ای بابا، چه خبر شدهاست؟ این همه همهمه برای چیست؟ چرا انقدر به حاتمیکیا گیر دادهاید؟ مگر کار دیگری ندارید؟
حاتمی کیا فیلمهایی مثلِ بوی پیراهن یوسف و آژانس شیشهای ساخته، من خودم عاشقِ بوی پیراهن یوسفام، بنابراین وقتی که ایشان همچین فیلمهایی ساختهاند، مختارند هر چیزی که دلشان میخواهد بگوید و ما تایید کنیم.
به عنوان مثال در سخنرانیِ اخیر خود در مشهد “فیلم چ را فیلم مورد علاقه جریان سینمایی و مسولان جشنواره ندانست” و گفت:
“جشنواره فیلم فجر به هیچ عنوان برای من مهم نبود و من به مراسم اختتامیه آن نرفتم چون احساس کردم مدیران این جشنواره چه آگاهانه و چه ناآگاهانه مراسم را با آرایش خاص چیدمان کردند”.
هر گاه مسئولینِ ما با یک آرایش خاصی چیدمان و یا کاری را انجام میدهند، نمیدانم چرا احساس میکنم قرار است اتفاقِ بهتر و منظمتری نسبت به قبل رخ بدهد، ولی با همهی اوصاف من سگِ که باشم؟ هر چه آقای حاتمیکیا بگویند همان درست است:
“متاسفانه جشنواره فیلم فجر ما و بخصوص مدیریت آن ساختار خود را و نیز الگوهای شان را از آن طرف آب می گیرند و رد کارپت می اندازند ولی من به آنها می گویم که به جای اینکه به این توجه کنید که چه رنگی زیر کفشهایمان پهن شود به افکارمان نگاه کنیم.”
خب حق با ایشان است، آخر تاثیر گرفتن از آنورِ آب هم شد جا؟ حیفِ سیستمِ اینورِ آب خودمان است؟
آغاز مراسم با هفت ساعت تاخیر، شلوغ پلوغ و احتمال خفهگیِ هموطنان، نشستنِ مردم روی صندلیِ میهمانانِ ویژه، نشستنِ میهمانانِ ویژه روی صندلی یکدیگر، عبورِ ستارگان از بینِ مردم با احتمالِ خطرِ مرگ، کر شدنِ گوش حضار هنگامِ عملیاتِ تستِ صدای سالن و…
حیفِ این سیستمِ ایرونی خودمان نیست؟ فرش قرمز آخر؟ این کسانی که از روی فرش قرمز رد میشوند همه افکارشان به درد نخور است ؛اصلاً آلفرد هیچکاک، مارلون براندو، رابرت دنیرو، کن لوچ، اصغر فرهادی، عباس کیارستمی، وودی آلن، شون کانری، جورج کلونی، همهی اینها بد و غربزده و بیتفکر و آقای حاتمیکیا صحیح و سالم و متفکر.
حاتمی کیا با انتقاد از نحوه برخورد مسولان جشنواره فیلم فجر گفت: آنها به من گفتند چون قرار است رییس جمهور به تو جایزه بدهد ما جایزه دیگری برای این فیلم در نظر نگرفته ایم. دوستان جشنواره فجر می خواهند من را وابسته به نظام تعریف کنند که از دست همکاران خود جایزه نگرفته اما از دست رئیس جمهور جایزه می گیرد.
بله از اتاق فرمان اشاره میکنند که آیتالله علمالهدی در تایید سخنان آقای حاتمیکیا گفتهاند:
“پس از پیروزی انقلاب در نظام اسلامی هنرمندان زیادی از جمله حاتمیکیا به عنوان هنرمند ارزشی پرورش یافتهاند که این افراد از امکانات انقلاب استفاده کرده و هنرمند شدهاند، متاسفانه بسیاری از هنرمندان در کشور شکرگزار این نعمت نیستند.”
بله، به قولِ عادل فردوسی پور تصویر کاملاً گویاست، بر میگردیم به ادامهی گزارش، آقای حاتمیکیا در ادامهی سخنانشان آوردهاند:
هوش مندی به من می گوید به نام نامی بچه های جنگ، غریب بایستم کنار و جلو نیایم.
جانانِ من، اندوهِ ابراهیم کُشت مارا، چقدر غریب…چقدر غربت، ای داد…اصلاً دلم گرفت…جا دارد در همینجا بیخود و بیجهت یادی بکنم از افرادی چون: محمدعلی طالبی، سهراب شهید ثالث، امیر نادری، ناصر تقوایی و…
ایشان در پایانِ سخنانِ خود یک جمله گفتند که به حق جملهی درستی بود:” آقای روحانی! جریان فرهنگی ما مردان بزرگ می طلبد.” الحق و والانصاف جملهی زیبا و درخشانیست، چرا که بزرگی مثلِ جمشید مشایخی افتادهاست دنبالِ شلوارِ پایینِ رضا عطاران و فیلمساز بزرگی مثلِ ابراهیم حاتمیکیا هم….بگذریم…ابتدای یادداشت گفتم…باز تکرار میکنم:” حاتمی کیا فیلمساز بزرگیست، فیلمهای مهمی مثلِ بوی پیراهن یوسف و آژانس شیشهای ساخته، من خودم عاشقِ بوی پیراهن یوسفام، بنابراین وقتی که ایشان همچین فیلمهایی ساختهاند، مختارند هر چیزی که دلشان میخواهد بگوید و ما تایید کنیم.”