اروپایی های خفته در دولاب

نویسنده
لاکروا

» گزارش لاکروا از گورستانی در شرق تهران

انیس روتیول

در حومه تهران، گورستان کاتولیکی وجود دارد که توسط فرانسه، ایتالیا و لهستان اداره می شود و قبرهای اشخاص مشهور و همچنین ناشناس را در خود جای داده است.

اینجا فضایی پرآرامش در شرق پایتخت ایران است که از گزند اشتهای پایان ناپذیر ساختمان سازان و سر و صدای اتومبیل ها دور مانده. درب چوبی آن روی باغی باز می شود که از علف های هرز اشباع شده. نگهبان گورستان کاتولیک دولاب که سفارت های فرانسه، ایتالیا و لهستان در هزینه نگهداری آن با کلیسای کاتولیک در تهران سهیم اند می گوید: “برخی از این علف ها دارویی هستند، مثل بادیان رومی و گل بابونه؛ من ترجیح می دهم که این گیاهان در میان بوته ها و سنگ قبرها برویند.”

نگهبان در این باغ بزرگ خوشحال است. او می گوید: “من اصلاً ناراحت نیستم و اگر دوباره متولد شوم همین کار را انجام خواهم داد. مردم تعجب می کنند که من چطور در میان مردگان احساس آرامش دارم و من به آنها می گویم که درواقع در اینجاست که احساس امنیت و صلح می کنم.”

چهارده سال پیش، علاقه او به اسامی روی قبرها بیشتر شد. اکثر قبرها قدیمی اند و ملیت فرد متوفی با یک پرچم مشخص شده.

در میان آنان، فرانسویان ناشناس بسیاری، مانند سیمون سرداری متولد مونپلیه و لویی کاپدور متولد سال ۱۸۹۸ در استان گار و فوت شده در سال ۱۹۶۶، به چشم می خورند. چه موضوعی آنها را در این خطه ایرانی که در آن آرمیده اند، به یکدیگر مربوط می سازد؟ برخی از آنها در ایران منصب شغلی داشته اند؛ مانند ژ.ب. نیکولا، دبیر بین المللی در نزد سفارت فرانسه که در سال ۱۸۷۵ فوت کرده. او همچنین مترجم آثار نویسنده و دانشمند ایرانی، عمر خیام، به زبان فرانسه است.

بالاتر از قبر او، قبر برجسته دیگری در قطعه فرانسویان وجود دارد که متعلق به دکتر لویی آندره ارنست کلوکه می باشد. او که در سال ۱۸۵۵ دار فانی را وداع گفته، پزشک خصوصی محمد شاه بوده و با یک دختر ارمنی اهل ایران ازدواج کرده.

در گوشه دیگری از قبرستان کاتولیک، قبرهای ۱۹۳۷ لهستانی به چشم می خورد که ۴۰۹ نفر از آنها سرباز و ۵۲۸ نفر غیرنظامی اند. آنها سربازان هنگ دوم نیروهای مسلح لهستان در شوروی بودند که علیه رایش می جنگیدند. گروهی از آنان که قربانی اختلافات میان فرمانده شان و ارتش شوروی شده اند، در سال ۱۹۴۲ به همراه خانواده های خود ازطریق دریای خزر به سوی ایران عزیمت کرده اند. آنها، خسته و بیمار، از آن تاریخ تاکنون در خاک ایران آرمیده اند.

لا کروا، ۲ سپتامبر