – که با تدبیر همین پنج گروه خواهد بود – به سرعت کلید زده خواهد شد و توافق خوبی هم صورت خواهد گرفت.
با کاندیداهای دیگر اصلاح طلب چه می کنید؟ مثلا همین الان اعتمادملی آقای کروبی رابه عنوان کاندیدای خود انتخاب کرده است.
این مساله قابل پیش بینی بود که شخصیت ممتاز و مبارزی مثل آقای کروبی هم در انتخابات حضور پیدا کنند. امااگر آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا کنند و در آینده صحبت هایی که میان ائتلاف و اعتمادملی صورت خواهد گرفت، چه بسا آقای کروبی هم همکاری هایی را داشته باشند. چرا که اصلاح طلبان در انتخابات، حتما باید به پیروزی بیاندیشند. اصلاح طلبان وظیفه دارند با توجه به اینکه حداقل 50 درصد ملت ایران را پشتیبان خود می بینند – اگر بیشتر نباشد – تنها به پیروزی در انتخابات آتی بیاندیشند. چنانچه این تردیدها مرتفع شود و اصلاح طلبان با محوریت آقای خاتمی تصمیم قطعی خود را بگیرند و در انتخابات حضور پیدا کنند، تصورمی کنم بتوان با بخشی از نیروهای اصلاح طلبی که در قالب حزب اعتمادملی شکل گرفته اند همکاری کرد.
اعتمادملی و شخص آقای کروبی بارها اعلام کرده اند که کاندیدای حزبی خواهندداشت.
فکر می کنم آنچه که در کاندیداتوری آقای کروبی اتفاق افتاد، ناشی از این است که هنوز جریانات اصلی ائتلاف نتواسته اند به جمع بندی نهایی درباره کاندیدا برسند. شاید در این زمینه این مساله هم وجود داشته باشد که چنانچه آقای خاتمی نیاید، آقای کروبی درمظان پیروزی خواهد بود.
یعنی احتمال دارد آقای کروبی در صورت عدم حضور آقای خاتمی، کاندیدای شما باشد؟
در صورت عدم حضور آقای خاتمی، احتمال پیروزی آقای کروبی هم در تحلیل های ما وجود دارد.
بحث فعلی این است که شرایط نشان می دهد حتی در صورت حضور آقای خاتمی، آقای کروبی هم در صحنه خواهند بود.
طبعا باید زودتر بتوانیم به کاندیدایی واحد برسیم. البته احزاب هم نمی توانند سیاست ورزی خود را کنار بگذارند و باید دست به انتخاب بزنند. البته صرف اعلام کاندیداتوری آقای کروبی از سوی شورای مرکزی، به معنای پذیرش آقای کروبی هم نخواهد بود. آقای کروبی از شخصیت های قدیمی و استخوان دار جبهه اصلاحات هستند، اما به هر حال برای پذیرش کاندیداتوری باید به جمع بندی نهایی برسند که این مساله با توجه به تحلیل مسایل روز و اتفاقاتی که در عرصه سیاسی رخ می دهد، خواهد بود.
اگر آقای خاتمی وارد انتخابات نشوند، چه خواهید کرد؟
تفاوتی که میان دیدگاه های سیاسی کارگزاران و دیگر دوستان وجود دارداین است که پس از خاتمی ما چه باید بکنیم؟ در این مورد دیدگاه ها متفاوت است. در زمان اعلام پیشنهاد کاندیداتوری آقای خاتمی، هیچ اختلافی میان گروه های اصلاح طلبی که نام آن ها را بردم، و گروه های اقماری اصلاح طلبان، وجود ندارد. تا زمانی که نام آقای خاتمی مطرح است، اکثریت قریب به اتفاق اصلاح طلبان منهای اعتماد ملی – که آن هم شاید و باید دارد – در بحث آقای خاتمی اشتراک نظر دارند. کارگزاران هم تا زمانی که گزینه آقای خاتمی مطرح است، به هیچ کاندیدای دیگری نمی اندیشد.
البته بحث های زایدی هم وجود دارد که اعضای کارگزاران تمایلی به حضور آقای خاتمی در صحنه ندارند و چهره های دیگری را که به آن ها نزدیک تر باشد، ترجیح می دهند.
البته گروه های اصلاح طلب دیدگاه های متفاوتی دارند. دوستانی در جریان مشارکت هستند که معتقدند اگر از گزینه اقای خاتمی محروم بشویم، نباید دست به انتخاب دیگری بزنیم. برخی دیگر هستند که می گویند باید سیاست ورزی خود را حول شخصیت دیگری سامان دهیم. به هر حال باید فکر کرد که در شرایط عدم حضور خاتمی، وقتی می توانیم روی یک شخصیت دیگر تصمیم بگیریم و در انتخابات شرکت کنیم که پیروزی را قطعی بدانیم. این ها بحث هایی است که در صورت عدم حضور خاتمی قابل بررسی است.
یعنی این بحث در کارگزاران مطرح شده که در صورت عدم حضور آقای خاتمی، در انتخابات شرکت نکنید؟
کارگزاران معتقدند جریان اصلاح طلبی و عقلانیت در کشور نماینده بیش از 50 درصدمردم است و جامعه هم از تیپ های اصلاح طلب انتظار دارد که صحنه را خالی نکنند؛ اما کارگزاران هیچ گاه تصور نمی کند که پس از آقای خاتمی باید صحنه را ترک کرد. بلکه بر این اعتقادیم که باید شرایط را بررسی و تحلیل کنیم وبه یک جمع بندی خوب برسیم.
در مورد آقای نوری چطور، بحثی درباره کاندیداتوری ایشان در کارگزاران مطرح شده است؟
آقای نوری چهره بسیار محترمی هستند و شایستگی های سیاسی ایشان هم به صورت جدی مورد توجه است. از جهت کفایت آقای نوری هیچ کس تردیدی ندارد. اما قبل از هر چیز، آقای نوری خیلی تمایلی به حضور در انتخابات ندارد. ایشان با بررسی ها و نظرات خاص خودشان عرصه را تحلیل می کنند. با وجود اینکه دو سه جلسه هم با ایشان صحبت شده، ایشان هیچ تمایلی برای حضور در انتخابات - حتی در چهره ایشان - از خود نشان نداده اند. طبعا وقتی کسی تمایلی نداشته باشد، مورد گفتگو و بررسی قرار نمی گیرند. اما اگر آقای نوری هم حداقل مثل آقای خاتمی در مقام تردید باشند، به طور جدی ایشان هم می تواند از چهره های مطرح باشد.
یعنی احتمال کاندیداتوری ایشان از سوی شما وجود دارد؟
آقای نوری پس از زندان به طور ناخواسته خانه نشین شدند و تحلیل های خاصی هم از اوضاع دارند. اما آقای خاتمی چون بعد از اتمام ریاست جمهوری کارهای زیادی انجام دادند، در شرایط حاضر نسبت به آقای نوری چهره شناخته شده تری هستند. طبعا آقای نوری هم این وضعیت را به خوبی درک کرده اند و ایشان هم معتقدند اگر آقای خاتمی بر تردیدهای خود فایق آیند، به طور منطقی ابتدا باید آقای خاتمی در صحنه باشند.خود آقای نوری هم معتقدند در صورتی که آقای خاتمی در صحنه باشند، هیچ چهره دیگری از اصلاح طلبان نباید در صحنه حاضر شوند.
و اگر آقای خاتمی وارد عرصه نشود؟
حتی در صورت عدم حضور آقای خاتمی هم آقای نوری احتمالا تغییری در جمع بندی شان در مورد حضور در انتخابات به وجود نخواهند آمد. با توجه به شناختی که ما از ایشان داریم، نظرات ایشان درباره مدیریت کشور، رابطه با کانون های قدرت و…. به گونه ای است که ایشان تمایلی برای حضور ندارند.
با همه این صحبت ها، یک نکته مهم باقی ماند. در بسیاری از محافل شنیده می شود که اقای خاتمی میلی به کاندیداتوری ندارند و حتی این مساله را به احزاب و گروه ها و شخصیت هایی چون آقای هاشمی هم اعلام کرده اند. واقعا شما فکر می کنید آقای خاتمی وارد صحنه انتخابات شوند؟
آقای خاتمی در برابر دو فضا قرار گرفته اند. یکی در مقابل انتظاراتی که شخصیت های موثر نظام هم چون آقای هاشمی، آقای موسوی خوئینی ها، آقای عبدالله نوری و بسیاری از شخصیت ها از ایشان دارند. علاوه بر این ها احزاب موثر اصلاح طلب هستند. همچنین ما معتقدیم برخی از عناصر عاقل جریان اصول گرا که طیف معتدل آن هستند و نگران اینده کشورند، از کاندیداتوری اقای خاتمی حمایت می کنند. فراتر از همه این ها میل مردم برای بازگشت کشور به عقلانیت وکار کارشناسی است که در دوران اصلاحات و سازندگی اتفاق افتاده است. ازطرف دیگر مشکلاتی که کشور دارد، هم چون وعده هایی که به مردم داده شده و عمل نشده، وضعیت تورم، وضع رابطه بادیگر کشورها و…. همه از مشکلاتی است که ایشان را دچار تردید می کند.