مهرداد شیبانی
توفان در راه است و ایران آرامش دوران پیش از توفان را پشت سر می گذارد. این دیگر اظهار نظر صریح سرلشگر جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران است که در هفته اول خرداد 1387 به زبان نظامی در دانشگاه تهران رسانه ای می شود و رک و پوست کنده اش این است:
”1- ایران باید منتظر توفان باشد، 2- خلیج فارس و دریای خزر قرار است نظامی اعلام شود، 3- تغییرات جدید در ساختار و فرماندهی سپاه در ادامه آرایش جنگی است، 4- سیستم موشکی ایران به تجهیزاتی مجهز می شود که دیگر نمی تواند دراختیار این و یا آن فرمانده سپاه باشد، بلکه مستقیما باید در یک واحد نظامی جدید سازماندهی شده و فرماندهی آن از سپاه جدا شده و به شخص رهبر وصل شود.“
امری که درعمل زمینه ساز “خلافت اسلامی” است که با “برنامه های تازه برای نفت” و تبدیل بانک های بزرگ کشور به صندوق های قرض الحسنه تکمیل می شود و قدرت اقتصادی کشور را در کنار توان نظامی در اختیار رهبری قرار می دهد. رهبری که درپایتختی که “مرکز اداری و سیاسی جدیدی” است و گفته می شود در شهرک صدرای شیراز است، بارگاه خلافت اسلامی رابر پا خواهد کرد.
همه این اخبار در هفته بسیار پر خبری علنی می شود که گزارش جدید “آژانس بین المللی انرژی اتمی انتشار می یابد” گزارشی که سایت تابناک آن را چنین ارزیابی می کند: “هر ناظر خارجی که این گزارش را بخواند، با دیدن ادعاهای پر آب و تاب نظامی که ۲۴ ماده از گزارش ۳۱ مادهای البرادعی را به خود اختصاص داده است، برداشت نظامی از برنامه صلحآمیز ایران پیدا میکند.”
و به نوشته بی بی سی: “مدیر کل آژانس در گزارش خود گفته است: این نهاد نتوانسته است به تاسیسات اتمی ایران که در ماه آوریل درخواست بازدید از آنها را ارائه کرده بود دسترسی داشته باشد. و به برخی از اسناد دست یافته است که نشان می دهد جمهوری اسلامی مطالعاتی در زمینه استفاده از سانتریفوژهای پیشرفته برای غنی سازی سریعتر اورانیوم، آژمایش مواد منفجره و تحقیقات بر روی کلاهک های هسته ای که بر روی موشک سوار می شوند، فعالیت زیادی کرده است.“
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، و دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا هم به ایران هشدار می دهند در صورتی که تضمین های لازم را در خصوص صلح آمیز بودن برنامه اتمی خود ارائه نکند، با تحریم بیشتری مواجه خواهد شد.
خبرگزاری اسوشیتدپرس هم از قول “مایکل هیدن” رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ـ سیا ـ بلافاصله گزارش می دهد: “پافشاری ایرانی ها برای غنی کردن اورانیوم به این دلیل است که آنها می خواهند سوخت کافی برای تجهیزاتشان فراهم کنند. این سوخت به آنها فرصت می دهد تا در لحظه مناسب سکوت را شکسته و بگویند که یک سلاح[اتمی] تولید کرده اند.“
جرج بوش هم که منتظر چنین خبری است، می گوید: “اگر ما به اصلی ترین حامی تروریسم در جهان اجازه دهیم که به مرگبارترین سلاح جهان دست پیدا کند، به نسل های آینده خیانتی نابخشودنی کرده ایم.رئیس جمهور ایران با اعلام اینکه اسرائیل باید از روی نقشه محو شود، آرزو دارد خاورمیانه را به قرون وسطی برگرداند.ملت ها حق دارند از خود دفاع کنند و بنابراین هرگز نباید ملتی را مجبور کرد که با قاتلانی که قصد نابودی اش را دارند، مذاکره کند. القاعده، حزب الله و حماس شکست خواهند خورد، و مسلمانان در سراسر منطقه به پوچ بودن دیدگاه تروریست ها و ناعادلانه بودن هدفشان پی خواهند برد.“
صدای شوم جنگ باز به گوش می رسد
مجله تایم می نویسد: “احتمال اینکه دولت بوش حمله به ایران را آغاز کند نه تنها تقویت شده، بلکه بوش و چینی معاون او می خواهند تا قبل تحویل کاخ سفید به رئیس جمهور آینده دست به این عمل بزنند.این حمله مجوز قانونی در امریکا ندارد اما برای بوش ـ چینی این مهم نیست که مردم امریکا و یا کنگره چه می خواهند و یا چه می گویند، آنها تصمیم خودشان را گرفته اند.“
یوشکا فیشر- وزیر خارجه سابق آلمان- ستون این هفته خود را در دی تسایت آنلاین به درگیریهای اخیر لبنان و نقش و تلاش رژیم ایران برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای اختصاص داده است. فیشر معتقد است “حماس در نوار غزه و حزبالله در لبنان به نمایندگی از رژیم ایران با اسراییل و آمریکا میجنگند و از آنجا که این جنگهای جایگزین به یک تصمیمگیری قطعی نخواهد انجامید، باید منتظر جنگ اصلی و درگیری بزرگ برای حل مشکلی بود که نه تنها توازن منطقه بلکه توازن جهان را بر هم خواهد زد.“
عبدالله شهبازی که در هفته های اخیر در نقش و ماموریت عجیبی وارد صحنه سیاسی ایران شده و خود را از مدافعان دولت احمدی نژاد معرفی می کند، در گزارش جدیدی از انفجارحسینیه سیدالشهداء شیراز رسما می نویسد که “وزیر اطلاعات ـ اژه ای ـ درباره کشف شبکه سلطنت طلب بمب گذار دراین حسینه دروغ می گوید. این حسینیه از سوی خودی ها و با یک مین منفجر شده است.“
شهبازی که نظریاتش به دلیل نزدیکی به منابع امنیتی ـ نظامی سطوح بالائی جمهوری اسلامی قابل توجه است، نتیجه می گیرد: “همزمانی این تبلیغات از سوی برخی کانونها در ایران با اوجگیری بحران در منطقه [حوادث لبنان و تحولات درونی و احتمال کودتا در سوریه و تدارک حمله اسرائیل به سوریه در تابستان جاری] و پایان قریبالوقوع حکومت جنونآمیز نومحافظهکاران در آمریکا و اوجگیری بیسابقه تحرکات جنگافروزانه ضد ایرانی از سوی آنان، این بیم را برمیانگیزاند که تبلیغات فوق دستمایهای برای ایجاد تعارض خونین میان ایران و آمریکا و تحقق آرزوی شوم جنگ افروزان نومحافظهکار و صهیونیست باشد.“
شهبازی هم مانند بوش و فیشر به کانون تحولات یعنی خاورمیانه بر می گردد. جائی که سرانجام رئیس جمهور لبنان توسط اعراب میانه رو تعیین می شود. انتخابی که هم آرامش را به لبنان بر می گرداند و هم هشدار مستقیمی به جمهوری اسلامی است.
در حالیکه حامد مشعل در تهران است و متکی شتابزده به لبنان می رود تااولین میهمان خارجی او باشد، مذاکرات ”جدی” سوریه و اسرائیل پشت درهای بسته ادامه دارد. وزیرخارجه اسرائیل، شرط برقراری صلح با سوریه را دوری جستن این کشور از ایران و گروههای اسلامگرای حزب الله و حماس اعلام کرده است و در عوض بلندیهای جولان را به این کشور بازخواهد گرداند.
سوریها که در سی سال گذشته بزرگترین منافع اقتصادی و سیاسی را از جمهوری اسلامی برده اند، به شرط اسرائیل ”واکنش” نشان داده اند؛ اما شک نیست که به سود “منافع ملی” خود عمل خواهند کرد.
احمد زید آبادی که اوضاع منطقه را به دقت دنبال می کند، می نویسد: “تردیدی وجود ندارد که سوریه در یک نگاه بلند مدت پذیرفته است که در مقابل تجدید حاکمیت خود بر جولان، صف خود را از محور ایران، حزبالله و حماس به روشنی جدا کند.“
نگاهی که جمهوری اسلامی را در منطقه تنها خواهد گذاشت تا دن کیشوت هایش اسرائیل را از میان بردارند و مدیریت خیالی امام زمان را بر جهان تحمیل کنند.
و تا آن لحظه برسد این جهان است که مدیریت واقعی خود را قدم به قدم به جمهوری اسلامی نشان می دهد.
بعد از بانک های دیگر جمهوری اسلامی، دیپلماتهای اروپایی این هفته می گویند که اتحادیه اروپا درحال آماده کردن برنامه تحریم بانک ملی ایران است، اما میخواهد پس از مشاهده عکسالعمل ایران به بسته پیشنهادی غرب در این باره تصمیم بگیرد؛ و علاوه بر این آماده است تا بال های “هما” راهم قطع کند. بزودی مهلت ششماهه اروپا برای اعمال مقررات پروازی اتحادیه اروپا بر روی ناوگان “هما” به پایان می رسد و پروازهای این شرکت که قبل از انقلاب یکی از بهترین شرکت های مسافری جهان بود، بر فراز اروپا ممنوع می شود. و درست در روزهائی که بامدیریت پروفسور فیروز نادری آمریکائی ها بر مریخ فرود آیند.
هفته نامه اشپیگل هم خبرهای داغی از مرزهای شمالی ایران دارد که شرق وغربش درکنترل آمریکاست: “این هفته برای نخستین بار پس از فروپاشی شوروی، سیاست ترکمنستان و جمهوری آذربایجان همسوئی پیدا کرد. با دور شدن ترکمنستان از ایران این کشور به مواضع جمهوری آذربایجان بیشتر نزدیک شده است. در ماههای اخیر نیز مقامهای آمریکائی و پیمان نظامی ناتو با رئیس جمهور ترکمنستان چندین بار دیدار کردهاند و توافق شده است ارتش ترکمنستان پایگاه هوائی مرو را برای استفاده نیروهای ناتو بازسازی کند.“
در جنوب هم، کشور جیبی “امارات” جمهوری اسلامی را “اشغالگر”- همان لقبی که حکومت طالبانی به اسراییل داده است- می خواند و با لحنی توهین آمیز از مالکیت بر سه جزیره ایرانی دم می زند.
روز سه شنبه نیز یکی از مقام های وزارت امور خارجه امارات که نامش فاش نشده، به خبرگزاری رویترز گفت: ”انگار که طرف ایرانی نمی خواهد بفهمد، سوء تفاهمی میان ما وجود ندارد، این یک اشغال واقعی است. اشغال هیچ سرزمینی نسبت به دیگر اشغال ها تقدس ندارد. اشغال، اشغال است و فرقی نمی کند که اسرائیل این کار را کرده باشد، یا ایران یا هر کشور دیگری.“
در اسفند ماه، کشورهای عربی در قالب بیانیه ای که در نشست اتحادیه عرب صادر شد، از ادعاهای امارات در مالکیت بر جزایر ایرانی حمایت کردند. و این هفته هم خانم رایس از آنها می خواهد: “برای مقابله با ایران غیر عرب، از عراق حمایت کنید.“
بله. محاصره کامل است. همه دوستان سابق دشمن شده اند و تمامی کسانی که ایران بزرگ را بر نمی تابند، دست به دست هم داده اند و دولت امام زمانی باشدت تمام سرگرم پیاده کردن مدیریت امام زمانی در داخل کشور است.
با اینکه آیت اله خزعلی بزرگ “امام زمان داران” می گوید که با این تورم نمی شود زندگی کرد، وزیر بازرگانی کابینه امام زمانی اعلام می کند کاری از دستش ساخته نیست: “کنترل گرانی از اختیار ما خارج است.”
تورم هم که از قوانین زمینی اقتصاد پیروی می کند لبخند زنان به تجار هیئت موتلفه و سران سپاهی ـ امنیتی که سرمایه کشور را صرف ورود پفک و کاپوت می کنند، این هفته از مرز 30 درصد هم می گذرد. روزنامه اعتماد ملی می نویسد: “شبکه بانکی پشت مرز بحران است.“
و دولت در کار دستگیری بهائیان، منفجرکردن حسینیه و انداختن تقصیر به گردن “سلطنت طلب” ها و خرج بودجه تئاتر در جاهای دیگر است. برای اینکه نفس از کسی در نیاید از طرفی برای محاکمه محمدخاتمی زمینه سازی می شود واز جانب دیگر علی کریمی کاپیتان تیم ملی به علت انتقاد از فوتبال کشور روانه خانه اش می گردد.
در مجلس، سپاه یک گام بزرگ دیگر پیش می آید و علی لاریجانی را جانشین پدر عروس رهبر می کند. هرچه باشد سنگر آخر آنجاست. شاید برای همین هم روحانیون منتقد دولت یکی یکی از تشکلهای روحانی محافظه کار خارج می شوند.
خاموشی نوبتی در تهران شکل قانون می گیرد و خبر از گسترش خاموشی ها می رسد. برای همین هم سردار ذوالقدر حکومت بسیجی شبانه را در تهران و شهر های بزرگ ایران بر قرار می کند.
حق بافرمانده سپاه پاسداران است: باید منتظر توفان بود.