حکم اعدام شیرکو معارفی در حالی در دیوان عالی کشور تایید شده است که هر دو وکیل او به “روز” می گویند دیوان عالی کشور صالح به رسیدگی به این پرونده نبوده است.
احمد سعید شیخی و خیلی بهرامیان، دو وکیل آقای معارفی می گویند که رئیس قوه قضائیه حکم اعدام و اتهام محاربه نسبت داده شده به موکلشان را خلاف شرع تشخیص داده بود و رئیس دادگستری سقز نیز با اصلاح کیفرخواست، اتهام آقای معارفی را از ماده مربوط به محاربه به ماده 500 قانون مجازات اسلامی تغییر داده بود که نهایت مجازات آن 3 سال حبس تعزیری است.
همزمان مادر شیرکو معارفی در مصاحبه با “روز” خبر از ملاقات با فرزندش در روز چهارشنبه داده و می گوید: روز چهارشنبه ملاقات کردیم حالش خیلی خوب بود روحیه اش هم خوب بود و اصلا ناراحت نبود.
رقیه ابن عباس درباره اخبار مربوط به اعتصاب غذای فرزندش می گوید: روز چهارشنبه که شیرکو را دیدیم اعتصاب غذا نبود خیلی سرحال بود و خیلی امیدوار. اما بعد از آن نمیدانم و خبری ندارم.
ازمادر شیرکو معارفی درباره تایید حکم اعدام شیرکو از سوی دیوان عالی کشور می پرسم و می گوید: من خبری ندارم. آقای شیخی و آقای بهرامیان خوب میدانند و خواهش میکنم تنها از طریق وکیل های شیرکو پی گیری کنید. من تنها امیدوار هستم شیرکو هر چه زودتر آزاد شود و واقعا این درخواست را از دولت جمهوری اسلامی دارم که اگر پسر من خطایی کرده او را ببخشند و آزادش کنند. من مدتهاست چشم انتظار شیرکو، چشم به در دوخته ام.
شیرکو معارفی از فعالان سیاسی و مدنی کرد سال 87 در شهرستان سقز دستگیر و به اعدام محکوم شد. این فعال سیاسی، اهل بانه است و 31 سال سن دارد. اتهامات او “اقدام علیه امنیت ملی و محاربه با خدا” اعلام شده است.
عدم ابلاغ حکم به وکلا
احمد سعید شیخی و خلیل بهرامیان می گویند که حکم دیوان عالی کشور درباره موکلشان به آنها ابلاغ نشده است.
آقای شیخی به “روز” می گوید: پرونده شیرکو در تاریخ 6 اردیبهشت از دیوان عالی کشور به دادگستری استان آمده ولی هنوز به ما ابلاغ نشده است و ما خود از این قضیه مطلع شدیم.
او حکم دیوان عالی کشور را خلاف قانون ارزیابی کرده و می گوید: دیوان عالی کشور اساسا صالح به رسیدگی به این پرونده نبوه است. این دیوان تنها رسیدگی شکلی به پرونده ها میکند و حق رسیدگی ماهوی ندارد در اصل دیوان عالی کشور یا به عنوان مرجع تجدید نظر و یا به عنوان رسیدگی یکی از جهات اعاده دادرسی یعنی قبول یا رد اعاده دادرسی وارد می شود و با توجه به اینکه اعاده دادرسی پرونده شیرکو قبلا توسط رئیس قوه قضائیه قبول شده حتی نیازی به رسیدگی شکلی نبو د و این پرونده باید به شعبه هم عرض یا شعبه تجدید نظر استان می رفت و مورد رسیدگی قرار می گرفت.
به آقای شیخی می گویم بر اساس توضیحات قبلی شما، شعبه تجدید نظر استان از خود سلب صلاحیت کرده و پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاده است. او می گوید: دقیقا اشتباه همین جا صورت گرفته و حرف ما همین است و باید این پرونده نه در دیوان عالی کشور که در دادگاه تجدید نظر استان مورد رسیدگی قرار گیرد.
از وکیل آقای معارفی می پرسم اکنون که دیوان عالی کشور رای به اعدام موکلتان داده چه اقدامی خواهید کرد؟ آیا هیچ راه قانونی برای پی گیری این پرونده باقی مانده؟
او پاسخ می دهد: ما دوباره قصد داریم این موضوع را از طریق رئیس قوه قضائیه پی گیری کنیم و امیدوار هستیم ایشان باز مداخله کنند به خصوص اینکه خود ایشان حکم را نقض کرده بودند و پس از آن روال قانونی درستی طی نشده است. منتظر هستیم حکم ابلاغ شود که بتوانیم از این طریق پی گیری کنیم.
آقای شیخی همچنین می گوید که شیرکو معارفی روز پنج شنبه با او تماس تلفنی داشته و حالش خوب بوده است. از او درباره اخبار مربوط به اعتصاب غذای موکلش می پرسم و پاسخ میدهد “من نیز شنیده ام”.
تخطی دیوان عالی کشور از قانون
خلیل بهرامیان، دیگر وکیل آقای معارفی با تایید توضیحات آقای شیخی می گوید: من و آقای شیخی با هم مشورت کردیم و توضیحات ایشان کاملا درست است رئیس قوه قضائیه به صراحت گفته که این رای با موازین شرعی و قانونی انطباق ندارد. در سیستم قضایی ایران، رئیس قوه قضائیه قاضی القضات است و قضات پایین تر تکلیف دارند از او تبعیت کنند. اگر قرار بر اعمال ماده 18 بود رئیس قوه قضائیه مستقیم پرونده را به دیوالن عالی کشور می فرستاد اما ایشان حکم را منطبق بر شرع و قانون ندانسته و دستور داده پرونده در شعبه هم عرض مورد رسیدگی قرار بگیرد.
آقای بهرامیان در ادامه توضیحات خود می گوید: این پرونده وقتی از سوی رئیس قوه قضائیه به دادسرای سقز رفت، دادستان سقز ایراداتی بر پرونده گرفت با توجه به اینکه کیفر خواست را خود او صادر کرده و درخواست مجازات اعدام کرده بود این بار در 5 مورد به پرونده ایراد گرفته و نوشته که منطبق با ماده 186 و 190 که به محاربه اشاره دارند نیست و پخش سی دی و اعلامیه؛ مصداق ماده 500 است و ماده 500 حداکثر سه سال حبس دارد.
وکیل آقای معارفی می افزاید: مفهوم این مساله از نظر من و آقای شیخی این است که دادستان، کیفرخواست را اصلاح کرده و به جای محاربه با خدا، ماده 500 را گرفته و این باید در دادگاه تجدید نظر استان مورد رسیدگی قرار می گرفت و دیوان عالی کشور صلاحیت رسیدگی به آن را ندارد. به خصوص اینکه میدانیم دیوان عالی کشور به مجازات های سنگین اعدام و حبس ابد رسیدگی میکند. و در اصل دادستان سقز کار درست کرده و پرونده را به دادگاه تجدید نظر استان فرستاده اما این دادگاه متاسفانه از نظر قانونی مرتکب اشتباه شده از خود سلب صلاحیت کرده و پرونده را به دیوان عالی کشور ارجاع داده است و دیوان هم بی توجهی کرده و باید بر اساس نظر رئیس قوه قضائیه که صراحت دارد و همچنین نظر دادستان سقز اقدام میکرد.
از آقای بهرامیان درباره 5 ماده ای که دادستان سقز در پرونده آقای معارفی ایراد گرفته و منجر به تغییر اتهام او از ماده 186 و 190 به ماده 500 شده می پرسم و توضیح می دهد: ایراداتی که گرفته رسما نوشته که پخش سی دی و اعلامیه، محافظ شخصی بودن و کار در نانوایی فعالیت تاثیر گذاری نیست. در ورو به ایران صرفا به پخش سی دی و اعلامیه پرداخته، ادعای درگیری با سپاه و اقدام به تیراندازی مه در گزارش سپاه آمده نادرست بوده، اقدام به ضرب و شتم و ایجاد ارعاب روستائیان درست نیست و همچنین نوشته که اشاره به اقرار متهم به درگیری غلط و نادرست است و متهم چنین اقراری نکره است.
وکیل آفای معارفی می گوید: وقتی پرونده را خواندم متوجه شدم که متاسفانه دادگاه اولیه به گزارش مامور اطلاعات تکیه کرده و رای داده است غافل از اینکه اگر قرار بود رای را ماموران اطلاعات صادر کنند که دیگر دادگاهی تشکیل نمی شد. الان هم امیدوارم رئیس قوه قضائیه وارد شده و پرونده را به روال قانونی خود بازگرداند و این جوان از مرگ نجات پیدا کند.