سیاست کشتی جنگی

نویسنده

لورا روزن

گزارش ها یی که بر پایه منابع نظامی تهیه شده، حاکی از این است که آمریکا قصد دارد دومین ناو جنگی هواپیما بر و کشتی های تدارکی اش را ماه آینده به خلیج فارس ببرد تا در کنار ناو آیزنهاور چند ماهی را بگذرانند. این اقدام موجب نگرانی هایی در واشنگنتن شده است: آیا دولت بوش قصد دارد با وجود فشار های داخلی مبنی بر آغار مذاکرات با ایران و سوریه، بهار آینده به ایران حمله هوایی کند؟

اعلام خبر فرستادن ناوهای هواپبمابر توسط پنتاگون، همزمان بود با وعده انگلیس مبنی بر فرستادن ناو به خلیج فارس و موضع گیری وزارت دفاع آمریکا، جورج بوش و تونی بلر، نخست وزیر آنگلستان، که همگی حول ادعای بدرفتاری های فزاینده ایران در منطقه، متمرکز شده اند. بلر روز چهارشنبه در کنفرانسی در دوبی گفت: “دولت ایران به وضوح از تروریسم در عراق حمایت می کند و سعی می کند تا روند دموکراسی را متوقف کند و قصد سقوط دولت دموکراتیک لبنان را دارد و با انکار هولوکاست بر خلاف میل بین المللی که همان ایجاد صلح در فلسطین است، عمل می کند.”

شورای امنیت سازمان ملل بعد از ماه ها مذاکره، قطعنامه تحریم علیه ایران را تصویب می کند. این تحریم ها شامل محدود کردن سفر مقامات و کارشناسان و شرکت های ایرانی است که با برنامه های اتمی در ارتباط باشد، سفر آنان ممنوع و سرمایه های آنان مسدود می شود. این اولین تحریم ایران توسط شورای امنیت، از سال 1979 است.

آیا تجمع ناو ها هوابر در خلیج فارس و تحریم ها نشانه آغاز جنگ است؟ هنوز نه.

در مصاحبه با مقامات و کارشناسان آمریکایی مسائل ایران، می توان چنین برداشت کرد که این اقدامات در حال حاضر پیامی به ایران است تا از تلاش های اخیرش مثل ایجاد بی ثباتی در عراق، لبنان و سرزمین های فلسطین دست بردارد و این کشور را از اقدامات تلافی جویانه ای مثل بستن تنگه هرمز، بعد از اعلام تحریم، بازدارد. روز پنجشنبه، یکی از مقامات آمریکایی گفت: “این اقدام به این منظور صورت می گیرد که ایرانی ها نسبت به بهایی که در قبال سیاست هایشان باید بپردازند و اینکه آمریکا جا نمی زند، آگاه باشند . ایرانی ها به کسانی که به نیروهای متحد در عراق حمله می کنند، کمک مالی می کنند و این اقدامات آمریکا به آنها یاد آور می شود که ما دندان داریم و به همین دلیل زور داریم. ما ببر های پوشالی نیستیم. شما ما را به مبارزه طلبیدید و ما هم در شورای ملل و مجامع بین المللی توانایی و روابط پرقدرتی داریم . اگر ما در عراق به مشکل بر خوردیم، دلیل نمی شود که در همه جا مشکل خواهیم داشت.”

یک ایرانی که با دولت بوش ارتباط نزدیک دارد، گفت: “این اقدام بیشتر آماده کردن گزینه ها است تا تصمیم به حمله؛ گزینه هایی که از اقدامات کوچکی مثل حمایت از قایق هایی که کشتی های مشکوک به حمل اسلحه به عراق را بازرسی می کنند گرفته، تا اقدامات جدی تر مثل بازرسی وسائل و تجهیزات اتمی و موشکی که عازم ایران است را در بر می گیرند.”

این تحلیلگر ایرانی افزود: “اگر آمریکا بخواهد تاسیسات اتمی ایران را بمباران کند، باید از اهدافی که در ضد حمله مورد هجوم قرار می گیرد، مثل نفتکش ها، تاسیسات نفتی جنوب خلیج فارس و از همه مهم تر تنگه هرمز، دفاع کند. ازآنجایی که برای مسدود کردن تنگه هرمز باید بیش از ده نفتکش را غرق کرد، بازار نفت به شدت تکان خواهد خورد.”


درحالی که مقامات آمریکایی و کارشناسان ایران که با آنها مصاحبه شد، حدس می زنند که اظهارات آمریکا عمدتا به منظور ترساندن ایران از تلافی کردن است، اما بسیاری دیگر معتقدند که تنش بین ایران و آمریکا در هفته های اخیر، بالا گرفته است. به عنوان مثال به دلایلی چون برملا شدن نقش ایران در عملیات نیروهای شیعه علیه نیروهای متحد در عراق که توسط منابع اطلاعاتی آمریکا فاش شد، یا اقدامات اخیر ایران که با حمایت از حزب الله، قصد سرنگونی دولت سینیوره در لبنان را داشت و حمایت دوباره از جهاد اسلامی در فلسطین. روزنامه نیویورک تایمزماه گذشته گزارش داد که مقامات امنیتی ایران و حزب الله که توسط ایران حمایت می شود، شیعیان عراق که مستقیما در کشتن نیروهای متحد در عراق دست دارند را تعلیم نظامی داده اند و مواد منفجره و سلاح در اختیارشان قرار داده اند. مقامات آمریکایی می گویند که ایران مستقیما از نظامیان شیعه در عراق حمایت می کند. این حمایت شامل در اختیار قرار دادن بمب های جاده ای و تعلیم هزاران جنگجو در ایران است. به ادعای آمریکایی ها این تعالیم توسط سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات صورت می گیرد.

پویا دیانیم، رئیس کمیته روابط بین الملل یهودیان ایرانی، گروهی متشکل از وکلا ی نزدیک به دولت که در لس آنجلس قرار دارد، گفت: “ایران درروند مذاکرات بین عباس و حماس و در عراق و لبنان و سرزمین های فلسطین کارشکنی می کند، ایران تلاش می کند تا روند دموکراسی در لبنان خفه کرده و عراق را غارت کند، آمریکایی ها باید قدرتمندانه بازی کنند.”

یک مقام آمریکایی معتقدند که یک دلیل مهم برای نشان دادن قدرت به ایران، به توصیه گروه مطالعات عراق ضورت گرفته است، زیرا دولت بوش، تحت فشار های داخلی برای گفتگو با ایران و سوریه قرار دارد. وی افزود که مردم منطقه گزارش گروه مطالعات در عراق را خوانده اند و فکر می کنند که آمریکایی ها در منطقه تسلیم شده اند.

برخلاف گفته مقامات آمریکایی، کلنل بازنشسته، سام گاردینر، در مصاحبه هفته گذشته اش گفت که او نشانه های زیادی را مبنی بر حمله قریب الوقوع آمریکا به ایران می بیند. او حدس می زند که فرستادن نیرو های بیشتر به عراق در واقع مربوط به ایران باشد و بعلاوه او نشانه هایی مبنی بر توسعه پیام های استراتژیک دولت آمریکا، پیدا کرده است. اگر به حرف های مردم گوش بدهید، می بینید که بیشتر و بیشتر از ایران صحبت می کنند. کاخ سفید در دومین هفته ماه اکتبر، صحبت از ایران را محدود کرده بود و حالا به نظر می رسد که این محدودیت برطرف شده باشد. اما یک تحلیلگر مسائل ایران معتقد است که این قدرت نمایی را می شود جور دیگری تفسیر کرد که آمریکا با موضع گیری ضعیف خود در عراق و برنامه های اتمی ایران، به قدرت نمایی احتیاج دارد که بتواند مذاکرات را با ایران آغاز کند.

آنچه مشخص است این است که دولت بوش تلاش می کند تا گزینه های بیشتری برای خودش فراهم کند و با آرامش بیشتری درباره مذاکره کردن با ایران فکر کند، یا اگر گزینه های دیپلماتیک به بن بست رسید، کاخ سفید بتواند کارش را به پیش ببرد.

منبع: میدل ایست آنلاین، 23 دسامبر 2006