گرانی و تورم با اختلافات آشکار شد

نویسنده

مهسا آسا

در حالی که در آستانه هفته دولت تلاش وسیعی به کار گرفته شد که از طریق ملاقات های حضوری، تهدیدهای دادستانی و ابلاغیه های مختلف از پخش اخبار و گزارش های علیه اقدامات دولت جلوگیری شود و دولت حتی از دادن گزارش آماری به مجلس هم خودداری ورزید که زمینه های بررسی را از کارشناسان بگیرد، اما در پایان این هفته آن بخش از گزارش ها که به روزنامه ها و رسانه ها منتقل گشته نشان می دهد که گرانی سرسام آور و تورم، همراه با گرانی خدمات دولتی و نمونه هائی از ناهماهنگی و بی برنامگی هفته دولت را به موقعیتی علیه دولت احمدی نژاد تبدیل کرده است.

در پایان هفته به دنبال رهبر جمهوری اسلامی، چنان که از گزارش ها برمی آید امامان جمعه هم ماموریت یافتند همصدا با مقامات دولتی، در سخنان اغراق آمیز و احساساتی شرایط کشورش را مساعد و دولت را در انجام وعده های خود موفق نشان دهند.

اخباری که به جای ستون های خبری لابه لای سرمقاله ها و تحلیل های اقتصادی منعکس شده، بیش از هر چیز به گفته کارشناسان نشان از نوع مقابله روزنامه ها با سانسور تحمیل شده بر آنهاست. چنان که آفتاب یزد در سرمقاله روز دوشنبه خود از افزایش بهای هفتاد تا هشتاد در صدی قبض های برق خانه ها خبر داد، روزنامه های دیگر از قول مقامات آب و فاضلاب از افزایش ده در صد آب بها مصارف خانگی نوشتند.

در همین زمان و در حالی که دولت با تبلیغاتی چند روزه از دستور مستقیم رییس جمهور به دادن سهمیه صد لیتری بنزین یارانه ای به عنوان کمک به سفرهای بین شهری و رساندن بچه ها به مدرسه خبر داده بود، اما ناهماهنگی ها موجب شد تا روز قبل وزارت نفت چنین سهمیه ای را انکار کند و سپس مقررات ضد و نقیضی برای آن اعلام گردد. عملا هم تنها فایده سهمیه اعلام شده آن بود که جاده های کشور را از اتومیبل ها انباشت و مصرف را افزایش داد و ناراضی ها را نیز افزون کرد. روزنامه جمهوری اسلامی نوشت به گدای سامره هم چنین ترحم نمی کنند که دولت می خواهد به مسافران بنزین بدهد و تاکید کرد که روش دولت توهین آمیزست. و همبستگی محاسبه کرد که این همه سروصدا و منت گذاری بر سر مردم برای رقمی معادل دستمزد دو روز یک کارگر ساده افغانی است.


به گفته یک خانم خانه دار ساکن تهران آن چه موضوع قیمت ها و افزایش سرسام اور هر روزه آن را ناگوارتر از پیش کرده، تکذیب های دولت و آمار و ارقامی است که هر شب بر زندگی مردم مانند نمکی به زخم های آنان است.

آفتاب یزد در سرمقاله روزدوشنبه خود ضمن اشاره به بی اعتنائی دولت به نظرات کارشناسی نمونه قیمت برق را مثال زده که از ابتدای سال بحث افزایش آن مورد توجه رسانه‌ها بود اما مسئولا‌ن دولتی، افزایش غیرمتعارف قیمت برق را تکـذیـب می‌کردند. در حالی که قبض‌های صادره برای مصارف خانگی، افزایش 80 - 70 درصدی را ثابت می‌کرد.

به نوشته سردبیر آفتاب یزد حالا جریمه عدم رعایت الگـوی مصرف نیز بدون اعلا‌م قبلی وارد قبض‌های مصرفی شده و اما نکته جالب‌تر این که ظاهراً در محاسبات اولیه برای محاسبه “انحراف از الگوی مصرف” از گرمای هوا و لزوم استفاده از کولر غفلت شده است. همین روزنامه از قول یک مقام آب و فاضلاب اعلام کرده که بهای آب برای مشترکان پر مصرف ده در صد افزایش یافته. این روش تازه دولت است که به جای اعلام افزایش بهای خدمات خود ابتدا رقمی را به عنوان الگوی مصرف اعلام می دارد و بعد بدون توضیح قبلی مصرف کنندگان را ظاهرا جریمه می کند.

همبستگی در سرمقاله خود موضوع تبلیغات دولت در مورد بنزین سفر را مطرح کرده و نوشته این تصمیم مقدار زیادی از وقت خبر و پس از خبر صدا و سیما و وسعت قابل توجهی از روزنامه‌های طرفدار دولت را به خود اختصاص داد برای تبلیغ بنزین سفر که چه بشود. بنزین که در سطح جامعه به وفور یافت می‌شود! هر کس بنزین لازم دارد به هر میزانی که می‌خواهد از وانت‌بارها و کرایه‌ای‌ها می‌خرد به بهای لیتری 250 تا 300 تومان. کارت کامل هم خرید و فروش می‌شود. قیمت یک کارت 600 لیتری به 150 هزار تومان یا بیش‌تر است. کسانی هم پیدا می‌شوند که می‌گویند هر تعداد کارت که می‌خواهید، موجود است.

مصطفی ایزدی در سرمقاله همبستگی نوشت با این حساب میزان بنزینی که به عنوان سهمیه خانواده قرار است در اختیار مردم سربلند و همیشه در صحنه و فرهیخته ایران اسلامی قرار گیرد، فقط 25 هزار تومان ارزش دارد! 25 هزار تومان دستمزد دو روز یک کارگر افغانی است. آیا این همه وعده و وعید و این همه نشست و برخاست و این‌همه موافقت و مخالفت که در این چند روز گذشته، مساله روز شده بود برای 25 هزار تومان است؟

در همین حال با همه تاکیدهائی که از سوی مقامات بالا به لزوم حفظ انسجام ملی و همبستگی می شود، درگیری های لفظی هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد بر سر مذاکرات هسته ای و برنامه های عمرانی بیش تر از هر نطق و بیانی نشان دهنده اختلافاتی است که بین اجزای حکومت وجود دارد و مردم را نسبت به آینده و عاقبت این اختلافات نگران می کند و در احساس بی ثباتی اقتصادر در جامعه هم بی تاثیر نیست.

هاشمی رفسنجانی روز جمعه اعلام داشت که به وظیقه قانونی خود برای گزارش بی اعتنائی دولت به چشم انداز بیست ساله کشور وارد عمل می شود. فردایش احمدی نژاد جواب داد دولت به افق های خیلی بالاتر از چشم انداز نگاه می کند.

سرمایه روزنامه اقتصادی صبح در گزارش اصلی خود نظرات رییس سابق سازمان گسترش صنایع را منعکس کرد که گفته بود مشکلات فراوانی در بخش صنعت وجود دارد که با بسیاری از شعارهایی که برای حمایت از تولید مطرح می‌شود همخوانی ندارد و مجموعهء این عوامل باعث خواهد شد تا کشور به اهداف از پیش تعیین شده در برنامهء چهارم و سند چشم‌انداز 20 ساله دست پیدا نکند.

سعید لیلاز‌ کارشناس اقتصادی همان روز نوشت در شرایط فعلی بخش صنعت کشور وضعیت نگران‌کننده‌ای را پیش‌رو دارد. عدم وجود برنامه، نه تنها در حوزهء صنعت بلکه در اغلب بخش‌های دیگر اقتصادی نیز تا حدودی مشهود است. به نظر می‌رسد، دولت اهداف خود را روی سیاست‌های اقتصادی کوتاه‌مدت و با رویکرد تبلیغی متمرکز ساخته که در نتیجه بازدهی مثبتی را برای اقتصاد ایجاد نخواهد کرد.

به نوشته این کارشناس اقتصادی طی دو سال گذشته نه‌تنها در بخش صنعت اغلب اهداف تعیین شده در استراتژی توسعهء صنعتی کنار گذاشته شده، بلکه در جایگاهی بالاتر، اهداف برنامهء چهارم نیز به حاشیه رفته است. در این شرایط و در نگاهی کلان، سیاست‌های سند چشم‌انداز 20 سالهء کشور نیز بی‌توجه مانده است.

در این میان کارگزاران با عنوان “عقل معاش چغندرکاران علیه شعارها” نوشت طرفداران و مجریان اقتصاد دولتی و دولت همه کاره تصورات غلطی درباره امور گوناگون از جمله میزان عقل معاش نهاد دولت و عقل معاش شهروندان دارند.

کارگزاران با آوردن نمونه چغندرکاران و تصمیم های دولت و فاجعه کارخانه های قند سرانجام نوشته: “نباید راهی که رفته شده و کارآمد نبوده است را تجربه کرد. یک راه اما برای دولت وجود دارد: شفاف و صریح بگوید، برای ما خودکفایی محصولا‌ت کشاورزی در برابر محبوبیت دولت کمتر اهمیت دارد.”