اقلیّت مذهبی بهائی ایران ( با 300هزار جمعیت) از سرنوشت شش رهبر بازداشت شده خود بی خبر و نگرانند.
جمال الدّین خانجانی، وحید تیزفهم، بهروز توکّلی، سعید رضائی، عفیف نعیمی و فریده کمال آبادی دو ماه قبل به زندان اوین در تهران منتقل شدند. مهوش ثبات یکی دیگر از رهبران بهائیان از آخرین روزهای سال قبل دستگیر شده بود.
حکومت ایران شب عید ضمن تأئید دستگیری این افراد اعلام کرد که رهبران بهائی به دلیل” اقدام علیه امنیّت ملّی” بازداشت شده اند. روز جمعه گذشته امام جمعه شهر مذهبی مشهد، نیز با انتساب همین اتهام به بازداشت شدگان آنان را به “جاسوسی برای اسرائیل” متهم کرد و اظهار داشت که این افراد” مرتکب جنایات سیاسی متعددی” شده اند و باید به” اشدّ مجازات محکوم شوند”.
هفت میلیون بهائی جهان رهبر مذهبی ندارند و امور آنان در هر کشوری که هستند بر عهده “شورای معنوی” است. امّا در ایران از زمان انقلاب اسلامی به دلیل عدم برگزاری انتخابات یک هسته کوچک مخفی، متشکّل از تعدادی از بهائیان موسوم به” یاران”، وظیفه اطلاع رسانی و اداره امور اعضائی را که در ایران مانده اند بر عهده داشته است. از همین رو با دستگیری جمعی اعضای هسته” یاران”، این فرقه مذهبی که در قرن نوزدهم با نگرشی تازه به شیعه متولّد شد و از آغاز تأسیس مورد آزار و تعقیب قرارگرفت، به کالبدی بدون سر تبدیل شده است.
وزیر خارجه آمریکا، دولت کانادا و رئیس اتحادیه اروپا در مورد بازداشت این افراد به ایران اعتراض کرده اند. روز جمعه سه نفر دیگر در شمال ایران نزدیک شهر بابل دستگیر شدند، امّا هنوز علّت دستگیری آنان مشخّص نشده است.
در ایران شیرین عبادی برنده نوبل صلح 2003 درگزارشی که در مورد” نقض منظم حقوق بشر در ایران” منتشر کرده است ضمن خبردادن از محکومیّت حدود شصت نفر( منتقد، روزنامه نگار، مدافعان حقوق زنان، …) به “مجازات زندان و شلاق” در طی سال گذشته به محرومیت بهائیان”از کار و تحصیل در دانشگاه” اشاره کرده است. از طرف دیگر آیت الله العظمی منتظری که به خاطر سخنان بیش از حدّ انتقاد آمیزش از جانشینی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی کنار گذاشته شد، در یک حرکت غیر منتظره در شهر مقدس قم با انتشار بیانیه ای به مسئله بهائیت پرداخته است. وی اگرچه بهائیان را کافر خوانده و یک اقلیّت مذهبی نمی شناسد آمّا آنان را “شهروندان ایرانی” دانسته که باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و ”برپایه آنچه که در قرآن آمده است عطوفت اسلامی” شامل حالشان شود.
پس از انقلاب که برخوردهای خشونت آمیز و اعدام بهائیان را درپی داشت سرکوب جامعه بهائی ادامه یافت. سه سال قبل با انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری این جوّ تشدید شد: ثبت نام اعضای جامعه بهائی در آرشیو پلیس، فشار برای به ستوه آوردن بهائیان به طوری که حتی در مدارس معلمان بچه های بهائی را وادار می کنند که مذهب خود را انکار کنند، ترویج نفرت از بهائیان در بعضی از روزنامه های دولتی و بی حرمتی به قبرهای مردگانشان از جمله این فشار هاست.
در چهار سال اخیر دویست بهائی به حبس های کم وبیش طولانی محکوم شده اند و پنج نفر از آنان دوسال است که در زندان به سر می برند.
ریشه این اقدامات ایذائی را که به نظر می رسد بر اساس یک نقشه از پیش طرح ریزی شده با هدف طرد بهائیان از جامعه ایران صورت می گیرد از جمله باید در افراطی گری مذهبی احمدی نژاد که عضو تشکیلات ضد بهائی حجتیه بوده است جستجو کرد. اگرچه کلّیه رهبران معنوی ایران با روایت های اعتقادی او در مورد امام زمان به عنوان ناجی بشریت همصدا نیستند. ارجاعات مکرر او به مهدی، “امام غایب” و ناجی در سنت شیعه، به زیان بهائیانی تمام شده که هنوز در ایران مانده و از ابتدای تاسیس این گروه متهم به ارتداد بوده اند.
بنیانگزار بهائیت یکی از عرفای شیعه به نام محمد علی میرزا معروف به”باب” به معنای” در” بود که در نیمه قرن نوزده میلادی در تبریز تیرباران شد. دین جدیدی که او و جانشینش، شاهزاده ای پارسی ملقب به” بها الله”( جلال خدا) بنیان گذاشتند نه نهضتی بود برای اصلاح مذهب شیعه و نه آمیزه ای بود از مذاهب مختلف. آنان مدعی آوردن مذهب جدیدی بودند که دارای ناجی الهی، متون مقدّس و قوانین و سالنمای خاص خود بود. بهاالله در سال 1892 در زندانی در سن ژاک داکر نزدیک حیفا درگذشت. این مکان که زیارتگاه کنونی بهائیان است امروز در خاک اسرائیل قرار دارد و از همین جاست که دولت ایران به کرّات بهائیان را متهم به صهیونیست بودن کرده است.
دین اسلام که خود را آخرین حلقه زنجیره ادیان معتقد به توحید می داند می گوید که پس از مرگ حضرت محمد در قرن هفتم فرستاده دیگری از جانب خداوند ظهور نخواهد کرد. علّت خصومت شدید مسلمانان با بهائیان را باید در همین جا جستجو کرد، به خصوص که بهائیت با به نمایش گذاشتن اراده خود برای نوآوری در مذهب، دنیای اسلام و به ویژه مسلمانان ایران را به چالش فرا خوانده است.
از جمله این نو آوری ها آزادی انتخاب مذهب، حقّ تغییر دین، برابری زن و مرد، سازگاری دین و خرد، احترام به تنوع مذاهب و گفت و گوی بین مذاهب است.
منبع: لوموند 28 مه