‏ آی سی تی روستایی در محاق تعلیق

نویسنده

shahkoo.jpg

سید محمد مهدی شهیدی

آی سی تی روستایی در ایران با اهتمام علی اکبر جلالی، در شاهکوه، روستای زادگاه وی در دولت اول خاتمی ‏کلید خورد و به زودی با تلاش های شخصی او در تمام جهان مجازی شناخته شد. پایبندی جلالی به توسعه فناوری ‏اطلاعات در کشورش موجب شد تا توجه دولت مردان به این مقوله جلب شود تا جایی که پروژه هایی برای تمام ‏روستاهای کشور تعریف و عملیاتی شد. با این همه پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 و نشستن ‏دکتر محمود احمدی نژاد بر صندلی ریاست قوه اجرایی کشور، آی سی تی روستایی نیز در کنار سایر پروژه های ‏کاربری فناوری اطلاعات در محاق سیاست های محدود کننده دولت نهم قرار گرفت و به رغم آماده بودن زیر ‏ساخت های فنی به حالت تعلیق در آمد. در گفت و گویی اختصاصی با دکتر جلالی، وضعیت آی سی تی روستایی ‏و عملکرد دولت نهم را در این زمینه به بحث گذاشتیم که ما حصل آن را در ادامه می خوانید.‏

‎ ‎لطفا برای شروع تعریفی اجمالی ازآی سی تی روستایی بدهید.‏‎ ‎

روستای الکترونیکی روستایی است که موج فناوری اطلاعات و ارتباطات چهره آن را دگرگون کرده و ‏کاربردهای الکترونیکی در زندگی مردم روستا کاملا مشهود است. در چنین روستایی مردم به کاربردهای مختلف ‏فناوری اطلاعات از جمله دولت الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و بهداشت الکترونیکی ‏دسترسی داشته و امور روزانه خود را در زمینه کشاورزی، دامداری و داد و ستد از طریق سیستم های ‏الکترونیکی انجام می دهند. روستای الکترونیکی نقطه دسترسی روستاییان به جهان خارج است. ‏

‎ ‎در ایران روستای الکترونیکی از چه زمانی و چگونه شکل گرفت؟‏‎ ‎

بحث آی سی تی روستایی در ایران اولین بار در سال 1379 در روستای شاهکوه آغاز شد. این رویداد بازتاب ‏گسترده ای در داخل و خارج کشور داشت و متعاقب آن اظهارعلاقه برای توسعه آی سی تی روستایی بوجود آمد و ‏موجب شد تا اولین همایش آی سی تی روستایی در سال 1382 در دانشگاه علم و صنعت برگزار شود. در این ‏همایش پیشنهاد تجهیز 10 هزار روستا به دفتر آی سی تی روستایی توسط من ارایه شد و وزارت آی سی تی که ‏آن زمان توسط دکتر معتمدی مدیریت می شد، با پذیرش پیشنهاد پذیرفت که این پروژه را در سطح روستاهای ‏کشور پیاده کند. بنده نیز با برخی همکاران در دانشگاه علم و صنعت ایران مسوولیت مشاوره این پروژه را ‏برعهده گرفتیم و مطالعه های علمی را در خصوص این پروژه در دانشگاه علم و صنعت آغاز کردیم. بدین ‏صورت ابعاد گوناگون پروژه سنجیده و کلیه پروژه های مشابه آن در دنیا جمع آوری شد تا در نهایت به صورت ‏یک پروژه مشخص تدوین و ارایه شد.‏

‎ ‎این پروژه واجد چه مشخصاتی بود؟‏‎ ‎

در ابتدا قرار بود شش هزارو 700 روستا به دفاترآی سی تی مجهز شوند و متعاقب آن سه هزارو 300 دفتر جدید ‏نیز در مناطقی از کشور که فضای فیزیکی نداشتند ساخته شود. در حال حاضر از این شش هزار و 700 روستا، ‏تعداد 4 هزار روستا به دفاتر آی سی تی روستایی مجهز هستند.‏

هدف اصلی از ایجاد و توسعه دفاتر آی سی تی روستایی این بوده است که اولا خدمات و کاربردهای بانکداری ‏الکترونیکی را در روستا ها ترویج کنند تا با این عمل روستاییان مجبور نباشند برای انجام عملیات محدود به ‏شهرها مراجعه کنند. این کار از مهاجرت روستاییان به شهرها می کاهد زیرا امکان دسترسی آنها را به امکانات ‏مالی گسترش می دهد. دوم این که دفاتر‏‎ ‎آی سی تی خدمات پُستی را برای روستاییان تسهیل کرده است، به گونه ‏ای که آنها بتوانند محصولات خود را دربسته بندی های کوچک در این دفاتر به فروش برسانند. سومین هدف موثر ‏این دفاتر خدمات ‏IT‏ بوده است. به نحوی که این دفاتر به عنوان پیشخوان دولت باشند و روستاییان بتوانند از این ‏طریق خدمات دولتی را دریافت کنند. یعنی بتوانند از طریق دفاتر‎ ‎آی سی تی به سرویس های مختلف ادارات و ‏سازمان های مختلف دولتی متصل شوند. مثلا از طریق اداره کشاورزی بتوانند کود و سم و امکانات دیگر را ‏دریافت کنند. یا از ترویج کشاورزی بتوانند خدمات آنلاین ترویج کشاورزی را دریافت کنند. و دراین حوزه و از ‏این دست 750 کارمشخص دراین دفاتر شناسایی شده است که بایستی به تدریج به حالت اجرایی درآیند. و البته ‏مردم با فرهنگ سازی هایی که می شود از این دفاتر استفاده کنند. شما تصور کنید که یک روستایی به این دفاتر ‏مراجعه کند و از طریق اینترنت مراحل کاشت، داشت و برداشت یک محصول را به او نشان دهند. و یا این که ‏بازارهای فروش را بتوان به راحتی به آنها نشان دهند تا بتواند ازطریق این دفاتر محصولات خود را به فروش ‏برساند.‏‎ ‎این خود به طور قطع و یقین موجب ارتقاء کیفیت زندگی روستایی می شود. بچه های روستایی می توانند ‏از طریق دفاتر‎ ‎آی سی تی روستایی به صورت مجازی دردانشگاه های پذیرفته شده تحصیل کنند. نمونه این کار را ‏ما در حال حاضر در روستای قرن آباد داریم که 4 دانشجو به صورت مجازی در حال گذراندن واحد های درسی ‏مهندسی ‏IT‏ دانشکده الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران هستند. بیش از 40 نفر از دختران روستایی مشغول ‏تحقیق و پژوهش برای شرکت پتروشیمی، ایران خودرو و برخی از سازمان های مختلف دولتی به صورت کار ‏از راه دور هستند. بنابراین این دفاتر علاوه بر ارایه خدمات اطلاع رسانی، که در توسعه هزاره سوم نقش آفرین ‏است، فضایی را فراهم کرده که از نظر اقتصادی و فرهنگی زمینه های خوبی را برای رشد روستاها فراهم ‏آورده است. بنابر تحقیقاتی که توسط یونسکو روی روستای قرن آباد به عنوان اولین پایگاه توسعه یافته آی سی تی ‏روستایی انجام شده است، بعد از گذشت یک سال و نیم از تاسیس دفاتر توسعه آی سی تی‎ ‎‏ روستایی وضعیت ‏اقتصادی روستاها حدود 40 درصد و وضعیت اجتماعی این روستاها حدود 60 درصد رشد داشته است. همچنین ‏بانکداری الکترونیکی که برای اولین بار در این روستا تاسیس شد و به عنوان اولین بانک الکترونیکی روستایی ‏شناخته شد، رتبه دومین شعبه فعال استان گلستان را کسب کرده که بسیار حایز اهمیت است. زیرا می بینیم در ‏روستایی که فقط 450 خانوار جمعیت دارد شعبه بانکی آن، که الکترونیکی است، از شهرهایی مانند علی آباد و ‏آذر شهر درهمان استان فعال تر است. این موارد نشان می دهند که دفاترآی سی تی روستایی می توانند فعال عمل ‏کنند.‏

‎ ‎ارزیابی شما از وضعیت دفاترآی سی تی روستایی در سایر استان های کشورچیست؟‎ ‎

در برخی از استان ها نظیر استان گلستان که در حال حاضر 220 دفتر آی سی تی روستایی دارد و مدیریت قوی ‏ایی درآنها اعمال می شود، این دفاتر بسیار موفق و فعال بوده اند؛ چندان که توانسته اند تاثیرات مثبت بسیاری در ‏سطح روستاها برجای بگذارند. در برخی از استان ها هم که هیچ تبلیغ و اطلاع رسانی در مورد این دفاتر نشده ‏است، این دفاتر بسیار غیر فعال هستند و این سوال برای روستاییان مطرح است که اصلا ارزش این دفاتر چیست؟ ‏و چرا بنا شده اند؟ دفاترآی سی تی روستایی دقیقا همانند کامپیوتر روی میز روسای ادارات است که ارزش و ‏کارایی آنها بستگی به استفاده کننده از آنها دارد. یعنی می تواند صرفا تزئینی باشند یا اینکه برعکس، کارایی ‏مدیران را چندین برابر بالا ببرند. در روستاهایی که افراد و مدیران فعالی وجود داشته، دفاتر‎ ‎آی سی تیروستایی ‏فعال و موفق عمل می کنند وآن جایی که مدیران حوزه یا وزارت آی سی تی غیر فعال باشند، این دفاتر هم کارایی ‏تعریف شده را ندارند. اتفاقا این خود یک ‏index‏ و شاخصی است برای ارزیابی مدیران مرتبط؛ اگر دفاتر آی سی ‏تیروستایی حوزه زیر نظر آنان فعال باشند نشانگر کارایی مدیر ذیربط است و برعکس.‏

‎ ‎دفاترتوسعه آی سی تی روستایی با چه چالش هایی مواجه بوده و هستند؟‎ ‎

دفاترتوسعه آی سی تی روستایی در مجموع با چالش هایی مواجه هستند که یکی از بزرگ ترین این چالش ها این ‏است که دولت الکترونیک در کشور ما هنوز تحقق پیدا نکرده است. تقریبا اکثرادارات و سازمان های دولتی هنوز ‏خدمات آنلاین( برخط) ندارند، در نتیجه نمی توانند در دفاتر آی سی تیروستایی سرویس بدهند. اگر ما مثلا کنکور ‏را در نظر بگیریم که به صورت برخط شده است شاهدیم که در دفاتر آی سی تی روستایی ثبت نام برای کنکور ‏به راحتی انجام می شود. یا برخی از سرویس هایی که درحال حاضر در کشور ما ایجاد شده است در دفاتر ‏روستایی هم به سهولت انجام می شود. این نشان می دهد که مهمترین اشکال و چالش در ارایه نشدن خدمات ‏الکترونیکی و آن لاین نبودن دستگاه های دولتی است.این نشان می دهد که ما باید به دنبال تحقق دولت ‏الکترونیکی باشیم، مقوله ای که متاسفانه در این زمینه موفقیت خوبی به دست نیاورده ایم. ‏

چالش و مشکل دوم، بحث پهنای باند است؛‏‎ ‎متأسفانه حتی اگر روستاها هم بخواهند دفاتر فعالی داشته باشند، و به ‏روستاییان - که معمولا افراد بی سواد یا کم سوادی هستند - مطالب به صورت تصویری آموزش داده شود، یا از ‏طریق ویدیویی فیلم هایی باشد که بتوان از طریق اینترنت مشاهده کرد، پهنای باند اندک این اجازه را به ما نمی ‏دهد. مثلا به دامداری که می خواهد گاو پرورش دهد نشان دهند که مراحل پرورش و بهره برداری از دام چگونه ‏است، اینها را نمی شود با نوشتن و گفتن به روستاییان آموزش داد. در نتیجه انتظار ما این است که پهنای باند در ‏دفاتر روستایی به شدت گسترش پیدا کند. ضرورتی که متأسفانه جزو سیاست های دولت و خصوصا دولت نهم ‏نیست. ما حتی در شهرها هم از کمبود پهنای باند رنج می بریم. چند سالی است که ما با چنین مشکلاتی دست به ‏گریبان هستیم و هیچ برنامه خاصی هم برای پیشرفت آن وجود ندارد، در واقع اگر در پروژه تکفا و در دولت ‏های گذشته چنین دغدغه ای وجود داشت، متاسفانه در دولت نهم به طور کامل کنار گذاشته شده است.‏

مساله دیگری که روند فعال شدن و توسعه دفاترآی سی تی روستایی را به چالش کشیده است، نبود برنامه ای ‏جامع برای اپراتورها و یا کسانی است که این دفاتر را اداره می کنند. به عنوان مثال در شرکت های مشابه دفاتر ‏توسعه آی سی تی روستایی در هند، به اپراتورهای این دفاتر به صورت سوبسید، دولت حقوق می دهد. در آنجا ‏دولت به مدت 5 سال هزینه ارایه خدمات و سرویس ها و حتی ساختن ساختمان این دفاتر را برعهده گرفته و بعد ‏تحویل بخش خصوصی داده و قرار شده است که بعد از 5 سال به تدریج این دفاتر به سمت خودکفایی و ‏خودگردانی گام بردارند. اما در ایران متأسفانه به نیروی انسانی این دفاتر خدمات خوبی داده نمی شود و این خود ‏تبدیل به یک چالش شده است. نیروها ی این دفاتر، طبق برنامه ای که ما تعریف کرده بودیم، قرار بود از افراد ‏متخصص و کارآمد باشند اما شاهدیم که نیروهایی که در این دفاتر کار می کنند عموما تجربه و دانشی در این ‏زمینه ندارند. این خود انگیزه ای برای کاهش استفاده از این دفاترشده است.‏

در مجموع می توان گفت که نفس توسعه این دفاتر، هم از لحاظ فرهنگی و هم از نظر اقتصادی، می تواند در ‏روستاها تاثیر بسزایی بگذارد و باعث ارتقای کیفیت زندگی روستاییان شود. از طرفی نبود برنامه ای منسجم در ‏سیستم های دولتی باعث شده است تا دفاتر نتوانند از پتانسیل های موجود شان استفاده کنند. همین دفاتر در ‏هندوستان به خوبی کار می کنند ولی در ایران شاهدیم که خود بیشتر تبدیل به چالش شده اند و دولت علاقه ای به ‏توسعه این دفاتر به طور جدی ندارد. اینها مسایلی است که برمی گردد به رویکرد فرهنگی و ذهنی متولیان و ‏مدیران ارشد دولتی؛ برخی بر این عقیده اند که به واسطه دفاتر روستایی، روستاییان هم مانند شهری ها به مسایلی ‏نظیر چت کردن آلوده شوند. و ناهنجاری هایی که به زعم دولت در حوزه اینترنت در شهرها وجود دارد، دامن ‏روستاییان را نیز بگیرد. در واقع مسوولان دولتی نمی دانند که در روستاها ما اینترنت را به خانه روستاییان نبرده ‏ایم، بلکه دفاتر‎ ‎آی سی تی روستایی را بنا کرده ایم و اینترنت را به این دفاتر برده ایم و اینها فقط سرویس و ‏خدمات به مردم ارایه می دهند.در حقیقت در روستا ها، اینترنت بین مردم توزیع نشده است بلکه دسترسی به ‏اطلاعات و دانش برای روستاییان فراهم شده است.‏

‎ ‎مدیریت کنونی آی سی تی روستایی را در سطح کلان چگونه ارزیابی می کنید؟‎ ‎

از نظر مدیریتی دفاترآی سی تی روستایی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند. هیچ برنامه مدیریتی منسجمی ‏در این زمینه وجود ندارد. اما به طور کلی از آنجا که این دفاتر پتانسیل قوی ایی دارند خود به خود حرکت های ‏دلسوزانه ای از سوی برخی بخش ها انجام گرفته که لااقل باعث بقای این دفاتر شده است و اگر برنامه منسجمی ‏در سطح کلان دولتی وجود داشته باشد می تواند تاثیرات خوبی را داشته باشد.‏

‎ ‎به عقیده شما ملکرد دولت نهم را در زمینه پروژه آی سی تی روستایی چگونه بوده است؟‎ ‎

اوایل به نظر می آمد که دولت نهم علاقه ای به توسعه دفاتر آی سی تی روستایی ندارد به همین دلیل مدتی طول ‏کشید تا دولت برای توسعه دفاتر، که در دولت قبلی راه افتاده بود، دوباره به حرکت ادامه دهند. خوشبختانه به ‏مرور زمان این علاقه بیشتر شد و پیش بینی می شد که حرکت جدیدتری دارد شروع می شود وما از این بابت ‏خیلی خوشجال بودیم. ولی لازم به ذکر است که در مجموع آن طور که انتظار می رفت دولت نهم، که با شعارهای ‏عدالت محوری و رساندن خدمات بیشتربه روستاییان روی کار آمد بیشترین اهتمام را برای توسعه این دفاتر داشته ‏باشد ولااقل پروژه هایی را که در دولت قبلی شروع شده بود ادامه دهد، اما آن شعارها و ادامه آن اقدامات تا این ‏ساعت بی جواب مانده است. این در حالی است که پروژه هایی که در دولت قبلی مصوب شده و هزینه این پروژه ‏هم از طریق خود مردم پرداخت شده است و دولت نقشی در پرداخت هزینه های این پروژه نداشت، متوقف مانده ‏اند.جالب است بدانید که کل هزینه این پروژه ها از محل ودیعه تلفن همراه پرداخت شده است. ولی متاسفانه ‏انتظارات ما، با توجه به اینکه هزینه آن را خود مردم پرداخت کردند و نه دولت، برآورده نشد.‏

‎ ‎نقش بخش خصوصی را با توجه به ابلاغیه مقام رهبری درمورد خصوصی سازی اصل 44، در ‏خصوص توسعه آی سی تی‎ ‎‏ روستایی چگونه ارزیابی می کنید؟‎ ‎

اصل 44 قانون اساسی اگربتواند در حوزه روستایی زمینه ای را فراهم کند تا به آگاهی عمومی روستایی ها و ‏دسترسی به اطلاعات، به خصوص اطلاعات مرتبط به مسایل اقتصادی بینجامد، کار بزرگی انجام داده است. به ‏همین خاطر اگر بخش خصوصی بتواند مسوولیت دفاتر آی سی تی روستایی را به عنوان یک اپراتور مستقل ‏داشته باشد قطعا توسعه این دفاتر می تواند با سرعت بیشتری و کیفیت بالاتری به جلو برود. در این خصوص اگر ‏دولت یک سوبسید ی را بابتِ راه اندازی کیفی این دفاتر اختصاص بدهد و از اپراتورها به صورت ویژه حمایت ‏کند، می تواند کل بخش ارتباطات روستا شامل مخابرات و دفاتر آی سی تی را به صورت یک جا به اپراتور ‏مستقلی واگذار کند. این می تواند در حوزه اصل 44 قانون اساسی به صورت یک پروژه واگذاری و ملی تعریف ‏شود و به بخش خصوصی واگذار شود. من مطمئنم که در این صورت این دفاتر جایگاه بسیار خوبی را پیدا می ‏کنند. این مسأله ای است که خوشبختانه شما مطرح کردید و اکنون برای اولین بار در مورد آن صحبت می شود و ‏خوب است که مسوولان به آن توجه کنند و در مورد آن صحبت بشود. توصیه خود من در این زمینه این است که ‏دفاتر توسعه آی سی تی روستایی به واسطه دولت و با مدیریت دولتی نمی توانند به طور کیفی به کار خود ادامه ‏بدهند و حتما باید به نوعی واگذار شوند و البته اگردر این واگذاری تکه تکه نشود و بتواند به صورت یکپارچه ‏بماند، می تواند نتایج مثبت زیادی داشته باشد. ‏

‎‎

میزان بهره برداری روستاییان از دفاتر آی سی تی روستایی را در روستایی نظیر قرن آباد در استان گلستان که ‏فرهنگ سازی لازم انجام شده و دسترسی به پهنای باند 2 مگابیت در ثانیه را داشته است بسیار بالا و حتی بالاتر ‏از شهر ارزیابی می کنیم. به خصوص در حوزه بانکداری الکترونیکی این روستا توانسته است از شهرهایی با ‏چند برابر جمعیت موفق تر عمل کند. در حوزه فرهنگی و اقتصادی هم رشد بسیار خوبی داشته است. اما در ‏بعضی از روستا ها که فرهنگ سازی برای این پدیده نشده است عملا پیشرفت جدی ایی وجود ندارد.اخیرا با ‏مکانیزم های مختلفی که توسط برخی از قسمت های دولت در این دفاتر دیده شده، مثل توزیع کوپن، خدمات ‏دفترچه پزشکی، فروش تلفن همراه، فیش تلفن همراه، ثبت نام در کنکورو بعضی از مسایلی که جنبه آنلاین داشته، ‏خودشان را نشان می دهند و تا امروز بیشتر از 50 روستای کشور محصولات کشاورزی خود را به صورت ‏آنلاین از طریق دفاتر آی سی تی روستایی می فروشد. این نشان می دهد که دفاتر آی سی تی روستایی استعداد و ‏توان خوبی را دارند، اما به واسطه کم بودن پهنای باند، پشتیبانی نشدن اپراتورهای این دفاترو نبود یک بانی ‏پشتیبانی کننده در مرکز، کار دفاتر لنگ می زند.‏

ناگفته نماند، این پروژه به عنوان موضوع پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد، سوژه علمی و قابل تحقیقی در ‏دانشگاه ها شده است. امیدواریم نتایج این تحقیقات بتواند به پرورده شدن پروژه کمک کند و باعث ارتقای روستا ها ‏شود.‏

این پروژه در سطح جهانی توانسته برنده جایزه خلاقیت و نوآوری منطقه آسیا و اقیانوسیه شود و همچنین جایزه ‏سازمان ملل، یونیسف و ‏AFACT‏ را بگیرد. این جایزه، جایزه بسیار بزرگی است و نشان می دهد که این پروژه ‏توانسته در سطح جهانی هم فرصت های خوبی را پیدا کند.‏

‎ ‎در تحلیلی که از عملکرد دولت نهم در خصوص آی سی تی روستایی ارایه دادید، عملکرد آنها را در ‏این زمینه ضعیف دانستید، چه عاملی را در بی توجهی دولت نهم به این پروژه دخیل می دانید؟‎ ‎

عدم حمایت از پروژه آی سی تی روستایی از سوی دولت نهم را بایستی در کنار وضعیت آی سی تی در کل کشور ‏بررسی کرد. وقتی ما وضعیت توسعه آی سی تی و به خصوص کاربردهای فناوری اطلاعات در دولت نهم را ‏ارزیابی می کنیم متوجه عملکرد بسیار ضعیف دولت در این زمینه می شویم. یعنی در مواردی بسیار ضعیف بوده ‏است.اگر چه دولت نهم با توجه به زیر ساخت هایی که قبلا در دولت هشتم بنا شده بود در حوزه واگذاری تلفن های ‏همراه به مردم به عدد قابل ملاحظه ای دست یافته است، اما هنوز اپراتور جدیدی از طریق دولت نهم معرفی نشده ‏است. اپراتور سوم هنوز برنامه وجودیش معلوم نیست و آنچه وجود داشته مربوط به زیر ساخت هایی است که در ‏دولت قبلی آماده شده است. اگر این دولت هم اپراتور جدیدی را به چرخه اضافه کند، به تعداد تلفن های همراه ‏بیشتر از آن چیزی که هست اضافه می شود، اما یکی از مشکلات بحث اینترنت و تلفن همراه در کشور ما بحث ‏کیفیت است که متأسفانه به آن توجه جدی نمی شود. هم اکنون در کشوری مثل کره جنوبی تلفن همراه با امکانات ‏نمایش تلویزیونی( ‏TVmobile‏) در اختیار مردم قرار داده است که تا پهنای باند 52 مگابیت در ثانیه قدرت ‏دسترسی مردم به تلفن همراه وجود دارد و مردم از تلفن همراه به عنوان کیف پول، یا مرکز آموزش برای ‏یادگیری، بازار خرید و فروش و… استفاده می کنند. این همه در حالی است که تلفن همراه ما فقط امکان ارسال ‏متن را دارد و این پایین ترین کیفیت ممکن است. جدا از این که پایین بودن کیفیت فنی موجب می شود قطعی ها و ‏مشکلات زیادی در این زمینه داشته باشیم. همچنین در زمینه اینترنت نیز ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما در ‏حوزه پهنای باند زیاد، بسیار کم است.آخرین آمارها نشان می دهد در حالی که ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما ‏حدود یک صدم درصد است، یعنی از هر 10 هزار نفر یک نفر به اینترنت دسترسی دارد، در برخی از کشور ‏های توسعه یافته این عدد 70 نفر در هر 100 نفر است.‏

ما چه زمانی می خواهیم این فاصله را بپوشانیم؟ چه برنامه ای برای توسعه اینترنت با پهنای باند بالا در ‏کشورداریم ؟ این چالش بزرگی است‏‎.‎‏ اگر ما بخواهیم در مورد عملکرد دولت نهم در حوزه کاربرد فناوری ‏اطلاعات قضاوت کنیم، بهترین سوالی که در این زمینه داریم این است که چه موقع ما هم صاحب اینترنت با پهنای ‏باند بالا در سطح وسیع می شویم ؟ امروزه اینترنت به صورت دایل آپ( شماره گیری) تقریبا در آمارها نقشی ‏ندارد. و قضاوت دنیا در مورد اینترنت بر اساس دسترسی به اینترنت با پهنای باند بالا محاسبه می شود. متأسفانه ‏گویا این یک مسأله تاریخی است که ما همواره باید جزو کشور های عقب افتاده و توسعه نیافته باشیم. شاید یکی از ‏دلایل عدم توسعه ما در حوزه کاربردهای فناوری اطلاعات همین دیدگاه ضعیفی باشد که نسبت به این پدیده داریم ‏و امکانات این پدیده هزاره سوم را درک نکرده ایم.هنوز باور نداریم که این پدیده، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم به ‏سمت ما می آید و ما را تسلیم می کند، پس بهتر است که با درایت و دید بازو نگاه به جلو برنامه ها و مسیر توسعه ‏این پدیده را پیش آوریم تا مجبور نباشیم خلاف میل باطنی مان تن به هر تحمیلی بدهیم که تکنولوژی برای ما پیش ‏می آورد.‏

این فاصله یک به 10 هزار قابل قبول نیست. ما در واقع اینترنتی نداریم بر همین اساس وقتی اینترنتی نداریم، چه ‏اینترنت شهری باشد چه روستایی. چه دولت الکترونیکی داشته باشی چه نداشته باشی. چه تجارت یا بانکداری ‏الکترونیکی داشته باشی چه نداشته باشی. وقتی امکان دسترسی به اینترنت با کیفیت مطلوب وجود نداشته باشد ‏حتی استاد دانشگاه هم رغبت نمی کند از اینترنت استفاده کند.‏

‎ ‎آقای دکتر به عنوان آخرین سوال جمع بندی شما از وضعیت آی سی تی در ایران چیست؟‎ ‎

در پایان به عنوان جمع بندی می توان گفت که تنها راه توسعه کشور ها در جهان استفاده مناسب از فناوری ‏اطلاعات و ارتباطات برای انجام امور روزمره و برنامه ریزی در جوامع است. اگر امروز این فناوری را به کار ‏نگیریم و در توسعه سریع آن چه در حوزه شهری و چه در حوزه روستایی اقدام نکنیم فردا دیر خواهد بود.‏

بازار های جهانی هر روز توسط کشورهای توسعه یافته که با پهنای باند زیاد دسترسی به اینترنت دارند در حال ‏پوشش است و بازاری برای ارتباط با در آینده وجود نخواهد داشت. به عنوان مثال در حوزه تجارت الکترونیکی ‏بسیاری از افراد کشورمان امروزه از اینترنت استفاده کرده و به صورت خرید بر خط (آن لاین) از کشور های ‏مختلف انجام می دهند. اما در داخل کشوراین امکان در سطح بسیار محدودی وجود دارد. مثلا طبق گفته وزیر ‏محترم بازرگانی در چهارمین کنفرانس ملی تجارت الکترونیکی قرار است تا پایان سال جاری سهم تجارت ‏الکترونیک در کشورمان به یکصد میلیارد تومان(یکصد میلیون دلار) برسد.اگر این عددد را در کناردرآمد 60 ‏میلیارد دلاری نفت مقایسه کنید می بینید که اصلا عدد قابل اعتنائی نیست.یعنی هیچ!‏

حالا چه برنامه زمان بندی شده و چه راهبردی قرار است ما را به سمت تجارت الکترونیک راهنمایی کند؟ این ‏عددها نگران کننده است. در حالی که مسوولان اعلام می کنند که مثلا ما امسال در برابر سال قبل 10 برابرتوسعه ‏تجارت الکترونیکی را افزایش داده ایم و این ذهنیت در جامعه ایجاد می شود که چه رشد خوبی! صرف دادن ‏آمارو ارقام مشکلی را حل نمی کند. باید با واقعیات واقعی برخورد کرد.‏

کل ‏GDP‏ کشور در سال 220 میلیارد دلار است، اگر ما بخواهیم این 100 میلیون تومان را با آن بسنجیم کاملا ‏هیچ است. مثل دیدن یک هندوانه در برابر یک ارزن است. ‏

‏ ‏