نگاه

نویسنده
اندیشه مهرجویی

آنان که رفته اند، آنان که مانده اند

پنجاه کارگردان سینما : نه به جشنوار ه فجر

هنرمند متعهد هماره در جریان تبادلات و اتفاقات سیاسی، فرهنگی و هنری اجتماع خویش نقشی کلیدی داشته است. او هنر را تعهدی بی وقفه و چند سویه می داند. ویژگی هنری و اخلاقی هنرمندانی با این تعریف و پیروی دیگر افراد اجتماع از سیر فکری و ارزشی آنان، آنها را بر آن می دارد تا نسبت به کنش ها و مناسبات اجتماعی، حساسیت مضاعف نشان دهند و باعکس العمل های نشات گرفته از شناخت عمیق فکری به عنوان یک راه بلد، دیگر افراد اجتماع را رهنمود کنند. این افراد بعضا با حرکت های نمادین خود توانسته اند جریان یک تفکر یا حرکت اجتماعی را در بستر مناسبات اجتماعی تغییر دهند.

 

سینما هنر متعهد و گرانقدری ست و اختصاص دادن جریان های سیاسی روز در شاکله ی کلی آن، مفهوم هنر برای هنر را کم رنگ می کند. اما آنچه در ایران کنونی با آن مواجه هستیم مصائب زندگی و دور بودن از عینیت زیستن افراد در جوامع با ساختاری غیردموکراتیک است و همین است که هنرمندان را بر آن می دارد که به عنوان عنصری پویا و جریان ساز در حرکت باشند.

مهم ترین رویداد سینمایی ایران، جشنواره ی فجر، این روزها ملتهب و متزلزل است. عناصری که حضور حتی چند سال یک بار آنان برای این فستیوال اعتبار و ارزشی مضاعف را به همراه می آورد، این روزها همچون بسیاری از افرادجامعه برگزاری چنین جشنواره هایی را تحریم می کنند. شاید کمتر کسی ازمیان آنان پیدا شود که دلیل اصلی و صرف خود را اتفاقات اخیر ایران و نادیده گرفتن حقوق انسانی معترضین به نتیجه ی انتخابات بیان کند، اما این اتفاق بسیار خجسته است ؛ آنانی که پرچم دار اعتراض محتوایی در فیلم های خود بوده اند، در فیلمی حقیقی به نام “ آنچه بر سر ما می رود ” دلایل بسیار ابتدایی چون نرسیدن فیلم  به جشنواره، مشکلات فنی و…. را برای عدم حضور خود در جشنواذه بیان کنند در حالی که تمامی ما اذعان می داریم که این عدم حضور آنها به چه منزله است.

در میان این هنرمندان افرادی نیز وجود دارند که با وجود آماده شدن فیلم خود، حاضر به شرکت آن در جشنواره نشده اند. “رسول صدر عاملی ” با فیلم “ زندگی با چشمان بسته ” یکی از آنان است.

کارگردانانی چون :عباس کیارستمی، بیضایی، تقوایی، کیمیایی، حسن فتحی، فرمان آرا، سینایی، جلیلی، اصلانی، مجید مجیدی، میرکریمی، درویش، عسگر پور، محمد علی نجفی، بنی اعتماد، منیژه حکمت، مرضیه برومند، ابوالحسن داوودی، مهدی فخیم‌زاده، کیانوش عیاری، اصغرفرهادی، عبدالحسن برزیده، کامبوزیا پرتوی، جعفر پناهی، بهمن قبادی، کیومرث پور احمد، فریدون جیرانی، مانی حقیقی، حمید نعمت الله، امیر شهاب رضویان، سامان سالور، پرویز شهبازی، یدالله صمدی، سعید ابراهیمی فر، واروژکریم مسیحی، محمد حسین لطیفی، ایرج کریمی، احمد رضا معتمدی، خسرو معصومی، فرهاد مهرانفر، داوود میرباقری، مازیار میری، محمد رضا هنرمند، محمد علی سجادی، مسعود جعفری جوزانی، سیروس الوند، کیوان علی محمدی، امید بنکدار، شهرام اسدی، محمد شیروانی، محمد رسول‌اف، نقی نعمتی، بهنام بهزادی، شهرام مکری، محمد احمدی، مونا زندی، محمد چرمشیر، افروز فروزند، قطب‌الدین صادقی، علی‌اصغر دشتی، یاسر خاسب، محمود عزیزی، محمد حاتمی و مسعود دلخواه و….

در این میان عدم حضور کارگردانان زن بیش از دیگر عوامل به چشم می آید. شاید تناسب شکل گیری جنبش سبزدر بطن جامعه، و حضور بنیادی زنان در این عرصه، زنان هنرمند و متعهد را بر آن داشته است که رهرو دیگر هم جنسان خود باشند و یا عدم رضایت خود از وضع موجود را درهمراهیشان با زنان مبارز برزبان آورند. در این میان تنها پوران درخشنده، «خواب های دنباله دار» را روانه ی نمایش جشنواره کرده است.

یکی از سیاست های  اتخاذ شده از سمت عوامل برپایی جشنواره رفع توقیف چند فیلم است.

سیاستی که گمان نمی رود پاسخگوی نیاز همه گیر جامعه ی ملتهب ایران باشد. نیازی که تا پیش ازاین نیز که حجم مطالبات مردم تا به اندازه ی اکنون نبود، نمی توانست پاسخگو باشد.حال چگونه میتواند این تمامیت خواهی را که حقوق اولیه ی انسانی ست در بر گیرد.

اگرچه حدود 50 فیلم در جشنواره شرکت کرده اند و پاسخ این مطلب که این تعداد آمار می تواند نشان دهنده ی بار کمی جشنواره باشد اما این سیاست نیز همچون سیاست برقراری رابطه ی خارجی دولت، محکوم به شکست است. سیاستی که با بی اهمیت جلوه دادن کشورهای معتبر صنعتی و برقراری روابط نزدیک با کشورهایی که حتی پیداکردن اسم آنان بر روی نقشه ی جهان کار دشواری ست، ایران را به کشوری منزوی تبدیل کرده است.

ما درهای ایران را به روی دنیا بسته ایم و حالا درهای جشنواره ی فجرخود خواسته توسط قشر اصیل هنر این مرزو بوم بسته شده است.

انتخاب داوران جشنواره یکی دیگر از اتفاقات منحصر به فرد این دوره است.

افرادی چون، انسیه شاه حسینی، حبیب الله کاوش، مجید رضابالا، بهمن حبشی، حجت الله سیفی، علیرضا سجادپور و محسن علی اکبری، به عنوان اعضای هیات داوران این دوره از جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.

کدام یک از آنان را می شناسیم که داوریشان و سوابق داوری و یا عرصه ی هنرمندیشان را بشناسیم ؟

 در این راستا افراد هیئت داوران اظهارنظرهایی کرده اند که بیشتر جنبه کمدی و طنز دارد تا وجهه ای از واقعیت. اظهار شعف از حضورکمی و کیفی کارگردانان و کیفیت مطلوب برگزاری آن ازسمت افرادی چون حبیب الله کاوش، سیاست انکار واقعیتی که در ابعادی بزرگ تر و آن هم جامعه ی ایران در اتفاق است را در ذهن زنده می کند.

رکود بی سابقه ی صنعت سینما در ایران( بعید است بتوان آن را با توجه به ساختارهای جهان  صنعتی، صنعت دانست ) روز به روز این قافله را به سمت ساخت فیلم در خارج از مرزهای ایران ترغیب می کند. هنر ایرانی در جایی دیگر رقم می خورد و این را نمی توان انکار کرد که بیش از هرکس مخاطبین اصلی سینما از آن متضرر خواهند شد.