ایران در خاورمیانه نا مطلوب است!

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

بر اساس نتایج تازه ترین بررسی آماری که از سوی مرکز مطالعات پیو انتشار یافته ایران در پایان دومین سال دولت حسن روحانی در افکار مردم خاورمیانه و کشورهای مسلمان دارای تصویری است منفی، نامطلوب و فاقد محبوبیت.

مقایسه آمار تازه در مورد ایران که بعد از نظرخواهی از بالغ بر ۵۴ هزار تن در بیش از ۴۰ کشور جهان صورت گرفته، با آمار مربوط به دو سال پایانی دولت احمدی نژاد، حکایت از آن دارد که حسن روحانی در زمینه تغییر وجه خارجی ایران نه تنها کمترین موفقیتی نیافته که آنرا مخدوش تر ساخته است.

بر اساس آمار تازه تیره ترین نگاه به ایران متعلق به مردم اسرائیل است که ۹۲ در صد آنها به ایران به عنوان کشور نامطلوب نگاه میکنند. با وجود نزدیک به دو میلیون عرب ساکن اسرائیل که تقریبا ۲۰ در صد جمعیت آن کشور است تنها نظر ۵ در صد مردم نسبت به ایران مطلوب است. با وجود تظاهر جمهوری اسلامی بر احترام به یهودیان و ضدیت داشتن تنها با صهیونیسم، آمار یاد شده حاکی است که ۹۷ در صد یهودیان اسرائیل ایران را نامطلوب میبینند.

در همسایگی اسرائیل، کشور مسلمان نشین اردن قرار دارد که نظر ۸۹ در صد مردم آن نسبت به ایران منفی است. در ترکیه ۶۴ در صد مردم، ایران را نامطلوب میبینند، و در لبنان ۵۸ در صد و در فلسطین ۵۷ در صد، دو کشوری که جمهوری اسلامی سنگ آنها را قوی تر از دیگران بر سینه میکوبد!

پاکستان تنها کشور جهان است که بر اساس آمار انتشار یافته نظر مردم آن نسبت به ایران مطلوب است، در حالی که نزد مردم بیشتر کشورهای اروپایی نگاه منفی به ایران از ۸۲ تا ۸۷ در صد است. از این لحاظ در کنار کره شمالی، ایران یکی از نا مطلوب ترین کشورهای جهان بشمار میرود. 

 

تاثیر های منفی عدم محبوبیت

 تاثیر مطلوب بودن و محبوب بودن یک کشور را میتوان مستقیما در میزان علاقمندی گردش گران خارجی برای بازدید از آن، میزان در رشد سرمایه گذاری خارجی، و حتی توسعه تجارت خارجی و مراودات فرهنگی مشاهده کرد.

بی دلیل نیست که طی دو سال گذشته با وجود تلاش دولت روحانی برای کسب مشروعیت خارجی تازه برای جمهوری اسلامی، گردشگران خارجی همچنان از سفر به ایران پرهیز میکنند، سرمایه گذاران خارجی به سکوت و انتظار برای داخل شدن در بازار ایران ادامه میدهند، و افکار عمومی جهان حتی نزد کشورهای منطقه و مسلمان نسبت به ایران منفی باقی مانده است.

حسن روحانی در شرایطی بروی کار آمد که سلف او محمود احمدی نژاد، بخصوص بعد از انتخابات جنجالی سال ۸۸ و تظاهرات خیابانی گستره در شهر های ایران علیه تقلب در انتخابات، چهره خارجی ایران را مخدوش تر از پیش ساخته بود.

چهره در خون پوشیده ندا آقا سلطان که طی تظاهرات سال ۸۸ علیه حاکمیت اسلامی ایران در خیابان توسط ماموران نظام به قتل رسیده بود، یک شبه به نماد خشم و انزجار مردم جهان علیه حکومت ایران تبدیل شد-تاثیری که جای پای خود را بر تصویر خارجی ایران نا خواسته بر جای گذاشته و روحانی فرصت داشت آنرا تا حدودی تغییر بدهد.

پیش و پس از موجهای گسترده تظاهرات خیابانی علیه حکومت اسلامی احمدی نژاد از راه طرح نقطه نظر های جنجالی علیه یهودیان و ضدیت با آمریکا، انکار هالو کاست و یا وارد ساختن غیر مستقیم اتهام انهدام برجهای دوگانه مرکز تجارت جهانی در نیویورک به عوامل امنیتی دولت آمریکا، سهم بزرگی در تخریب چهره خارجی ایران ایفا کرده بود، روحانی می توانست و فرصت داشت با سرمایه گذاری اندک چهره خشن جمهوری اسلامی را که در افکار عمومی جهان با نام ایران همراه میشود تا حدودی تغییر دهد.

 

دلایل باقی ماندن ذهنیت نامطلوب

حسن روحانی پیش از انتخاب به دنیای خارج نوید میداد که چهره ای اصلاح طلب مانند محمد خاتمی خواهد بود. تنش زدایی با همسایگان، عدم مداخله جویی در کشورهای منطقه، بهبود وضعیت اسفبار حقوق بشر در داخل، به نتیجه رساندن مذاکرات اتمی و عادی ساختن تجارت خارجی ایران و استقبال از شرکتهای خارجی از جمله هدفهای اعلام شده او بود که با استقبال مناسبی در دنیا روبرو شد.

بعد از دو سال تلاشهای دیپلماتیک و رفتار های سازشکارانه آمریکا و عملا کنار نهادن گزینه نظامی علیه ایران، در ۳۰ ماه جاری مسیحی زمان تعیین شده برای به نتیجه رساندن گفتگوهای اتمی با جمهوری اسلامی پایان مییابد در حالی که تکلیف مذاکرات هنوز روشن نیست و هر روز صداهای نا هماهنگ و مغایر با یکدیگر از درون ایران بلند تر از پیش شنیده میشود. برنامه های اتمی جمهوری اسلامی علاوه بر ورشکسته ساختن کشور، منطقه را در لبه مسابقه اتمی قرار داده است.

جمهوری اسلامی با دولت روحانی نه تنها موضوع مداخله و حضور نظامی در جنوب لبنان و سوریه را محدود تر نساخت که اینک به مناطق بزرگی از عراق و یمن نیز گسترش داده است.

رقابت شیعه-سنی که از جمله جدی ترین عوامل خشنوت گرایی و جنگهای جاری در خاورمیانه است با سر سختی جمهوری اسلامی در دو سال عمر دولت روحانی با شدتی بیشتر از پیش ادامه یافته است.

اگر چه جمهوری اسلامی، خانم سارا شورد، شین بائر و جاشوا فتال سه جوان خبرنگار و کوه نورد آمریکایی را که در سال ۸۸ در مرزهای ایران و عراق توسط سپاه دستگیر و به اتهام جاسوسی بازداشت کرده بود آزاد ساخت اما طی اقدام مشابه دیگری که رنگ سیاسی آن قابل کتمان نیست امیر حکمتی، جیسون رضائیان و سعید عابدینی را که تبعه آمریکا هستند دستگیر و زندانی ساخت. امیر حکمتی که متولد ایالت آریزونا است برای دیدن مادر بزرگ خود راهی ایران شده بود ولی به اتهام جاسوسی دستگیر و ابتدا به اعدام و بعد به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

طی هفته جاری مجلس نمایندگان آمریکا به اتفاق آراء رسیدن به توافق اتمی با ایران و لغو تحریمها را در گرو آزاد ساختن شهروندان زندانی خود قرار دادند: اقدامی که در افکار عمومی مردم آمریکا اثر نامطلوب خود را علیه جمهوری اسلامی و ایران باقی میگذارد.

حسن روحانی وعده داده بود که وضعیت حقوق بشر در ایران را بهبود ببخشد ولی در عمل تعداد اعدامی های ایران در دو سال دوران دولت او نسبت به دولت احمدی نژاد افزایش یافت. در حالی که احمدی نژاد به ظاهر خود را طرفدار حضور زنان در ورزشگاهها نشان میداد، مسئولان دولت روحانی حضور زنان در ورزشگاهها را نامطلوب و غیر مجاز اعلام میکنند: در آستانه دیدار دو تیم والیبال ایران و آمریکا در تهران اقداماتی از این دست در افکار عمومی آمریکا و رسانه های غربی وسیله ای موثر برای تبلیغ منفی علیه ایران است.

اگرچه آنچه مخدوش بوده و نامطلوب مانده است، وجه خارجی جمهوری اسلامی است، ولی به همان دلایلی که اتحاد شوروی سابق را با حزب کمونیست، کره شمالی را با خانواده جونگ، رودزیا را با موگابه، روسیه را پوتین مقایسه میشوند، تا زمان ادامه حضور جمهوری اسلامی بر قدرت، ایران در جهان با حاکمیت وقت آن مورد قضاوت قرار میگیرد و نه با طبیعت مردم آن.