برای آزادی دانشجویان چپ‌گرا

نویسنده

masoudbastani.jpg

یازدهم آذرماه و در آستانه روز دانشجو جمعی حدود سیصد نفراز دانشجویان و فعالان جنبش دانشجویی چپ ‏گرای دانشگاه‌های تهران در حالی روز دانشجو را پاس داشتند که بسیاری از دوستان همفکر آنان در ‏دانشگاه‌های مازندران و سایر شهرها، بازداشت و یا به وزارت اطلاعات احضار شده بودند.

دانشجویان چپ گرای ایرانی که درمقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، شعارهای مختلفی را ‏درباره لزوم شکل گیری تشکل‌های مستقل مدنی، آزادی دانشجویان زندانی و زندانیان سیاسی، وآزادی بیان ‏و….. سردادند. آنان با در دست گرفتن پلاکاردهای سرخ رنگی با شعارهایی مبنی بر “نه به جنگ!” و یا ‏‏”دانشگاه پادگان نیست”، روز دانشجو و یاد و خاطره 3 آذر اهورایی را گرامی داشتند.

دانشجویان شعار آزادی، عدالت و برابری سر دادند، با برخورد نیروهای حراست و برخی نیروهای امنیتی ‏مواجه و برخی از آنان بازداشت شده و راهی زندان شدند. بی خبری از وضعیت خانواده‌ها و مهم‌تر از همه ‏بی خبری از وضعیت سعید حبیبی که هنوز دستگیری و زندانی بودن وی از سوی مقامات تایید نشده است، ‏سطح نگرانی‌ها را افزایش داده و همشاگردی‌های ایشان را به سوی راه اندازی کمپین برای آزادی بازداشت شدگان ترغیب کرده‌است. آنچه درپی می آید متن گفت و گو با پروانه “وحید منش” یکی ‏از دست اندکاران کمپین و کسانی که نگران گم شدن سعید حبیبی در شهر هستند. شاید این کمپین راهی باشد تا ‏همشاگردی‌ها به کلاس‌های درس باز گردند… ‏


‎ ‎شما به همراه دوستان خود اقدام به راه اندازی کمپین برای حمایت و پیگیری اخبار دانشجویانی که ‏به مناسبت روز دانشجو دستگیر شده‌اند، کرده‌اید. ضرورت تشکیل چنین کمپینی چیست؟ آیا سطح اطلاع ‏رسانی درباره این دانشجویان چپ‌گرا را، کافی نمی دانید؟‎ ‎

همان‌گونه که می دانید، تعداد بسیاری از دانشجویان چپ گرا در روزهای قبل از 16 آذر بازداشت شده‌اند، اما ‏متاسفانه حمایت‌های کافی از این دانشجویان نشد و رسانه‌ها نیز اخبار مربوط به آنان را منتشر نکردند و توجه ‏چندانی به این دانشجویان نشد. باید بگویم که افراد دستگیر شده، از سرشاخه‌های جریان دانشجویان چپ ‏محسوب می‌شوند و اطلاع رسانی درباره آنان بسیار ضعیف است. البته باید تاکید کرد که اعضای دفتر تحکیم ‏وحدت و برخی از گروه های دانشجویی دیگر به ما برای حمایت از دوستان خود کمک کردند. اما اکثریت ‏جامعه و به ویژه رسانه‌ها آن‌طور که باید، اخبار مربوط به این افراد را پوشش ندادند. دلیل اصلی تشکیل ‏کمپین حمایت از دانشجویان چپ گرای بازداشت شده را می توان این گونه عنوان کرد که هیچ خبری از آنان ‏نیست و خانواده‌های این دانشجویان هنوز نتوانسته‌اند در این مدت فرزندان خود را ملاقات کنند و ما قصد ‏داریم با فشار بر حاکمیت، در گام نخست زمینه ملاقات خانواده‌ها با دانشجویان را فراهم کنیم. ‏


‎ ‎با توجه به اینکه برخی از گروه‌های دانشجویی تاکنون حمایت خود را از این دانشجویان چپ‌گرا ‏اعلام کرده‌اند و هم‌چنین برخی از وبلاگ نویسان این موضوع را در دستور کار خود قرار داده‌اند، برنامه شما ‏برای کمپین چیست؟‎ ‎

ما اول از هر چیزی می‌خواهیم راجع به دوستان‌مان اطلاع رسانی کنیم. چرا که با وجود گذشت یک ماه از ‏بازداشت آنان، اطلاع رسانی ضعیف بوده‌است وهنوز طیف وسیعی از جامعه و حتی قشر دانشجو هم، از ‏بازداشت آنان خبر ندارند. ما می خواهیم حمایت افکار عمومی را جلب کنیم و این موضوع می‌تواند فشاری بر ‏حاکمیت محسوب شود. از سوی دیگر از سازمان‌های بین‌المللی و همچنین فعالین حقوق بشر کمک بگیریم تا ‏حداقل، فشار بر دانشجویان در زندان کاهش پیدا کند، اما برنامه‌هایی نظیر میتینگ و تجمع را دنبال نمی‌کنیم و ‏عمدتا از راه‌های مسالمت آمیز قصد اطلاع رسانی داریم. از سوی دیگر یکی از اهداف ما جریان سازی برای ‏جلب حمایت اقشار مختلف مردم از دانشجویان زندانی‌است. بازداشت‌ها باید پررنگ تر جلوه داده شود تا ‏بتوانیم گروه‌ها، فعالین سیاسی و فعالین حقوق بشری را نسبت به این موضوع حساس کنیم.


‎ ‎شما سعید حبیبی را به عنوان نماد کمپین معرفی کرده‌اید در صورتی که افراد دیگری هم از ‏دانشجویان چپ‌گرا در روز دانشجو دستگیر شده‌اند. چه مساله ویژه‌ای درباره سعید حبیبی وجود دارد که شما ‏نام وی را برای این کمپین انتخاب کرده‌اید؟‎ ‎

دلایل مختلفی در این باره وجود دارد. سعید را می توان سرشاخه جریان دانشجویی چپ دانست و به همین ‏دلیل فکر می کنیم که فشارها بر وی بیش از سایرین باشد. از سوی دیگر چندی پیش شایعه‌ای مبنی بر ‏خودکشی سعید در زندان، در رسانه‌ها منتشر شد که نگرانی ما را دوچندان کرد. هفته پیش بود که وکیل آقای ‏باقی از طرف ایشان خبر داد که یک دانشجوی 30 الی 35 ساله در زندان خودکشی کرده و سعید تنها کسی از ‏دانشجویان است که بین 30 الی 35 سال سن دارد. به همین دلیل شایعاتی حول اسم سعید حبیبی شکل گرفت. ‏در آن زمان ما منتظر تلفن سعید بودیم تا این شایعه تکذیب شود اما وی تلفن نزد و این امرنگرانی ما را دو ‏چندان کرده‌است. چرا که سایر دانشجویان توانسته‌اند با خانواده‌های خویش تماس بگیرند اما از سعید هیچ ‏خبری نیست و هنوز هم این شایعه‌ها و نگرانی‌ها به قوت خود باقی است. همچنین هنگامی که پدر سعید حبیبی ‏به دادگاه و زندان مراجعه کرده بود به وی گفتند که شخصی به نام سعید را نمی شناسند در حالی که منزل ‏سعید در روزی که وی بازداشت شد، توسط نیروهای وزارت اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت اما اکنون می ‏گویند که شخصی با نام سعید را نمی شناسند. سعید با وجود اینکه فارغ التحصیل شده بود و در مقطع ‏کارشناسی ارشد هم از دانشگاه اخراج شده بود، فعالیت‌های بسیار گسترده‌ای داشت و در گزارشی که از سوی ‏وزارت اطلاعات منتشر شد، آمده بود: “برخی افراد خود را وارد دانشجویان کرده بودند”، و تمامی این موارد ‏باعث شد تا نگرانی‌ها در مورد وضعیت او بیشتر باشد چرا که از نظر سنی و موقعیت با سایرین فرق می ‏کند.


‎ ‎ما شاهد آن بوده‌ایم که خبر بازداشت و دستگیری بسیاری از فعالین سیاسی و دانشجویی که ‏اندیشه‌های چپ نداشتند، در اکثر رسانه‌های داخلی منتشر می‌شود و همچنین فعالین حقوق بشری در ایران و ‏خارج از ایران و یا سازمان‌های بین‌المللی نیز همواره حمایت خود را از زندانیان اعلام می‌کنند، اما در ‏خصوص دانشجویان چپ گرا چنین چیزی را مشاهده نکردیم یا حداقل در سطح بسیار کمی شاهد پیگیری ‏اخبار آنان از سوی رسانه‌های داخلی و یا فعالین حقوق بشر ایرانی بودیم. آیا به نظر شما هم، این وجه تمایز ‏وجود دارد؟‎ ‎

این تمایز قطعا وجود دارد. اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم که در هفته‌های اول بازداشت آنان، هیچ یک از ‏روزنامه‌ها چیزی ننوشتند و پس از آن هم به صورت بسیار محدود یک یا دو خبر را راجع به آنان منتشر ‏ساختند. جریاناتی مانند حزب مشارکت و سایر اصلاح طلبان نیز اصلا تمایلی برای حمایت از دانشجویان و ‏جریانات چپ‌گرا نشان ندادند و آنان هم نتوانستند دانشجویان را به عنوان یک شهروند که دارای بسیاری از ‏حقوق است، بپذیرند. در صورتی که اگر کسی به حقوق بشر و آزادی اعتقاد دارد، نباید تمایزی بین چپ، ‏راست یا اصلاح طلب و غیره بگذارد و همه را باید زندانی سیاسی قلمداد کند. به نظر من درحق این بچه‌ها ‏اجحاف بزرگی صورت گرفته‌است. ‏

‎ ‎گام بعدی شما برای پیگیری وضعیت این دانشجویان چیست؟ آیا تاکنون از سازمان‌های بین‌المللی ‏کمک خواسته‌اید؟‎ ‎

بسیاری از سازمان‌هایی که گرایش چپ دارند حمایت خود را از دوستان ما اعلام کرده‌اند اما سازمان‌های ‏بین‌المللی هنوز واکنشی نشان نداده‌اند. ما قصد داریم با ارسال نامه‌ای به سازمان ملل، آنان را از وضعیت ‏دانشجویان با خبر کنیم.


‎ ‎برخی از جریانات دانشجویی با وجود اختلاف دیدگاه و اختلاف نظر عمیق با دانشجویان چپ‌گرا، ‏با انتشار بیانیه‌ها و یا با انجام سخنرانی و یا حتی مصاحبه، از چپ‌ها حمایت کرده‌اند. نظر شما به عنوان یکی ‏از افرادی که کمپین را تشکیل داده‌اید، چیست؟‎ ‎

دفتر تحکیم وحدت تاکنون بسیار خوب عمل و به ما کمک کرده‌است. اعضای دفتر تحکیم وحدت در این ماجرا ‏تمام اختلافات عقیدتی خود را با ما کنار گذاشتند و از سعید حبیبی که زمانی از اعضای پیشین این تشکل بود، ‏با وجود اختلافات عمیق حمایت کردند.

اگر همه کمک کنند و از امکانات خود برای اطلاع رسانی استفاده کنیم به نتیجه خواهیم رسید. به نظرم این ‏کمپین لازم است و باید جو عمومی را برای دانشجویان به گونه‌ای ایجاد کنیم که صحبت آنان در میان همه ‏فعالین و گروه‌های سیاسی و حقوق بشر خواه، باشد تا حداقل فشار بر بچه‌ها کاهش پیدا کند و خانواده‌ها هم ‏بتوانند فرزندان خود را ملاقات کنند.

منبع: شهرگان