نگاه

نویسنده

نگاهی به فیلم “یک پذیرایی ساده”

آینه تمام نمای جامعه !

 

کارگردان: مانی حقیقی، فیلم‌نامه: مانی حقیقی، امیررضا کوهستانی، تهیه‌کننده: جلال شمسیان     مدیر فیلم‌برداری: هومن بهمنش، تدوین: هایده صفی‌یاری، طراح صحنه: امیرحسین قدسی، طراح لباس: نگار نعمتی، طراح چهره‌پردازی: مهرداد میرکیانی، مجری طرح و مدیر تولید: فاطمه ابوالقاسمی دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: رضا بختیاری نیک، صدابردار: وحید مقدسی، عکس: عباس کوثری.

بازیگران:

ترانه علیدوستی، مانی حقیقی، سعید چنگیزیان، اسماعیل خلج، صابر ابر، محمد عاقبتی، دانیال فتحی، هیمن دهقانی، نقی سیف جمالی، نادر فلاح، وحید آقا‌پور، محمدرضا نجفی، قربان نجفی، مهدی توکلی زانیانی  

خلاصه داستان: درجاده ای کوهستانی، زن ومردی که نسبت شان با هم مشخص نیست درهوایی زمستانی میان اهالی روستا پول پخش می کنند. هرکدام ازاهالی عکس العمل های متفاوتی نسبت به این اتفاق دارند.

ورود چهره های جوان به سینما همیشه باعث بروزواکنش های متفاوتی درمیان فیلمسازان کهنه کارنسبت به این اتفاق گردیده است. مانی حقیقی هم جزوموج نویی درسینمای ایران است که با ساخت فیلم “ آبادان ” توانایی های خود را برهمگان اثبات نمود. حقیقی پس ازساخت اولین اثرش به بازی وکارگردانی درسینمای ایران پرداخت که فیلمهای “ ورود آقایان ممنوع “، ” کنعان “ و… ازآن جمله اند. حقیقی ازهمان نقطه آغازین فعالیتش درسینما مولفه هایی را درفیلمسازی اش مورد توجه قرارداد که کمترفیلمسازی درسینمای ایران آنها را مورد نظروبررسی قرارداده است. به چالش کشیدن باورها و  ارزش های انسانی که مبنای تفکری مستحکمی ندارند، بررسی رفتارهای افراد جامعه درموقعیت های گوناگون، به نقد کشیدن سیاست های برخی مسئولان ازاصلی ترین مضمون هایی ست که حقیقی درآثارش به آنها پرداخته است. نمونه بارزچنین موضوعاتی درفیلم ” کارگران مشغول کارند” مشهود است. حقیقی برای ساخت اثرجدید خود به سراغ مضمونی رفته است که ایده اصلی اش را بنا براظهاراتش ازگفتگویش با “ عباس کیارستمی ” اخذ کرده است. زن ومردی “ کاوه ولیلا” با اتومبیل مدل بالای خود که پرازکیسه - های پول است به منطقه ای روستایی می روند تا پولها را میان اهالی پخش کنند. آنها تصمیم خود را عملی می کنند وهرکدام ازافراد بنا برموقعیت شان رفتارهای گوناگونی ازخود بروزمی دهند. فیلم پس ازنمایش درجشنواره سال گذشته فجرسروصداهای زیادی به پا کرد وواکنش های متفاوتی را میان مخاطبان برانگیخت. گروه کثیری ازمخاطبان حقیقی را متهم به توهین به اقشارمختلف جامعه کردند ادعایی که توسط حقیقی تکذیب گردید. درونمایه داستان حقیقی بیش ازآنکه برمبنای کنش دراماتیک بنا شده باشد برواکنش های شخصیت ها درموقعیت های متفاوت استواراست. شخصیت های اصلی قصه حقیقی “ کاوه، لیلا ” هم براساس واکنش های افراد درازای دریافت پول دچارتغییرودگرگونی می شود. مخاطب دربرخی سکانس ها با رفتارهای پرخاشگرانه کاوه مواجه می شود. رفتارهایی که نشان ازخشم وابراز انزجازاوازمحیط فوق دارد. چنین تمهیدی درشخصیت لیلا هم طراحی شده است. لیلا که درفصل آغازین اثرزنی مهربان ومعقول معرفی می گردد درفصل میانی قصه بطورمستقیم افراد محلی را مورد اهانت قرارمی دهد. فیلمسازبا طراحی چنین موقعیتی هوشمندانه تصویرگرجامعه یی ست که عنصرپول درآن باعث تغییرسرنوشت تمامی افراد می گردد. وتوجه افراطی افراد جامعه به چنین عنصری باعث اضمحلال مناسبات سالم اجتماعی وبروزنابهنجاریهای رفتاری درتمامی سطوح مختلف می شود. نمونه بارزچنین تأثیری را می توان درسکانسی که کاوه ولیلا ازمردی که می خواهد فرزند مرده اش را به خاک بسپارد مشاهده نمود. مرد می پذیرد درازای دریافت پول ازبه خاک سپردن فرزندش چشم بپوشد. اتخاذ چنین تصمیمی ازسوی مرد، به چالش کشیدن ارزش هایی ست که درجامعه امروزایران سالهاست که نهادینه شده است. حقیقی بخش اعظم کدگشایی محتوای اثرش را به مخاطب می سپارد. مخاطب دربرخورد با شخصیت های اصلی داستان، مکان رویداد، انگیزه کاراکترها با سئوالات بیشماری روبرومی شود که فیلمسازپاسخ روشنی به آنها نداده است.” اینکه لیلا وکاوه ازکجا آمده اند؟ چه نسبتی با هم دارند؟ پول ها را از کجا آورده اند؟ به چه انگیزه ای پولها را پخش می کنند؟ و… “ اتخاذ چنین رویکردی ازسوی حقیقی باعث بروزفضایی درفیلم می شود که هرمخاطبی با هرپیشینه فرهنگی وطبقاتی زمانی که به نظاره اثر می نشیند با شخصیت های حاضردرروستا همذات پنداری کند. درحوزه کارگردانی حقیقی دکوپاژش را منطبق با محتوا ومکان قصه اش طراحی کرده است. ریتم درون قاب سکانس ها متناسب با ویژگی های شخصیت ها ومکان زندگی آنها طراحی شده است. نکته بارزدیگر، ریتم بیرون قاب فضاهای اثراست. با پایان یافتن روایت های هرقطعه ودرزمانی که مخاطب با قصه جدیدی مواجه می شود ریتم درونی قصه  - های پایان یافته دربیرون قاب به حیات خود ادامه می دهد ومخاطب تا به انتهای اثربا آنها درگیراست. استفاده ازرنگمایه خاکستری درطراحی صحنه وتاکید برنقطه کانونی قاب بندی ها دراکثرسکانس ها ازویژگیهای دیگرکارحقیقی درمقام کارگردان است. اودرحوزه هدایت بازیگران هم موفق عمل می کند. ترانه علیدوستی درنقش ” لاله “ بازی روان وقابل قبولی ازخود به نمایش می گذارد، علیدوستی با انتقال مفاهیم نقش به چشمهایش به خوبی تصویرگرشخصیت پرنوسان لاله درموقعیتهای گوناگون اثراست. نکته قابل تأمل دیگردرکارحقیقی استفاده ازبازیگران تئاتری درنقش های مکمل است. ” یک پذیرایی ساده “ علاوه برآنکه تجربه یی متفاوت درکارنامه کاری حقیقی به حساب می آید، آینه ی تمام نمایی ازجامعه امروزایران است که مناسبات پولی برتمامی ارزشهای انسانی آن سایه افکنده است.