در آخرین روزهای کاری محمود احمدینژاد٬ و در حالی که بحث تجلیل از او داغ است٬ و خود رییس دولت نیز از هر فرصتی برای ارائه آمار پیرامون خدمات هشت ساله خود استفاده میکند٬ بخشی از اصولگرایان نظر دیگری دارند و آمارهای محمود احمدینژاد را نادرست و وضعیت اقتصادی کشور را بد توصیف میکنند و معتقدند ادبیات او ادبیات سیاسی ایران را بیمار کرده است.
محمود احمدینژاد اخیرا در یک گفتوگوی تلویزیونی و همچنین در مراسم تجلیلی که از سوی صدا و سیما برگزار شد٬ اقدام به ارائه آمارهایی پیرامون عملکرد دولت خود کرد. وی مدعی شد که دولت وی در تمامی زمینهها نسبت به دولتهای پیشین بیشتر کار کرده و در همه موارد٬ دستاوردهای بیشتری داشته است.
احمدینژاد همچنین در مراسم تجلیلی که توسط سازمان صدا و سیما و با عنوان “هشت سال تلاش جهادی” برگزار شد ٬درباره دولت خود گفت: “دولت از ابتدای فعالیت خود با یک نظر جامع، روش و برنامه عملیاتی کار خود را شروع کرد و حتی یک روز یا ساعت طی این ۸ سال اتفاق نیفتاده که ندانیم چه کاری را باید انجام دهیم… دولت بالاترین احترام را برای آزادیها قائل بوده است و هیچکس در انتقاد و حتی اهانت به دولت نگرانی نداشته است”.
ارائه برخی آمارها از سوی احمدینژاد در این برنامهها و ادعاهای وی مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی اما٬ با واکنش برخی اصولگرایان مواجه شد.
برای مثال جعفر قادری٬ عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس٬ با اشاره به ادعای احمدینژاد پیرامون بهبود وضعیت اقتصادی٬ چنین گفت: “بر اساس اطلاعات و آمار دولت احمدی نژاد در مدت ۸ سال تصدی خود ۷۲۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته این درحالی است که درآمد ارزی سه دولت قبل روی هم ۴۳۲ میلیارد دلار بوده است یعنی کل دولت های گذشته به اندازه ۷۵ درصد درآمدهای دولت احمدی نژاد درآمد داشتند. با این حجم درآمدها رشد اقتصادی دولت احمدی نژاد قابل قبول نیست، متوسط رشد اقتصادی در دولت نهم و دهم بین ۴ تا ۵ درصد بوده که در مقابل درآمد های این دولت ها بسیار اندک است. نرخ بیکاری در این دو دولت قابل قبول نیست و فقط ۱۴ هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شده و میزان بیکاران از ۲.۶ میلیون نفر به ۳.۵ میلیون نفر افزایش داشته است… دولت احمدی نژاد اقتصاد را به واردات وابسته کرد. پیش از این دولت ها با ارز کمتری اقتصاد کشور را اداره می کردند اما در سال ۹۰ مجموع واردات نزدیک به ۸۰ میلیارد دلار است”.
سایت الف٬ متعلق به احمد توکلی٬ نیز در یادداشتی پیرامون ادعاهای احمدینژاد و عملکرد اقتصادی وی نوشته است: “ایشان ارقام عملکرد اقتصاد کشور را در سال انتهایی ریاست خود با ارقام سال ۸۴ و سالهای قبل از آن آنچنان مقایسه میکند که گویی اگر رییسجمهور نمیشدند، اقتصاد نیز میایستاد و دیگر حرکتی رو به جلو نداشت. دیگر نه سدی ساخته میشد و نه صنعتی شکل میگرفت و نه خدماترسانی توسعه پیدا میکرد و نه کشور رشد علمی را تجربه مینمود… زمانی که آقای احمدینژاد سکان دولت را تحویل میدهند، اقتصاد دچار رکود تورمی است مگر آنکه رشد اقتصادی منفی و تورم ۳۴ درصدی انکار شود… دو رویکرد مهم دولت آقای احمدینژاد در تخصیص منابع نفتی، رویکرد مبتنی بر واردات بیشتر بدون توجه به مساله تولید و اشتغال داخلی، و رویکرد توزیع منابع بدون توجه به کارآیی اقتصادی بوده است… در حوزه مسائل پولی، مالی و ارزی نیز دولت دارای عملکرد مناسبی نیست. افزایش بیرویه و مهار نشدنی نقدینگی نهتنها کمکی به رشد تولید و اشتغال نکرد، بلکه زمینه افزایش قیمتها را فراهم نمود. در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ حجم نقدینگی بیش از ۵ برابر شد. تورم حاصله به همراه سیاست تثبیت نرخ ارز، به پشتوانه درآمدهای ارزی سرشار نفتی، منجر به کاهش قیمتهای خارجی نسبت به قیمتهای داخلی (نرخ ارز حقیقی) گردید… عملکرد تراز مالی دولت نشان میدهد که حتی در سالهای اخیر که متناظر با افزایش درآمدهای نفتی است، مخارج کل دولت بیش از درآمدها بوده است”.
شفافنیوز٬ نزدیک به محمدباقر قالیباف٬ نیز با اشاره به بخشی از سخنان احمدینژاد که از “فشارهای داخلیٖ گلایه کرده بود٬ با ارائه جدولی از سخنان ماههای اخیر احمدینژاد که به این مساله اشاره کرده٬ نوشته است: “لفظ «فشارهای داخلی» در این دو سال اخیر جزو جدانپذیر [جدایی ناپذیر] صبحتهای این روزهای محمود احمدینژاد رئیس جمهور دولتهای نهم و دهم کشورمان که حالا این روزها باید با صندلیاش در پاستور خداحافظی کند، است… اگر فرض را بر این بگیریم که فشار داخلی هم در این سال ها بر دوش دولت سنگینی میکرده است و اجازه انجام برخی اقدامات را به رئیس جمهور نداده است، باید مشخص شود این فشارها چیست و از ناحیه چه کسی یا چه افرادی است. آقای احمدینژاد که حالا از باید دولت را تحویل رئیس جمهور منتخب دهد، بهتر است با شفاف سازی و بدون حاشیه صحبت کند نه اینکه از کلماتی استفاده کند که باز هم و حتی در واپسین روزهای عمر دولت دهم باعث حاشیه سازی و فرافکنی شود”.
بخش دیگری از سخنان احمدینژاد که واکنشهای زیادی را هم برانگیخته است٬ توصیهی وی برای دوری از تهمت و توهین در فضای سیاسی است. مسالهای که البته باعث شده تا اصولگرایان نیز به وی واکنش نشان دهند. برای مثال روزنامه جمهوریاسلامی٬ در این زمینه چنین نوشت: “آقای احمدینژاد این مطلب را درحالی به زبان آورده که اظهارات سراسر تهمت وی در مناظره تلویزیونی انتخابات ۸۸ و خس و خاشاک نامیدن معترضان، ادبیات سیاسی ایران را دچار بیماری کرده است”.
مسالهای که مورد اشاره سایت اصولگرای الف هم قرار گرفت: “حتما من معنی احترام و کینه را نمی فهمم و الا چه کسی گفته تهمت و افتراء و پرونده سازی مصداق کینه توزی و بد خواهی است؟چه کسی گفته خس و خاشاک خواندن بخشی از مردم می تواند ناشی از کینه باشد و این الفاظ بی احترامی به مردم است؟چه کسی گفته اگر به افرادی،لقب بزغاله بدهیم و مدعی شویم آنها اسمشان را روشنفکر گذاشته اند و اندازه ی بزغاله هم فهم و شعور ندارند،بی احترامی به آنها محسوب می شود؟راستی آقای رئیس جمهور فرمودند روستایی هستند و نمی فهمند و باید شکل چیزها را برایشان بکشند تا بفهمند!آیا واقعا کسی می تواند معتقد باشد که این جمله بی احترامی به روستاییان است؟ بله این من و امثال من هستیم که معنای احترام را نفهمیده ایم و کینه جویی را نمی توانیم درک کنیم و باید تصدیق کرد جملات آقای احمدی نژاد را که وی نه کینه جو است و نه به احدی بی احترامی کرده است و نه بد خواه کسی است”.
با این وجود سهم احمدینژاد از رسانهها تنها انتقاد نبوده است. سایت رجانیوز٬ نزدیک به جبهه پایداری٬ به بخشی از سخنان احمدینژاد که درباره افزایش درآمدهای دولت خود اشاره کرد که گفته بود: “در جلسه سران اوپک در ۵ سال پیش قیمت نفت ۸۰ دلار بود که پادشاه عربستان سخنرانی کرد و گفت این قیمت معادل قیمت نفت در سال ۱۳۶۰ هجری شمسی است و درست هم میگفت. ارزش دلار طی این سالها در جهان سیر نزولی داشته و قدرت خرید سابق خود را ندارد. لذا اینها تحلیلهای ساده انگارانه از اقتصاد است و باید درآمدهای نفتی با ارقام واقعی مقایسه شود”٬رجانیوز پس از این اشاره نوشت: “درآمد دولت اصلاحات با معیار طلا، تقریبا برابر هشت سال اخیر بوده است – آن هم با دلاری که ارزش بالاتری داشته است – بد نیست مسئولان اقتصادی وقت پاسخی برای عملکرد خود در آن دوران داشته باشند؛ چرا که دولت نهم و دهم نشان داد با همین درآمد میتوان کشور را به یک کارگاه سازندگی تبدیل کرد و فعالیتهای عمرانی را تا دورافتادهترین روستاهای کشور نیز پیش برد”.
با این وجود٬ سهم احمدینژاد از سخنان روزهای اخیر اصولگرایان بیشتر انتقاد است تا حمایت. آنها از اقدامات احمدینژاد و عملکرد وی٬ به عنوان یکی ازدلایل شکست اصولگرایان در انتخابات نام میبرند٬ همچنان که معتقدند که وی وضعیت اقتصادی کشور را نیز به ورطه سقوط کشانده است.