بگذارید روسیه جلوی ایران را بگیرد‏

نویسنده

russiairanusa.jpg

نیک دوار

‏ ‏

نه ماه از تصویب آخرین قطعنامه تحریم شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می گذرد. آن قطعنامه مانند دو قطعنامه ‏پیش از خود، نتوانسته است تهران را مهار کند، و این کشور بزودی اولین سلاح هسته ای کارآمد خود را تولید خواهد ‏کرد. نهادهای اطلاعاتی غرب تخمین زده اند این تاریخ دورتر از اواسط سال 2010 نخواهد بود. ‏

مشکلی که دربارۀ قطعنامه های شورای امنیت وجود دارد این است که چین و روسیه، به عنوان دو عضو دائم این ‏شورا، از تن دادن به اعمال ابزارهای تنبیهی خودداری می کنند. بدون تحریم های سخت تر، امیدی نیست که ایران در ‏تصمیم خود برای ساخت بمب تجدید نظر کند و سرانجام تن به مذاکره جدی با غرب بدهد. تحریم های که بتوانند به ایران ‏آسیب برسانند، نظیر ممانعت از واردات بنزین به داخل، می توانند جلوی تهران را در تولید بمب بگیرند. ‏

روسیه، کلید تصویب قطعنامه سفت و سخت تر علیه ایران در شورای امنیت است، و این راه را برای باراک اوباما باز ‏می کند. او باید بعد از در دست گرفتن زمام امور، امتیاز بزرگی را به روسیه پیشنهاد بدهد. آمریکا باید طرح استقرار ‏دفاع موشکی در اروپای شرقی را که روسیه شدیداً مخالف آن است، به حالت تعلیق درآورد یا ملغی اعلام کند. ضمناً ‏باید جانب احتیاط را دربارۀ پذیرش کشورهایی به ناتو که درمحدودۀ نفوذ روسیه محسوب می شوند، ملاحظه بیشتری ‏کند. ‏

روسیه هم باید به سهم خود در موضع سخت تر غرب علیه برنامه هسته ای نظامی ایران شرکت کند و از تحویل سلاح ‏های نامتعارف به این کشور خودداری کند. بسیای از این تجهیزات سرانجام به دست حزب الله لبنان و یا سایر گروه های ‏شبه نظامی دیگر می رسد. ‏

اگر روسیه به پشتیبانی از فشارهای اقتصادی سنگینتر علیه ایران تن بدهد، آقای اوباما می تواند مسیر دوگانه ای را در ‏پیش بگیرد: گزینه تهدید نظامی را دوباره روی میز بگذارد، و البته در عین حال بدون هیچ پیش شرطی به گفتگوی ‏مستقیم با ایران بپردازد. اینکه در قدم اول از ایران چه درخواستی می شود، به آینده مربوط است. سه ماه بعد از آغاز ‏گفتگوها، ایران باید ملزم به توقف برنامه غنی سازی شود. البته از ایران خواسته نمی شود دست به انتشار علنی این ‏خبر بزند، زیرا این کشور نگران است در چشم مردم خود و منطقه، ضعیف به نظر بیاید. ‏

مذاکره باید به موضوعاتی بپردازد که از مسأله هسته ای فراتر برود. ایران خود را به چشم یک قدرت منطقه ای نگاه ‏می کند، کشوری که به تاریخ، فرهنگ غنی و قابلیت نظامی و فنی خود افتخار می کند. ضمناً مذاکره به موضوعاتی ‏نظیر امنیت عمومی خلیج فارس، آینده حضور آمریکا در عراق، نقش سوریه در لبنان و تلاش دربارۀ برقراری آرامش ‏در افغانستان و پاکستان هم می پردازد. ‏

اگر چنین توافق سه جانبه ای به نتیجه برسد، هر سه طرف با وارد شدن کمترین خدشه به وجهه خود، برنده ماجرا ‏خواهند بود. آمریکا نقش پیشتاز خود در حوزه بین المللی را که سالها تحت الشعاع تصمیمات دولت بوش قرار گرفته، ‏باز می یابد. ضمناً از آنجا که آمریکا ادعا می کند سیستم دفاع موشکی در برابر کشورهائی نظیر ایران به کار گرفته ‏خواهد شد، توافق یاد شده موضوعیت آنرا از میان برخواهد داشت. ‏

هرچند روسیه از تحویل سلاح و انجام برخی معاملات تجاری با ایران دست می کشد، اما برای روسیه منافع فراوانی در ‏این توافق درمقایسه با حفظ ارتباط با یک کشور منزوی وجود خواهد داشت. دست برداشتن آمریکائی ها از ایدۀ سپر ‏موشکی، یک پیروزی برای ولادمیر پوتین محسوب خواهد شد. ضمناً روسیه به دلیل مشارکت در پیشگیری از بحرانی ‏که می تواند یک ایران مجهز به بمب هسته ای برای دنیا ایجاد کند، از احترام بین المللی برخوردار خواهد شد. ‏

ایران نیز در قبال دست کشیدن از رویاهای هسته ای خود، از زیر بار تحریم های وحشتناک خارج می شود، به آغوش ‏جامعه جهانی بازخواهد گشت و در نهایت از منافع اقتصادی و سیاسی شناخته شدن به عنوان یک قدرت منطقه ای ‏برخوردار خواهد شد. ‏

اگر اتفاق غیرمترقبه ای رخ ندهد، ایران به زودی تبدیل به یک قدرت هسته ای می شود و این دولت اوباما را در ‏وضعیت ناخوشایندی قرار خواهد داد. این موضوع نه تنها طرح های آمریکا در عراق و افغانستان را دچار پیچیدگی می ‏کند، بلکه هرگونه مذاکره صلح میان اسرائیل و فلسطینیان و نیز همسایه سوری آن کشور را به مخاطره می اندازد. ‏

آمریکا و اسرائیل هر دو به استقبال رهبران جدید خود در سال آینده می روند. امیدواریم نخست وزیر جدید اسرائیل ‏متوجه عقلانیت موجود در توافق میان آمریکا، ایران و روسیه بشود و بپذیرد که اوباما می تواند خاورمیانه و تمام ‏صحنه بین المللی را تغییر بدهد. راه دیگر ماندن در همین بن بست است که دراینصورت ایران روز به روز به تهدید ‏بزرگتری تبدیل می شود. ‏

منبع: نیویرک تایمز- 20 دسامبر‏