پروژۀ ایران هراسی غرب با هدف واگرایی بیشتر بر همکاری کشورهای منطقه طراحی شده است. در حال حاضر اکثر دول عربی از ترس ایران، به آمریکا و برخی از آنها نیز به اسرائیل پناه بردهاند. این موضوع علاوه بر تبعات بسیار خطرناک؛ تهدید جدی برای صلح، امنیت و ثبات در منطقه خواهد بود. بسیاری ازدولتهای منطقۀ خلیج فارس و خاورمیانه به ایران اعتماد ندارند و به اشتباه معتقدند جمهوری اسلامی با حمایت از گروههای اپوزیسیون، به دنبال تغییر رژیمهای کشورهای منطقه است؛ متقابلا ایران نیز به شریک استراتژیک کشورهای عربی یعنی آمریکا بی اعتماد است و آمریکا و اسرائیل را مهمترین خطر صلح و امنیت منطقه خاورمیانه میداند.
اکثردولتهای عربی گمان میکنند ایران به دنبال ایجاد هژمونی منطقهای و حمایت از مخالفین آنهاست. نکتۀ مهم طرح شده درکنفرانس آناپولیس که متأسفانه با بیتوجهی مسئولین ایرانیمواجه شد؛ رقم خوردن پروژۀ همگرایی آمریکا، اسراییل و طیف کثیری ازکشورهای عربی در مقابل ایران بود. در این پروژه ایران در جایگاه اسراییل، به عنوان بزرگترین خطر منطقهای معرفی شد.
علاوه بر این آمریکا درفاز جدید فعالیتهای خود، پروژۀ دفاع موشکی و ارسال تجهیزات این طرح را با کشورهای منطقۀ خلیج فارس نهایی کرد. البته قبل از این موشکهای پاتریوت درکویت، امارات، عربستان، قطر و بحرین مستقر شده بود و براساس همکاریهای جدید، تعداد این سلاحها افزایش یافت.
از سوی دیگر بیاعتمادی اعراب نسبت به ایران موجب شده با این آرایش جدید نیرو، منطقۀ خلیج فارس و خاورمیانه بحران خیز با بی ثباتی بیشتری موجه شود. ایران با دولت سعودی و مصر در منطقۀ خلیج فارس و خاورمیانه در رقابت است. این دولتها، نقش ایران در مسأله فلسطین را در منافات با نفوذ خود در این کشور و به طور کلی در منطقه قلمداد میکنند و مایل نیستند ایران نقش مؤثری در خاورمیانه داشته باشد.حضور و نفوذ ایران در لبنان و حمایت از حزبالله نیز در تضاد با منافع عربستان سعودی و مصر است.
این دولتها معتقدند موضوع خاورمیانه همچون مسائل فلسطین، حزبالله و عراق مسألهای عربی است و ایران حق دخالت در این مسائل را ندارد. در مقابل پاسخ جمهوری اسلامی به اظهارات دول عربی این است که اگر موضوع فلسطین مسألهای صرفا عربی است چگونه دولت مصر هماهنگ با اسراییل، علیه مردم غزه اقدام کرده و این منطقه را به محاصره درآورده است؟ چگونه دولت سعودی که خود را خادمالحرمین معرفی میکند؛ در برابر بمبارانهای غزه، هیچ اقدامی علیه اسراییل انجام نداده است؟ اگر موضوع فلسطین یک مسأله عربی است، نقش اعراب چیست؟ چرا فلسطینیها را تنها گذاشتهاند؟ و اگر صرفا یک مسأله اسلامی و انسانی است؛ همۀ کشورها از جمله ایران باید در رسیدگی و حل آن مشارکت کنند.
مسأله دیگری که برخی از دولتهای عربی بر اساس تصور کاملا غلط، گاه و بیگاه طرح میکنند ایجاد یک کمربند از دولتهای شیعی توسط ایران و همچنین حمایت از جنبشهای آزادیبخش مسلمان در راستای توسعۀ شیعهگرایی است. در حالی که مهمترین حمایت ایران معطوف به مبارزات ملت فلسطین است که سنی مذهباند و ایران همواره به خاطر حمایت از فلسطینیهای سنی مذهب در قبال اسرائیل و غرب، متحمل هزینههای بسیار سنگین شده است.
لذا توهم خطر تفوق شیعه در منطقه تصور باطلی است. اصولا طرح رقابت شیعه و سنی، یک طرح استعماری است که منافعش نصیب استعمارگران غربی میشود. حمایت ایران از دو ملت سنی مذهب بوسنی در گذشته و افغانستان در گذشته و حال نیز در تعارض آشکار با توهم باطل فرضیۀ مذکور است. در قضایای لبنان نیز حمایت ایران در چارچوب حمایت ازمنافع ملت لبنان صورت میگیرد. ایران مخالف فرقه گراییهای مذهبی و قومیاست و با اکثر بازیگران صحنۀ لبنان ورای از گرایشات مذهبیشان دارای روابط سازنده است.
در مسائل عراق امروز نیز حرکت ایران در راستای حفظ تمامیت ارضی عراق و به دور از نگاه فرقهای است. ایران دارای روابط حسنه با کردهای سنی مذهب و همچنین عرب های مستقل از استعمارگران آمریکایی، فارغ از مذهبشان است.
در حوزۀ خاورمیانه ایران با دولتهای مصر و عربستان دررقابت است. کشورهای دیگر منطقه نیز دارای ظرفیت و قدرت اقدام علیه ایران نیستند. کشورهای کوچک عربی به دلیل قرار گرفتن بین سیاستهای ایران وعربستان، رویکردهای متفاوتی در قبال سیاستهای این دو کشور دارند. به عنوان مثال قطر به خاطر مشکلات فراوان با عربستان؛ هم زمان با آمریکا و اسراییل، با ایران نیز رابطه برقرار کرده و سیاستش ایجاد توازن بین این ســه کشور مهم در برابر عربستان است.کویت نیز عمدتا سیاستهای هماهنگ با عربستان دارد و در مقابل اعتماد شکنندهای به ایران دارد.
باور بحرین این است که برخی در ایران، استقلال این کشور را به رسمیت نمیشناسند و هر بار بحرین را به عنوان بخشی از خاک خود میخوانند و با حمایت از اپوزیسیون بحرین،درصدد به حاکمیت رسانیدن شیعیان در این کشورند. از این رو بحرین با جمعیتی کمتراز یک میلیون نفر به خاطر ترس از ایران به آمریکا و سعودی پناه برده است در عین حالی که اخیرا حکومت بحرین کوشش کرده است که روابط مودت آمیزش با حکومت ایران را توسعه دهد. و آمد و شد مرتب مقامات دو دولت نشانه میل طرفین به بهسازی روابط است.
لابیهای کشورهای عربی،آرایش این کشورها در سازمان ملل و مجامع جهانی و همچنینشبکههای رسانهای این کشورها از اهمیت بسیار برخوردارند و نباید از آنها غفلت شود. ایران واعراب میبایست توجه داشته باشند که خطر اصلی در منطقۀ خلیج فارس و خاورمیانه؛ امریکا و اسرائیل هستند. اسرائیل از سال 1948 تا کنون شش جنگ بزرگ علیه کشورهای عربی و مسلمان به راه انداخته، در حالی که ایران هرگز علیه اعراب آغازگر جنگ نبوده است و حتی در قبال اشغال کویت توسط صدام، از ملت و دولت کویت حمایت کرده است. آمریکا در همۀ منازعات اسرائیلی - فلسطینی - عربی همواره از منافع نامشروع اسرائیل حمایت یک جانبه کرده؛ در حالی که ایران پس از انقلاب اسلامی، همیشه در کنار ملت عرب بوده است.
متأسفانه دوری دولت های عرب از ایران با نزدیکی آنها به محور اسرائیل – آمریکا همراه بوده است. نخبگان منطقه و فعالان صلح بایستی با یک دیپلماسی هوشیارانه و مدبرانه مضرات همگرایی اعراب، آمریکا و اسراییل را به دولتها و ملتهای عرب متذکر شوند. از جانب دیگر دولتهای عربی از جنگ ایران و آمریکا وحشت دارند؛ چرا که میدانند اولین قربانیان منازعۀ نظامی این دو قدرت همین دولتها هستند. البته براساس شناخت اینجانب، اعراب مشوق ایالات متحده برایحمله نظامیعلیه ایران نیستند. تفاوت اصلی سیاست اسراییل با اعراب نیز در همین نکته است؛ چرا که به نظر اسراییل، ایران مشکل اصلی در منطقۀ خاورمیانه است و در صورتی که آمریکا به جای عراق، به ایران حمله میکرد کلیۀ مسائل منطقهای حل و فصل میشد. البته کشورهای عربی، اسراییل و آمریکا در مسأله جلوگیری از توسعۀ فعالیتهای هستهای ایران اتفاق نظر دارند. متأسفانه دستگاه دیپلماسی ایران نیز تا کنون در راستای خنثی کردن طرحهای کشورهای غربی و آگاهی بخشی به اعراب، نسبت به مواضع دوستانۀخود اقدام مؤثری انجام نداده است.
کشورهای عربی سال هاست با آمریکا در ارتباط اند و نمیتوان در کوتاه مدت آنها را از واشنگتن جدا کرد؛ اما میتوان آنها را متوجه خطرات اسراییل کرد و به این موضوع توجه داد که ایران در صدد تغییر حکومت در این کشورها نیست. ایران موجودیت مستقل دول عربی رابه رسمیت میشناسد و قصد تسلط بر این کشورها را ندارد. بنابراین کشورهای مسلمان منطقۀ خلیج فارس و خاورمیانه میتوانند با گفتگوهای صریح، شفاف و سازنده و دیپلماسی هوشیارنه، عقلایی و علمیو براساس منافع متقابل، مشکلات فیمابین را کاهش داده؛ رقابتهای مخرب را به همگرایی سودمند تبدیل کنند. در چنین شرایطی همگی از شرایط جدید بهرهمند شده؛ ضریب صلح، ثبات و امنیت برای منطقه افزایش خواهد یافت.
منیع: دیپلوماسی ایرانی