امید معماریان
info
دکتر موسی غنی نژاد، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت درگفت وگو با روز با شرح ویژگی های وضعیت کنونی اقتصا کشور که به افزایش بی رویه تورم منجر شده است تصریح می کند اگر انضباط سختگیرانه ای بر سیاست های پولی ومالی اعمال نشود، تورم طی ماه ها وسال های آینده گسترش پیدا خواهد کرد. به گفته این اقتصاددادن، با توجه به درپیش بودن انتخابات ریاست جمهوری انتظار نمی رود که دولت تن به چنین سیاست هایی بدهد وازاین رو نمی توان به بهبود وضعیت در دولت آقای احمدی نژاد خوشبین بود. این گفت وگو را می خوانید.
طی هفته های گذشته بار دیگر مقامات دولتی از افزایش مجدد نرخ تورم خبردادند. چرا دولت از مهار تورم عاجز است؟ و ادامه وضعیت کنونی به کجا خواهدانجامید؟ آیا این تورم افزایش پیدا خواهد کرد؟
من تصورم این است که علت تورم در ایران عمدتا مربوط می شود به افزایش حجم نقدینگی که ریشه در بودجه و هزینه های دولت و البته بودجه عمرانی دولت دارد. به عبارت دیگر تزریق پول زیاد به یک حجم نقدینگی بسیار زیادی درجامعه ماتبدیل شده است. این موضوع خود را با یک تاخیرچند ساله به صورت تورم نشان می دهد. سیاست های کنترل قیمت و تشویق وآزاد کردن واردات به صورت موقتی جلوی تورم را به صورت موقتی گرفته ویا به تاخیر انداخته بود اما از پارسال شاهدیم که تورمی که از بخش مسکن آغاز شده بود خودشرا به سایر بخش ها هم تسری می دهد. همه جای دنیا موضوع تورم مربوط به سیاست های مالی وپولی دولت برمی گردد ودرایران هم این موضوع صادق است. سیاست های مالی وپولی اشتباهی که اتخاذ کردیم به این وضعیت تورم دامن زده است. منتها کارشناسانی که در دولت هستند ظاهرا نمی پذیرند که موضوع تورم یک موضوع پولی است وبنابراین می خواهند از طریق کنترل قیمت ها و واردات تورم را، که موضوعی اقتصادی است، حل کنند والبته موفق نخواهند شد. چرا که ممکن است دراین سیاست ها به صورت موقتی گشایشی حاصل شود ولی در دراز مدت تنها راه چاره حل مساله تورم، متناسب کردن حجم نقدینگی و پول درجامعه با میزان تولیدات داخلی است. این تجربه ای است که همه جای دنیا -چه پیشرفته و و چه درحال توسعه- بسیاری از کشورهایی که توانسته اند طی دودهه گذشته تورم خود را یک رقمی کنند از همین راه استفاده کرده اند که همانا سیاست های پولی ومالی منضبط تر و حساب شده تر و توجه به تولید است. توجه به تجربه ترکیه که در گذشته نه چندان دور، تورمهایی حتی سه رقمی داشته دراین زمینه قابل توجه است که هم اکنون تورمی یک رقمی دارد ولی ما که هیچ وقت تورم زیادی نداشته ایم دچار بیماری مزمن تورم دو رقمی هستیم وشاهد نوساناتی هم در این زمینه بوده ایم. پیش بینی من این است که اگر نتوانیم سیاست های منضبط پولی در پیش بگیریم نهایتا تورم از رقم های موجود هم بیشتر خواهد شد وبه سرعت افزایش پیدا خواهد کرد.
انتظار می رفت پول نفت با تزریق به حوزه های مولد عملا با ایجاد اشتغال وهم چنین تولید به رونق اقتصادی، کنترل تورم، افزایش صادرات ودر نهایت بهبود وضعیت اقتصادی درکشور بیانجامد. چرا این اتفاق صورت نگرفت؟
اتفاقا افزایش درآمد های نفتی خودشمی تواند یک عامل افزایش نقدینگی وتورم باشد که درایران اینطوراست. با افزایش قیمت نفت درامدهای دولت هم افزایش پیدا کرده ودخایرارزی ما بالا رفته واین موضوع باعث شده که دولت هرجا که کم آورده به طرق مختلف از جمله قانون بودجه و یا کمک از مجلس ذخایر ارزی را تبدیل به ریال کند وازاین طریق پایه پولی را بالا برده واین افزایش پایه پولی افزایش نقدینگی را موجب شده است. نباید تصور کنیم که وقتی درامد های نفتی بالا می رود مشکلات اقتصادی ما می تواند به طور سیستماتیک حل بشود. برعکس مشکلات اقتصادی ما می تواند بیشترشود واین درصورتی اتفاق می افتد که مدیریت درستی بردرآمدهای نفتی اعمال نشود. چون ما دراین چند سال اخیر مدیریت صحیحی نسبت به ذخایر ارزی نداشته ایم و به راحتی آن را تبدیل به پول ریالی کردیم، حجم نقدینگی شدیدا بالا رفته که درنهایت منجر به تورم شده است.
درعلم اقتصاد این موضوع جزوبدیهیات به شمار می رود که افزایش نقدینگی تاثیر مستقیم روی افزایش تورم دارد. چه اتفاقی افتاد که درکشور این اصل بدیهی نادیده گرفته شد وچنین پول هنگفت ریالی وارد سیستم بانکی کشور شد؟
همه دولت ها وازجمله دولت فعلی ایران سعی می کنند به آسانترین شکل مشکل خودشان را حل کنند ویکی ازآسانترین راه ها برای حل مشکل مالی این است که از ذخایر انباشته شده نفتی استفاده کنید. البته دولت های قبلی هم این کار را می کردند اما دراین دوره درآمدهای نفتی چون به صورت چشمگیر بالا رفته امکانات دولت هم برای اینکه مشکلاتش را ازاین طریق حل کندبیشتر شده است. درنتیجه به همان سیاست ها متوسل شدند ونتیجه اش را می بینیم. بنابراین یک اراده قوی واجماعی ملی می خواهد که جلوی این فرآیند را بگیرد ویک انضباط پولی درکشور حاکم بشود که درشرایط فعلی من وضعیت را روشن نمی بینم.
چرا وضعیت از منظر شما روشن نیست؟ آیا نشانه هایی وجود دارد که وضعیت در ماه ها ویا سالهای آینده بهتر نشود؟
به هرحال ما درفاصله یک سال به انتخابات هستیم وکمابیش هم مبارزات انتخاباتی هم به صورت پنهان وپشت پرده آغاز شده است. درچنین شرایطی بدیهی است که دولت حاضر نباشد هیچ نوع انضباطی را دراقتصاد تحمیل کند که این شائبه را به وجود بیاوردکه نمی خواهد هزینه کند و به دست ودل بازی گذشته ادامه بدهد. به همین جهت بعید می دانم که این سیاست پولی منضبط اتفاق بیافتد. دلیل مهم تر اینکه کسانی که سکاندار مدیریت اجرایی کشورهستند به یارادایم علمی اقتصادی که من از آن صحبت کردم اصلا اعتقادی ندارند. یا اینطور اعلام می کنند. وچون در این چارچوب فکر نمی کنند این اعتقاد را هم ندارند این سیاست نتیجه همان چیزی است که عرض کردم. بنابراین همین وضع ادامه پیدا خواهد کرد ونباید انتظار داشته باشیم که تغییر زیادی اتفاق بیافتد.
اینکه گفتید اعتقادی به پارادایم های علمی اقتصادی وجود ندارد دقیقا اشاره به چه موضوعاتی است؟
به صورت کلی چارچوب فکری که اقتصاد دانان براساس متغیرهای اقتصادی به آن فکر وعمل می کنند واگر یک داده هایی را به این سیستم بدهیم به صورت طبیعی محصولاتی را از طرف مقابل خواهند گرفت که ناشی از آن منطق آن کارکرد نظام اقتصادی است را قبول ندارند. به نظر می رسد کسانی که الان تصمیم گیران اصلی اقتصادی کشورهستند این پارادایم را قبول ندارند. یعنی فرض کنید اجماع جهانی دراین مورد وجود دارد که تورم یک پدیده پولی است ودر سایه انضباط پولی می توان آن را حل کرد. این یک بحث علمی اقتصادی است و اجماع گسترده ای هم دربین اقتصاد دانان درمورد آن وجود دارد. تجربه هم نشان داده که این راه حل نتیجه داده است. حالا می بینیم که درکشور ما یک عده ای این موضوع را نمی پذیرند. حالا چه کار می شود کرد؟ چطور می شود درچنین شرایطی خوشبین بود؟
اگر روند سیاست های پولی ومالی به همین صورت ادامه پیدا کند سال آینده وضعیت اقتصادی کشور چگونه خواهد بود؟
با توجه به اینکه درجامعه ما تعدادزیادی از متغیرهای تاثیرگذاربر اقتصاد، غیراقتصادی و درشمار متعیرهای مدیریتی اداری وسیاسی هستند بنابراین پیش بینی که درماه های آینده چه وضعیتی پیش خواهد آمد خیلی دشوار است. برای اینکه تصمیم گیری ها هر لحظه ممکن است عوض شود وروی متغیرهای اقتصادی چنین تصمیم گیری هایی تاثیر می گذارد. بنابراین من چندان اهل پیش بینی به صورت کلی نیستم. گرایش کلی اما به این گونه است که تورم کنونی گسترش پیدا می کند. مگر اینکه یک ترمز خیلی جدی به این سیاست های انبساطی و مالی زده شود و یک انضباط خیلی قوی ایجاد شود درعرصه سیاست های پولی ومالی که آن هم درشرایط کنونی کشور من محتمل نمی دانم اگر چه امیدوارم رخ بدهد.
آیاسابقه داشته است که وقتی تورم دربخش هایی به عنوان مثال تا ۵۰ درصد بالا برودبعد از اعمال سیاست های کنترلی، رقمی های موجود به قبل برگردد ویا حداقل قیمت های کنونی تعدیل شود؟ یا اینکه این افزایش ها عملا درنقطه کنونی باقی خواهد ماند؟
الزاما این طور نیست که قیمت هایی که هست همین طور بماند. بستگی به تصمیم گیری ها و سیاست های فعالان اقتصادی وتصمیم گیران اقتصادی دارد. ما از آنچه محتمل است سخن می گوییم. اگر سیاست های انقباضی شدید پولی ومالی اتفاق بیافتد ویا سیاست های جدی در بخش مسکن اعمال شود ممکن است قیمت ها از سطح کنونی پایین بیاید. از نظر تئوریک این امکان پذیر است. من کلا درمورد وضع محتمل صحبت کردم که بعید می دانم اتفاق بیافتد اگر چه امیدوارم رخ بدهد و امیدوارم که این هوشیاری درمسئولان وتصمیم گیران پیدا بشود که به خاطر حل واقعی مسائل اقتصادی تصمیمات درست تری بگیرند.