طارق الحماید
این روزها شک و شبهات فراوانی حول و حوش اقدامات دولت حاکم در ایران به چشم می خورد. با توجه به سیاست های یک سویه صدا و سیمای ولایت فقیه، گزارش های دریافتی از ایران پراکنده و متناقض است. با این حال آنچه که مسلم است ادامه بحران داخلی و عمیق تر شدن آن و همچنین درگیری های تشکیل کابینه دهم است.
این امر کاملا مشهود است که رژیم ولایت فقیه در ایران از طریق سیاست گروگان گیری و تصفیه حساب با اصلاح طلبان ، کشور را اداره می کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، حکومت ایران در تقابل با هر گونه تهدید از سوی کشورهای خارجی ، بسیار ماهرانه از مساله گروگان گیری به نفع خود استفاده کرده است. در اوایل پیروزی انقلاب ، نیروهای تندرو به مدت 444 روز دیپلمات های آمریکایی را در سفارت آن کشور در تهران به گروگان گرفتند. سالهاست که رژیم ایران برای حل و فصل کلیه بحران های سیاست خارجی این کشور دست به این اقدام می زند تا نهایتا با گشایش مجراهای ارتباطی پشت درهای بسته، وارد مرحله مذاکره و گفتگو با غرب و خصوصا ایالات متحده شود. به این ترتیب هر 5 تا 10 سال دنیا شاهد اجرای این سیاست در روابط خارجی ایران است.
امروزه می بینیم که ولایت فقیه در رویارویی با بحران های داخلی نیز از سیاست گروگان گیری استفاده می کند. نگاهی به بازداشت اصلاح طلبان معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و نیز معترضان به بازداشت شهروندان و سران برجسته اصلاح طلب – نظیر محمدعلی ابطحی و کلیه کسانی که در دادگاه های نمایشی محاکمه شدند- خود شاهدی بر این ادعاست.
بخشی از این درگیری و کشمکش داخلی در ایران بر سر آزاد کردن افراد بازداشتی است و این مساله ای است که به شدت هاشمی رفسنجانی را تحت فشار گذاشته است – وی در سخنان اخیر خود خواهان توجه به رهنمودهای رهبری - نه لزوما اطاعت از آن- شده بود.
بنابراین اصلاح طلبان مجبور به سکوت و تعدیل بیانیه ها و نوشته هایشان هستند – در غیر این صورت فشار بر زندانیان معترض افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر سکوت اصلاح طلبان ممکن است این تصور را در حاکمیت بوجود آورد که پیروز میدان است. در عین حال برخی از منابع اصلاح طلب بر این باورند که این درگیری ها کماکان ادامه خواهد یافت و در این بین آنچه که اولویت دارد آزاد کردن زندانیان دربند است و نه محافطت از اصلاح طلبانی که به خاطر امنیت خود و خانواده از ایران خارج شده اند .
با این وجود رژیم ایران برای سرکوب مخالفان خود در داخل دست به بازی خطرناک و گستاخانه ای زده است و می کوشد از طریق تجاوز به زندانیان و دفن قربانیان شکنجه و همچنین تحت فشار قرار دادن سران اصلاح طلبی که شاهد تصاویر همکاران بازداشتی خود در دادگاه بوده اند، مانع فعالیت مخالفان خود شود.
از این رو ما امروزه تنها شاهد یک حکوکت دیکتاتوری نیستیم ؛ بلکه با سیستمی روبرو هستیم که از طریق گروگان گیری از مردم و دولت بر آنان حکومت می کند. و شاهد این مساله این است که علی رغم همه کوشش های حکومت جهت وارونه نشان دادن واقعیت ،این رژیم با یک بحران بسیار جدی دست و پنجه نرم می کند. آنچه که از اتفاقات داخل ایران می آموزیم این است که روز به روز با روش و ایدئولوژی های نهفته در سیستم حکومتی کشور بزرگی نظیر ایران بیشتر آشنا می شویم و این امر به شناخت بیشتر کسانی در منطقه می انجامد که خواهان نزدیکی و همکاری با ایران هستند.
منبع : الشرق الا وسط ، 26 اوت