در حالی که محمد نوریزاد، روزنامهنگار سابق کیهان، نویسنده و فیلمساز، نزدیک به یک ماه است در بازداشت به سر میبرد، رسانههای دولتی با انتشار مطالبی به “پروندهسازی رسانهای” علیه او روی آورده اند. سایت رجانیوز روز گذشته با انتشار نامهای از شخصی به نام “داوود مرادیان” که این رسانه وابسته به دولت او را مستندساز معرفی کرده، فیلم های نوریزاد را “ضعیف” خوانده و وی را متهم به “رانت خواری” کرده است.
“داود مرادیان” که معدود حضور رسانهایش مصاحبه با کیهان در سال 1386 است و در آن بزرگترین آرزوی زندگیش را “ملاقات با آقا” (خامنهای) عنوان کرده، نوریزاد را کسی معرفی کرده که با استفاده از “حمایتهای خاص، رانتهای ویژه مصوب شده” به فیلمسازی ادامه داده و فیلمهای “ضعیف” او باعث حیف و میل شدن “بودجههای میلیاردی” شده است.
مرادیان بدون اشاره به اینکه چرا این انتقادات را پیش از این برزبان نیاورده و چرا اینک که نوری زاد به دلیل انتقاد از دولت کودتا در زندان به سر می برد، یاد نقد فیلم های او افتاده، خطاب به این زندانی نوشته است: “چهگونه از شما بخواهم که «به دامان انقلاب» بازگردید، چرا که از ابتدای انقلاب آن را «سفرهی معاش تان» کرده بودید؟….چرا که حفظ نظام در حذف ستادهای فرهنگی چاق اما بی فرهنگی است که به پرورش دو میوه ی حرام نفاق و ریا که شما یکی از آنهائید در جامعه مشغولند. اما به شما اطمینان می دهم در طیف مقابل اسلام نیز جایی برای شما نخواهد بود.”
تهدید و بازداشت
نوریزاد در 29 آذرماه به اتهام “توهین به مسئولین و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی”بازداشت شد. وی روز قبل از بازداشت در وبلاگ خود که اکنون مسدود شده، از احضار خود توسط شخص ناشناسی از “پلیس امنیت” خبر داده بود. به نوشته نوری زاد، شخص ناشناس “توهین به رئیس قوه قضاییه” را دلیل احضار نوریزاد عنوان کرده است.این اتهام به مقاله “سقوط قاضی القضات شهر” اشاره داشت که نوری زاد در مورد سخنان صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، در وبلاگ خود نوشته بود.
اما زمینه اصلی احضار و سپس بازداشت نوری زاد از آن جایی شکل گرفت که خطاب به آیت الله خامنهای، نامه انتقاد آمیزی نوشت و از وی خواست احمدینژاد را “کنار” بگذارد و به خاطر حمایت از او، از مردم “عذرخواهی” کند. بعد از این نامه تهدیدها علیه او آغاز شد، چنانکه در مطلبی در وبلاگش نوشت: “من به عاقبت نگارش یک چنین نامه ای اندیشیده بودم. میدانستم که لحن ملایم نامه سرگشادهام به رهبری، چه مخاطراتی می تواند در پی داشته باشد. جامعهای را مجسم کنید که بزرگانش از این نامهها استقبال میکنند و به نویسندگان نامهها سپاس میگویند، و جامعه ما را که تاب یک نامه نرم و روان و لین را ندارد. تهدیدها از همان دیروز شروع شد. که یا تعطیل می کنی یا ما بلدیم چه بکنیم.”
وی ادامه می دهد: “تهدیدهای امروز اما، از صراحت بیان نافذتری برخوردار بود که یا تعطیل میکنی یا پروندهات را رو میکنیم.”
وی در نامه خود با استفاده از واژه “پدر” برای مخاطب قرار دادن آقای خامنهای، با اشاره به کاستیها و نقصها و رانتخواریهای مسئولین مختلف و نزدیک به رهبری، که هیچگاه اجازه انتشارش را به دلیل «دشمن شاد نکردن» از طرف وی نداشتهاند، از وی پرسیده بود: “من ندیدم یا نشنیدم که شما، در مقام شخص اول این کشور پرمخاطره و پرآوازه، یک بار، حتی یک بار، مسئولیت یک خطا و خبط و عقب ماندگی و درجا زدن را شخصا بپذیرید. امید دارم بسیار بوده باشد اما من که یکی از آحاد این مردمم، شخصا ندیده یا نشنیده ام.”
نوریزاد سپس با اشاره به حوادث بعد از انتخابات و سخنرانی آیت الله خامنهای در نماز جمعه مینویسد: «اگر سخنان شما پیش از این، نگران دشمن بود، در نماز جمعه همین هفته گذشته، دیدیم که سخنان شما نگران رفتار بخشی از مردم، بله: مردم است. و این، همان دستاوردی است که در این سی سالگی انقلاب، ما بدان دست یافته ایم. یعنی سابقا ما برای دشمن خط و نشان می کشیدیم، حالا کارمان بجایی رسیده است که باید برای بخشی از مردم خودمان خط و نشان بکشیم. قبول می فرمایید که این روند معکوس، کار را بجایی میرساند که در فردای این نظام، جز دشمن، مردمی در کار نباشد.”
وی در پایان نامه خود خطاب رهبری جمهوری اسلامی مینویسد: “عذرخواهی شما از مردم میتواند «آتش خشم مردم» را سرد کند و به آنان «امید» دهد.”
نگرانی خانواده نوریزاد
با گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت این نویسنده جناح راست، خانواده وی به شدت نگران وضعیت و سلامت وی هستند، به ویژه که وی از هفته قبل دست به “اعتصاب غذا” زده و همین امر نگرانی خانواده او را دو چندان کرده است.
خانواده وی از طریق منابع غیر رسمی متوجه شدهاند که او در سلولهای انفرادی زندان اوین نگهداری میشود. نوری زاد از ابتدای بازداشت تا کنون هیچ تماس و ملاقاتی با خانواده خود نداشته است.
همسر نوری زاد گفته است: “گرچه به طور طبیعی نگران ایشان هستم، اما چون می دانم در کنار و همراه مردم است، قلبم آرام است.”
خانواده نوریزاد هفته گذشته با انتشار نامهای اعتراض خود را به بازداشت وی نشان دادند و از مسئولین پرسیدند: “در قبال نگاه متحیر و مبهوت شهدای تاریخی مان چگونه سرمان را بلند خواهیم کرد؟ و برای آینده ی معصومی که ناراستی ها و کج رفتاری های امروز و دیروز ما را به ارث خواهد برد، چه پاسخی خواهیم داشت؟”
در ادامه این نامه آمده است: “ای کاش می دانستیم با بسته نگاه داشتن چشمانمان رو به حقیقت معترض، خسته و داغدار این مردم، به لحظه ی مرگ و فراموشی ابدی این سرزمین نزدیکتر می شویم. ای کاش می دانستیم با توسل به استدلال و توجیه فرضی این همه ظلم، جهل ناگزیرمان را ریشه دارتر و جبران ناپذیرتر خواهیم کرد. و امروز زمانی است که اگر در آینده ای نزدیک، نقطه ی بازگشتی برای این منحنی رو به زوال متصور نشویم، همین سهم ناچیز ما از تاریخ، به زمانی نامشخص، مکانی نامعلوم و مردمانی ناشناس بدل خواهد شد.”
نوریزاد در یک نگاه
محمد نوریزاد دارای مدرک مهندسی از دانشگاه علم و صنعت است. در سالهای جنگ صدای او بر روی مستند های تلویزیونی قرار داشت که در آن به روایت جنگ ایران و عراق میپرداخت. وی در همان سالها در روزنامه کیهان نیز قلم میزد و علیه مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی مطالب تندی مینوشت. وی پس از جنگ به فیلمسازی روی آورد و سریالهایی با موضوعات جنگ برای صدا و سیما ساخت که از آن جمله می توان از سریال “چهل سرباز” نام برد. وی بعد از روی کار آمدن احمدینژاد در دولت نهم، با تغییری کاملا آشکار به منتقد دولت احمدی نژاد تبدیل شد و بعد از حوادث 22 خرداد انتقادات تندی در وبلاگ خود علیه مسئولین جمهوری اسلامی نوشت که سبب بازداشت وی شد.نوریزاد در یکی از این همین یادداشتها خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی نوشته بود: “بقای این نظام اگر با کشتن بیگناهان میسر است، من شخصا این بقا را نمیخواهم.”