فشارها در دانشگاه آزاد بیشتر است

نویسنده

salmansima.jpg

محمد رضا فروغی

فعالین دانشجویی دچار مشکلات فراوانی هستند؛‎ ‎اما آنچه در دانشگاه آزاد می گذرد از جنس دیگریست. با سلمان سیما، ‏فعال دانشجویی در دانشجوی دانشگاه آزاد در این مورد به گفتگو نشسته ایم.‏‎ ‎به گفته وی “در دانشگاه آزاد در درجه اول ‏تلاش دانشجویان بر مبنای متقاعد کردن مسوولین این دانشگاه در مورد این اصل است که دانشجویان باید بتوانند در طول ‏دوره تحصیل در دانشگاه فعالیت های سیاسی و فرهنگی داشته باشند که متاسفانه این اصل بدیهی تا حد زیادی در دانشگاه ‏آزاد نادیده گرفته شده است.” این مصاحبه در پی می آید.‏


‎ ‎مدتی است که فعالیت دانشجویان دانشگاه آزاد بیشترمی‌شنویم. علت آن را در چه می‌دانید؟‎ ‎

در وهله اول خواست دانشجویان این دانشگاه و تلاش مستمر آن ها را دلیل این مسئله می دانم. با پیوند هایی هم که با ‏مطبوعات و رسانه ها و سایت ها ایجاد شده طبعا اطلاع رسانی بهتر و بیشتری صورت می گیرد. اخیرا نیز پایگاه اطلاع ‏رسانی دانشجویان دانشگاه آزاد نقش مهمی در این زمینه ایفا می کند. از سوی دیگر افزایش پذیرش دانشجویان در مقاطع ‏بالاتر تحصیلی و بخصوص کارشناسی ارشد منجر به ایجاد پیوند هایی محکم بین دانشجویان دانشگاه های سراسری و ‏آزاد و تبادل تجربیات بین آنها شده است. در واقع حضور فعالین دانشجویی که در مقطع کارشناسی در دانشگاه های ‏سراسری بوده و در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد پذیرفته شده اند، خود یکی از عواملی بود که باعث شد ‏امسال بحث ستاره ها به دانشگاه آزاد هم برسد.ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که بیش از نیمی از دانشجویان کشور در ‏دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل هستند.‏


‎ ‎فعالیت‌های دانشجویان دانشگاه آزاد، بیشتر حول چه محورهایی است؟ مطالبات اصلی این دانشجویان ‏چیست؟‎ ‎

فعالان دانشجویی منتقد در دانشگاه آزاد که به دور از هر گونه وابستگی به قدرت فعالیت می کنند و تنها بر دانشجویان ‏تکیه دارند در اهداف با کلیت جنبش دانشجویی همراهی دارند. دموکراسی خواهی، آزادی خواهی و مطالبات حقوق ‏بشری در راس خواسته های سیاسی ایشان قرار دارد و نظارت پذیری و پاسخگویی مجموعه دانشگاه آزاد و انتخابی و ‏چرخشی شدن ریاست این دانشگاه و قانونمند شدن دانشگاه، از میان برداشتن تبعیض و تفکیک جنسیتی که سال هاست ‏اعمال می شود و داشتن فضای باز و آزاد آکادمیک در راس مطالبات صنفی و دانشجویی دانشجویان دانشگاه آزاد قرار ‏دارد.البته در دانشگاه آزاد در درجه اول تلاش دانشجویان بر مبنای متقاعد کردن مسوولین این دانشگاه در مورد این اصل ‏است که دانشجویان باید بتوانند در طول دوره تحصیل در دانشگاه فعالیت های سیاسی و فرهنگی داشته باشند که متاسفانه ‏این اصل بدیهی تا حد زیادی در دانشگاه آزاد نادیده گرفته شده است.‏


‎ ‎آیا در دانشگاه آزاد دسته‌بندی ایدئولوژیک میان دانشجویان فعال وجود دارد؟‎ ‎

دسته بندی ایدئولوژیک آن گونه که در دانشگاه های سراسری و جود دارد خیر. بدنه جنبش دانشجویی دانشگاه آزاد آن قدر ‏فربه نیست که بتوان چنین دسته بندی ارائه داد؛ از سوی دیگر خواسته ها و اهداف مشترک صنفی همچون مقابله با ‏خودکامگی و استبداد 26 ساله حاکم بر دانشگاه آزاد دانشجویان را در موضع اتحادی نسبی قرار می دهد. اختلافات فکری ‏وجود دارد ولی فعالین این دانشگاه با عبرت گرفتن از برخوردهایی که با هر دو طیف دانشجویی در سال گذشته صورت ‏گرفته است خوشبختانه هنوز وارد مرزبندی و دسته بندی ایدئولوژیک نشده اند. در یک کلام اشتراکات، بخصوص در ‏مطالبات صنفی، آن قدر زیاد است که نمی توان چنین دسته بندی ارائه داد. مسئله دیگر آن است که در دانشگاه آزاد اساسا ‏اجازه بروز و ظهور تفکرات مختلف از طریق تشکل ها و یا نشریات دانشجویی داده نمی شود.‏


‎ ‎نحوه پی‌گیری مطالبات دانشجویی در دانشگاه آزاد چگونه است؟ تشکلهای دانشجویی در دانشگاه آزاد در چه ‏وضعی هستند؟ آیا می توانید از چند تشکل نام ببرید.‏‎ ‎

به جرات می توانم بگویم در هیچ یک از واحد های دانشگاه آزاد در سراسر کشور حتی یک تشکل صنفی نیمه موثری هم ‏وجود ندارد؛ چه برسد چیزی شبیه به شوراهای صنفی که در دانشگاه های سراسری وجود دارد. معمولا هم اگر اعتراضی ‏صورت می گیرد به صورت خود جوش است. اگر از دو نوع جریان و تشکل های دست ساز و هدایت شده از سوی قدرت ‏که در یک سر آن تشکل هایی نظیر بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی و در سر دیگر آن تشکل های دانشگاه ساخته و ثنا ‏گوی دانشگاه قرار می گیرد بگذریم معدود تشکل هایی که بر دانشجویان تکیه دارند یا از بین رفته اند و یا حالت رو به ‏احتضاری دارند. تشکل های منتقد حاکمیت و دانشگاه هم واقعا در وضعیت سختی هستند که این وضعیت در شهر تهران ‏شدیدتر است. به عنوان مثال در همین واحد های استان تهران پس از 16 آذر تا آنجا که ما اطلاع داریم یک تشکل ‏دانشجویی منحل شده است و یک تشکل دیگر هم در آستانه انحلال قرار دارد.‏

کلیه تشکل های دانشجویی هم باید پسوند اسلامی داشته باشند و طی مقررات و آئین نامه های محدود کننده ای عمل کنند که ‏حتی خود دانشگاه به آن پایبند نیست. جالب اینجاست که حساسیت خاصی هم بر روی نام “انجمن اسلامی” وجود دارد به ‏نحوی که در هیچ یک از واحد های شهر تهران انجمن اسلامی وجود ندارد. ‏


‎ ‎آیا تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد درخواست پیوستن به تشکل های دیگر دانشجویی از جمله تحکیم وحدت ‏را کرده اند؟اگر آری چه پاسخی گرفته اند؟‏‎ ‎

‏ تشکل های دانشجویی خیر، اما به دلایلی که ذکر شد پیوندها و ارتباطات خوبی بین فعالان دانشجویی در بین دانشگاه آزاد ‏و دانشگاه های سراسری شکل گرفته و بدیهی است که مجموعه دفتر تحکیم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. حضور ‏دبیر وقت تحکیم در مراسم روز دانشجو در سال 1384 در دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب و پس از آن حضور منسجم ‏دانشجویان این دانشگاه در مراسم سال گذشته روز دانشجو در دانشگاه تهران و همچنین هزینه های سنگینی که دانشجویان ‏این دانشگاه در سال گذشته پرداخت کردند موجب آشنایی بیش از پیش فعالان دانشجویی دفتر تحکیم و دانشگاه آزاد شد. ‏فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد و سراسری در واقع به این نتیجه رسیده اند که می توانند همکاری های موثری جهت ‏استفاده از پتانسیل دانشجویان دانشگاه آزاد در راستای اهداف مجموعه جنبش دانشجویی با یکدیگر داشته باشند. به بیان ‏دیگر دانشجویان هم در دانشگاه های آزاد و هم سراسری در بسیاری از مطالبات عام و سیاسی اشتراک دارند و هم هر دو ‏مورد هجوم شدید و بی سابقه دولت قرار گرفته اند و در این شرایط ارتباط و اتحاد میان گروه های دانشجویی قطعا مزیت ‏مهمی خواهد بود. با توجه به انجام تغییرات لازم در اساسنامه دفتر تحکیم برای پیوستن دانشگاه آزاد، در خواست پیوستن ‏انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد استان تهران در نشست اخیر این اتحادیه در آبان ماه ارائه داده شد و برطبق ‏اساسنامه دفتر تحکیم ابتدا حق ناظر دانشگاه آزاد پذیرفته شد و در نشست بعدی این اتحادیه حق رای نیز اعطا می شود.‏


‎ ‎آیا می‌توانید فشارها و برخوردهایی راکه نسبت به فعالان دانشجویی در دانشگاه آزاد می‌شود در قیاس با ‏دانشگاه‌های سراسری تبیین کنید؟‎ ‎

یک سری برخورد ها مربوط به نحوه پوشش و روابط دانشجویان با هم و مسائلی از این دست می شود. اما برخورد هایی ‏که با فعالان دانشجویی در دانشگاه آزاد می شود شاید از نظر گستردگی کمتر از دانشجویان دانشگاه های سراسری باشد و ‏لی از نظر شدت قطعا سنگینتر است. جدای از اینکه شورایعالی انقلاب فرهنگی، شان قانون گذاری دارد یا نه ـ که به نظر ‏ما ندارد ـ خود دانشگاه به سادگی قوانین و مقررات مصوب این شورا را زیر پا می گذارد. مثلا دانشجویانی که به کمیته ‏های انضباطی فراخوانده می شوند بعد از صدور رای توسط کمیته بدوی در واحد، دو مرتبه حق تجدید نظر دارند که ‏مرتبه نهایی آن در سازمان مرکزی است ولی متاسفانه در اکثر موارد این امر اجرا نمی شود. حراست و انتظامات دست ‏خود را در هر برخوردی باز می بیند. در برخی از شهرستان ها حتی با توجه به اظهار نظر ائمه جماعات با دانشجویان ‏برخورد هایی صورت می گیرد. مهمتر از همه نیز که در نهایت دانشجویی که حکم تعلیق از تحصیل دریافت می کند با ‏وجود اینکه طی این دوره هیچ چیزی از دانشگاه دریافت نمی کند موظف به پرداخت مبلغی تحت عنوان شهریه ثابت می ‏باشد که این خود ظلم مضاعفی است. البته برخورد هایی نیز در خارج از دانشگاه توسط نهاد های امنیتی صورت می ‏گیرد که اخیرا شدت بیشتری یافته است. ‏


‎ ‎بارها از برخوردهای حراست دانشگاه آزاد با دانشجویان و دخالت در روابط آن‌ها و تفکیک جنسیتی شنیده‌ایم، ‏این برخورها چگونه است و علت آن چیست؟‎ ‎

مسوولین دانشگاه آزاد از ذهن های بسته ای برخوردارند و روسای واحد های دانشگاهی برای خوشایند این و آن هرکاری ‏می کنند که حداقل بر ما دانشجویان این دانشگاه پوشیده نیست. این موارد و ضعف مدیریت در واحد های دانشگاهی باعث ‏می شود روحانیون و هر شخص دیگری در این زمینه به خود اجازه اظهار نظر دهد که مدتی است این اظهار نظر ها نیز ‏بیشتر شده است.گویی کل اسلام را فقط می خواهند در دانشگاه آزاد پیاده کنند. (البته اگر بپذیریم که اسلام آن چیزی است ‏که این آقایان می گویند.) دانشگاه آزاد سال هاست که به صورت یک امپراطوری اداره می شود و خود را به هیچ نهادی ‏پاسخگو نمی بیند. لذا حراست و انتظامات دست خود را در برخورد با دانشجویان باز می بینند و اینها نیز خود را به هیچ ‏نهادی پاسخگو نمی بینند؛که نمونه اسف بار آن را در ضرب وشتم یک دختر دانشجو در رودهن و آن هم در خیابان و ‏توسط انتظامات و حراست مرد می بینیم و این درحالی است که فریاد “وا اسلاما!“ی آقایان در دانشگاه آزاد گوش فلک را ‏کرده است.خودکشی دانشجوی دختری هم در واحد لاهیجان پس از مراجعه به دفتر حراست از این دست موارد است که ‏هیچ گاه ابعاد آن روشن نشد. حراست ها کاملا سلیقه ای رفتار می کنند. حتی بعضا نهاد هایی همچون کمیته فرهنگی، ستاد ‏پوشش، کمیته ارشاد و… ایجاد شده است که هیچ تطابقی با قوانیین و مقررات ندارد. از سوی دیگر کار بدانجا رسیده است ‏که گاه کارمندان و کارگران خدماتی دانشگاه نیز در این موارد دخالت می کنند.اینگونه سخت گیری ها در مورد دختران ‏دانشجو واقعا بیشتر است تا آنجا که نهاد های سرکوب و به ویژه حراست وقتی نمی توانند با دختران دانشجو در درون ‏محیط دانشگاه برخورد کنند در اقدامی هماهنگ از گشت ارشاد در خارج از دانشگاه استفاده می کنند و جالب آنکه گشت ‏ارشاد طلب کارت دانشجویی نیز می کند.‏

داشتن لاک ناخن، داشتن روابط نامتعارف، استفاده از رنگ های شاد در مانتوی دختران دانشجو، ابعاد مانتو، کشیدن ‏سیگار، استفاده از پیراهن آستین کوتاه و حتی نامتعارف بودن مدل ریش برای آقایان از جمله مواردی است که در برخی ‏از واحد ها سخت گیری هایی در مورد آن اعمال می شود و همه این ها تحت عنوان کلی عدم رعایت شئونات دانشجویی ‏توجیه می شود که متاسفانه پس از آغاز طرح ارتقاء امنیت اجتماعی از شدت و حدت بیشتری هم برخوردار شده ‏است.البته به نظر من هر چیزی که هست ابتدا از خود ماست. هرگز حراست ها و انتظامات در دانشگاه های سراسری ‏جرات برخورد شبیه آنچه که در دانشگاه آزاد را می شود را ندارند. نداشتن آگاهی دانشجویان نیز بی تاثیر نیست.ولی ‏پاسخگو نبودن حراست ها و انتظامات ها و در کل پاسخگو نبودن کل مجموعه دانشگاه آزاد و عدم وجود نظارت از علل ‏اصلی این وضع است.‏

‏ ‏

‎ ‎دانشجویان دانشگاه آزاد در برنامه 16 آذر امسال نقشی داشتند؟ به نظر می رسد حضور دانشجویان دانشگاه ‏آزاد در سال گذشته پررنگ تر بود.‏‎ ‎

دانشجویان دانشگاه آزاد امسال با هماهنگی بیشتری با مجموعه دفتر تحکیم وارد عمل شدند و در اطلاع رسانی به ‏دانشجویان واحد های مختلف دانشگاه آزاد نقش خود را ایفا نمودند. ضمن آنکه در هرکجا که از ایشان کمک خواسته شد ‏دریغ نکردند. ضمنا نمی توان گفت حضور دانشجویان دانشگاه آزاد در تجمع امسال کمرنگتر بود. شاید هر چیزی که ‏برای اولین بار اتفاق می افتد نمود بیشتری پیدا می کند و چون سال گذشته برای اولین بار بود که حضور منسجم و گسترده ‏دانشجویان دانشگاه آزاد را در تجمع روز دانشجو شاهد بودیم بیشتر به چشم آمده باشد. از سوی دیگر سال گذشته با توجه ‏به اینکه پلاکارد های همه دانشجویان ربوده شد نوشته ها و پلاکارد های دانشجویان دانشگاه آزاد بیشتر به چشم آمد. در ‏ضمن امسال دانشجویان جوانتری که کمتر شناخته شده اند حضور بیشتری داشتند تا چهره های شناخته شده تر، ولی از ‏نظر تعداد افراد و گستردگی، تا آنجا که ما در جریان بودیم؛ اگر نگوییم امسال پررنگ تر از سال گذشته بود کم رنگ تر ‏نبوده است. ‏


‎ ‎در صحبت هایتان اشاره ای هم به بحث ستاره دار شدن دانشجویان در دانشگاه آزاد داشتید، توضیح بیشتری ‏می دهید؟‎ ‎

متاسفانه امسال بحث ستاره ها به دانشگاه آزاد هم رسید؛ امری که بدون هماهنگی مسوولین دانشگاه آزاد صورت نگرفته ‏است. تعداد بسیاری از فعالان شناخته شده و سرشناس جنبش دانشجویی علی رغم داشتن شرایط علمی لازم یا در آزمون ‏کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد موفق به دریافت کارنامه نشدند و یا با وجود قبولی به دلایلی غیر علمی از ادامه تحصیل باز ‏ماندند.به این ها همچنین اضافه کنید فعالان دانشجویی و مدنی که در دانشگاه آزاد درس می خواندند و از ادامه تحصیل در ‏مقاطع بالاتر باز ماندند.همه این ها در حالیست که نیروی مقاومت بسیج از سهمیه هایی ویژه همچون بسیج فعال در آزمون ‏ورودی دانشگاه آزاد برخوردار است و اصلا در رشته های علوم انسانی به ویژه علوم سیاسی و حقوق، علاوه بر این ‏سهمیه ها بخش عمده ای از ظرفیت پذیرش دانشجو به نیروی مقاومت بسیج و سایر ارگان های اطلاعاتی و امنیتی ‏اختصاص دارد، امری که برای دانشجویان این رشته ها بسیار محسوس است. ‏

‏ ‏

‎ ‎آینده فعالیتهای سیاسی اجتماعی در دانشگاه آزاد را چگونه می بینید؟‎ ‎

آنچه شما امروزمی بینید حاصل چند سال تلاش دانشجویان است که امروز نمود پیدا کرده است. اگر مرز بندی های واهی ‏بین فعالین دانشجویی در دانشگاه های سراسری و آزاد از بین برود ـ که خوشبختانه تا حد بسیاری کم رنگ تر شده است ـ ‏و اگر تجربه فعلی فعالان دانشجویی در دانشگاه های آزاد به خوبی به سایر دانشجویان دانشگاه آزاد انتقال داده شود قطعا ‏در آینده از فعالیت های دانشجویان دانشگاه آزاد بیشتر خواهید شنید. البته با فعالیت بیشتر دانشجویان احتمال اینکه برخورد ‏ها و سرکوب ها سنگین تر شود نیز وجود دارد ولی همانطور که تجربه نشان داده با ذکاوت می توان این تهدید ها را به ‏فرصت تبدیل کرد. همانطور که امروز نمی توان دانشجویان دانشگاه آزاد را در جنبش دانشجویی نا دیده گرفت در آینده ‏نیز شاهد نقش پررنگ تر این دانشجویان در جنبش دانشجویی خواهیم بود. ‏