اخیراً یک روزنامه انگلیسی گزارش کرد آمریکا احتمالاً در آستانه ترتیب دادن یک حمله برق آسا به ایران «به عنوان آخرین راه حل» است تا جلوی تلاش برای هسته ای شدن تهران را بگیرد. مقدمات انجام گرفته در پنتاگون نیز تنها به شبیه سازی ها محدود نشده بلکه طرح واقعی حمله آماده شده است. محتمل ترین استراتژی نیز شامل بمباران هوائی به کمک هواپیماهای بلند پرواز ب-2 است که هر یک قابلیت حمل تا 40,000 پوند تسلیحات با دقت بالا – از جمله جدیدترین مواد منفجره ضد بتونی- را دارند.
اگر واقعاً چنین طرحی ریخته شده باشد، این به معنای پایان تلاش های آمریکا-اروپا در استفاده از اعطای امتیازات و اعمال تحریم های ایران برای چشم پوشی از برنامه هسته ای آن کشور است. آیت الله خامنه ای رهبر ایران، بی اعتنا است. او سپاه پاسداران خود را قویاً ناظر بر اقتصاد و مردم قرار داده و نفت را به بهای مناسبی می فروشد. مسأله آخر در مورد این «تدارکات» هم به امنیت اسرائیل مربوط می شود، که بیشترین آسیب را از حمایت ایران از شبه نظامیان شیعه حزب الله دیده است. این گروه توانست اعتبار ارتش اسرائیل را در جنگ 2006 خدشه دار کند، البته به همین اندازه هم برای لبنان گران تمام شد.
آمریکا باید بداند هرگونه ماجراجوئی در ایران از پشتیبانی سازمان ملل برخوردار نخواهد بود. تلاش های آمریکا علیه رشد فزاینده نفوذ روسیه در همسایگی ایران نیز راه به جائی نمی برد، زیرا اتحادیه اروپا پشتیبانی یکدستی از خود نشان نمی دهد. ترتیب دادن یک حمله، ایران را غیر هسته ای نمی کند، بلکه تنها تولید بمب را به تعویق می اندازد. از آن گذشته، سیاست آمریکا در تشویق هند ضمن معامله هسته ای غیرنظامی- که اکنون در مرحله مذاکرات متوقف مانده- جنگ با ایران را که هنوز سالها تا تولید سلاح هسته ای فاصله دارد، تحت الشعاع قرار داده است.
اگر تمهیدات پنتاگون تنها برای تشدید فشارها علیه ایران ترتیب داده شده باشد، کارآیی جندانی نخواهد داشت زیرا ایران از زمینگیر بودن آمریکا در عراق اطلاع دارد و رهائی از آنجا تنها با همکاری ایران قابل انجام است. ایران کنترل جنوب عراق را در اختیار دارد. ضمناً آمریکا در افغانستان نیز موفق نبوده است. این درحالی است که ایران به تأمین تجهیزات برای برخی گروه ها در آنجا مشغول است و روسیه نیز شروع به انجام اقداماتی در آنجا کرده تا آمریکا را از حوزه نفوذ مسکو به بیرون براند. از سوی دیگر، تحریم های اعمال شده علیه ایران توانسته نرخ تورم را به 37 درصد برساند و مردم آنچنان زندگی سختی را بگذرانند که با ماهیت یک کشور غنی از نفت در تعارض قرار بگیرد. اما واضح است روحانیون ایران سرمایه زیادی را صرف زیرساخت های جنگی می کنند تا آماده حمله آمریکا باشند. در عین حال، مردم ایران به خاطر تهدیدات تجاوز خارجی، انتقاد از دولت خود را به دست فراموشی سپرده اند.
ایرانی ها اغلب گفته اند دست به انجام چه کاری خواهند زد، اما از آنجا که ایران کشوری نیست که با مجامع بین المللی یا کشورهای دوست مشورت کند، در مورد واکنش آنها هیچ چیز معلوم نیست. بنابراین، ایران نه تنها اسرائیل، بلکه اهداف آمریکائی در منطقه و کشورهای پادشاهی خلیج فارس را که درهرگونه حمله ای مشارکت داشته اند هدف موشک های خود قرار خواهد داد. بااینحال، این یک حمله کاملاً حساب شده است. حقیقت این است که ایران با قراردادن روسیه، چین و هند در طرف خود، و آگاهی از بازی های پیچیده برای ایجاد توازن، خود را در حاشیه امن قرار داده است. روسیه درس خونینی را به متحد گرجی آمریکا داده است و در وضعیتی نیست که آمریکا را در منطقه به حال خودش بگذارد. ضمناً آمریکا با دراختیار داشتن 32 پایگاه نظامی در منطقه، خود را در تیررس موشک های برد کوتاه ایران قرار داده است. این اقدامات با جنگ های نامنظمی همراه خواهد بود که دولت تحت حمایت آمریکا در عراق و افغانستان را متزلزل خواهد کرد، خروج نفت از منطقه را با مشکل مواجه کرده و ماشه شلیک موشک ها از سوی حزب الله لبنان و حماس در نوار غزه را به سوی اسرائیل خواهد چکاند.
اگر جریان نفت در خلیج فارس متوقف شود، سود افزایش بهای آن به جیب ایران خواهد رفت. علیرغم هزینه بالای جنگ، ایران ذخیره ارزی معادل 60 میلیارد دلار در اختیار دارد. ممکن است آمریکا زیر فشار زمان، از حسابگری در بازتاب های سیاست منطقه ای خود غافل شود: تلاش هایش برای مهار القاعده و دستگیری بن لادن همزمان با «ایجاد یک توده» در افغانستان نقش بر آب خواهد شد و زرادخانه هسته ای پاکستان در معرض تهدید تروریست ها قرار خواهد گرفت.
می توان ایران را با اعمال فشار بر تنها منبع اقتصادی اش، یعنی ارزان کردن نفت، متوقف کرد. هرگونه بحران در منطقه به بالا رفتن بهای نفت و افزوده شدن بر ذخیره ارزی ایران منتهی می شود. درحالیکه دورنمائی از صلح بهای نفت را پائین می آورد. یکی از دلایل تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، افزایش بهای جهانی نفت است. رئیس جمهور ونزوئلا برای ابراز همبستگی با ایران راهی این کشور شده است، اما شاید بهتر بود به واشنگتن سفری می کرد تا از بوش برای آوردن جنگ و مناقشه به خاورمیانه، زیاد شدن بهای نفت و ثروتمند شدن ونزوئلا تشکر کند. اگر آمریکا حمله ای علیه ایران ترتیب دهد، درآمدهای بادآورده دیگری هم در راه خواهد بود.
منبع: تایمز- 31 اوت