آیا تغییری رخ خواهد داد؟

نویسنده

» تحلیل اکونومیست از دورنمای وضعیت ایران پس از انتخابات

پیروزی در دور اول برای حسن روحانی با نزدیک 51 درصد آرا آن هم از میان شش نامزد، هم در داخل و هم در جهان باورنکردنی بود. پیش از انتخابات به نظر می‌رسید که تندروترین نامزدها، یعنی سعید جلیلی فرد مورد نظر نظام باشد. اما آقای روحانی با برخورداری از حمایت اصلاح‌طلبان با چنان اختلافی از رقبایش پیش افتاد که هرگونه دستکاری در نتیجه را حتی برای سپاه پاسداران غیرممکن کرد.

آقای روحانی با شعار مذاکره با غرب (از جمله در مورد مسئله هسته‌ای) و کاهش محدودیت‌ها در داخل جلو آمد. با اینکه آقای روحانی همواره در قلب قدرت جمهوری اسلامی بوده است اما در میان نامزدهای دیگر لیبرال‌ترین به شمار می‌آمد. این‌که چهار تن از اصولگراترین نامزدها که رهبریشان را سعید جلیلی بر عهده داشت نتوانستند روی یک فرد به توافق برسند به آقای روحانی کمک بزرگی کرد.

سه روز پیش از انتخابات اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند محمدرضا عارف را که صریحا از تفکرات اصلاح‌طلبانه خود دفاع می‌کرد به نفع روحانی که میانه‌روتر بود از دور خارج کنند. یک روز بعد در کمال تعجب آقای خامنه‌ای گفت، کسانی که طرفدار جمهوری اسلامی نیستند هم باید بیایند در انتخابات شرکت کنند. این دو حادثه باعث شد تا تعداد زیادی از رای‌دهندگان هم از اصلاح‌طلبان و هم محافظه‌کاران بتوانند روی یک نفر به توافق برسند.

این‌که آقای خامنه‌ای به روحانی کمک کرد یا تنها به تماشا نشست مشخص نیست. نتیجه ممکن است در کوتاه مدت دستگاه حاکم را تقویت کند. پس از سال ها این اولین بار است که به نظر می‌رسد همه‌چیز تحت کنترل باشد، خصوصا در مقایسه با عراق، سوریه و ترکیه.

ایرانی‌ها پس از اعلام خبر پیروزی آقای روحانی در سراسر کشور حتی در خیابان‌های قم که قلب محافظه‌کاران است به شادی پرداختند. در خیابان ولیعصر تهران دختریی با روسری بنفش که رنگ انتخاباتی روحانی بود از یک پلیس می‌پرسد “شما هم خوشحالید؟” و پلیس جواب می‌دهد: “از اینکه شما خوشحالید خوشحالیم.” و به شوخی می‌افزاید: “بهتر از این است که مجبور باشیم بزنیمتان.” یک نفر پوستری در دست داشت که رویش نوشته شده بود “امید بازگشته است” و روی کاغذی دیگر خطاب به تندروها نوشته بود “دورانتان تمام شده.”

حرکتی که نشان از حسن‌نیت داشته باشد می‌تواند آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی باشد که در دو سال گذشته در بازداشت خانگی بسر می‌برند. آقای روحانی مستقیما از آنها نامی نبرده است و در کنفرانس خبری که کسی فریاد زد “موسوی باید باشد” ساکت ماند.

رهبر و آقای روحانی 40 سال است که با یکدیگر آشنا هستند. آقای روحانی می‌تواند لحن دولت را نرم کند. چیزی که بیشتر در مورد آن صحبت می‌شود این است که چگونه می‌تواند روی مذاکرات هسته‌ای تاثیر بگذارد. وی در مورد رابطه با آمریکا، انگلیس و عربستان گفت: “روابط بین ایران و آمریکا مسئله پیچیده و سختی است. به هر حال زخمی کهنه وجود دارد.” وی افزود آمریکا باید سیاست‌های “یکجانبه و زورگویانه در قبال ایران” را کنار بگذارد.

برخی از تحلیلگران می‌گویند رفتار دیپلماتیک روحانی بخصوص پس از احمدی‌نژاد می‌تواند توجه را از مسئله هسته‌ای دور کند و حتی به پیشرفت آن کمک کند. همینطور عمدتا گمان می‌رود که حمایت از بشار اسد مانند گذشته ادامه یابد و سعی بر این خواهد بود که محور شیعه متشکل از حزب‌الله لبنان و سوریه و عراق و ایران تقویت شود.

اما در داخل رئیس‌جمهور بسیار متفاوتی، حداقل از لحاظ سبک، در تاریخ سوم اوت سر کار خواهد آمد. ویو در ظرف یک ماه یک دولت جدید را که احتمالا از هر دو جناح را در خود خواهد داشت، معرفی خواهد کرد.

منبع: اکونومیست - 22 ژوئن