هفده روز به انتخابات

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

دولت تمام تلاشش را می کند که وقت بیشتری را تلف کند که نامزدهای اصولگرایان بتوانند ‏تبلیغات شان را بکنند، اما نامزدهای اصلاح طلبان نتوانند وقتی برای تبلیغات داشته باشند. از ‏طرفی هنوز یک سر لیست دست شورای نگهبان است و ول کن معامله نیست، از طرف دیگر سر ‏دیگر لیست را کروبی و هاشمی گرفته اند و دارند می کشند. این وسط جر نخورد شانس آوردیم. ‏ممکن است فکر کنید که باید در انتخابات چه کنیم؟ تحریم کنیم؟ در انتخابات شرکت کنیم؟ شرکت ‏محدود کنیم؟ تحریم نامحدود کنیم؟ من تا فردا و پس فردا هم تصمیم ندارم تصمیم بگیرم، فقط فکر ‏می کنم باید به چند موضوع توجه کرد.‏

اول: به همان دلیل که خاتمی از هاشمی و هاشمی از کروبی بهتر است، کروبی از مصباح یزدی ‏و حسینیان بهتر است.‏

دوم: اگر می توانیم ده نفر از 290 نفر را انتخاب کنیم، بهتر است همان ده نفر را انتخاب کنیم. ‏

سوم: انتخابات فقط برگزیدن یک مجلس نیست، بلکه داشتن فرصتی یک ماهه برای گفتگوی ‏سیاسی در میان ملت است.‏

چهارم: مجلس هشتم فقط بنا نیست در یک سال باقیمانده دولت نهم قدرت داشته باشد، بلکه پس از ‏انتخابات ریاست جمهوری هم وجود دارد.‏

پنجم: تمام بازی رد صلاحیت فله ای و تائید صلاحیت قطره ای، برای این بود که مردم در ‏انتخابات شرکت نکنند، تائید صلاحیت های دو هفته گذشته مهم ترین پیروزی واقعا سیاسی ‏نیروهای اصلاح طلب است، حتی اگر از هزار نفر فقط پنجاه نفرشان به درد بخور باشند.‏

ششم: خودمان را بکشیم هم حداقل 50 درصد مردم در انتخابات شرکت می کنند، فقط با عدم ‏مشارکت آن ده درصد شانس انتخاب سی تا چهل درصد مجلس بعدی را از دست می دهیم. حتما ‏دارید فکر می کنید معنای ریاضی حرف من چیست؟ اصولا در ایران ریاضیات و سیاست خیلی ‏به هم مربوط نیستند.‏

هفتم: کسانی که وارد مجلس می شوند، کسانی نیستند که از مجلس بیرون می آیند، همین حداد ‏عادل وقتی وارد مجلس شد موجودی منطقی و خردمند به نظر می رسید، درست برعکس افروغ ‏وقتی وارد مجلس شد، موجودی غیرقابل تحمل به نظر می آمد.‏

هشتم: در هیچ مجلسی بیش از بیست نفر شخصیت بزرگ اثرگذار نیستند، به همین دلیل مهم این ‏است که معتقدان به یک رویه سیاسی مثلا اصلاح طلبی به مجلس بروند، حتی اگر کسانی باشند که ‏تا یک ماه قبل کسی اسم آنها را نشنیده باشد. در مجلس سیاهی لشکرها بیشتر اهمیت دارند تا ‏ژنرال ها.‏

نهم: آنچه مهم است حضور نیروهای میانه رو و منتقدان دولت احمدی نژاد در مجلس است، فرقی ‏نمی کند که این افراد طرفدار اعتماد ملی باشند و یا اصلاح طلب و یا حتی مثل لاریجانی ‏نورچشمی باشند، همین که آدمهای معقولی باشند بهتر از موجودات نامعقول و دیوانه است.‏

دهم: اگر کسی برای خریدن نفت و تحریم داروخانه می خواهد به محل رای گیری برود، بهتر ‏است خودش را خسته نکند و بیخودی همه جا را آبپاشی نکند. ‏

نتیجه گیری: اگر فکر می کنید با این مقدمات نظر من این است که باید در انتخابات شرکت کنیم ‏اشتباه می کنید، چون فکر می کنم هنوز تصمیم گرفتن زود است. اصلا با این حرف هایی که من ‏زدم، آدم می تواند نتیجه گیری کند؟ ‏

چرا فقط تحریم می کنیم؟

طبیعی است که وقتی به عنوان یک ایرانی به انتخابات فکر می کنیم، اولین کاری که به نظرمان ‏می رسد این است که انتخابات را تحریم کنیم. به لحاظ روانشناسی این تصمیم دلایل فراوانی دارد.‏

‏1) تحریم کردن اولین کاری است که به ذهن مان می رسد، دردسر های بعدی را هم ندارد.‏

‏2) وقتی در انتخابات شرکت کنیم، مجبوریم از چیزی دفاع کنیم، اصولا این کار برای یک ایرانی ‏سخت است.‏

‏3) وقتی انتخابات را تحریم کنیم، می توانیم راحت توی خانه بخوابیم و مجبور نیستیم ریخت نحس ‏کسانی که پای صندوق حضور دارند تحمل کنیم، در عوض تا چهار سال ریخت نحس دولت و ‏مجلسی را تحمل می کنیم که از صبح تا شب خیابان ها را کنترل می کنند.‏

‏4) وقتی انتخابات را تحریم می کنیم، خودمان را شریک جنایات حکومت نمی کنیم و اجازه می ‏دهیم این جنایات بیشتر شود.‏

‏ ‏

رهبر کوبا انتخاب شد

و سرانجام کاسترو رفت و یک کاستروی دیگر آمد. تمام جهان دیروز منتظر خبر انتخاب رئیس ‏رهبر جدید کوبا بود. همه فکر می کردند « آیا رائول کاسترو رئیس جمهور خواهد شد؟» و عجیب ‏است که همه هم درست فکر می کردند، چون هیچ احتمال دیگری وجود نداشت. ‏