خب البته آدم خندهاش میگیرد. تا همین پریروز اگر ما یکجایی میگفتیم «آی لاو محمد» میگرفتند لاومان را میترکاندند، ولی امروز ظاهراً شکر خدا بدلیل هجمه دشمن موانع فرهنگی قضیه برداشته شده و ما چون باید تسلط واحد بسیج به زبانهای خارجی را در هر فرصتی که پیش میآید به همه نشان بدهیم، این شد که ملت طبق روال بطور خودجوش یکی یک پلاکارد «آی لاو محمد» گرفتند دستشان، وریختند توی خیابان.
حالا اصل ماجرا چی بود؟ هیچی، در فرانسه یک عده جهت همین لاو رفتند دوازده نفر را کشتند، جمهوری اسلامی از دستش در رفت محکوم کرد، حالا اگر تا ته دنیا هرکی در فرانسه عطسه بکند را محکوم نکند ،ول کن نیست. همین شد که مقام معظم رهبری دید جوانان غربی هم عین جوانان شرقی دارند از دست میروند، یک پیام تاریخی داد همه را دعوت به لاو پیامبر کرد.
باورتان نمیشود، ما خودمان که الآن در فرانسه نشستهایم ،ولی هنوز دقیقاً نمیدانیم که جزو جوانان غربی هستیم یا کجا، این اشتیاق جوانان غربی -خصوصاً جوانان فرانسوی- به لاو را که دیدیم اصلاً یکجوریمان شد. رفتیم خبرگزاری فارس را نگاه کردیم دیدیم بله، تمام جوانان غربی تا پیام مقام معظم رهبری را شنیدند، آب دستشان بود گذاشتند زمین رفتند عاشق شدند. ما خودمان با یکیشان صحبت کردیم، گفت خداییش فکر نمیکردیم مقام معظم رهبری اینقدر به فکر احساسات ما باشند.
در همین زمینه یکی از جوانان داخلی بنام مجید مجیدی از فیلم جدیدش به نام «محمد (ص)» رونمایی کرد. راستش از بس اینروزها خبر اختلاس میخوانیم هی میگویند عباس-ف با همکاری جواد-قاف یک پولی بلند کردهاند، اولش خیال کردیم محمد-ص اسم یک کسی است که مجید مجیدی از او اختلاس کرده. بعد که خوب وارد لاو قضیه شدیم دیدیم چه جالب! اینکه اتفاقات فرانسه و پیام مقام معظم رهبری و رونمایی فیلم مجیدی، همه با هم همزمان شده، صد درصد تصادفی و اصلاً بدون هیچ قصد قبلی بوده.
اصلاً مجید مجیدی این فیلم را هفت هشت سال پیش شروع کرده، خب الآن باید تمام میشد دیگر.بالاخره این ارقام نجومی ساخت فیلم که از “بیت” سرازیر بود، جایی باید تمام می شد.اما وقتی ازخود مجیدی پرسیده اند “چرا حالا؟ “گفته :«نباید در برابر هجمه دشمنان علیه پیامبر، ما به واکنش مسلمانان و نهایتاً پرچم آتش زدن های مرسوم در دنیا که در جای خود قابل تقدیر است، بسنده کنیم». واقعاً آدم این حد از لاو را میشنود میگرخد. الآن همین که مجیدی بهجای فیلمسازی نمیرود پرچم آتش بزند، خودش قابل تقدیر است.
همین مجیدی در ادامهی لاو افزود «قرائتهایی که امروز از اسلام در دنیا مطرح است، هیچ قرابتی با زیباییهای اسلام ندارد». آها پس مشکل از قرائت است. الآن همین که میروند پرچم آتش میزنند «که در جای خود قابل تقدیر است»، خودش یکجور قرائت است که مجیدی با آن میتواند زیباییهای اسلام را نشان بدهد.
البته ما گفتیم، و بر حرفمان هم کاملاً اصرار داریم که همزمانی رونمایی فیلم مجیدی با پیام جهانشمول مقام معظم رهبری کاملاً تصادفی است، ولی هر کاری میکنیم نمیتوانیم دلایلی را که مجیدی برای ساخت فیلمش که هشت سال پیش شروع کرده، «امروز» میآورد را یک تصادف معمولی بدانیم. باید دقیقاً کروکی بکشند ببینیم صحنه چطوری بوده؟ البته فرج الله سلحشور هم وقتی فیلمنامه «حضرت یوسف» را با عشق به سرقت برد، بعداً هر جایی که ازش میپرسیدند «چرا ساختی؟» بسته به جایی که نشسته بود جواب میداد. در جمع خواهران محور فکه میگفت خواستم مقام زن را نشان بدهم، در جمع سنگرسازان بی ترمز میگفت خواستم بگویم مسجد سنگر است، هر جایی مینشست یک چیزی میگفت.
شما خیال کردی سال آینده اگر بخاطر همین پیام مقام معظم رهبری بزنند ده بیست نفر را بکشند، بعد از مجید مجیدی بپرسند چرا «محمد (ص)» را ساختی، چه میگوید؟ میگوید خواستم قرائت زیبای اسلام را که با آتش زدن پرچم مورد تقدیر است نشان بدهم؟ نخیر! من مجیدی را میشناسم! زرنگتر از این حرفها است! اصلاً هیچی نمیگوید! نمیگذارد فیلم توی سینما تمام بشود! آخرش را واگذار میکند به مخاطب!