دیوید ایگناتیوس
در آستانه آماده شدن دیپلمات های ایران و آمریکا برای مذاکره فردا در بغداد، تهران به چه فکر می کند؟ گزارشات معمول و روزمره در این زمینه کارساز نیست چون ایرانیان بطور علنی سخن نمی گویند. ولی از طریق هنر قدیمی خواندن فکر، می توانیم به تخمین آنچه در ذهن آن ها می گذرد دست یابیم.
تهران از همان چیزی که از سال 1979 از آن واهمه داشت امروز نیز هراس دارد: یعنی توطئه آمریکا برای بر اندازی انقلاب اسلامی. فکر توطئه خارجی ها بر تمام تصمیمات ایرانیان سایه انداخته است. آمریکائیان می گویند از نوری الملکی، نخست وزیر شیعه عراق حمایت می کنند، ولی تهران اعتقاد چندانی به آن ندارد. چرا باید آمریکا در عراق از یک دولت شیعه حمایت کند و بدین ترتیب قدرت ایران را در منطقه افزایش دهد؟
تهران از خود می پرسد: بوش واقعا به دنبال چیست؟ عربستان سعودی، دوست و متحد آمریکا، طرفدار کودتای ایاد علیاوی در عراق است؛ نخست وزیر موقت عراق که توسط استاد تمام توطئه کنندگان یعنی ام آی 6 انگلیس تعلیم دیده است. رئیس توطئه کنندگان آمریکا، یعنی دیک چنی، هقته پیش به ریاض رفت و از سعودی ها خواست از متحد ایران یعنی المالکی حمایت کنند. ایرانیان گیج شده اند. اگر بوش واقعا از نوری المالکی حمایت می کنند، ایرانی ها انتظار دارند این مطلب را فردا به صراحت از زبان رایان کروکر، سفیر آمریکا در عراق بشنوند.
در ذهن تهران، همچنان فکر توطئه آمریکا برای براندازی رژیم ایران دور می زند. کوندلیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا، در مصاحبه اخیر خود با فاینانشال تایمز این موضوع را انکار کردولی از متوقف کردن کمک 75 میلیون دلاری آمریکا به رادیوی طرفدار دموکراسی در ایران و گروه های غیر دولتی مخالف حکومت ایران سخنی نگفت. تهران معتقد است این بودجه برای تشویق انقلابی “نرم” به شیوه اتقلاب های گرجستان و اوکراین در ایران بکار می رود.
به همین دلیل ایرانی ها هاله اسفندیاری، یک ایرانی-آمریکایی که با مرکز وودرو ویلسون همکاری می کند را دستگیر کرده اند. آن ها می دانند که او یک جاسوس نیست؛ منابع ضد اطلاعات ایران نیز تائید کردند که وی نقش جاسوسی نداشته است. ولی رهبران ایران می خواهند نشان دهند که حتی یک مادر بزرگ بی آزار را هم برای ترساندن فعالین سیاسی به زندان می اندازند. ملایان شاید در فکر باز کردن باب گفتگو با واشنگتن باشند ولی نمی خواهند مردم عادی فکر کنند که آن ها با شیطان بزرگ کنار آمده اند.
ایران از گفتگو متنفر است. این واقعیت دیگری است که می توان در ذهن تهران تشخیص داد. تهران چندان نامطمئن بود که چه کسی باید با کروکر در بغداد ملاقات کند که حسن کاظمی قمی را برای مشاوره به تهران فراخواند. ایرانیان نمی خواهند قبل از اینکه توافق کاملی در مورد آمریکا در درون حاکمیت به وجود آید موضعی بگیرند. افراد مصلحت گرا در تهران سخنان هنری کیسینجر، وزیر خارجه سابق آمریکا را یاد آور می شوند که گفته بود ایران و آمریکا منافع مشترکی دارند. ولی تندرو های ایران، که به سپاه پاسداران نزدیک هستند تاکید می کنند که هر گونه مذاکره با آمریکا نوعی دام است.
از نظر رهبر انقلاب، آیت الله خامنه ای، مساله اصلی حفظ اعتبار انقلاب است؛ چیزی که در وضعیت ایران با حکومت ملایان که چندان هم محبوب نیستند آسان نیست.خامنه ای به دنبال چنان مذاکره ای در مورد عراق است که بتواند در داخل از آن دفاع کند و نام خود را در زیر آن بنویسید. در این وضع او بیشتر دنباله رو هست تا رهبر. وی از این هراس دارد که آمریکا با بازی های سیاسی از مصلحت گرایان درمقابل تند رو ها حمایت کند که در این صورت کار وی مشکل می شود. شایعات تهران هم که گویای بیماری شدید وی است. این هم شاید دلیل دیگری برای عدم پذیرش هر گونه نتایجی از مذاکرات عراق باشد. در حال حاضر هر دو کشور از پیش کشیدن مساله برنامه هسته ای ایران حذرمی کنند.
غرور ملی ایرانیان نیز درست مثل حس مشروعیت رژیم شکننده است. به این دلیل آن ها در صورت امر و نهی و تحمیل شرایط یا اتهام زدن آمریکا در مذاکرات بغداد عکس العمل شدید نشان خواهند داد. وقتی کروکر از ایران بخواهد که سلاح های مرگبار به عراق نفرستد، ایرانیان ابتدا این امر را انکار می کنند ولی اگر تصمیم بگیرند از ارسال سلاح خودداری خواهند کرد.
این مذاکرات بر پایه عدم اطمینان طرفین بنا شده است. این امر لزوما به این معنی نیست که مذاکرات شکست می خورد؛ مذاکرات تشنج زدایی آمریکا و شوروری هم در شرایط سوء ظن و عدم اطمینان انجام شد. مصلحت گرایان ایران مذاکرات در سطحی بالاتر، مثلا در حد جیمز بیکر، وزیر خارجه سابق آمریکا، و با دستور جلسه ای وسیع تر را انتظار دارند - ولی خواهش می کنم بین خودمان باشد ! ایران تا از مقاصد واقعی آمریکا مطلع نشود حاضر به ریسک نیست.
ایران انتطار شنیدن چه اعلامیه را از سوی کروکر در عراق دارد؟ مثلا چیزی شبیه: “ایالات متحده آماده است بصورت دو جانبه در مورد مسائل مورد علاقه دو کشور مذاکره کند.” این جمله می تواند سر آغاز یک بازی دیپلماتیک باشد که ایران را هم تشویق می کند و هم می ترساند.
منبع: واشنگتن پست، 27 مه