مدتی است که موضوع تغییر ارزش پول ملی از طریق برداشتن چهار صفر توسط مسوولان مطرح شده است و آن گونه
که برخی گزارشها گفته اند قرار است امسال این نقشه را عملی سازند. اهمیت این جراحی بزرگ آنقدر است که به جای
تعجیل در کار باید فرصت بررسی همه جانبه و عمیق موضوع را به جامعه داد و تنها زمانی به این کار پرداخت که اولا در تشخیص خود تقریباً به یقین رسیده باشند و ثانیاً شرایط موجود را برای انجام کار مناسب بدانند یا بسته های درمانی مناسب کرده باشند و ثالثاً بعد از این جراحی و برای دوره نقاهت را مهیا کرده باشند. در بسیاری اوقات در
توجیه انجام این کار مثلا کشورهای دیگر را که در این کار موفقیت نسبی داشته اند، میآورند که در همین جا باید گفت چنین مقایسه ای نادرست است زیرا مثل این است که در مسابقه اسب سواری بخواهیم شرکت کنیم و آن وقت نگاه کنیم به اسبهای برنده و ما برای اینکه برنده شویم زین خود را مانند زین اسب برنده بکنیم و توقع داشته باشیم که با زین مشابه اسب برنده ما هم برنده شویم. در این خصوص و در این مجال مختصر نکات زیر را تقدیم می کنم:
1- پول مهمترین ابزار اقتصادی است که آن را برای جامعه به مهمات تشبیه کرده اند لذا همواره توصیه شده است از دستکاری و بازی کردن با آن باید پرهیز شود و فقط در مواقع لزوم باید از آن استفاده کرد. پول سه کارکرد مهم دارد؛ اول اینکه معیار ارزشهاست و ما ارزش هر کالا یا خدمتی را با آن می سنجیم و اندازه گیری می کنیم.
دوم اینکه وسیله مبادله است که با آن کالاها و خدمات را مبادله میکنیم و کار خود را با پول و پول خود را با کالا و خدمت مورد نیاز مبادله می کنیم.
و سوم اینکه وسیله ذخیره ارزش است یعنی پس انداز و ثروت خود را با آن نگهداری می کنیم. این به آن معنی است که اگر در آن تغییری به وجود بیاوریم هر سه این سه کارکرد دچار نوسان میشود و نقطه تعادل خود را از دست میدهد و کسی نمی تواند ضمانت دهد که جامعه می تواند دوباره نقطه تعادل جدیدی را بدون هزینه یا با هزینه کم به دست آورد.
به هم ریختن ارزش کار، کالا، خدمات، دارایی ها و پساندازهای خرد و کلان مردم حادثه عظیمی است که به نظر
نویسنده از طرح بزرگ هدفمند کردن یارانه ها حیاتی تر است. بنابراین گرچه تمایل دست اندرکاران برای انجام کاری
در رابطه با پول و درمان بیماریهای آن قابل درک است ولی در تشخیص اینکه بیماری پولی فعلی کشور نیاز به چنین
عمل جراحی بزرگی دارد باید تامل فراوان کرد زیرا به درستی مانند جراحی قلب باز و تعویض قلب خواهد بود که نه فقط مرحله تشخیص نیاز، بلکه دو مرحله دیگر انجام جراحی و مرحله درمانهای پس از آن اهمیت زیادی دارد.
2- تغییر مبنای پول و حذف صفرها برای درمان مشکلی به نام “تورم مهارنشده، تورم سواره یا تورم لجام گسیخته” تجویز می شود. در واقع کشوری که دچار این نوع تورم است بعد از اینکه انواع درمانها را که مهمترین آن ایجاد نظم و
انضباط در هزینه ها و امور مالی دولت است چندین و چند بار آزمایش بکند و موفق نشود آن وقت به فکر انجام این کار میافتد. اما سوال این است که این بیماری حاد چیست و علائم آن کدام است و آیا کشور ما که دچار مشکلات فراوان پولی است از این بیماری به این شدت رنج میبرد یا خیر؟ به طور مختصر هایپر اینفلیشن یا تورم حاد مهارنشده وضعیتی است که در آن تورم سه رقمی باشد یا دورقمی که اغلب بالای 50 درصد باشد و این وضع برای سالها ادامه داشته باشد، همان طور که در ترکیه در طول دهه 1990 وجود داشت. تورم سالانه ترکیه در آن سالها اغلب بالای 120، 110 درصد بود یا حتی به 150 درصد و بالاتر هم میرسید و هر وقت آن را مهار می کردند به 80، 70 درصد میرسید. تورم حاد مهارنشده طبق نظر “کاگان” زمانی است که تورم 50 درصد در ماه وجود داشته باشد. ریشه این مشکل افزایش بیرویه نقدینگی است که تناسبی با افزایش تولید ملی نداشته باشد یعنی نقدینگی برای تامین هزینه های دولت
به وجود میآید ولی در برابر آن به نسبت تولید و رشد ملی افزایش پیدا نمی کند.
3- مهمترین علائم تورم حاد و مهار نشده را می توان در چند مورد خلاصه کرد: اول اینکه مردم به طور گسترده برای پس اندازهای خود و ذخیره داراییها پول خارجی نگهداری کنند، دوم اینکه ارزش اشیا و کالاها به پول خارجی در ذهن
مردم نقش بسته باشد و سوم اینکه پدیدهای به نام شاخصبندی قیمتها یا ایندکسیشن یا تغییر قیمت خرید و فروش بر اساس شاخص اعلام شده رسمی به طور روزانه، هفتگی یا ماهانه در بسیاری از موارد رایج شده باشد. یعنی دستمزد کارگران
روزانه یا هفتگی با شاخص اعلام شده افزایش می یابد، قیمت کالاها به طور روزانه یا هفتگی تغییر پیدا میکند، قبوض آب و برق و گاز و تلفن بر همین اساس رسماً بالا میروند. این روند آنقدر پیش میرود و در دایره معیوب میافتد که روزانه نیاز به تعدیل قیمت ها پیدا میشود. حتماً خیلی ها یادشان می آید که وقتی در دهه گذشته به ترکیه سفر میکردند نرخ ارز در روز ورود با نرخ ارز در روز خروج تفاوت زیادی کرده بود. مردم عادی ترکیه که پول خود را اغلب به دلار نگهداری میکردند هر وقت که نیاز به لیره ترک داشتند به صرافیها مراجعه میکردند و لذا جلوی صرافیها
همیشه شلوغ بود.
4 - اگر بررسی عمیقتری در شرایط کشورهایی که دست به چنین جراحی ای زدند بکنیم، متوجه تفاوتهای زیادی بین شرایط خودمان با شرایط آن کشورها میشویم. کشورهای متعددی دچار این بیماری شدهاند. بدترین آنها مجارستان،
زیمبابوه، یوگسلاوی، آلمان، یونان و تایوان بودهاند. در مجارستان تورم روزانه 207 درصد بود و هر 15
ساعت قیمتها دو برابر میشد. در زیمبابوه این ارقام برابر با 98 درصد تورم روزانه بود که هر 24⁄7 ساعت قیمتها دو برابر میشد. در یوگسلاوی به ترتیب 64⁄6 درصد و هر 1⁄4 روز، در آلمان 20 درصد و هر 3⁄7 روز، در یونان 17 درصد و هر 4⁄3 روز و در تایوان 11 درصد و هر 6⁄7 روز قیمتها دو برابر میشدند.
5 - کشورهایی مانند آنگولا هم وقتی در سال 1990 دست به تغییر مبنای پول زدند موفق نشدند و لذا دوباره در سال 1995 مجبور شدند یک بار دیگر این کار را بکنند ولی باز هم ناموفق بودند و باالخره برای بار سوم در سال 1999 این کار را کردند. بنابراین تضمینی برای مجددا موفقیت وجود ندارد. نمیتوان گفت این کار حتماً با موفقیت توام است.
6 - نتیجه اینکه نویسنده با بسیاری از کسانی که معتقدند پول ملی دچار بیماری است و نیاز به درمان های مهمی دارد همعقیده هستم ولی با این جراحی بزرگ نظر موافق ندارم زیرا اولا گرچه ریشه مشکلات موجود پولی کشور را در افزایش نقدینگی ناشی از بی انضباطی مالی میدانم ولی علائم موجود را کافی برای تشخیص حالت تورم حاد مهارنشده نمیدانم و لذا این درمان را مضر میدانم. ثانیاً به فرض آنکه تشخیص آقایان را درست بدانیم این درمان فقط در یک بسته ای از درمانهای مختلف می تواند موفق باشد یعنی مگر می شود با تغییر مبنای پول انضباط مالی ایجاد کرد؟ مگر با حذف صفرهای پول می توان سرمایه گذاری را بالا برد و ورود سرمایه ها به کشور را افزایش داد و تولید ملی کشور را بالا برد؟ و ثالثاً اینکه آیا واقعاً شرایط کلی موجود اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یعنی زمانی که کشور در حال یک جراحی بزرگ دیگری مانند هدفمند کردن یارانه هاست شرایط خوبی برای جراحی بزرگ تعویض پول است؟ مگر میشود یک بیمار را همزمان تحت عمل جراحی مغز و اعصاب و جراحی تعویض قلب قرار داد آن هم بدون اینکه شرایط لازم در بیمارستان مهیا شده باشد.
مخصوصاً اینکه از بسیاری از طرفداران این جراحی بزرگ شنیدهام که اشکالات موجود در محاسبات و حسابداری ارقام بزرگ را بهانه میکنند یا نیاز به چاپ پولهای با ارقام درشت وجود دارد و امثلا آن که هیچ یک برای انجام چنین کار عظیمی دلیل کافی نیست. شاید در این مرحله برای حل این مشکلات تبدیل ریال به تومان کافی باشد و
یک حرکت آرام طبیعی جلوه کند بدون اینکه ارزشها را به هم ریزد.
بنابراین باید دانشگاهها و مراکز علمی، موسسات تحقیقاتی غیردولتی و کارشناسان به برگزاری چند سمینار و کنفرانس و کارگاه علمی همت گمارند و در مورد نوع بیماری که این درمان برای آن تجویز شده، علائم آن، موارد مشابه در جهان، چگونگی درمان، شرایط آن و چگونگی انجام آن را مورد بحث قرار دهند و تنها پس از بحثی مستوفی دست به
تصمیمگیری بزنند.
رئیس کل اسبق بانک مرکزی
منبع: روزگار، هجده اردیبهشت