جشنواره♦ حرف ها

نویسنده
بهرام تشکر

harfhab.jpg

هنر روز پای حرف های سعید کشن فلاح دبیر بیست و پنجمین جشنواره تئاتر فجر نشسته است.

جشنواره، محمل زبده ها


نحوه عملکرد و سیاست کاری شما در برگزاری جشنواره تئاتر چه بوده است؟

در طول برگزاری جشنواره تئاتر فجر گروه ها به طور مستمر هم درطول سال و هم متمرکز با خود جشنواره همکاری کرده ا ند. نگاه ما در دبیرحانه یک نگاه فرهنگی – تئاتری است، چرا که هنر تئاتر را به عنوان یک هنر فرهنگ‌ساز می‌شناسیم. تئاتر در طول حیات خودش توانسته جایگاه مهمی را در فرهنگ انسانی به وجود بیاورد. ارتباط مستقیم مخاطب با هنرمند باعث شده که این هنر نسبت به هنرهای دیگر برجسته شده و حتی هنرهای دیگر را به خدمت ‌گیرد، به گونه‌ای که می‌تواند مادر هنرهای دیگر باشد. پس ما باید در عرصه فرهنگ‌سازی قدم بزنیم و کارها را هم به این سمت و سو هدایت کنیم. اگر بخواهیم در هر دوره‌ای، در هر قرنی و هر جغرافیایی یک بررسی انجام دهیم باید نمادهای فرهنگی آن حوزه جغرافیایی را بشناسیم.

امروزه اگر هم بخواهیم جهانی فکر کنیم نمی‌توانیم پیشینه فرهنگی افراد را حذف کنیم. ما نمی‌توانیم انسانی را در نظر بگیریم که پشتوانه فرهنگی خاصی نداشته باشد. تصور یک انسان بدون خواهش‌ها، امیال، دوست‌داشتن‌ها و نداشتن‌ها، بدون زیبایی‌شناسی‌اش و خیلی دیگر از مسائلی که توانسته آن انسان و عقبه‌اش را بسازد غیرممکن است. در حوزه ارزشیابی و نظارت هم، نگاه ما از سویی به هنر تئاتر و از سوی دیگر به علم تئاتر معطوف می‌شود.

از یک وجه به علم تئاتر نگاه می‌کنیم و از وجه دیگر به فرهنگ‌سازی تئاتر و سعی بر این داریم که نگاهی توامان داشته باشیم.

ما از طرفی با هنرمندان مواجه هستیم و خدمتگزاری آنها را گردن می‌نهیم و از طرف دیگر نماینده دولتی هستیم که این دولت برآمده از فرهنگی ایرانی – اسلامی است و ما موظف هستیم در چهارچوب قوانینی که شورای عالی انقلاب فرهنگی برای هنرهای نمایشی مشخص کرده حرکت کنیم.

البته من فکر می‌کنم خوشبختانه هنرمندان ما آگاه هستند که ما باید به سمت گسترش هنر تئاتر و گسترش علمی بودن آن حرکت کنیم. تجربه مکتب‌ها و سبک‌های نوین را باید با توجه به مضامینی که در فرهنگ ما وجود دارد گسترش داد. هنرمندان باید بتوانند در ارتباط بین فرهنگ‌ها و در جهانی شدن که بحث امروز است، مسائل و دیدگاه‌ها، اندیشه‌ها و هستی‌شناسی خود را در قالب تئاتر ارایه دهند تا نگرششان را هم به خودمان و هم به دیگران ارایه دهیم.

در انتخاب کارها سیاست بازبینی ها بیشتر براساس حذف بوده یا اصلاح؟

در جشنواره‌ها اگر قرار باشد زبده‌ها انتخاب شوند مسلما ریزش در کار خواهد بود که این ریزش هم می‌تواند محتوایی باشد و هم از نظر تکنیکی و اجرایی. اما واقعیت این است که باید آرام آرام به سمت و سویی برویم که در طول سال به تئاتر بیندیشیم نه در سطح جشنواره. جشنواره باید محملی باشد برای اجراهایی از زبده‌های تئاتری که در طول سال به روی صحنه رفته‌اند.

ما باید به سمت و سویی برویم که ارتباط با مخاطب را گسترش دهیم، اگر فقط و فقط فکر و ذکر هنرمندان و مسوولان تئاتر منحصر به جشنواره باشد مسلما در آینده دچار مشکل می‌شویم. چون در جشنواره‌ها غالبا هنرمندان به تماشای کارهای یکدیگر می‌روند، در صورتی که باید با زبان، فرهنگ، هستی‌شناسی و دغدغه‌های مخاطب ارتباط برقرار کنیم و این دغدغه‌ها را با پرداختی‌ هنرمندانه در سطح سالن‌ها به اجرا درآوریم. در این صورت می‌توانیم ادعا کنیم که در زمینه ارتباط موفق بوده‌ایم.

آیا برای عبور از حالت سنتی بازبینی هیچ فکری کرده‌اید؟

خوشبختانه مرکز هنرهای نمایشی در پی این هست که بتواند طرح‌های، نظرات و اولویت‌های خود را در سال آینده اعلام کند تا مدیران و هنرمندان بدانند که اهداف چه هست؟ اگر ما ندانیم اهداف چه هستند و قرار است به چه سمت و سویی برویم مسلما باید منتظر چالش‌هایی باشیم. مرکز هنرهای نمایشی به این نتیجه رسیده که اهداف را تبیین کند و براساس آنها اهداف و اولویت‌هایی را مدنظر قرار دهد و برنامه‌ریزی کند، چون مشکل عمده ما این است که حوزه‌هایی که تئاتر و هنرهای نمایشی ایران را به وجود می‌آورند جزایری جدا از هم هستند. مرکز هنرهای نمایشی اگر صددرصد موفق باشد، تئاتر 30 الی چهل درصد موفق بوده است. ما بستری به نام دانشگاه داریم که باید دید تدریس انجام شده در این بستر و خروجی‌های آن آیا با اهداف مرکز هنرهای نمایشی همخوان است. فرهنگسراها و صداوسیما نیز در حوزه هنرهای نمایشی فعالیت می‌کنند، تصور ما این است که مسوولان باید به این فکر باشند که اهداف را به هم نزدیک کنند. اگر اهداف به هم نزدیک شوند ارتباطی ارگانیک بین نیروهای ما به وجود می‌آید و این ارتباط باعث هدایت و حمایت حوزه‌های مختلف خواهد شد. همچنین موجبات تعالی هنر تئاتر در ارتباط با مخاطب را فراهم می‌کند. اگر مخاطب را از تئاتر حذف کنیم دیگر تئاتر هنر فرهنگ‌ساز نیست. ما برای فرهنگ‌سازی نیاز به شناخت فرهنگ مخاطب داریم و اگر به این آگاهی برسیم در واقع دغدغه‌های شورای نظارت و ارزشیابی هم خود به خود رعایت می‌شود. اگر بخواهیم کارهایی در تقابل فرهنگمان انجام دهیم در واقع این دیگر تئاتر نیست و اصلا هنر نیست، مثل کسی که کاری را صرفا به خاطر دل خودش انجام می‌دهد، بدون ارجاع به جامعه. هنرمند باید هستی‌شناسی، جامعه‌شناسی، مسائل قومی و بومی و حرکت‌هایی که جامعه در طول تاریخ داشته بشناسد تا بتواند بستر ارتباط را به وجود بیاورد. در حالی که با بررسی یک اثر هنری در دوره‌ تاریخی خاصی ما می‌توانیم به باورها، ریشه‌ها، نگرش‌ها، مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دست پیدا کنیم، چرا که تئاتر آینه تمام نمای زندگی است.

در خلال صحبت‌های خود به مساله بازخورد اشاره کردید. آیا با توجه به حذف داوری، جشنواره هیچ راهکار خاصی برای ارایه بازخوردها به گروه‌های اجرایی و هنرمندان خواهد داشت؟

گروه نظارت و ارزشیابی بر آن است که بازخوردها را ارزیابی کند. از طرفی یک سری پرسش‌‌نامه در طی جشنواره توسط دوستان و هنرمندان پر می‌شود و از طرف دیگر منتقدان و هنرمندانی هم در مطبوعات و رسانه‌ها، نقدهایی پیرامون اجراهای مختلف به رشته تحریر در می‌آورند و ما تمامی بازخوردها را مورد بررسی قرار می‌دهیم. امیدوارم دوستان دیگری هم که در امر پژوهش فعالیت دارند، ما را از نظرات خود بی‌بهره نگذارند، چون ما با بررسی امروز خود، فردای‌مان را رقم می‌زنیم.

همچنین امیدوارم دوستانی که به هر ترتیب در مطبوعات قلم به دست دارند و در روزنامه‌ها نقد می‌نویسند، نقدهای علمی‌تری بنویسند تا ما هم بتوانیم از آنها نتایج بهتری استخراج کنیم.


در مجموع جشنواره امسال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من فکر می‌کنم در این جشنواره توانمندی هنر تئاتر خود را روی صحنه می‌بینیم. اگر دوستانی باشند که این توانمندی را به تحقیق و پژوهش بگذارند و دستاورد آن را به ما، دانشگاه‌ها و هنرمندان بدهند، برای بسترسازی‌هایی که در آینده می‌کنیم بسیار سازنده است. دوستان ما چه در تهران و چه در شهرستان‌ها با تمام حدت و توانمندی خود پا به این عرصه گذاشته‌اند و واقعیت این است که با اخلاص هم پا به عرصه گذاشته‌اند.

حرف آخر؟

در آخر آرزوی موفقیت برای هنر، تئاتر و هنرمندان تئاتر دارم و امیدوارم در آینده نه چندان دور بتوانیم آثار هنری خود را در بستر ارتباطات امروز جهان چنان گسترش دهیم که همان طور که مدعی هستیم غنی بودن فرهنگ خود را به منصه ظهور برسانیم.