۲۴ دیماه سالگرد کشته شدن ۱۳ دانش آموز مدرسه سفیلان در حادثه آتش گرفتن بخاری مدرسه در سال ۸۳ است. بعد از این حادثه، دولت وقت لایحهای تنظیم و تقدیم مجلس هفتم کرد. در این لایحه پیشبینی شده بود که مبلغ چهار میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی در اختیار سازمان نوسازی و تجهیز مدارس قرار گیرد و با این مبلغ مشکل مدارس مخروبه و غیر مقاوم و نیز تجهیز مدارس به طور ریشهای حل شود. این لایحه در فروردین ماه سال ۸۵ و در دوره وزارت محمود فرشیدی به تصویب مجلس رسید، اما هشت سال بعد از حادثه سفیلان، نه تنها مشکل بازسازی و مقاومسازی مدارس حل نشده، بلکه هنوز هم بخاریهای مدارس قربانی میگیرند. هفته گذشته مدرسه دخترانه شینآباد پیرانشهر بعد از یک ماه، بازسازی شد و دانشآموزان به کلاس درس بازگشتند. عکسهای منتشر شده نشان میدهد که حالا به جای آتش مستقیم بخاری نفتی، کلاسها با رادیاتور گرم میشوند. وزارت آموزش و پرورش صورتحساب هزینههای نصب پکیج در مدرسه انقلاب اسلامی را منتشر نکرده تا معلوم شود با چه مبلغی میشد جلوی مرگ دو تن و سوختگی حدود ۳۰ دانش آموز دیگر را گرفت؟ مجهز کردن مدرسه شینآباد به شوفاژ، نوشداروی بعد از مرگ سهراب و اعتراف به این نکته است که میشد با مقداری هزینه و اندکی تدبیر از این حادثه پیشگیری کرد. با این حال خطر آتشسوزی همچنان مدارس را تهدید میکند. در نخستین ماه زمستان اخبار آتش سوزی مدارس روستایی ظاهرا تبدیل به خبر ثابت روزنامهها شده است. در آخرین حادثه، نماینده مشکینشهر در مجلس خبر از آتشسوزی مدرسه وحدت روستای «مازافا» داد. خوشبختانه در این حادثه به دانشآموزان صدمهای نرسید. این نماینده گفته است: “در حال حاضر بیش از ۵۰درصد وسایل گرمایشی در مدارس استان اردبیل را بخاریهای نفتی قدیمی تشکیل میدهند”. سخنان این نماینده اظهارات مقامات آموزش و پرورش در خصوص استاندارد بودن همه بخاریهای مدارس را نقض میکند، در عین حال تفاوت چندانی بین بخاری استاندارد و غیر استاندارد وجود ندارد. استاندارد بودن بخاری به معنای داشتن کاربراتور است که نفت ورودی به مخزن را کنترل میکند. اما کاربراتور فقط میزان خطر را کاهش میدهد. استفاده از هر نوع بخاری چه چکهای و چه کاربراتوردار، نفتی یا گازی ، در کلاس درس خطرناک است. اصولا قرار دادن شعله آتش و ماده سوختنی در کنار هم حتی اگر همه اقدامات ایمنی رعایت شود ریسک بالایی دارد، زیرا ممکن است بر اثر نقص فنی دستگاه یا دستکاری دانشآموزان بخاری شعلهور شود. هنوز هم طبق آمار ۱۵۰ هزار کلاس درس و ۵۰ هزار دفتر اداری مدارس با بخاری نفتی گرم میشوند. اگر متوسط دانشآموزان کلاس را ۳۳ نفر فرض کنیم، حدود پنج میلیون دانشآموز عمدتا روستایی در معرض خطر آتشسوزی قرار دارند. به گفته وزیر آموزش و پرورش ایجاد سیستم حرارت مرکزی در تمام مدارس، نیاز به هزار میلیارد تومان بودجه دارد. اگر این مبلغ را بر تعداد دانشآموزان در معرض خطر تقسیم کنیم، رقم ۲۰۰ هزار تومان به دست میآید. یعنی با هزینه کردن ۲۰۰ هزار تومان به ازای هر دانشآموز ، میتوان خطر آتشسوزی در مدارس را به کلی رفع کرد. نکته مهمی که متاسفانه در اظهار نظرهای برخی مسئولان آزاردهنده است، عادی جلوه دادن مرگ دانشآموزان بر اثر حوادث مدرسه و مقایسه آن با حوادث جادهها و منازل شخصی و… است. این کار را اول مسئولان آموزش و پرورش شروع کردند و بعدا توسط دیگر مقامات دنبال شد. به عنوان نمونه رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان جملاتی از این دست “شبیه به این حادثه در خانهها نیز اتفاق میافتد… در مناطق مختلف کشور هموطنان جانشان را بر اثر گازگرفتگی با بخاری از دست میدهند….چندی پیش هم دو، سه دانشجو براثر تصادف جان خود را ازدست دادند…” سعی کرد مرگ دانش آموزان را عادی جلوه دهد. بیان چنین مطالبی آن هم از جایگاه ریاست کمیسیون آموزش مجلس نامناسب است. مرگ دانشآموزان در حوادث مدرسه قابل مقایسه با مرگ مسافران در جاده و گازگرفتگی در منازل نیست. اولا دانشآموزان کودک هستند و در همه جا حفاظت از جان کودکان اولویت و اهمیت ویژه دارد. ثانیا طبق قانون حفظ سلامت دانشآموزان به عهده آموزش و پرورش است. مدیر مدرسه و مسئولان آموزش و پرورش اگر در انجام اقدامات ایمنی کوتاهی کنند مقصر هستند. ثالثا مرگ افراد بزرگسال بر اثر سوانح مختلف، مسئولیت مسئولان آموزش و رورش را نفی نمیکند. در همه جای دنیا امنیت و سلامت کودکان به خصوص در مدرسه اولویت دارد. اگر دولت در انجام این وظیفه به دلیل کمبود بودجه یا هر دلیل دیگری ناتوان است باید هنگام ثبت نام دانشآموزان به صورت کتبی اولیا را از خطرات در کمین دانشآموزان آگاه کند و مثلا مدیر مدرسه کتبا به اولیا ابلاغ کند که خطر فرو ریختن سقف و دیوار مدرسه یا آتشسوزی در کلاس یا تصادف در سفرهای اردویی جان فرزندان آنها را تهدید میکند. اصل بر این است که دولت سلامت و امنیت کودکان را در ساعات تحصیل به طور کامل فراهم کند. بر همین اساس برخی حقوقدانان معتقد هستند که دولت باید تمامی خسارتهای وارده به دانشآموزان بر اثر سوانح مدرسه و اردو را جبران کند ّو علاوه بر این، مقامات آموزشو پرورش و شخص وزیر در مقابل خسارتهای غیر قابل جبران مانند فوت دانشآموزان و زخمی شدن دانشآموزان در مدرسه و اردو مسئولیت کیفری دارند.
منبع: آرمان، 25 دی