سید محمد مهدی شهیدی
آی سی تی روستایی در ایران با اهتمام علی اکبر جلالی، در شاهکوه، روستای زادگاه وی در دولت اول خاتمی کلید خورد و به زودی با تلاش های شخصی او در تمام جهان مجازی شناخته شد. پایبندی جلالی به توسعه فناوری اطلاعات در کشورش موجب شد تا توجه دولت مردان به این مقوله جلب شود تا جایی که پروژه هایی برای تمام روستاهای کشور تعریف و عملیاتی شد. با این همه پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 و نشستن دکتر محمود احمدی نژاد بر صندلی ریاست قوه اجرایی کشور، آی سی تی روستایی نیز در کنار سایر پروژه های کاربری فناوری اطلاعات در محاق سیاست های محدود کننده دولت نهم قرار گرفت و به رغم آماده بودن زیر ساخت های فنی به حالت تعلیق در آمد. در گفت و گویی اختصاصی با دکتر جلالی، وضعیت آی سی تی روستایی و عملکرد دولت نهم را در این زمینه به بحث گذاشتیم که ما حصل آن را در ادامه می خوانید.
لطفا برای شروع تعریفی اجمالی ازآی سی تی روستایی بدهید.
روستای الکترونیکی روستایی است که موج فناوری اطلاعات و ارتباطات چهره آن را دگرگون کرده و کاربردهای الکترونیکی در زندگی مردم روستا کاملا مشهود است. در چنین روستایی مردم به کاربردهای مختلف فناوری اطلاعات از جمله دولت الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و بهداشت الکترونیکی دسترسی داشته و امور روزانه خود را در زمینه کشاورزی، دامداری و داد و ستد از طریق سیستم های الکترونیکی انجام می دهند. روستای الکترونیکی نقطه دسترسی روستاییان به جهان خارج است.
در ایران روستای الکترونیکی از چه زمانی و چگونه شکل گرفت؟
بحث آی سی تی روستایی در ایران اولین بار در سال 1379 در روستای شاهکوه آغاز شد. این رویداد بازتاب گسترده ای در داخل و خارج کشور داشت و متعاقب آن اظهارعلاقه برای توسعه آی سی تی روستایی بوجود آمد و موجب شد تا اولین همایش آی سی تی روستایی در سال 1382 در دانشگاه علم و صنعت برگزار شود. در این همایش پیشنهاد تجهیز 10 هزار روستا به دفتر آی سی تی روستایی توسط من ارایه شد و وزارت آی سی تی که آن زمان توسط دکتر معتمدی مدیریت می شد، با پذیرش پیشنهاد پذیرفت که این پروژه را در سطح روستاهای کشور پیاده کند. بنده نیز با برخی همکاران در دانشگاه علم و صنعت ایران مسوولیت مشاوره این پروژه را برعهده گرفتیم و مطالعه های علمی را در خصوص این پروژه در دانشگاه علم و صنعت آغاز کردیم. بدین صورت ابعاد گوناگون پروژه سنجیده و کلیه پروژه های مشابه آن در دنیا جمع آوری شد تا در نهایت به صورت یک پروژه مشخص تدوین و ارایه شد.
این پروژه واجد چه مشخصاتی بود؟
در ابتدا قرار بود شش هزارو 700 روستا به دفاترآی سی تی مجهز شوند و متعاقب آن سه هزارو 300 دفتر جدید نیز در مناطقی از کشور که فضای فیزیکی نداشتند ساخته شود. در حال حاضر از این شش هزار و 700 روستا، تعداد 4 هزار روستا به دفاتر آی سی تی روستایی مجهز هستند.
هدف اصلی از ایجاد و توسعه دفاتر آی سی تی روستایی این بوده است که اولا خدمات و کاربردهای بانکداری الکترونیکی را در روستا ها ترویج کنند تا با این عمل روستاییان مجبور نباشند برای انجام عملیات محدود به شهرها مراجعه کنند. این کار از مهاجرت روستاییان به شهرها می کاهد زیرا امکان دسترسی آنها را به امکانات مالی گسترش می دهد. دوم این که دفاتر آی سی تی خدمات پُستی را برای روستاییان تسهیل کرده است، به گونه ای که آنها بتوانند محصولات خود را دربسته بندی های کوچک در این دفاتر به فروش برسانند. سومین هدف موثر این دفاتر خدمات IT بوده است. به نحوی که این دفاتر به عنوان پیشخوان دولت باشند و روستاییان بتوانند از این طریق خدمات دولتی را دریافت کنند. یعنی بتوانند از طریق دفاتر آی سی تی به سرویس های مختلف ادارات و سازمان های مختلف دولتی متصل شوند. مثلا از طریق اداره کشاورزی بتوانند کود و سم و امکانات دیگر را دریافت کنند. یا از ترویج کشاورزی بتوانند خدمات آنلاین ترویج کشاورزی را دریافت کنند. و دراین حوزه و از این دست 750 کارمشخص دراین دفاتر شناسایی شده است که بایستی به تدریج به حالت اجرایی درآیند. و البته مردم با فرهنگ سازی هایی که می شود از این دفاتر استفاده کنند. شما تصور کنید که یک روستایی به این دفاتر مراجعه کند و از طریق اینترنت مراحل کاشت، داشت و برداشت یک محصول را به او نشان دهند. و یا این که بازارهای فروش را بتوان به راحتی به آنها نشان دهند تا بتواند ازطریق این دفاتر محصولات خود را به فروش برساند. این خود به طور قطع و یقین موجب ارتقاء کیفیت زندگی روستایی می شود. بچه های روستایی می توانند از طریق دفاتر آی سی تی روستایی به صورت مجازی دردانشگاه های پذیرفته شده تحصیل کنند. نمونه این کار را ما در حال حاضر در روستای قرن آباد داریم که 4 دانشجو به صورت مجازی در حال گذراندن واحد های درسی مهندسی IT دانشکده الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران هستند. بیش از 40 نفر از دختران روستایی مشغول تحقیق و پژوهش برای شرکت پتروشیمی، ایران خودرو و برخی از سازمان های مختلف دولتی به صورت کار از راه دور هستند. بنابراین این دفاتر علاوه بر ارایه خدمات اطلاع رسانی، که در توسعه هزاره سوم نقش آفرین است، فضایی را فراهم کرده که از نظر اقتصادی و فرهنگی زمینه های خوبی را برای رشد روستاها فراهم آورده است. بنابر تحقیقاتی که توسط یونسکو روی روستای قرن آباد به عنوان اولین پایگاه توسعه یافته آی سی تی روستایی انجام شده است، بعد از گذشت یک سال و نیم از تاسیس دفاتر توسعه آی سی تی روستایی وضعیت اقتصادی روستاها حدود 40 درصد و وضعیت اجتماعی این روستاها حدود 60 درصد رشد داشته است. همچنین بانکداری الکترونیکی که برای اولین بار در این روستا تاسیس شد و به عنوان اولین بانک الکترونیکی روستایی شناخته شد، رتبه دومین شعبه فعال استان گلستان را کسب کرده که بسیار حایز اهمیت است. زیرا می بینیم در روستایی که فقط 450 خانوار جمعیت دارد شعبه بانکی آن، که الکترونیکی است، از شهرهایی مانند علی آباد و آذر شهر درهمان استان فعال تر است. این موارد نشان می دهند که دفاترآی سی تی روستایی می توانند فعال عمل کنند.
ارزیابی شما از وضعیت دفاترآی سی تی روستایی در سایر استان های کشورچیست؟
در برخی از استان ها نظیر استان گلستان که در حال حاضر 220 دفتر آی سی تی روستایی دارد و مدیریت قوی ایی درآنها اعمال می شود، این دفاتر بسیار موفق و فعال بوده اند؛ چندان که توانسته اند تاثیرات مثبت بسیاری در سطح روستاها برجای بگذارند. در برخی از استان ها هم که هیچ تبلیغ و اطلاع رسانی در مورد این دفاتر نشده است، این دفاتر بسیار غیر فعال هستند و این سوال برای روستاییان مطرح است که اصلا ارزش این دفاتر چیست؟ و چرا بنا شده اند؟ دفاترآی سی تی روستایی دقیقا همانند کامپیوتر روی میز روسای ادارات است که ارزش و کارایی آنها بستگی به استفاده کننده از آنها دارد. یعنی می تواند صرفا تزئینی باشند یا اینکه برعکس، کارایی مدیران را چندین برابر بالا ببرند. در روستاهایی که افراد و مدیران فعالی وجود داشته، دفاتر آی سی تیروستایی فعال و موفق عمل می کنند وآن جایی که مدیران حوزه یا وزارت آی سی تی غیر فعال باشند، این دفاتر هم کارایی تعریف شده را ندارند. اتفاقا این خود یک index و شاخصی است برای ارزیابی مدیران مرتبط؛ اگر دفاتر آی سی تیروستایی حوزه زیر نظر آنان فعال باشند نشانگر کارایی مدیر ذیربط است و برعکس.
دفاترتوسعه آی سی تی روستایی با چه چالش هایی مواجه بوده و هستند؟
دفاترتوسعه آی سی تی روستایی در مجموع با چالش هایی مواجه هستند که یکی از بزرگ ترین این چالش ها این است که دولت الکترونیک در کشور ما هنوز تحقق پیدا نکرده است. تقریبا اکثرادارات و سازمان های دولتی هنوز خدمات آنلاین( برخط) ندارند، در نتیجه نمی توانند در دفاتر آی سی تیروستایی سرویس بدهند. اگر ما مثلا کنکور را در نظر بگیریم که به صورت برخط شده است شاهدیم که در دفاتر آی سی تی روستایی ثبت نام برای کنکور به راحتی انجام می شود. یا برخی از سرویس هایی که درحال حاضر در کشور ما ایجاد شده است در دفاتر روستایی هم به سهولت انجام می شود. این نشان می دهد که مهمترین اشکال و چالش در ارایه نشدن خدمات الکترونیکی و آن لاین نبودن دستگاه های دولتی است.این نشان می دهد که ما باید به دنبال تحقق دولت الکترونیکی باشیم، مقوله ای که متاسفانه در این زمینه موفقیت خوبی به دست نیاورده ایم.
چالش و مشکل دوم، بحث پهنای باند است؛ متأسفانه حتی اگر روستاها هم بخواهند دفاتر فعالی داشته باشند، و به روستاییان - که معمولا افراد بی سواد یا کم سوادی هستند - مطالب به صورت تصویری آموزش داده شود، یا از طریق ویدیویی فیلم هایی باشد که بتوان از طریق اینترنت مشاهده کرد، پهنای باند اندک این اجازه را به ما نمی دهد. مثلا به دامداری که می خواهد گاو پرورش دهد نشان دهند که مراحل پرورش و بهره برداری از دام چگونه است، اینها را نمی شود با نوشتن و گفتن به روستاییان آموزش داد. در نتیجه انتظار ما این است که پهنای باند در دفاتر روستایی به شدت گسترش پیدا کند. ضرورتی که متأسفانه جزو سیاست های دولت و خصوصا دولت نهم نیست. ما حتی در شهرها هم از کمبود پهنای باند رنج می بریم. چند سالی است که ما با چنین مشکلاتی دست به گریبان هستیم و هیچ برنامه خاصی هم برای پیشرفت آن وجود ندارد، در واقع اگر در پروژه تکفا و در دولت های گذشته چنین دغدغه ای وجود داشت، متاسفانه در دولت نهم به طور کامل کنار گذاشته شده است.
مساله دیگری که روند فعال شدن و توسعه دفاترآی سی تی روستایی را به چالش کشیده است، نبود برنامه ای جامع برای اپراتورها و یا کسانی است که این دفاتر را اداره می کنند. به عنوان مثال در شرکت های مشابه دفاتر توسعه آی سی تی روستایی در هند، به اپراتورهای این دفاتر به صورت سوبسید، دولت حقوق می دهد. در آنجا دولت به مدت 5 سال هزینه ارایه خدمات و سرویس ها و حتی ساختن ساختمان این دفاتر را برعهده گرفته و بعد تحویل بخش خصوصی داده و قرار شده است که بعد از 5 سال به تدریج این دفاتر به سمت خودکفایی و خودگردانی گام بردارند. اما در ایران متأسفانه به نیروی انسانی این دفاتر خدمات خوبی داده نمی شود و این خود تبدیل به یک چالش شده است. نیروها ی این دفاتر، طبق برنامه ای که ما تعریف کرده بودیم، قرار بود از افراد متخصص و کارآمد باشند اما شاهدیم که نیروهایی که در این دفاتر کار می کنند عموما تجربه و دانشی در این زمینه ندارند. این خود انگیزه ای برای کاهش استفاده از این دفاترشده است.
در مجموع می توان گفت که نفس توسعه این دفاتر، هم از لحاظ فرهنگی و هم از نظر اقتصادی، می تواند در روستاها تاثیر بسزایی بگذارد و باعث ارتقای کیفیت زندگی روستاییان شود. از طرفی نبود برنامه ای منسجم در سیستم های دولتی باعث شده است تا دفاتر نتوانند از پتانسیل های موجود شان استفاده کنند. همین دفاتر در هندوستان به خوبی کار می کنند ولی در ایران شاهدیم که خود بیشتر تبدیل به چالش شده اند و دولت علاقه ای به توسعه این دفاتر به طور جدی ندارد. اینها مسایلی است که برمی گردد به رویکرد فرهنگی و ذهنی متولیان و مدیران ارشد دولتی؛ برخی بر این عقیده اند که به واسطه دفاتر روستایی، روستاییان هم مانند شهری ها به مسایلی نظیر چت کردن آلوده شوند. و ناهنجاری هایی که به زعم دولت در حوزه اینترنت در شهرها وجود دارد، دامن روستاییان را نیز بگیرد. در واقع مسوولان دولتی نمی دانند که در روستاها ما اینترنت را به خانه روستاییان نبرده ایم، بلکه دفاتر آی سی تی روستایی را بنا کرده ایم و اینترنت را به این دفاتر برده ایم و اینها فقط سرویس و خدمات به مردم ارایه می دهند.در حقیقت در روستا ها، اینترنت بین مردم توزیع نشده است بلکه دسترسی به اطلاعات و دانش برای روستاییان فراهم شده است.
مدیریت کنونی آی سی تی روستایی را در سطح کلان چگونه ارزیابی می کنید؟
از نظر مدیریتی دفاترآی سی تی روستایی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند. هیچ برنامه مدیریتی منسجمی در این زمینه وجود ندارد. اما به طور کلی از آنجا که این دفاتر پتانسیل قوی ایی دارند خود به خود حرکت های دلسوزانه ای از سوی برخی بخش ها انجام گرفته که لااقل باعث بقای این دفاتر شده است و اگر برنامه منسجمی در سطح کلان دولتی وجود داشته باشد می تواند تاثیرات خوبی را داشته باشد.
به عقیده شما ملکرد دولت نهم را در زمینه پروژه آی سی تی روستایی چگونه بوده است؟
اوایل به نظر می آمد که دولت نهم علاقه ای به توسعه دفاتر آی سی تی روستایی ندارد به همین دلیل مدتی طول کشید تا دولت برای توسعه دفاتر، که در دولت قبلی راه افتاده بود، دوباره به حرکت ادامه دهند. خوشبختانه به مرور زمان این علاقه بیشتر شد و پیش بینی می شد که حرکت جدیدتری دارد شروع می شود وما از این بابت خیلی خوشجال بودیم. ولی لازم به ذکر است که در مجموع آن طور که انتظار می رفت دولت نهم، که با شعارهای عدالت محوری و رساندن خدمات بیشتربه روستاییان روی کار آمد بیشترین اهتمام را برای توسعه این دفاتر داشته باشد ولااقل پروژه هایی را که در دولت قبلی شروع شده بود ادامه دهد، اما آن شعارها و ادامه آن اقدامات تا این ساعت بی جواب مانده است. این در حالی است که پروژه هایی که در دولت قبلی مصوب شده و هزینه این پروژه هم از طریق خود مردم پرداخت شده است و دولت نقشی در پرداخت هزینه های این پروژه نداشت، متوقف مانده اند.جالب است بدانید که کل هزینه این پروژه ها از محل ودیعه تلفن همراه پرداخت شده است. ولی متاسفانه انتظارات ما، با توجه به اینکه هزینه آن را خود مردم پرداخت کردند و نه دولت، برآورده نشد.
نقش بخش خصوصی را با توجه به ابلاغیه مقام رهبری درمورد خصوصی سازی اصل 44، در خصوص توسعه آی سی تی روستایی چگونه ارزیابی می کنید؟
اصل 44 قانون اساسی اگربتواند در حوزه روستایی زمینه ای را فراهم کند تا به آگاهی عمومی روستایی ها و دسترسی به اطلاعات، به خصوص اطلاعات مرتبط به مسایل اقتصادی بینجامد، کار بزرگی انجام داده است. به همین خاطر اگر بخش خصوصی بتواند مسوولیت دفاتر آی سی تی روستایی را به عنوان یک اپراتور مستقل داشته باشد قطعا توسعه این دفاتر می تواند با سرعت بیشتری و کیفیت بالاتری به جلو برود. در این خصوص اگر دولت یک سوبسید ی را بابتِ راه اندازی کیفی این دفاتر اختصاص بدهد و از اپراتورها به صورت ویژه حمایت کند، می تواند کل بخش ارتباطات روستا شامل مخابرات و دفاتر آی سی تی را به صورت یک جا به اپراتور مستقلی واگذار کند. این می تواند در حوزه اصل 44 قانون اساسی به صورت یک پروژه واگذاری و ملی تعریف شود و به بخش خصوصی واگذار شود. من مطمئنم که در این صورت این دفاتر جایگاه بسیار خوبی را پیدا می کنند. این مسأله ای است که خوشبختانه شما مطرح کردید و اکنون برای اولین بار در مورد آن صحبت می شود و خوب است که مسوولان به آن توجه کنند و در مورد آن صحبت بشود. توصیه خود من در این زمینه این است که دفاتر توسعه آی سی تی روستایی به واسطه دولت و با مدیریت دولتی نمی توانند به طور کیفی به کار خود ادامه بدهند و حتما باید به نوعی واگذار شوند و البته اگردر این واگذاری تکه تکه نشود و بتواند به صورت یکپارچه بماند، می تواند نتایج مثبت زیادی داشته باشد.
میزان بهره برداری روستاییان از دفاتر آی سی تی روستایی را در روستایی نظیر قرن آباد در استان گلستان که فرهنگ سازی لازم انجام شده و دسترسی به پهنای باند 2 مگابیت در ثانیه را داشته است بسیار بالا و حتی بالاتر از شهر ارزیابی می کنیم. به خصوص در حوزه بانکداری الکترونیکی این روستا توانسته است از شهرهایی با چند برابر جمعیت موفق تر عمل کند. در حوزه فرهنگی و اقتصادی هم رشد بسیار خوبی داشته است. اما در بعضی از روستا ها که فرهنگ سازی برای این پدیده نشده است عملا پیشرفت جدی ایی وجود ندارد.اخیرا با مکانیزم های مختلفی که توسط برخی از قسمت های دولت در این دفاتر دیده شده، مثل توزیع کوپن، خدمات دفترچه پزشکی، فروش تلفن همراه، فیش تلفن همراه، ثبت نام در کنکورو بعضی از مسایلی که جنبه آنلاین داشته، خودشان را نشان می دهند و تا امروز بیشتر از 50 روستای کشور محصولات کشاورزی خود را به صورت آنلاین از طریق دفاتر آی سی تی روستایی می فروشد. این نشان می دهد که دفاتر آی سی تی روستایی استعداد و توان خوبی را دارند، اما به واسطه کم بودن پهنای باند، پشتیبانی نشدن اپراتورهای این دفاترو نبود یک بانی پشتیبانی کننده در مرکز، کار دفاتر لنگ می زند.
ناگفته نماند، این پروژه به عنوان موضوع پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد، سوژه علمی و قابل تحقیقی در دانشگاه ها شده است. امیدواریم نتایج این تحقیقات بتواند به پرورده شدن پروژه کمک کند و باعث ارتقای روستا ها شود.
این پروژه در سطح جهانی توانسته برنده جایزه خلاقیت و نوآوری منطقه آسیا و اقیانوسیه شود و همچنین جایزه سازمان ملل، یونیسف و AFACT را بگیرد. این جایزه، جایزه بسیار بزرگی است و نشان می دهد که این پروژه توانسته در سطح جهانی هم فرصت های خوبی را پیدا کند.
در تحلیلی که از عملکرد دولت نهم در خصوص آی سی تی روستایی ارایه دادید، عملکرد آنها را در این زمینه ضعیف دانستید، چه عاملی را در بی توجهی دولت نهم به این پروژه دخیل می دانید؟
عدم حمایت از پروژه آی سی تی روستایی از سوی دولت نهم را بایستی در کنار وضعیت آی سی تی در کل کشور بررسی کرد. وقتی ما وضعیت توسعه آی سی تی و به خصوص کاربردهای فناوری اطلاعات در دولت نهم را ارزیابی می کنیم متوجه عملکرد بسیار ضعیف دولت در این زمینه می شویم. یعنی در مواردی بسیار ضعیف بوده است.اگر چه دولت نهم با توجه به زیر ساخت هایی که قبلا در دولت هشتم بنا شده بود در حوزه واگذاری تلفن های همراه به مردم به عدد قابل ملاحظه ای دست یافته است، اما هنوز اپراتور جدیدی از طریق دولت نهم معرفی نشده است. اپراتور سوم هنوز برنامه وجودیش معلوم نیست و آنچه وجود داشته مربوط به زیر ساخت هایی است که در دولت قبلی آماده شده است. اگر این دولت هم اپراتور جدیدی را به چرخه اضافه کند، به تعداد تلفن های همراه بیشتر از آن چیزی که هست اضافه می شود، اما یکی از مشکلات بحث اینترنت و تلفن همراه در کشور ما بحث کیفیت است که متأسفانه به آن توجه جدی نمی شود. هم اکنون در کشوری مثل کره جنوبی تلفن همراه با امکانات نمایش تلویزیونی( TVmobile) در اختیار مردم قرار داده است که تا پهنای باند 5⁄2 مگابیت در ثانیه قدرت دسترسی مردم به تلفن همراه وجود دارد و مردم از تلفن همراه به عنوان کیف پول، یا مرکز آموزش برای یادگیری، بازار خرید و فروش و… استفاده می کنند. این همه در حالی است که تلفن همراه ما فقط امکان ارسال متن را دارد و این پایین ترین کیفیت ممکن است. جدا از این که پایین بودن کیفیت فنی موجب می شود قطعی ها و مشکلات زیادی در این زمینه داشته باشیم. همچنین در زمینه اینترنت نیز ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما در حوزه پهنای باند زیاد، بسیار کم است.آخرین آمارها نشان می دهد در حالی که ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما حدود یک صدم درصد است، یعنی از هر 10 هزار نفر یک نفر به اینترنت دسترسی دارد، در برخی از کشور های توسعه یافته این عدد 70 نفر در هر 100 نفر است.
ما چه زمانی می خواهیم این فاصله را بپوشانیم؟ چه برنامه ای برای توسعه اینترنت با پهنای باند بالا در کشورداریم ؟ این چالش بزرگی است. اگر ما بخواهیم در مورد عملکرد دولت نهم در حوزه کاربرد فناوری اطلاعات قضاوت کنیم، بهترین سوالی که در این زمینه داریم این است که چه موقع ما هم صاحب اینترنت با پهنای باند بالا در سطح وسیع می شویم ؟ امروزه اینترنت به صورت دایل آپ( شماره گیری) تقریبا در آمارها نقشی ندارد. و قضاوت دنیا در مورد اینترنت بر اساس دسترسی به اینترنت با پهنای باند بالا محاسبه می شود. متأسفانه گویا این یک مسأله تاریخی است که ما همواره باید جزو کشور های عقب افتاده و توسعه نیافته باشیم. شاید یکی از دلایل عدم توسعه ما در حوزه کاربردهای فناوری اطلاعات همین دیدگاه ضعیفی باشد که نسبت به این پدیده داریم و امکانات این پدیده هزاره سوم را درک نکرده ایم.هنوز باور نداریم که این پدیده، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم به سمت ما می آید و ما را تسلیم می کند، پس بهتر است که با درایت و دید بازو نگاه به جلو برنامه ها و مسیر توسعه این پدیده را پیش آوریم تا مجبور نباشیم خلاف میل باطنی مان تن به هر تحمیلی بدهیم که تکنولوژی برای ما پیش می آورد.
این فاصله یک به 10 هزار قابل قبول نیست. ما در واقع اینترنتی نداریم بر همین اساس وقتی اینترنتی نداریم، چه اینترنت شهری باشد چه روستایی. چه دولت الکترونیکی داشته باشی چه نداشته باشی. چه تجارت یا بانکداری الکترونیکی داشته باشی چه نداشته باشی. وقتی امکان دسترسی به اینترنت با کیفیت مطلوب وجود نداشته باشد حتی استاد دانشگاه هم رغبت نمی کند از اینترنت استفاده کند.
آقای دکتر به عنوان آخرین سوال جمع بندی شما از وضعیت آی سی تی در ایران چیست؟
در پایان به عنوان جمع بندی می توان گفت که تنها راه توسعه کشور ها در جهان استفاده مناسب از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای انجام امور روزمره و برنامه ریزی در جوامع است. اگر امروز این فناوری را به کار نگیریم و در توسعه سریع آن چه در حوزه شهری و چه در حوزه روستایی اقدام نکنیم فردا دیر خواهد بود.
بازار های جهانی هر روز توسط کشورهای توسعه یافته که با پهنای باند زیاد دسترسی به اینترنت دارند در حال پوشش است و بازاری برای ارتباط با در آینده وجود نخواهد داشت. به عنوان مثال در حوزه تجارت الکترونیکی بسیاری از افراد کشورمان امروزه از اینترنت استفاده کرده و به صورت خرید بر خط (آن لاین) از کشور های مختلف انجام می دهند. اما در داخل کشوراین امکان در سطح بسیار محدودی وجود دارد. مثلا طبق گفته وزیر محترم بازرگانی در چهارمین کنفرانس ملی تجارت الکترونیکی قرار است تا پایان سال جاری سهم تجارت الکترونیک در کشورمان به یکصد میلیارد تومان(یکصد میلیون دلار) برسد.اگر این عددد را در کناردرآمد 60 میلیارد دلاری نفت مقایسه کنید می بینید که اصلا عدد قابل اعتنائی نیست.یعنی هیچ!
حالا چه برنامه زمان بندی شده و چه راهبردی قرار است ما را به سمت تجارت الکترونیک راهنمایی کند؟ این عددها نگران کننده است. در حالی که مسوولان اعلام می کنند که مثلا ما امسال در برابر سال قبل 10 برابرتوسعه تجارت الکترونیکی را افزایش داده ایم و این ذهنیت در جامعه ایجاد می شود که چه رشد خوبی! صرف دادن آمارو ارقام مشکلی را حل نمی کند. باید با واقعیات واقعی برخورد کرد.
کل GDP کشور در سال 220 میلیارد دلار است، اگر ما بخواهیم این 100 میلیون تومان را با آن بسنجیم کاملا هیچ است. مثل دیدن یک هندوانه در برابر یک ارزن است.