نعیمه اشراقی، نوه آیتالله خمینی برای دومین بار در یک سال اخیر عنوان کرده است که حجاب به دستور نخستین رهبر جمهوری اسلامی اجباری نشده بلکه این خواست مردم و نمایندگان مردم در مجلس بوده است. با نگاهی به روزنامههای سالهای انتهایی دهه ۵۰ و مرور اظهارات مسوولان و چهرههای وقت، موضوع حجاب و روند تبدیل آن به یک الزام قانونی را بررسی کردهایم. آن چه مشخص است شخص آیتالله خمینی طالب باحجاب بودن زنان ایرانی بوده و نخستین دستور رعایت حجاب را صادر کرده است، اما در مورد شیوههای برخورد با بیحجابان، تندروی را جایز نمیدانسته است.
اشراقی: حجاب دغدغه امام نبود
نعیمه اشراقی در گفتوگو با روزنامه شرق عنوان کرده است که قانون حجاب دستور امام نبود قانون مصوب مجلس بود و نمایندگان آن مجلس واقعا نمایندگان مردم بودند. او توضیح میدهد: “در آن زمان قاطبه جامعه خواستار حجاب و زمینه الزامدارنده آن بود که نمایندگان مجلس با توجه به ضرورت و اقتضای زمانی آن به تصویب آن اقدام کردند، در آن دوره عموم کارهای مطرح و چشمگیر و حساس که در دولت یا مجلس تصویب و در مجاری خود اعمال میشد، تسامحا آن را دستور امام تلقی میکردند!”
نوه نخستین رهبر جمهوری اسلامی تاکید دارد که بسیار جستوجو کرده اما “هیچ دستوری” از او پیدا نکرده که در مورد ضرورت حفظ حجاب باشد: “تنها صحبتی که در این مورد پیدا کردم این بود که عدهای از امام سوال کرده بودند با این زنانی که در شهرهای شمالی با لباس شنا به داخل شهر میآیند چه کنیم؟ که امام در جواب گفته بودند مردم متدین شهرهای شمالی خودشان اجازه این کار را نخواهند داد. حتی جای دیگری دانشجویان بسیجی از امام پرسیده بودند در موارد بیحجابی حق برخورد داریم؟ امام در پاسخ، ایشان را از این کار منع کرده بودند و گفته بودند در مساله حجاب باید با لطافت برخورد کرد نه با خشونت. در مورد دیگری به امام خبر رسیده بود که عدهای در خیابانها به بهانه بدحجابی مزاحم خانمها میشوند امام سریعا اطلاعیهای منتشر کردند، این عمل را محکوم و از نیروهای انتظامی خواستند با اینگونه حرکات برخورد کنند.”
او پیش از این نیز در گفتوگو با روزآنلاین در اظهاراتی مشابه گفته بود: “جامعه ما بعد از انقلاب خیلی احساسی بود و طبیعت انقلاب هم همین است و مقوله حجاب را آن زمان جامعه می طلبید. مردم میطلبیدند و من هیچ کجا پیدا نکردم که امام در مورد اجباری کردن حجاب دستور داده باشد. نمایندگان مجلس که نمایندگان مردم بودند به شکل قانون تصویب کردند و اجباری شد. البته من نمی گویم امام مخالف بوده بلکه می گویم که امام دستوری در این زمینه نداده است.”
به گفته اشراقی، “برای امام هم حجاب دغدغه مهمی نبود.”
حجاب در زمستان ۵۷
همان گونه که نعیمه اشراقی گفته است، تا سال ۶۲ قانونی در زمینه لزوم رعایت حجاب اسلامی وجود نداشت. اولین قانونی که در خصوص پوشش زنان به تصویب رسید، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات بود که بعدها به صورت تبصرهای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ الحاق شد.
به موجب این ماده از قانون “هر کس عملا در انظار، اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند علاوه بر کیفرعمل به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق جریمه می شود و اگر مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نباشد ولی عفت عمومی را جریحه دار کند فقط به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می شود.” و در تبصره آمده است: “زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا دوماه یا از ۵۰ هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.”
اما حجاب، قبل از ورود به دهه ۶۰ و از همان روزهای نخست سرکار آمدن حکومت جدید جنجالی شده بود. سوم بهمن ماه ۱۳۵۷، روزنامه کیهان اولین مصاحبه آیتالله خمینی با یک خبرنگار ایرانی را(همزمان با اطلاعات) منتشر کرد. نوشابه امیری، خبرنگار کیهان پرسیده بود: “چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید این نشان دهنده این است که نهضت ما نهضتی مترقی است ولی دیگران کوشیدهاند آن را عقبمانده نشان بدهند. فکر می کنید آیا زنان ما باید حتما حجاب داشته باشند؟ و مثلا روسری رو سر داشته باشند؟”
آیتالله خمینی که کیهان نیز او را با نام “امام خمینی” اطلاق میکرد، پاسخ داده بود: “اما اینکه شما را پذیرفتم، بنده شما را نپذیرفتم شما آمدید اینجا و من نمیدانستم شما میخواهید بیایید اینجا که پذیرفتم. این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما به اینجا آمدید دلیل بر این است که اسلام مترقی است. ترقی هم به این نیست که زنها خیال کردهاند یا مردها خیال کردهاند. ترقی به کمالات انسانی و با اثر بودن یک زن در مملکت است نه به اینکه سینما برویم که دانس برویم و اینها ترقیاتی است که محمدرضا برای شما درست کرد که شما را به عقب رانده که ما باید بعدها جبران کنیم. شما آزادید در کارهای صحیح دانشگاه بروید هر کاری را که صحیح است بکنید و همه ملت آزادند در اینها اما اگر بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا کارهای خلاف ملیت بکنند از آنها جلوگیری میشود و این دلیل بر ترقی و مترقی بودن است.” در پاسخ آیتالله تاکیدی در مورد حجاب در آن وجود ندارد.
در اولین روز جهانی زن پس از انقلاب ۵۷، در حالی که دولت موقت بر سر کار بود و هنوز جمهوری اسلامی رسمیت پیدا نکرده بود، روزنامه کیهان با تیتری درشت از دستور جدید رهبر انقلاب خبر داد: “زنان باید با حجاب به ادارات بروند”
آیتالله خمینی عنوان کرده بود: “الان وزارتخانهها- این را میگویم که به دولت برسد، آنطوری که برای من نقل میکنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای (بی حجاب) بیایند، زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.” به این ترتیب اولین راهپیمایی ۸ مارس رنگ و بوی مخالفت با حجاب اجباری به خود گرفت و جمعیت بسیاری از دانشگاه تهران به سمت کاخ دادگستری راهپیمای کردند و شعار دادند: “چادر اجباری نمیخواهیم” این تجمع مورد حمله گروههای تندروی طرفدار حاکمیت قرار گرفت و پایهگذار شعار معروف آنها “یا روسری یا توسری” شد. (برای دیدن فیلمهایی از این تجمع، کلیک کنید 1، 2)
این خشونتها باعث تکرار تجمعات اعتراضی شد و حتی اجتماعی که روزنامه کیهان آن را ۱۵ هزار نفری دانسته بود، مقابل دفتر نخستوزیری به رویه جدید حاکمیت و طرفدارانش اعتراض کردند. کار اعتراضات در تهران و سایر شهرستانها آنقدر بالا گرفت که عباس امیرانتظام، سخنگوی دولت موقت موضع گرفت و توضیح داد: “بدیهی است که نخستوزیر و خانواده ایشان از قدیم طرفدار و مشوق و مقید به حجاب در حد معقول و عملی و صحیح اسلامی آن بودهاند. ولی ایشان و همه آقایان وزرا معتقد و عامل به آیه شریفه “لااکراه فیالدین” میباشند و دستور اجبار برای خانمها صادر نمینمایند.”
پیش از این و در تاریخ ۱۷ اسفند ۵۷، یک روز پس از سخنان آیتالله خمینی در مورد ضرورت حفظ حجاب، عباس امیرانتظام در مصاحبهای مطبوعاتی در پاسخ به سوال روزنامه اطلاعات که “آیا دولت دستور امام را در مورد حجاب تایید میکند؟”، گفته بود: “هیچ دستوری از طرف امام نیست که مورد تایید دولت نباشد.”
“خواست امام” بود
در کنار امیرانتظام، چهرههای دیگری نیز به میدان آمدند تا از شدت برخوردهای موافقان و مخالفان حجاب و حساسیت موضوع بکاهند؛ چرا که روایتهای مردمی از آن روزها، گویای حملات انقلابیون افراطی به زنان بدون حجاب و ضرب و شتم آنان بود.
از جمله این چهرهها آیتالله شهاب الدین اشراقی، داماد ایتالله خمینی و پدر نعیمه اشراقی بود. او در گفتوگو با روزنامه اطلاعات گفته بود: “امیدوارم که این حرف درست نباشد که مردم بخواهند با شدت عمل نهی از منکر کنند.” اما در عین حال بر “خواست امام” در مورد رواج حجاب اسلامی و اجرای “مو به مو” قوانین اسلامی تاکید کرده بود: “آنچه خواست امام است این است، خلاصه باید حجاب اسلامی رواج پیدا کند و مملکت، مملکت اسلامی است و ما جمهوری اسلامی را داریم پایهگذاری میکنیم. باید قوانین اسلامی مو به مو به قدر امکان اجرا بشود. البته در سطح مقداری از وزارتخانهها، ادارات، حتی دانشگاهها، مدارس، دبیرستانها بایستی توجیه بشود که خانمها رعایت حجاب اسلامی را بکنند و معنای حجاب اسلامی هم چادر نیست. چادر یکی از مصارفش این است که البته بهتر خانمها را میپوشاند، اما به صورتهای دیگر هم میتوانند خانمها همانقدری که مو را بپوشانند، مواضع زینت را هم بپوشانند، چون حجاب یکی از ضروریات دین اسلام است. چون به هر شکلی و به هر نحوی که مواضع زینت و مو و گردن که لباس آبرومندی بپوشند به هر شکلی که میخواهد باشد و لازم نیست که حتماً چادر باشد.”
در نظر داماد آیتالله خمینی، شیوه درست این بود که “مردم نباید هرج و مرج ایجاد کنند” بلکه “استدعا کنند، خواهش کنند از خانمها که رعایت حجاب اسلامی را بکنند”
توضیحات آیتالله طالقانی در رادیو و تلویزیون و مصاحبه با روزنامه کیهان هم به کاهش نگرانیها و التهابات کمک کرد. دولت موقت هم وعده داد که با تندرویها مقابله کند و به این ترتیب راهپیماییهای سراسری مخالفان حجاب اجباری خاتمه پیدا کرد.
آیتالله طالقانی گفتوگوی رادیو تلویزیونی خود گفته بود: “حجاب اسلامی یعنی حجاب وقار، حجاب شخصیت، ساخته من و فقیه و اینها هم نیست، نص صریح قرآن است… ما، اسلام، قرآن و مراجع دینی میخواهند زنان ما شخصیتشان حفظ بشود. اصل مساله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مساله چادر هم نیست.”
او همچنین به کیهان گفته بود: “هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش میکنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جایی بر نمیخورد. اگر آنهایی هم که میخواهند مویشان خراب نشود اگر روی مویشان روسری بیاندازند بهتر است و بیشتر محفوظ میماند… اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنماییش میکند که شما اینجور باشید به این سبک باشید”
حجاب اجباری میشود
زنان باحجاب و بیحجاب یک ماه بعد از این تنشها، در رفراندوم جمهوری اسلامی به پای صندوقهای رای رفتند. اما درست در اولین ماه استقرار جمهوری اسلامی، آیتالله خمینی در پیامی روز ۸ مارس را به عنوان روز زن بیاعتبار اعلام کرد و روز تولد دختر پیامبر اسلام، روز زن نام گرفت.
با گذشت التهابات روزهای اول و استقرار و تحکیم پایههای حاکمیت جدید، دستوری که قرار بود در نخستین روزها اجرایی شود، با کمی تاخیر در ۱۶ تیر ماه ۱۳۵۹، از سوی شورای انقلاب به ریاست مهدی بازرگان تصویب و از سوی اکبر هاشمی رفسنجانی ابلاغ شد: “خانمها بدون پوشش اسلامی حق ورود به ادارات را ندارند.”
به دنیال این مصوبه آیتالله قدوسی، دادستان کل انقلاب هشدار داد که از ۸ صبح ۱۷ تیرماه با کسانی که پوشش اسلامی را رعایت نکنند، به شدت برخورد میشود و حقوق و مزایای کارمندان زنی که بیحجاب در محل کار حاضر شوند، قطع خواهد شد. او وعده داد که به زودی لباس کار اسلامی بانوان ارائه و برای همه زنان کارمند اجباری خواهد شد. بار دیگر راهپیماییهای اعتراضآمیزی شکل گرفت که با خشونت برهم خورده شد و تعداد بسیاری از معترضان دستگیر شدند. روند حذف زنان بدون پوشش اسلامی از همه مراکز و مجامع عمومی در دستور کار قرار گرفت و کمیتهها و حامیان تندروی حاکمیت در خیابانها به برخورد با بدحجابان پرداختند. روایتهای زیادی از خشونت با زنان به بهانه بدحجابی در آن سالها شنیده میشود که حتی شامل تیغ کشیدن بر روی لب و صورت نیز میشده است.
در ادامه این روندها بود که مجلس در در یازدهم آبان ۶۲ دست به تصویب قانونی در مورد ضرورت حفظ حجاب زد؛ تاریخی که مبدا جنجال حجاب در جمهوری اسلامی نبود.