پارسال ستاره گذاری امسال عدم صلاحیت

نویسنده

‏ نادر کرمی

‏”عدم صلاحیت عمومی” امسال هم دلیلی شد تا تعداد کثیری از دانشجویان فارغ التحصیل دوره کارشناسی از ادامه ‏تحصیل در مقطع بالاتر محروم شوند.‏

پدیده محرومیت از تحصیل و گزینش که سالها بود به دست فراموشی سپرده شده بود با روی کار آمدن دولت ‏احمدی نژاد بار دیگر به چالش جدی پیش روی جامعه دانشگاهی ایران و به ویژه فعالان دانشجویی بدل شده و طی ‏سه سال گذشته ابعاد تازه ای نیز به خود گرفته است‎. ‎‏ ‏

اگر دو سال پیش بحث “دانشجویان ستاره دار” نقل محافل مطبوعاتی بود و راهروهای مجلس پر از دانشجویانی ‏که کارنامه به دست، سند قبولی خود در دانشگاه را به اصحاب رسانه و نمایندگان مجلس ارائه می دادند، اینک ‏سازمان سنجش آموزش کشور و نیز مرکز آزمون دانشگاه آزاد، اصولا از ارائه کارنامه و اعلام نتیجه در مورد ‏فعالان دانشجویی خودداری می کند، تا از این طریق سندی هم به دست کسی نداده باشد‏‎. ‎

در همین راستا و با تداوم این روند در آستانه سال تحصیلی جاری کانون مدافعان حقوق بشر، نشست مطبوعاتی ‏ماهانه خود را در شهریورماه به موضوع “حق تحصیل” اختصاص داد‏‎.‎

کانون مدافعان حقوق بشر در بیانیه خود که به همین مناسبت منتشر کرده، آورده است: “بارها دیده شده که ‏کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها و یا وزارت علوم برای مدت محدود و یا به‌صورت عام، افرادی را از حق تحصیل ‏محروم نموده است و این در حالی است که مجرمین غیرسیاسی حتی اگر مرتکب جرائم سنگین شده باشند حق ادامه ‏تحصیل در زندان را دارند‎.‎کانون مدافعان حقوق بشر بر این باور است که هیچ مقامی نمی‌تواند فرد یا افرادی را ‏از حق تحصیل به‌طور کلی محروم نماید. دادگاه‌ها هم حق ندارند به‌عنوان مجازات و یا تتمیم آن فرد یا افرادی را ‏از حق تحصیل محروم نمایند. لذا به مسوولان مراجع ذی‌ربط هشدار می‌دهد، هر چه سریع‌تر نسبت به پایان دادن ‏این امر غیرقانونی اقدام عاجل به‌عمل آورده تا دانشجویان عزیز که از حق تحصیل برای مدت محدود و یا به‌طور ‏کلی محروم گردیده‌اند، بتوانند تحصیلات خود را ادامه دهند‎.‎‏”‏

از همین رو هادی اسماعیل‌زاده، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر نشست دوشنبه11 ‏شهریورماه 1387 را با اشاره به اصول سوم، بیستم و سی‌ام قانون اساسی و مواد 26 و 27 اعلامیه جهانی حقوق ‏بشر و ماده 13 میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که ایران نیز به آن پیوسته است آغاز کرد تا ‏مبنای سخن، وضعیت دانشجویان محروم از تحصیل باشد‎. ‎

‎ ‎نداشتن صلاحیت عمومی‎ ‎‏ ‏

به گزارش روابط‌عمومی کانون مدافعان حقوق بشر، مهدی زمانی نماینده دانشجویان محروم از تحصیل اولین ‏سخنران این نشست بود که به شرح اتفاقات گذشته پرداخت و با اشاره به نامه هسته گزینش گفت: “در این نامه به ‏دانشجویان محروم از تحصیل اعلام شده است که در آزمون علمی پذیرفته شده‌اند اما صلاحیت عمومی برای ادامه ‏تحصیل راندارند. گویا استناد این نامه مصوبه‌ای است که در آن به افراد معاند با نظام اشاره دارد”.


او در ادامه از اینکه دانشجویان محروم از تحصیل را به اداره اطلاعات شهرستان‌ها ارجاع می‌دهند تا نظر مثبت ‏آنان را جلب کنند، سخن گفت. نماینده دانشجویان محروم از تحصیل همچنین در مورد پیگیری‌ها و شکایت‌هایی که ‏تاکنون در این خصوص انجام شده، اشاره کرد‎.‎

صادق شجاعی، دانشجوی دانشگاه علامه دیگر سخنران این نشست بود که به بحث در مورد احکام منع موقت از ‏تحصیل که به گفته او به صورت فله‌ای برای دانشجویان صادر می‌شود، پرداخت.‏

احضار به کمیته‌های انضباطی موضوع دیگری بود که او از آن سخن گفت: “برای افرادی که عضو انجمن‌های ‏اسلامی‌ای هستند که آنان به رسمیت نمی‌شناسند، حکم تعلیق صادر کرده‌اند”‏‎.‎

او سپس شرح حال خود را چنین بیان کرد: “در حالی‌که یک ترم تعلیق را می‌گذراندم، به کمیته انضباطی احضار ‏شدم. در آنجا به‌خاطر مصاحبه با رسانه های بیگانه دو ترم تعلیق گرفتم، این در حالی است که در آن زمان من ‏حتی حق استفاده از کتابخانه را نداشتم‏‎.‎‏” ‏

شجاعی همچنین به نمونه‌های دیگری اشاره کرد و از جمله احضار 60 نفر و صدور حکم حداکثری برای هشت ‏نفراز دانشجویان دانشگاه تربیت معلم که بسیار ‌نگران‌کننده است‎.‎

فرشید مقدم، دانشجوی ستاره‌دار سال 86 نیز گفت: “این دانشجویان از طیف و طبقه خاصی نیستند اما یک خواسته ‏کلی دارند و آن پاسخگو کردن دولت است”. او با بیان اینکه بخشی از وظیفه ما افشاگری است، اظهار داشت: ‏‏”برخی دانشجویان خبر ندارند که گزینش وجود دارد.” ‏‎ ‎

به این ترتیب نوبت به شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر رسید تا او سخنان ‏خود را در دفاع از حق تحصیل به اصل سی‌ام قانون اساسی مستند کند‏‎.‎

‎ ‎خودکفایی علمی؟‎ ‎

شیرین عبادی با طرح این پرسش که آیا اصل سی‌ام قانون اساسی اجرا شده است، گفت:” همه می‌دانیم مدارس ‏دولتی چه کاستی‌هایی دارد. از این مسئله گذشته این همه کودک خیابانی چه می‌کنند، آنان بازماندگان از تحصیل ‏هستند. آنان به علت فقر و به امید یافتن لقمه‌ای نان، نیمکت مدرسه را رها کرده‌اند و به خیابان آمده‌اند، چرا؟ چون ‏پول ندارند”. او افزود: “به دولت گفته‌ایم، شعار ما این است، کار کودکان، تحصیل است. بنابراین برای این ‏کودکان مستمری بگذارید و آنها را از خیابان‌ها جمع کنید‎.‎‏”‏

عبادی در ادامه ناکارآمدی را تنها ناظر به دانش‌آموزان ندانست و گفت: “با معلمان چه کردند، مشکل معلمین حل ‏نشد، تعداد زیادی از معلمان به دلیل حق‌طلبی درگیر مسائل اداری هستند. خواسته‌شان چیست؟ امکانات بیشتر برای ‏خدمت بیشتر به بچه‌های ما، دیدید چه کردند؟ آیا کاری که با معلمان کردند ضربه به حق تحصیل نیست؟”‏

او در زمینه دانشگاه‌ها هم به آمار یونیسف اشاره کرد که ایران در میان 150 دانشگاه معتبر جهان قرار ندارد.‏

‏ بنابراین عبادی با طرح این پرسش که چرا رتبه دانشگاه‌های ما در سطح بین‌المللی پایین‌ آمده است، گفت: “ما ‏نه‌تنها قدرت جذب اساتید درجه یک را نداشتیم بلکه به‌تدریج به سویی حرکت کردیم که استادان خوب را هم از دست ‏دادیم”. او گفت: “قبلا از حضور در کلاس منع می‌کردند اما الان شیوه دیگری را پیش گرفته‌اند و می‌گویند ‏بازنشسته شد‌ه‌اند‎.‎‏”‏

‎ ‎

او در ادامه پرسید: “آیا بازنشستگی از علم داریم؟ اساتید سرمایه‌های معنوی یک کشور هستند. همین رفتار باعث ‏می‌شود که رتبه ایران پایین بیاید. استاد ابوالقاسم گرجی و ناصر کاتوزیان را بازنشسته کردند در صورتی که آنان ‏سال‌ها می‌توانستند تدریس کنند. دانشکده حقوق را از این افراد تهی می‌کنند. چه کسی می‌خواهد جای آنها را بگیرد؟ ‏البته باید به جوان‌ها میدان داد اما این به آن معنا نیست که این اساتید را باید بازنشسته کرد. آیا این روش با اصل ‏سی‌ام قانون اساسی منطبق است، آیا این روش ما را به سوی خودکفایی علمی می‌برد؟‎ ‎‏”‏

در ادامه این جلسه نوبت به ناصر پویافر، دانشجوی ستاره‌دار سال 87 رسید که گفت: “جای تعجب نیست که ‏ناصر کاتوزیان اخراج شود، چون قرار نیست علمی مطرح باشد”. او در توضیح این سخن گفت: “می‌گویند برای ‏ما صلاحیت علمی مد نظر نیست، شما صلاحیت عمومی ندارید. می‌گویند صلاحیت عمومی برای ما احراز نشده ‏است، باید پرسید مرجع تصمیم‌گیری کیست؟ علاوه بر این رتبه علمی ما را هم اعلام نمی‌کنند. صلاحیت عمومی ‏نداریم، آیا صلاحیت آنکه رتبه علمی خود را هم بدانیم، نداریم؟”‏

او سپس با اشاره به نامه‌ای که دانشجویان محروم از تحصیل به وزیر علوم نوشته‌اند، خواستار پاسخگویی به این ‏نامه شد‎. ‎

‎ ‎نقش خصومت‌ها در ردصلاحیت‎ ‎

متین مشکین، دانشجوی اخراجی دوره دکترا نیز پس از آنکه شرح مختصری از وضعیت خود را ارائه کرد، گفت ‏که او دانشجوی بورسیه بوده اما بورس او را لغوو از ثبت‌نام او جلوگیری کرده‌اند. او گفت که به آنها گفته ‏حاضراست پول بورس را بپردازد اما گفته‌اند که این موضوع خلاف قانون است‎. ‎

مشکین در ادامه گفت: “قرار شد از جای دیگری بورس آورده شود. پیگیری‌ها فراوان شد و در نهایت قرار شد تا ‏در کمیته موارد خاص حکم بورس دیگری آورده شود به شرط آنکه حراست بپذیرد‎. ‎‏”‏

متین در ادامه با اشاره به شکایت مجددش به دیوان عدالت اداری گفت که گویا مستندات دیوان عدالت اداری مطابق ‏با نظر برخی نهادها و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. او همچنین از برخی خصومت‌ها در رد ‏صلاحیت دانشجویان سخن گفت:“بعد از روی کار آمدن دولت نهم برخی از کسانی که روز‌گاری رقیب سیاسی ‏دانشجویان بودند و امروز در برخی پست‌ها قرار گرفته‌اند، به این روند دامن می‌زنند‎.‎‏”‏

از همین‌رو محمد سیف‌زاده عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر این موضوع را از جنبه حقوقی ‏مورد بررسی قرار داد‏‎. ‎

‎ ‎حق تحصیل؛ حق اساسی‎ ‎

محمد سیف‌زاده با اشاره به ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر که به‌موجب دو فقره میثاق فرهنگی، اجتماعی، ‏سیاسی، مدنی در سال 54 به تصویب مجلس شورای ملی رسید و برابر ماده 9 قانون مدنی، ‌از جمله قواعد ‏لازم‌الاتباع است، ‌به آیات و احادیث و روایات بسیاری در ستایش علم و نکوهش و جهل و بیسوادی پرداخت و ‏گفت: “در اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی، صحبت از فراهم کردن وسیله تحصیل از طرف حکومت ‏است. این وسایل تنها تهیه امکان تحصیل به‌معنای اخص نبوده بلکه برداشتن موانع تحصیل، دارا بودن شغل، ‏مسکن، برخورداری از تامین اجتماعی و بهداشت و درمان و بیمه و زدودن فقر، اعتیاد، فحشا، سامان دادن ‏خانواده‌های بی‌سرپرست و پایین آوردن آمار طلاق و… به‌موجب اصول 28 و 29 و 31 و بند ج اصل دوم قانون ‏اساسی و بندهای 2 و 3 و 4 و 9 و 14 اصل سوم قانون اساسی بوده که علی‌الانصاف حکومت پس از پیروزی 22 ‏بهمن، دستاورد قابل توجهی نه‌تنها در موارد فوق نداشته است، بلکه در بسیاری از زمینه‌ها مثل پایین آمدن سن ‏فحشا و اعتیاد و افزایش آمار طلاق و ساماندهی اطفال بی‌سرپرست، قابل سرزنش است‎.‎‏”‏

او با بیان اینکه “اخیرا کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها شروع به تفتیش عقیده دانشجویان کرده و استفاده دانشجویان ‏از حقوق مقرر در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر آنها را مورد بررسی قرار داده، به کمیته‌ها احضار و ‏حکم به محرومیت تحصیل از یک ترم تا دائم صادر می‌کنند” گفت: “از لحاظ شکلی، کمیته‌های فوق به استناد اصول ‏‏36، 159، و 172 قانون اساسی در مرحله‌ای که وارد رسیدگی و صدور حکم می‌شوند، از اساس غیرقانونی و از ‏لحاظ ماهوی نیز با اصول 19، 20، 21، 22، ‌23، 24، 25، 26، 27، 36 و 37 قانون اساسی و مواد 3، 6، 7، ‏‏8، 9، 10، 11، 12، 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مغایر است‎.‎‏”‏‎ ‎

سیف‌زاده گفت: “باعث تاسف بسیار است که حکومت‌گران به قوانین مصوب خود ترتیب اثر نداده و آن را نقض ‏می‌کنند، در حالی‌که از مردم می‌خواهند که به قوانین فوق احترام بگذارند. این تناقض و تبعیض آشکار در فعل و ‏گفتار مسوولان، موجب نابسامانی نظام جامعه و از میان رفتن حرمت قانونی خواهد شد. تردید نکنیم از نقض قانون ‏هیچ‌کس سود نخواهد برد‎.‎‏”‏

هشدار سیف‌زاده با پرسش خبرنگاری مواجه شد که پرسید: محرومان از تحصیل چه سابقه‌ای دارند. علی صابری ‏از فعالان دانشجویی در پاسخ به این پرسش گفت که محرومان از تحصیل عموما دانشجویان فعال در انجمن‌های ‏اسلامی و نشریات دانشجویی بوده‌اند. البته عده کمی هم با غرض‌ورزی و به دلیل وابستگی‌های خانوادگی اخراج ‏شده‌اند‎.‎

‎ ‎بیانیه انجمن حامیان حق تحصیل‎ ‎

در نشست مطبوعاتی کانون مدافعان حقوق بشر بیانیه انجمن حامیان حق تحصیل نیز قرائت شد. در این بیانیه آمده ‏است: “یکی از اقداماتی که در چند سال اخیر برای اعمال فشار به دانشجویان منتقد نهادینه شده است، به رسمیت ‏نشناختن حق تحصیل برای کسانی است که اظهار نظر یا رفتارشان به مذاق برخی صاحبان قدرت خوش نیامده ‏است‎. ‎در سه سال اخیر حق تحصیل صدها دانشجو در سراسر کشور به انحاء مختلف مورد تعرض قرار گرفته ‏است و از این رهگذر صدها هزار دانشجو اجبارا اطاعات از فرامین حراست دانشگاه‌ها را رعایت می‌کنند‎. ‎

حق تحصیل از حقوق اولیه هر انسانی است و استمرار و گسترش مورد تهدید قرار گرفتن این حق، می‌تواند به ‏فاجعه‌ای انسانی در کشور ما منجر شود. انجمن وظیفه خود می‌داند به انحاء ممکن و قانونی به حمایت از ‏دانشجویانی بپردازد که به طور دائم یا موقت از حق تحصیل محروم شده و یا استمرار تحصیل‌شان مورد تهدید ‏قرار گرفته است‎.‎‏”‏