نگاه

مهدی عبدالله زاده
مهدی عبدالله زاده

نگاهی به سریال در چشم باد

در ورطه تکرار

 

مسعود جعفری جوزانی، تنها سینماگر شناخته شده در جمع هیات داوران جشنواره تحریم شده فجر سال 88 است. او که در دهه شصت با سه فیلم “جاده های سرد”، “شیر سنگی” و  “در مسیر تند باد” بدل به یکی از مهمترین فیلمسازان آن دوره شده بود در دهه هفتاد به حاشیه سینمای ایران رانده شد و در دهه هشتاد صرفا با تهیه کنندگی دو فیلم، به حضور کم رمق خود در پهنه سینما ادامه داد. سریال پرهزینه “ در چشم باد، که با حمایت مستقیم عزت الله ضرغامی و  در طی چندین سال پیاپی ساخته شد، تنها اثر او در مقام کارگردان در دهه جاری و اولین کار تلویزیونی اوست. به همین بهانه نگاهی داریم به این سریال.

 

طرح کلی سریال، همچون هر اثر تاریخی مشابهی، جذاب و گیراست. بیان حکایتهای  پر پیچ و خم خانواده ای که در صندوقچه تاریخ کوچک و جمع و جورشان، تاریخ یک ملت را هم دارند همیشه فرمولی موفق برای ساخت سریالی تاثیر گذار به شمار می آمده.

حکایت خانواده میرزا حسن ایرانی، از دوران مبارزات جنگل تا فتح خرمشهر، حکایت رنج ها و نابسامانی هایی است که  در تاریخ معاصر ایران، هم از سوی بیگانگان و هم از سوی سیاستمداران ناآگاه و بی مایه، دامنگیر این کشور شده است. جوزانی می کوشد تا از رهگذر بیان یک داستان خانوادگی، به وقایع مهم سیاسی و تاثیر گذاری آن بر زندگی مردم ایران اشاره کند.

 

اما آنچه باعث می شود این طرح جذاب و این پتانسیل قابل توجه، به نتیجه چشمگیری بدل نشود، روایت سست و بی پایه و غیر منطقی داستان است. عنصر روایت از هیچ منطق، ریتم و چارچوب حساب شده ای تبعیت نمی کند و هر مساله کم اهمیتی توانسته بر ناهمگونی یا گونه به گونه شدن روایت تاثیر بگذارد. این معضل، از همان نخستین قسمت سریال عیان می شود؛ جایی که بیژن ایرانی در سن جوانی رهسپار سفر به اتحاد جماهیر شوروی از طریق دریای خزر است. این شروع هیچ نسبتی با تداوم بیش از ده قسمت اول که دوران کودکی بیژن را به تصویر می کشد ندارد. با گذشت بیست و نه قسمت، هنوز این صحنه ( صحنه مهاجرت بیژن) در سیر داستان رخ نداده که بتوانیم کل این قسمت ها را یک فلاش بک طولانی به حساب بیاوریم، و به فرض هم که چنین شود، اصلا  معلوم نیست یک فلاش بک 29 قسمتی برای نیم قسمت از سریال چه کارکرد یا توجیهی دارد.

گرچه قصه از جذابیت های بالقوه ای بر خوردار است و  دیالوگ ها هم خوب از آب در آمده، اما با تکرار بی دلیل بسیاری از صحنه ها که عملا مصداق “آب بستن به مایه”  است نتیجه کار به شکل کسل کننده ای رقیق شده و از ریتم افتاده است. به نظر می رسد  این روند آب بستن برای رسیدن به دوهدف دنبال شده. هدف اول، همان دلیل کلی و همه گیر است، برای حداکثر استفاده از صحنه ای که برایش خیلی هزینه شده. هدف دوم، تاکید حداکثری است بر یک موضوع یا دیدگاه بسیار مهم. اما این روند به حصول هیچ کدام از این دو هدف منتهی نمی شود. مثلا در صحنه ای که اتومبیل  سفرای روس و انگلیس برای اعلام ورود متفقین به ایران در راه رسیدن به خانه نخست وزیر هستند، با یک تدوین موازی قرار است این حس القا شود که دو کشور استعمار گر در یک حرکت گاز انبری  سیاست و ارتش و خاک کشور را در هم می نوردند. اما این حرکت موازی آنقدر تکرار می شود که نه تنها بر این موضوع مهم تاکیدی صورت نمی گیرد، که همان تاثیر گذاری اولیه اش هم از میان می رود.

قبض و بسط رویداد ها هم با اهمیت شان همخوانی ندارد. برخی از رویداد ها به اختصار به تصویر کشیده می شود و ریتم تند تر می شود، در حالی که گاه برای تاکید بر جزئیاتی کم اهمیت، داستان به کندی پیش می رود. این وضعیت انسجام کار را از بین برده و به آن ساختاری غیر موزون داده است.

 

جوزانی هر گاه فرصت یافته، به دلبستگی هایش به سینما ادای دین کرده و خواسته از هر عنصر جذاب در هر ژانری از سینما، در کارش بهره ببرد. از سرقت قطار در ژانر وسترن گرفته تا جنگ های پارتیزانی در فیلم های جنگی اروپای شرقی، تا جنگ هواپیماها در آسمان. او تا آنجا پیش می رود که مثلا در صحنه نبرد پارتیزان ها با روس ها، بیژن را با دو ششلول در دست نشان می دهد که به سبک کابوی ها با هر دو دست و یک در میان تیر می اندازد!

توجه و دلبستگی جوزانی به فرهنگ عامیانه و جایگاه روایت در آن یکی از مهمترین نکات متمایز کننده “ در چشم باد” است. او هر گاه فرصتی  به دست داده شده،  دقایقی را به پرده خوانی، سیاه بازی، یا روخوانی آهنگین شعر های سیاسی اختصاص داده، بدون آن که نگران باشد تا به درازا کشیده شدن این صحنه ها به ریتم و روایت اصلی خدشه وارد کند.

در چشم باد گرچه اثر قابل توجهی است، اما به هیچ روی در حد و اندازه های واقعی جوزانی از آب در نیامده و به نسبت هزینه های هنگفت اش، کاری کم بازده است. هنوز بیست قسمت از این اثر باقی است و باید نشست و دید که دوران میرزا کوچک خان و رضا خان چگونه قرار است به فتح خرمشهر بیانجامد.